

گرافیک در صنعت نشر
15,500 تومان
وقوع رنسانس در غرب و پس از آن انقلاب صنعتی، عواملی بودند که در گسترش صنعت نشر و شکل گیری گرافیک به معنی امروزی آن تأثیری چشمگیر داشتند.
در این کتاب، چگونگی کاربرد گرافیک در صنعت نشر با نگاهی به حوزه های کتاب، مجله و روزنامه، توضیح داده شده است و علاوه بر دانشجویان رشته ارتباط تصویری، تمام دانشجویانی که به دلیل کار حرفه ای یا علاقه شخصی به این مباحث مرتبط هستند، می توانند از مطالب این کتاب استفاده کنند.
در انبار موجود نمی باشد
گرافیک در صنعت نشر
نویسنده |
دکتر کامران افشار مهاجر
|
مترجم |
—–
|
نوبت چاپ | 3 |
تعداد صفحات | 652 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | 1393 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
هنر
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9789645304001
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
معرفت شناسی اجتماعی : طرح و نقد مکتب ادینبورا
توضیحات:
فهرست:
نگهبانان گاهول 3/ نجات
خفاش شب
معرفی کتاب خفاش شب
داستانی دربارهی یکی از هولناکترین پروندههای جنایی و یکی از مخوفترین قاتلان زنجیرهای در ایران! سیامک گلشیری در کتاب خفاش شب رمانی جنایی و رازآلود را بر مبنای پرونده و شخصیت غلامرضا خوشرو، معروف به خفاش شب، به رشتهی تحریر درآورده است.دربارهی کتاب خفاش شب:
نامش غلامرضا خوشرو بود و در سال 1343 متولد شده بود. از همان جوانی مشغول کارهای خلاف بود و ابتدا در سال 1361 به اتهام سرقت دستگیر شد. در سال 1371، بار دیگر او را دستگیر کردند، اما اینبار به جرم سرقت اموال زنان و آزار و اذیت آنها. بااینحال، در کمال تعجب، خوشرو با فریب مأمور محافظ گریخت و تا سالها متواری بود. آنچه بعدها نام او را بر سر زبانها انداخت قتلهایی بود که در اواسط دههی هفتاد در تهران مرتکب شد؛ او، در نقش مسافرکش، زنان را سوار میکرد، آنها را به مکانی خلوت میبرد، به آنها تجاوز میکرد و سپس آنها را به قتل میرساند. درمجموع، از 13 فروردین تا 30 خرداد 1376، خفاش شب 9 زن را به قتل رسانده بود. کتاب خفاش شب با این خبر آغاز میشود: «غلامرضا خوشرو، معروف به خفاش شب، ساعت هفت و چهل و پنج دقیقهی روز چهارشنبه، بیست و دوم مردادماه 1376 در محل انبارِ روبازِ ورزشگاه آزادی، واقع در سهراه دهکدهی المپیک به دار آویخته شد.» این کتاب تمرکز خود را بر ماجرای قتلهای زنجیرهای غلامرضا خوشرو گذاشته است. سیامک گلشیری، با کنکاش در این پرونده و بررسی اسناد بهجامانده از این وقایع دردناک، کوشیده تا ابعاد تازهای از شخصیت خفاش شب را به تصویر بکشد و با بهرهگیری از جذابیتهای ادبی، این کتاب را به رمانی جناییمعمایی تبدیل کند، رمانی که درونمایهی روانشناختی برجستهای نیز دارد و میکوشد تا ما را با درونیات شخصیتی نابهنجار آشنا کند. کتاب خفاش شب میتواند هول و هراسی را که در دههی هفتاد در دل ایرانیان افتاده بود بار دیگر زنده کند، اما این بار به مخاطب درکی تازه و بسیار متفاوت با ترسهای گذشتهاش بدهد، درکی که ممکن است به شناخت بیشتر از شخصیتهای نابهنجار کمک کند و از حوادثی از ایندست جلوگیری کند.دست آخر
معرفی کتاب دست آخر
ساموئل بکت برنده جایزه نوبل ادبی در کتاب دست آخر در قالب نمایشنامهای تک پردهای، ماجرای زندگی یک ارباب را به همراه خدمتکارانش شرح میدهد که گویی تنها بازماندههای جهان هستند و دچار رنجی عجیب شدهاند.دربارهی کتاب دست آخر:
این نمایشنامه چهار شخصیت دارد. ارباب خانه «هم» نام دارد که در طول زندگیاش گناهان زیادی را مرتکب شده است، اما اکنون نابینا شده و دیگر توان راه رفتن و ایستادن هم ندارد. «کلاو» خدمتکار اوست که از کودکی برایش کار میکند. «نگ و نل» نیز پدر و مادر «هم» هستند که آنها هم توانایی راه رفتن ندارند و معلولاند. داستان نمایشنامه دست آخر (Fin de partie) مربوط به زمانی میشود که حیات بشری در اثر حادثهای نابود شده و تنها همین 4 نفر بازماندگان کرهی زمین هستند. این کتاب سبکی مینیمالیستی دارد و به خوبی مواجه شدن انسان را با مرگ به تصویر میکشد. ساموئل بکت اولین بار نمایشنامه «دست آخر» را به زبان فرانسه به نگارش درآورد، سپس خودش آن را به انگلیسی ترجمه نمود. این اثر در کنار نمایشنامه در انتظار گودو از آثار شاخص این نویسنده پوچگرا به شمار میآید.نکوداشتهای کتاب دست آخر:
- دست آخر، یک تجربهی نمایشی باشکوه است. (Sunday Times) - تلفیقی از زیبایی، تصور، سرزندگی و طنزی زیرکانه. (New York Post) - اگر «در انتظار گودو» را دوست دارید، این نمایشنامه را بخوانید. (Pointدر بخشی از کتاب دست آخر میخوانیم:
هَم نوبتِ (خمیازه میکشد.) بازیِ منه. (دستمال بازشده را در برابر خود میگیرد.) خون بند بیار لعنتی! (عینکش را برمیدارد، چشمها، صورت و عینکش را پاک میکند، دوباره عینک میزند، دستمال را تا میزند و ماهرانه در جیب بغل لباس خوابش میگذارد. گلویش را صاف میکند، سر انگشتانش را در هم چفت میکند.) عذابی (خمیازه میکشد.) بالاتر از عذاب من هست؟ بیشک. قبلها. ولی الان؟ (مکث.) پدرم؟ (مکث.) مادرم؟ (مکث.) س... گم؟ (مکث.) اُه، حاضرم باور کنم به قدر چنین مخلوقاتی رنج میکشن. اما این یعنی رنجشون با من برابره؟ بیشک. (مکث.) نه، همهچیز (خمیازه میکشد.) مطلقه، (مغرورانه.) آدم هر چی بزرگتر پُرتر. (مکث. با اندوه.) و تهیتر. (بینی بالا میکشد.) کلاو! (مکث.) نه، تنها. (مکث.) چه رؤیاهایی! اون جنگلها! (مکث.) کافیه، وقتشه که تموم بشه، توی پناهگاه حتا. (مکث.) اما هنوز دودلم، توی... توی تمومکردنش دودلم. آره، همینه، وقتشه که تموم بشه اما هنوز (خمیازه میکشد.) توی تمومکردنش دودلم. (خمیازه میکشد.) خدا، خستهم، بهتره برم تو رختخواب. (سوت میزند. کلاو بیدرنگ وارد میشود. کنار صندلی میایستد.) تو هوا رو آلوده میکنی!ماجراهای من و اژدهایم 2/ لباسی برای اژدها
لباسی برای اژدها _ ماجراهای من و اژدهایم 2
کتاب لباسی برای اژدها _ ماجراهای من و اژدهایم 2 اثر دیوید بیدزایکی با ترجمه شقایق یوسفزاده توسط انتشارات هوپا در 32 صفحه به چاپ رسیده است.
نویسنده و تصویرگر این داستان دیوید بیدزایکی است. او متولد پنسیلونیای آمریکاست. زمانی که چهارساله بود نقاشی را از برادرش یاد گرفت و از آن پس به نقاشی علاقهمند شد.
ابتدا کارش را با طراحی و تبلیغات مواد غذایی در مجله، روزنامه و بستهبندی محصولات غذایی شروع کرد. بیدزایکی بعد از فارغالتحصیل شدنش از دانشگاه به تصویرگری کتابهای کودک پرداخت. او تصویرگری سی عنوان کتاب را، با نویسندگی خودش، انجام داده است.
بیدزایکی هر سال به بیش از هفتاد مدرسه در سراسر دنیا میرود و تجربههای خود را در زمینه تصویرگری و نویسندگی با علاقهمندان و هنرآموزان این رشتهها به اشتراک میگذارد.
اژدهای بیچاره!
برایش گفتهام که مومیاییها، زامبیها و گرگنماها واقعی نیستند.
ولی باز هم میترسد.
ولی من یک فکری دارم.
شاید اگر برایش یک لباس هالووینی درست کنم، ترسش از هالووین بریزد.
قسمتی از متن کتاب:
سلیقهی من و اژدهایم شبیه هم است.
جفتمان از جشنِ تولد خوشمان میآید.
جفتمان رژه را دوست داریم.
جفتمان از آتشبازی لذت میبریم.
سلیقهی من و اژدهایم خیلی شبیه است، بهجز دربارهی هالووین.
من عاشق هالووین هستم. ولی اژدها ... نه خیلی زیاد!
جوينده طلا
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتابدانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.