سید حسین نصر” آفاق حکمت درسپهرسنت”
گفتگوی حامد زارع با سید حسین نصر
آفاق حکمت در سپهر سنت
پروفسور سید حسین نصر یکی از شخصیتهای برجستۀ دوران معاصر جهان اسلام است. گرچه وی را به خاطر آثارش در حیطۀ علوم اسلامی، فلسفۀ اسلامی و عرفان میشناسند، اما آثار او گسترۀ وسیعتری دارد.
نصر از دید بسیاری از دانشمندان و پیروان اسلام مدافع حکمت جاویدان و اسلام سنتی قلمداد میشود که در برابر مدرنیسم سیاسی و فلسفی و بنیادگرایی مذهبی قرار میگیرد، چنانکه به گفتۀ خودش، نه هر آنچه در جهان اسلام رخ میدهد و نه هر آنچه در گوشهای از جهان متولد میشود خبر از وقوع رنسانسی اسلامی دارد.در جهانی که عملاً امکان استفاده و سوءاستفاده از هر چیز در راستای اهداف قدرتها وجود دارد باید به هویت اسلامی هر آنچه اسلامی نامیده میشود توجهی دقیق کرد.
کتاب حاضر مجموعۀ نوزده گفتگو با سیدحسین نصر است که در پنج سال اخیر انجام شده است، وهمۀ این گفتگوها مورد بازبینی موشکافانه و ویراستاری چند بارۀ پروفسور نصر قرار گرفته و در این میان مطالب و مباحث متعددی به گفتگوها افزوده شده است. این گفتگوها به نوعی میتواند مدخل فهم مناسبی برای آشنایی با اندیشمندی باشد که نقشی انکار نشدنی در تعلیم، تبیین و ترویج تفکر اسلامی و فرهنگ ایرانی در دنیای معاصر دارد. خوشبختانه گستردگی موضوعات و تعدد مباحثی که پروفسور نصر در طول بیش از پنجاه سال زندگی علمی خویش به آنها پرداخته است، سبب تنوع و تکثر مطالب این مجموعه گفتگو نیز شده است.
دیباچهای برفلسفه قرون وسطی
فریدریک کاپلستون، که دوستداران فلسفه درایران با «تاریخ فلسفه» او آشنایی دارند، دراین کتاب میکوشد فلسفه قرون وسطی را از منظر تاریخی بررسی کند و سیمای مهمترین متفکران و جریانهای فکری این دوران را باز نماید. دراین کتاب مجال آشنایی با آرای متفکرانی چون آوگوستین، توماس اکویناس، دانز اسکوترس، ابن رشدی فلسفه فرانسیسی، ویلیام اکمی و نیکولاس کوزایی فراهم شده است همچنین، خواننده با آرای فلاسفه این دوران در باب موضوعاتی همچون نسبت عقل وایمان، مسئله کلیات، فلسفه سیاسی و عرفان نظری از منظر یکی از صاحبنظران فلسفه قرون وسطی آشنا میشود.
انسان مسئلهگون
گابریل مارسل (١٨٨٩- ١٩٧٣) یکی از نامدارترین فیلسوفان مکتب اگزیستانسیالیسم محسوب میشود، هر چند که خودش بیشتر مایل است که او را فیلسوفی «نوسقراطی» بخوانند. پیش از این تنها کتابهای فلسفه اگزیستانسیالیسم و تئاتر و دین او به فارسی ترجمه شده و از میان کتابهایی هم که در باره اندیشه او نوشتهاند کتاب خواندنی گابریل مارسل نوشته سم کین به فارسی برگردانده شده است. انسان مسئله گون یکی از آثار برجستۀ گابریل مارسل ، فیلسوف مسیحی فرانسوی است که در آن برخی از مضامین مهم فلسفههای اگزیستانسیالیستی را میتوان مشاهده کرد. کتاب از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول حال و روز انسان امروز را وصف میکند که خود به صورت مسئلهای برای خویش در آمده است – انسانی که ، به تعبیر مارسل، دیگر نمیتواند به راحتی تصویر خود را در آیینۀ درونش بازشناسد. بخش دوم به موضوعی میپردازد که بسیاری از متفکران گذشته و حال به نوعی دلمشغول آن بودهاند: «تشویش بشری». مارسل میکوشد با مرور اندیشههای متفکرانی همچون رواقیون، آگوستین، پاسکال، کی یرکگور، نیچه، هایدگر، سارتر، گوته و ژید در بارۀ تشویش و نیز آنچه در متون مقدس مسیحی در این باره آمده است پرتوی بر موضوعی بیندازد که از نگاه بسیاری از متفکران اگزیستانسیالیست یکی از وجوه مهم وضعیت بشری است. او به شرح اندیشههای این متفکران بسنده نمیکند و از آنجا که فیلسوف است ملاحظات خود را نیز در ضمن بررسی این اندیشه ها بیان می کند.
پدیدارشناسی موسیقی
موسیقی «اصیل» چه سنخی از موسیقی است؟ خاستگاه ایدۀ اصالت کجاست؟ آیا موسیقی غیر اصیل (به معنای بیاصل و ریشه) وجود دارد؟ اگر «اصالت» یک قطعۀ موسیقی با معیار همخوانی آن با حدود و هنجارهای یک سنت موسیقایی سنجیده میشود، آیا برداشت تمام پروردگان یک سنت از این حدود و هنجارها یکسان است یا حتی کسانی که هم نظرند آیا یکسان عمل میکنند؟ توصیف آهنگساز، اجراگر و حتی شنوندۀ موسیقی در جامعهای که به گمان یا باور خود یک موسیقی «اصیل» دارد از چگونگی اتصالش به این موسیقی چیست و آنها از نقش خود در حفظ، تداوم و تحول احتمالی سنت چه تصوری دارند؟ آیا این سنت موسیقایی به موسیقیدان امروزی تعلق دارد یا در واقع او متعلق به این سنت است و هویت موسیقایی خود را از آن میگیرد؟
این کتاب از دریچۀ پدیدارشناسی نگرشی نو به آهنگسازی، اجرا و شنیدن موسیقی دارد. نویسنده با تکیه بر سنتهای فلسفۀ قارهای و تحلیلی و مثالهای متنوع از موسیقی کلاسیک غربی و جاز، تعریفی نو و جامع از بداهه عرضه میکند که بر مبنای آن، ساختن، اجرا و شنیدن موسیقی همواره با نوعی از بازآفرینی بیوقفۀ موسیقی، یا همان بداهه، گره خورده است. بحثهای این کتاب میتواند به ویژه برای علاقهمندان فلسفۀ هنر، موسیقیشناسان و موسیقیدانان جذاب باشد.
گفتگوهای فلسفی
گفتگوهای فلسفی کتابی است که رابرت ام. مارتین نویسنده کتاب مسائل فلسفه را در قالب دیالوگ به شیوهای نوشته است که به نظر خواننده جذاب باشد و او را درگیر کند. خواندن این کتاب ابزاری عالی است برای نوآموزان فلسفه که زمینه لازم برای مطالعۀ بیشتر را فراهم میکند و همینطور مباحثۀ استدلالی جدلی را که برای روش فلسفی ضروری است به صورتی بسیار زنده و شفاف به تصویر میکشد. در این کتاب استدلالهای خیلی زیادی میبینید، که تقریباً برای همهشان نقدی آمده است. بخش زیادی از جذابیت فلسفه به خاطر دیدن استدلالهای مبتکرانهای است که فیلسوفهای بزرگ ساختهاند. شما وقتی در خواندن این کتاب موفقید که به فهم درستی از تمام مسائل، تمام جوابهای دادهشده به آنها، و تمام استدلالهای موافق و مخالف برسید. راضیه سلیمزاده مترجم این کتاب است که از این مترجم تاکنون کتابهای دو خطا در عنوان این این کتاب وجود دارد، راهنمای عملی اخلاق و از مجموعه دانشنامۀ فلسفه استنفورد احترام و دوستی توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.
زیباییشناسی آلمانی
رشتۀ فلسفی زیبایی شناسی تا سال ١٧٣٥ نامی نداشت. در این زمان بود که آلکساندر گوتلیب باومگارتن در بیست و یک سالگی در رسالۀ استادی خود در دانشگاه هاله، تعبیر استتیک/زیباییشناسی را به معنای epsteme aisthetike دانش ناظر به امور محسوس و متخیل باب کرد. اما نامگذاری باومگارتن روی این حوزه، به تعبیری، غسل تعمیدی دیرهنگام بود: از آن زمان که افلاطون در جمهور ارزش تعلیمی صور متعددی از هنر را زیر سوال برد و ارسطو در پارههای بهجامانده از بوطیقای خویش اجمالاً از آنها دفاع کرد، زیباییشناسی بیآنکه نامی داشته باشد بخشی از فلسفه بود.
به بیان مشخص، افلاطون زبان به اعتراض گشوده بود که هنرها از حیث شناختی بیمصرفاند و جز بدهبستان تصاویر خشک و خالی امور جزئی، به جای حقایق کلی، کاری نمیکنند؛ اما ارسطو از هنرها در برابر اتهام افلاطون دفاع کرد؛ استدلال کرد که دقیقاً هنر، یا دست کم شعر است که حقایق کلی را به آسانی و به صورتی فهمپذیر بیان میکند، برخلافِ، مثلاً، تاریخ که سر و کارش با واقعیات جزئی است و بس. از طرف دیگر، اگرتجربۀهنرها بتواند پرده از برخی حقایق اخلاقی مهم بردارد، در پرورش اخلاق نیز، که دیگر محور تردیدهای افلاطون بود، نقش مهمی میتواند داشته باشد. شکلی از این واکنش به افلاطون در قسمت عمدهای از تاریخ لاحق فلسفه، هستۀ زیباییشناسی را تشکیل میداد، و در واقع در بخش زیادی از قرن بیستم نیز همچنان عنصری کانونی در زیباییشناسی بود.
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد
- در این کتاب میخوانید:
- زیباییشناسی آلمانی در قرن هجدهم
- زیباییشناسی و غایتشناسی کانت
- زیباییشناسی هگل
- زیباییشناسی هایدگر
- زیباییشناسی گادامر
شرایط عشق
به راستی عشق ورزیدن به شخصی دیگر چگونه است؟ طرح این پرسش رمانتیک یکی از عمیقترین و معماییترین پرسشهایی است که میتوانیم با خودمان در میان بگذاریم. عشق یکی از مضامین اصلی احساس ماست که هر کدام از ما هنگامی که میکوشیم به فهم زندگی خود راه پیدا کنیم، روی کاغذ میآوریم، اما چه بسا هر قدر بیشتر درباره آن تامل میکنیم، فقط حیرانیمان بیشتر میشود. رابطه عشق و خوشبختی چیست؟ احتمالاً هیچ کس بیشتر از کسی که به او عشق میورزیم از ما آزار نمیبیند یا ما را آزار نمیدهد. اگر عشق چیزی است که همه ما خواهان آن هستیم، پس چرا پیدا کردنش و حفظ آن تا این حد دشوار است.
عشق یکی از پایدارترین و عزیزترین آرمانهای آدمیان است ولی دشوار خواهد بود اگر بگوییم این آرمان چیست و ارتباط آن با زندگی واقعی چگونه است. اگر به کتاب «غمهای ورتر جوان» نوشته گوته که در اواخر قرن هجدهم میلادی منتشر شد نگاهی کنیم، درخواهیم یافت چرا این کتاب در مدت زمان کوتاهی در اروپا توفیق چشم گیری پیدا میکند. این کتاب کوچک نظرگاهی ساده و اغواکننده را درباب ماهیت عشق بیان میکند.
کتاب شرایط عشق کتابی درباره هنر عشق ورزیدن است. این کتاب به ناکامیها، بردباریها و شرایطی که عشق میطلبد ورودی اعجابانگیز کرده است.
قدرت پنهان زیبایی
(چرا خوشبختی در نگاه تماشاگر نهفته است؟) استاندال میگوید زیبایی نوید خوشبختی است. اما مفهوم زیبایی مبهم است. تعریف زیبایی یا شرح دلیل اهمیت آن برای ما کار دشواری است. راز زیبایی چیست؟ قدرت زیبایی چیست؟ این سؤال های کلی یک پاسخ متعارف دارند: زیبایی در چشم تماشاگر معنا مییابد. این تعریف سنتی ممکن است خاستگاه سؤال های دیگری باشد. وقتی چیزی به چشم کسی زیبا می آید چه اتفاقی رخ میدهد؟ یا چه چیز موجب می شود کسی در شیئی که بر دیگران هیچ تأثیری نمی گذارد زیبایی بیابد. اما این عبارت جایی بر تفکر فلسفی باقی نمی گذارد و به جای آغاز کردن بحث به آن پایان میدهد.جان آرمسترانگ در کتاب قدرت پنهان زیباییبه پرسشهایی پاسخ میدهد که اهمیت و زیبایی را در زندگی ما عیان میکند و ما را به دقت در جهان پیرامون و بازنگری در آن چیزهایی که از کنارشان میگذریم فرا میخواند.