تاج العارفین جنید بغدادی
کتاب حاضر پس از دیباچه به زندگی نامه و عرفان جنید بغدادی از عرفای قرن سوّم هجری قمری اختصاص دارد. در این بخش، زندگی، استادان، اقران، شاگردان، اوضاع اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، نگرش جنید درباره ی تصوّف و عرفان، ویژگی های مکتب عرفانی جنید، محنت ها، سخنان بزرگان درباره او، احوال قطعة رانیه و شرح تیجانی و آثار او بیان شده است. در بخش سوم مجموعه متونی که به «رسایل جنید» شهرت دارد و «علی حسن عبد القاهر» آنها را جمع آوری و تصحیح کرده و ترجمه شده و در بخش چهارم، سخنان و تعالیم و نظرگاه های ایشان آمده است. گفتنی است نقش محوری جنید به دلیل روش میانه ای که در سلوک خویش داشت و سخنانی که سنجیده و اصولی بر زبان می آورد، پیروی و تبعیتی که از قرآن و سنّت داشت، همه و همه به او شخصیتی قابل اعتماد بخشیده و به نحوی که هرگز شطحیاتی از او روایت نکرده اند. عرفان جنید دو ویژگی شگرف را در یک زمان در خود دارد: نخست آن که ارجمندترین معانی را در بستر تجربیات روحانی بر عرفان اسلامی افزوده است، و دیگر آن که به دلیل حساسیت های موجود در کاربرد کنایات و اشارات و لطایف، بسیار باریک عمل می کند.
کتاب تاج العارفین جنید بغدادی
روانکاوی وجودی
روانکاوی وجودی
انتقاد سارتر به روانشناسی فروید. «روانکاوی وجودی» بخشی است از کتاب «هستی و نیستی»، اثر فلسفی معروف ژان پل سارتر. این بخش از «هستی و نیستی» به صورت کتابی مستقل نیز به زبان انگلیسی ترجمه شده است. سارتر در «روانکاوی وجودی» با اتکا به نظریات اگزیستانسیالیستی خود در باب وجود و ماهیت انسان به نقد دیدگاههای فروید درباره ناخودآگاه و جبر غریزه میپردازد. نقد سارتر به آراء فروید درباره روان انسان بر مبنای این عقیده اگزیستانسیالیستی اوست که وجود بر ماهیت مقدم است و انسان ماحصل انتخابهای خود است و شخصیت و ماهیت هر انسانی بر اساس انتخابهای او شکل میگیرد نه بر اساس غرایزی که پیشاپیش در وجود او هستند و همچون نیروهایی جبری او را به این سو و آن سو میکشانند و شخصیت او را میسازند و اعمالش را رقم میزنند. سارتر در «روانکاوی وجودی» هر انسان را، بر اساس انتخابهایش، فردی متمایز از دیگری قلمداد میکند و بر این باور است که نمیتوان شخصیت و اعمال همه انسانها را بر اساس اصولی کلی و انتزاعی تحلیل کرد. به باور سارتر این اعتقاد که شخصیت و رفتارهای انسان تابع مجموعهای از اصول کلی است به تقلیل انسان به موجودی مکانیکی میانجامد. نقد او به روانشناسی فروید که انسان را تابع غرایز و ناخودآگاه میداند از همین منظر است. سارتر انسان را موجودی آزاد میداند نه موجودی تابع غرایز.
«روانکاوی وجودی» با ترجمه احمد سعادتنژاد و همراه با مقدمه رالو می بر این کتاب در نشر جامی منتشر شده است.
درباره نویسنده: ژان پل سارتر (1980- 1905)، فیلسوف اگزیستانسیالیست، داستاننویس، نمایشنامهنویس، منتقد و روزنامهنگار فرانسوی.
مگس ها
مگسها نوشتهی «ژان پل سارتر» درامی است که در سه پرده به تصویر کشیده میشود. شخصیتهای اصلی این اثر که در سال ۱۹۴۳ به چاپ رسیده است، از اساطیر یونان و روم هستند.
داستان نمایشنامهی «مگسها» دربارهی «ارست» است که پس از سالها دوری به شهر آرگوس بازمیگردد. آرگوس اکنون تحت سلطهی مادرش «کلیتمنستر» و شوهرش «اژیست» است. این دو «آگاممنون» پادشاه حقیقی آرگوس و پدر ارست را کشتهاند. ارست پس از ملاقات با خواهرش «الکتر» به این نتیجه میرسد که باید برای گرفتن انتقام پدرش اقدام کند.
سارتر در این نمایشنامه با استفاده از افسانهی ارس به کاوش در مضامین اگزیستانسیالیستی مانند آزادی، انتخاب، مسئولیت و گناه میپردازد. او در این اثر نشان میدهد که انسانها آزادند که انتخابهای خودشان را انجام دهند؛ اما این آزادی همراه با مسئولیت و عواقب ناشی از انتخابهایشان است.
«مگسها» همچنین به موضوعات سیاسی و اجتماعی نیز اشاره دارد. این نمایشنامه در زمان اشغال فرانسه توسط آلمان نازی نوشته شد و به طور غیرمستقیم به مسائلی مانند مقاومت و تسلیم شدن در برابر ظلم و ستم میپردازد. سارتر از طریق شخصیت ارست نشان میدهد که پذیرش مسئولیت و مقابله با گناه و ظلم میتواند راهی برای رهایی از بندگی و کنترل باشد.
نمایشنامهی «مگسها» که یکی از آثار مهم سارتر محسوب میشود، نه تنها یک داستان تراژیک است، بلکه دعوتی برای تفکر دربارهی مفاهیم عمیق انسانی و اخلاقی به شمار میآید. این کتاب برای علاقهمندان به فلسفهی اگزیستانسیالیسم و همچنین کسانی که به بازنویسیهای مدرن از اسطورههای کلاسیک علاقه مند هستند، جذابیت ویژهای دارد.
و شام بود و صبح بود
تعداد زیادی از داستانهای کوتاه «هاینریش بل» نویسندهی مشهور آلمانی در دو کتاب به نامهای «مهمانهای ناخوانده» و «و شام بود و صبح بود» گردآوری شدهاند. این مجموعهی دو جلدی مفصل، دوران مختلف نویسندگی «هاینریش بل» را در بر میگیرد و در نوع خود، تنوع چشمگیری دارد. با این اوصاف، اگر تمایل دارید با این نویسندهی مشهور و سرشناس آلمانی آشنا شوید، مجموعهی پیشرو، بهترین گزینه برای شما محسوب میشود.
این است انسان
در اواخر سال ۱۸۸۸، تنها چند هفته پیش از فروپاشی نهایی «فریدریش نیچه»، او شروع به نوشتن زندگینامهی خود، تحت عنوان «این است انسان» کرد. این کتاب، یکی از جذابترین و در عین حال عجیبترین نمونههای اتوبیوگرافی به شمار میرود که تاکنون نوشته شده است. در اثر خارقالعادهی «این است انسان» نیچه زندگی، کار و پیشرفت خود را همچون یک فیلسوف مورد بررسی قرار میدهد و از افرادی مانند شوپنهاور، واگنر، سقراط، مسیح و… یاد میکند. با توجه به نگاه «فریدریش نیچه» میتوان «این است انسان» را آخرین وصیتنامهی وی قلمداد کرد.
کتاب حاضر، در زمان حیات نیچه به چاپ نرسید و سالها بعد توسط «پتر گاست»، شاگرد و دوست صمیمی وی، گردآوری و منتشر شد. به گفتهی یکی از برجستهترین مترجمان انگلیسیِ نیچه، والتر کافمن، کتاب «این است انسان» تفسیری دقیق از این فیلسوف و آثارش ارائه میدهد. بنابراین، اگر به آثار نیچه علاقهمند هستید و یا تمایل دارید با این اندیشمنِد بزرگ آشنا شوید، کتاب «این است انسان» چنین فرصتی را در اختیارتان قرار میدهد.
پروفسور
«شارلوت برونته» کتاب «پروفسور» را پیش از «جین ایر» نوشته شده بود؛ اما بعد از مرگش در سال ۱۸۵۷ با تأیید همسر وی به چاپ رسید. داستان این رمان عاشقانه و خواندنی با الهام از تجربیات نویسنده در محیطهای آموزشی نوشته شده است و به شرح ماجراهای مردی به نام ویلیام میپردازد. او به جای پیوستن به کلیسا در کسوت پدر روحانی برای تدریس به یک مدرسهی دخترانه میآید و اتفاقاتی را شرح میدهد که در شغل جدید تجربه میکند.
رمان «پروفسور» به صورت اول شخص روایت میشود و احساسات و تجربیات ویلیام، شما را به حدی با خود همراه میکند که ممکن است خود را در دل داستان بیابید و در کنار او، عشق را تجربه کنید.
صومعه شمالی
رمان «صومعۀ شمالی» یکی از رمانهای معروف «جین آستن» ، نویسندهی برجستهی بریتانیایی است که پس از مرگ وی منتشر شد. این رمان با نگاهی طنزآمیز به رمانهای گوتیک و فرهنگ خواندن کتابهای اینچنینی، یکی از آثار مهم و جذاب آستن به شمار میرود.
داستان «صومعه شمالی» حول محور کاترین مورلند، یک دختر نوجوان سادهدل و مشتاق میگردد که همراه با دوستان خانوادگی، آقا و خانم آلن، به شهر بث سفر میکند. این سفر، فرصتهای جدیدی را برای کاترین ایجاد میکند تا با جامعهای بزرگتر آشنا شود و تجربههای جدیدی کسب کند.
در بث، کاترین با دو خانواده آشنا میشود: خانوادهی تورپ و خانوادهی تیلنی. جان تورپ، یک جوان خودشیفته و خودبین است که به کاترین علاقه نشان میدهد. از سوی دیگر، هنری تیلنی، یک جوان باهوش و شوخطبع، توجه کاترین را جلب میکند.
کاترین که به شدت تحت تأثیر رمانهای گوتیک است، وقتی به دعوت خانوادهی تیلنی به صومعۀ شمالی میرود، با خیالپردازیهای ناشی از کتابهای گوتیک، تصور میکند که در این صومعه رازهای تاریک و حوادث ترسناک وجود دارد. اما با گذر زمان، او متوجه میشود که زندگی واقعی بسیار متفاوت از داستانهای گوتیک است.
«صومعه شمالی» با نگاه طنز به ژانر گوتیک، نقدی هوشمندانه بر شیوههای روایی اغراقآمیز این نوع ادبیات ارائه میدهد. «جین آستن» از این طریق توانسته است تضاد میان خیالپردازی و واقعیت را به نمایش بگذارد و همچنین به موضوعاتی مانند رشد شخصیتی، جوانی و عشق بپردازد.
اعتراف من
لئون تولستوی در دورانی که دچار افسردگی و بحران فلسفی شد، کتاب «اعتراف من» را نوشت و تأملات و کاوش فلسفی خود، برای پیدا کردن معنای زندگی را در این کتاب با دیگران به اشتراک گذاشت.
کتاب «اعتراف من» اثری جسورانه برای زمانههای خویش است و تولستوی به دلیل محتوای آن، مورد اتهامات بسیاری قرار گرفت. این کتاب، نمایانگر دغدغههای فلسفی و ژرف نویسندهاش به شمار میآید؛ چرا که تولستوی در اوج شهرت و محبوبیت، دچار ناامیدی شدید شد و عمر خود را به اندیشه در خصوص پرسشهای اساسی گذراند. ما برای چه خلق شدهایم؟ به کجا میرویم؟ چه مسائلی منجر به شادی ما میشود؟ از جمله پرسشهای کتاب «اعتراف من» هستند.
این وضعیت روحی و روانیِ تولستوی، حدود یک دهه، طول کشید و او در این بازهی زمانی به بررسی ادیان و مذاهب مختلف پرداخت و مطالعاتی در این زمینه صورت داد.
بی تردید، کتاب «اعتراف من» صادقانهترین پرسشها در بابِ مفهومِ زندگی و هستی را مطرح میکند و گوشهای از اندیشههای فلسفی و دینی حاکم بر روشنفکران اروپایی در پایان سدهی نوزدهم را نشان میدهد. ویژگی اصلی این اثر، بر خلاف بسیاری از آثار فلسفی آن دوره، سادگی و صداقت فراوان در طرح موضوعهای حساسی است که در زندگی هر انسانی، اهمیت بسیار دارد. در عین حال نباید نگاه دقیق و انتقادیِ نویسنده به وضعیت مسیحیت به ویژه ارتدوکس را در آن از یاد برد.