بره اي که گرگ شد
کتاب بره ای که گرگ شد یکی از مجموعه آثار عزیز نسین است. روزگاری، در اونجایی که شرق و غربش به هم میچسبیدند و شمال و جنوبش به هم نمیرسیدند، چوپونی با گوسفندها و سگهایش زندگی میکرد.
اونجا دیاری بود ورای جاهای دیگه: آبش چنون بود که گلاب، خاکش چنون بود که طلا، کوه و دشتش لاله بود و چمن، بیابونش گل بود و گلشن. باغهاش چنون بود که باغ بهشت، و هواش تا دلت بخواد سبک بود و سبک، روشن بود و روشن...
اما چه سود؟... چه سود که چوپون اون دیار سوای چوپونای دیگه بود: دل نداشت که رحم داشته باشد، رحم نداشت که مروت داشته باشد، نه آه به دل سنگش کارگر بود و نه ناله، و نه صدای گریه و زاری رو میشنید...، اگر هم میشنید این گوشش در بود و اون گوشش دروازه...
چوپون اون دیار نه مثل چوپونای دیگه نی هفتبند داشت و نه چماق چوپونی. به جای نی هفتبند سوت شکاربونی داشت و به جای چماق چوپونی تازیانه خارنشون به دست میگرفت
لنين بدون نقاب
کتاب لنین بدون نقاب یکی از مجموعه اثار دیوید شوب است. نویسنده ی کتاب حاضر که خود از اعضای فعال حزب سوسیال دمکرات روسیه در اوایل قرن بیستم و از یاران و همکاران نزدیک لنین در سال های قبل از انقلاب بوده است، در کمال بی طرفی چهره ی حقیقی لنین (اولین بنیانگذار حکومت سوسیالیستی جهان)، انقلاب روسیه و انگیزه های این انقلاب را به تصویر می کشد، همچنین چگونگی انقلاب بلشویکی 1917 و پیامدهای آن را تجزیه و تحلیل می کند.
دنيايي که من مي شناسم
برتراند آرتور ویلیام راسل، ارل راسل سوم ، همهچیزدان، فیلسوف، منطقدان، ریاضیدان، مورخ، جامعهشناس، نویسنده، فعال سیاسی، برنده جایزه ادبی نوبل و فعال صلحطلب بریتانیایی بود. راسل در سراسر عمر، خود را یک لیبرال، سوسیالیست و صلح طلب مینامید اگرچه بعضی مواقع بیان میکرد که ذهن شکگرای او موجب میشده که احساس کند که در معنای عمیق، در هیچیک از این گروهها قرار نداشتهاست.
راسل، یکی از فیلسوفان برجستهٔ قرن بیستم بهشمار میرود و «جنبش فلسفی مخالفت با ایدئالیسم» را در اوایل قرن بیستم رهبری میکرد. او را به همراه گوتلوب فرگه، جرج ادوارد مور و لودویگ ویتگنشتاین، از بنیانگذاران فلسفهٔ تحلیلی میدانند. او بههمراه آلفرد نورث وایتهد سعی کرد تا با تلاشی بسیار زیاد و با کمک منطق کلاسیک، بنیانی منطقی برای ریاضیات بنا کند.
برتراند راسل: «فلسفه از قدیم الایام ادعاهای بزرگتری داشته است و نتایج کمتری نسبت به سایر شاخههای یادگیری داشته است... من معتقدم اکنون زمان آن فرا رسیده است که میتوان به این وضعیت نامطلوب پایان داد» -
بنابراین، کتاب دنیایی که من می شناسم، با تلاش کلاسیک برتراند راسل برای نشان دادن ماهیت، ظرفیت و محدودیتهای روش منطقی- تحلیلی در فلسفه، آغاز میشود. فیلسوف بریتانیایی برتراند راسل کمک های قابل توجهی در این زمینه کرد، از جمله کمک به ایجاد حوزه ای از تحقیق به نام فلسفه تحلیلی و پیشبرد عمل منطق. او همچنین با تمرکز بر تجربه گرایی به روش های جدید به تأثیرگذاری بر توسعه فلسفه علم کمک کرد. زیربنای دیدگاه های راسل در مورد علم و متافیزیک در کتاب «دنیایی که من می شناسم» بیان شده است.
کتاب دنیایی که من می شناسم
پژوهشي در معناداري و صدق
کتاب پژوهشی در معناداری و صدق، اثری نوشته ی برتراند راسل است. این کتاب اولین بار در سال 1940 انتشار یافت. برتراند راسل در این کتاب، مبانی دانش را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. او با پرداختن به موضوعاتی چون زبان و روابط میان حقیقت و تجربه، مفاهیم مورد نظر خود را به بحث می گذارد و بر این نکته تأکید می کند که چگونه دانش مربوط به ساختار زبان می تواند به ما در رسیدن به درکی بهتر از ساختار جهان کمک کند. برای آن دسته از مخاطبینی که تصور می کنند این شیوه از فلسفه، تحلیلی منطقی از زبان و عاری از هرگونه ملاحظات روانشناسانه است، فهمیدن این نکته غافلگیرکننده خواهد بود که راسل در کتاب پژوهشی در معناداری و صدق با استفاده از مفاهیم روانشناسی به تحلیل و بررسی معنا می پردازد.
مقدمه ای بر روانشناسی یونگ
کارل گوستاو یونگ روانپزشک و روانکاو سوئیسی است. او مکتب روانشناسی تحلیلی را پایهگذاری نمود. یونگ از بانفوذترین متفکران روانشناسی است و مانند زیگموندفروید، مرزهای این رشته را درنوردید و روانشناسی را با علوم مختلفی، از ادبیات و اسطورهشناسی گرفته تا باستانشناسی و خرد کهن پیوند داد. او در حوزه رواندرمانی به تجربههای شگرفی دست یافت و میراث فکری عظیمی از خود بر جای گذاشت. زمانی فروید یونگ را وارث معنوی خود تعیین کرد، ولی یونگ راه خود را رفت. هسته اصلی تحقیقاتش کشف ناخودآگاه، نمادها و سمبلهایش است. به علاوه به مطالعه اساطیر، هنرهای فرهنگهای مختلف جهان پرداخت و در آنها رپایی از آرزوها و تنشهای ناخودآگاه همگانی را یافت.
فریدا فوردهام خلاصهای از اندیشهها و تلاشهایی که یونگ در جهت فهم بهتر و بیشتر روان انسانی به کار گرفت را با قلمی ساده وروان به نحوی شایشته به رشته تحریر درآورده است. وی گزارش موثق و واضحی از جنبههای اصلی روانشناسی یونگ با حفظ امانتداری فراهم آورده است. یونگ نظریهای درباره شخصیت مطرح کرد که نظامهای گوناگونی از کارکردهای شخصیت را دربرمیگیرد.این ساختارها شامل: ایگو(من)، پرسونا(نقاب)، سایه، آنیما و آنیموس، کهنالگو(آرکتایپها) میباشد. درونگرایی و برونگرایی از مفاهیم دیگری بودند که توسط یونگ ارائه شد.
از ویژگیهای بارز و مهم کتاب مقدمهای بر روانشناسی یونگ آن است، که شخص یونگ این کتاب را تایید مینماید و مقدمهای بر این اثر نوشته است و میگوید: « من برای این کارتحسینانگیز خود را مدیون فریدا فوردهام میدانم.» دغدغه اصلی نویسنده مانند یونگ یافتن معنا و هدف غایی زندگی است. یونگ مهمترین کهنالگو را خویشتن انسان میداند، یعنی تلاش ناخودآگاه ما برای وحدت، کمال، معنایابی. خویشتن نیروی درونی برای ایجاد تعادل و برقراری آشتی میان جنبههای متضاد شخصیت است. در سراسر جهان، خویشتن در تصاویر ماندالاها- اشکالی که در آنها تمامی جنبهها حول مرکز کاملا تعادل یافته قرار دارند- نمایش داده شده است.
قزاق ها
کتاب «قزاقها» نوشتهی «لئون تولستوی» نخستین بار در سال ۱۸۶۳ به چاپ رسید. این رمان جذاب و خواندنی که نویسنده با الهام از تجربیات خود نوشته است، به زندگی جوانی به نام النین میپردازد. او که ساکن مسکوست که به ارتش روسیه ملحق میشود و به مناطق مرزی قفقاز سفر میکند.
النین که در تلاش است به زندگی در میان قزاقها عادت کند به دختری علاقهمند میشود و این موضوع، او را گرفتار مشکلات بیشتری میسازد. رمان جذاب و خواندنی «قزاقها» نیز مانند سایر آثار «لئون تولستوی» نگاه فلسفی عمیقی دارد و این نویسنده با روایت داستانی پرکشش و شخصیتهایی پیچیده، ذهنتان را درگیر خود میکند.
مشکلات روانی انسان مدرن (یونگ)
انسان مدرن و امروزی کسی است که به تازگی پا به عرصهی حیات گذاشته است و به تبع آن مشکلاتش نیز جدید محسوب میشود و با ساختار گذشته نمیتوان از چنین شخصی انتظار داشت زندگی خود را پیش ببرد و مشکلاتش را حل کند. با این اوصاف، کتاب «مشکلات روانی انسان مدرن» به موضوعاتی میپردازد که شاید به کلی متفاوت از تفکر گذشته باشد؛ چرا که انسانِ عصرِ حاضر با گذشتگان خود تفاوت بسیاری دارد و مانند انسانهای بدوی فکر نمیکند. انسان مدرن نیازمند بالاترین سطح از خودآگاهی است و باید در این زمینه بسیار پرتوان و قدرتمند عمل کند.
انسان امروزی، مشکلاتِ روانیِ خاصِ خود را دارد و پیچیدگیِ زندگیِ عصرِ حاضر، او را سخت به خود مشغول کرده است. بر این اساس، «کارل گوستاو یونگ» در کتاب «مشکلات روانی انسان مدرن» به کند و کاو در خصوص مشکلات روحی و روانیِ مردمانِ دنیای امروز میپردازد. این نویسنده، تنها کسی را به صورت کامل، امروزی میداند که آگاهیِ کامل، نسبت به هویت خود به عنوان یک موجود انسانی دارد و چنین فردی منزوی به شمار میآید و درک وی بسیار دشوار است. یونگ به دلیل همین دشواری، قضاوت دربارهی کتاب «مشکلات روانی انسان مدرن» را به تاریخ واگذار میکند.