شوپنهاور
آرتور شوپنهاور متفکری منزوی است. فلسفه او نوعی فلسفه انزواست که حاصل تماس شخصی و نزدیک با آثار گذشته است . او آثار فیلسوفان را به زبان خودشان بیواسطه مترجم، شارح و مفسر میخواند . شوپنهاور خود را در بند آنچه هر یک از آنها میگویند ، روایت میکنند یا میاندیشند نگه نمیدارد. او که ادبیات و فلسفه را کاملاً میشناسد، میخواهد تفاسیر دانشگاهی را به کلی نادیده بگیرد. شوپنهاور که شخصی بدگمان است ، تنها نگاه خاص خود و داوری خویش را قبول دارد. او در بسط و پروراندن فلسفهاش بر این باور نبود که پاسخ دادن به انتظارات، پرسشها و هیجاناتی که به شکل لحظهای سایهگستر میشوند کاری ثمربخش باشد. او از همان ایام جوانی بیدرنگ نسبت به خوشبینی به میراث رسیده از روحیه عصر روشنگری ابراز انزجار میکند. به نظر شوپنهاور ، شدن تاریخی، خود چیزی نیست جز بازنمودی همواره یکسان و غمانگیز از اراده زیستن ، ارادهای که خود، بیگانه با هرگونه آیندگی ، ناتوان از شدن است .
ویتگنشتاین در تبعید
نویسنده کتاب حاضر میگوید: «این کتاب تلاش من برای نگریستن به ابعاد مهمی از کار لودویگ ویتگنشتاین(١٨٨٩-١٩٥١) در نسبت با زندگی او و طرز تلقیاش از خویش است، تلاشی نه برای پوشش دادن جملگی ابعاد زندگی یا کار او، بلکه برای دیدن راههایی که این دو با هم میخوانند.»
روز یکشنبه ششم اکتبر ١٩٢٩، لودویگ ویتگنشتاین در یکی از اتاق هایش در کیمبریج، از خواب آشفتهای پرید. با رمز ساده الفبای معکوسش نوشت: ناتوان از فکر، افکار کابوس وار و تکراری. سپس با الفبای روشن خوابش را ثبت کرد، خوابی راجع به استیصال از مشاجره بر سر تلاش نومیدانه برای تعمیر دستگاهی که یک بار تنظیمش کرده بود. او شرح خواب را چنین پایان برد: فکر کردم مجبورم با کسانی زندگی کنم که نمیتوانم خودم را حالیشان کنم. این فکری است که در واقع اغلب اوقات دارم. در عین حال احساس میکنم عیب از خودم است.
ویتگنشتاین بعد از تلاشی مختصر و تاحدی سرسری برای تعبیر این خواب، رمزنویسی خود را دوباره از سر گرفت و نوشت: حال در اینجا، خودم را خیلی بیگانه احساس میکنم. کاملاً متکی به خود.
کتاب حاضر اولین اثر مستقل جیمز کلاگ، ویتگنشتاینپژوه و استاد فلسفه در دانشگاه ویرجینیا است.
معماری زبان و ذهن در فلسفه ویتگنشتاین
در ایران ویتگنشتاین شناختهشدهترین چهره از بزرگان فلسفه تحلیلی است که به خاطر کتابهایی که از او یا درباره او منتشر شده ، تصویر بسامانتری از فلسفهاش در ذهن خواننده فارسی زبان نقش بسته است . او یکی از بزرگترین فلاسفه قرن بیستم است و بصیرتهای فلسفیاش در بسیاری از حوزههای مختلف حائز اهمیت است . چرا بسامانتر ؟ به خاطر اینکه در قیاس با تصویری که از استاد او برتراند راسل عرضه شده ، راسلی که نه از منطق و مبانی ریاضیات و نه از فلسفه زبان و معرفتشناسیاش به جِد خبری هست و با ولتری مقایسه میشود که دویست سال دیر به دنیا آمده است . از زندگی و شخصیت و سلوک فردی چشمنواز و پر دستانداز ویتگنشتاین در پی این گفته معروف هایدگر « ارسطو زاده شد ، کار کرد و مُرد » که بگذریم و به متن فلسفه وی روی آوریم و از ارتفاعی مناسب به تأثیرات فلسفه وی بنگریم ، بی تعلل میتوانیم در صرفِ چارچوبه سنت فلسفه تحلیلی او را از پرفروغترین و نافذترین چهرهها برشماریم.
لویناس مکتب فرانکفورت و روانکاوی
سی. فرد آلفُرد در کتاب لویناس، مکتب فرانکفورت و روانکاوی شخصیتها و مکاتب متعددی را به صحنه میآورد. در این کتاب با آرای لویناس دربارۀ دیگری و چهرۀ او آشنا میشویم. از میان اعضای مکتب فرانکفورت آرای تئودور آدورنو مطرح میشود و آلفُرد در فصل سوم کتاب لویناس و آدورنو را رویاروی هم قرار میدهد. اما روانکاوان نیز به این بزم متفکران دعوت شدهاند و آلفُرد میکوشد فروید و دانلود وینیکات را به گفتگو با لویناس بکشاند. اما این پایان ماجرا نیست. آلفُرد اشخاص دیگری را نیز به میان صفحات کتاب پرتاب میکند. آیریس مرداک و آرنت نیز وارد گفتگو با لویناس میشوند و فصل چهارم کتاب حتی پای آیزایا برلین و مفاهیم معروف او را هم به میان میکشد. آلفُرد در این کتاب با مفاهیم مهم لویناسی همچون دیگری، چهره و نامتناهی کلنجار میرود و با سیر در قلمروهای دیگری همچون روانکاوی و فلسفۀ سیاسی و اجتماعی غنای بیشتری به مباحث فلسفی و دینی لویناس میدهد.
فلسفه و مسائل زندگی
سید حسین نصر” آفاق حکمت درسپهرسنت”
گفتگوی حامد زارع با سید حسین نصر
آفاق حکمت در سپهر سنت
پروفسور سید حسین نصر یکی از شخصیتهای برجستۀ دوران معاصر جهان اسلام است. گرچه وی را به خاطر آثارش در حیطۀ علوم اسلامی، فلسفۀ اسلامی و عرفان میشناسند، اما آثار او گسترۀ وسیعتری دارد.
نصر از دید بسیاری از دانشمندان و پیروان اسلام مدافع حکمت جاویدان و اسلام سنتی قلمداد میشود که در برابر مدرنیسم سیاسی و فلسفی و بنیادگرایی مذهبی قرار میگیرد، چنانکه به گفتۀ خودش، نه هر آنچه در جهان اسلام رخ میدهد و نه هر آنچه در گوشهای از جهان متولد میشود خبر از وقوع رنسانسی اسلامی دارد.در جهانی که عملاً امکان استفاده و سوءاستفاده از هر چیز در راستای اهداف قدرتها وجود دارد باید به هویت اسلامی هر آنچه اسلامی نامیده میشود توجهی دقیق کرد.
کتاب حاضر مجموعۀ نوزده گفتگو با سیدحسین نصر است که در پنج سال اخیر انجام شده است، وهمۀ این گفتگوها مورد بازبینی موشکافانه و ویراستاری چند بارۀ پروفسور نصر قرار گرفته و در این میان مطالب و مباحث متعددی به گفتگوها افزوده شده است. این گفتگوها به نوعی میتواند مدخل فهم مناسبی برای آشنایی با اندیشمندی باشد که نقشی انکار نشدنی در تعلیم، تبیین و ترویج تفکر اسلامی و فرهنگ ایرانی در دنیای معاصر دارد. خوشبختانه گستردگی موضوعات و تعدد مباحثی که پروفسور نصر در طول بیش از پنجاه سال زندگی علمی خویش به آنها پرداخته است، سبب تنوع و تکثر مطالب این مجموعه گفتگو نیز شده است.
دیباچهای برفلسفه قرون وسطی
فریدریک کاپلستون، که دوستداران فلسفه درایران با «تاریخ فلسفه» او آشنایی دارند، دراین کتاب میکوشد فلسفه قرون وسطی را از منظر تاریخی بررسی کند و سیمای مهمترین متفکران و جریانهای فکری این دوران را باز نماید. دراین کتاب مجال آشنایی با آرای متفکرانی چون آوگوستین، توماس اکویناس، دانز اسکوترس، ابن رشدی فلسفه فرانسیسی، ویلیام اکمی و نیکولاس کوزایی فراهم شده است همچنین، خواننده با آرای فلاسفه این دوران در باب موضوعاتی همچون نسبت عقل وایمان، مسئله کلیات، فلسفه سیاسی و عرفان نظری از منظر یکی از صاحبنظران فلسفه قرون وسطی آشنا میشود.
انسان مسئلهگون
گابریل مارسل (١٨٨٩- ١٩٧٣) یکی از نامدارترین فیلسوفان مکتب اگزیستانسیالیسم محسوب میشود، هر چند که خودش بیشتر مایل است که او را فیلسوفی «نوسقراطی» بخوانند. پیش از این تنها کتابهای فلسفه اگزیستانسیالیسم و تئاتر و دین او به فارسی ترجمه شده و از میان کتابهایی هم که در باره اندیشه او نوشتهاند کتاب خواندنی گابریل مارسل نوشته سم کین به فارسی برگردانده شده است. انسان مسئله گون یکی از آثار برجستۀ گابریل مارسل ، فیلسوف مسیحی فرانسوی است که در آن برخی از مضامین مهم فلسفههای اگزیستانسیالیستی را میتوان مشاهده کرد. کتاب از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول حال و روز انسان امروز را وصف میکند که خود به صورت مسئلهای برای خویش در آمده است – انسانی که ، به تعبیر مارسل، دیگر نمیتواند به راحتی تصویر خود را در آیینۀ درونش بازشناسد. بخش دوم به موضوعی میپردازد که بسیاری از متفکران گذشته و حال به نوعی دلمشغول آن بودهاند: «تشویش بشری». مارسل میکوشد با مرور اندیشههای متفکرانی همچون رواقیون، آگوستین، پاسکال، کی یرکگور، نیچه، هایدگر، سارتر، گوته و ژید در بارۀ تشویش و نیز آنچه در متون مقدس مسیحی در این باره آمده است پرتوی بر موضوعی بیندازد که از نگاه بسیاری از متفکران اگزیستانسیالیست یکی از وجوه مهم وضعیت بشری است. او به شرح اندیشههای این متفکران بسنده نمیکند و از آنجا که فیلسوف است ملاحظات خود را نیز در ضمن بررسی این اندیشه ها بیان می کند.