زیر سیگاری
ارول موریس مستندساز آمریکایی با یک توصیهنامه به دانشگاه پرینستون میآید تا زیر نظر تامس کوهن فلسفه بخواند. اما اعتقادش در مخالفت با نسبیگرایی کوهن باعث میشود تا رابطۀ آن دو شکرآب شود و دست آخر با پرتاب زیرسیگاری سمت موریس به اوج خود برسد، دعوایی که در نهایت منجر به اخراج موریس از دانشگاه میشود. موریس در زیرسیگاری از برخورد خشنی که کوهن با او داشته یک سناریو میسازد و با ترکیب هنرمندانۀ تأملات فلسفی، مصاحبهها و خاطرات به حیطۀ مردمنگاری فلسفۀ دانشگاهی وارد میشود. او فلسفۀ دانشگاهی را از این جهت به چالش میکشد که به جای جستجوی حقیقت، گرفتار هزارتوی تفسیر متنهایی پر از ابهام و ایهام شده است. با اینکه همیشه در فلسفه این خطر هست که انسان با انکار واقعیت غرق در خیالات خود شود، از نگاه موریس خسارت اصلی در جایی است که انسان در خیالات دیگران غرق شود.
اصل بنیاد
اصل بنیاد متن درسگفتاری مهم و تأثیرگذار است که مارتین هایدگر آن را در نیم سال ١٩٥٥ـ١٩٥٦ در دانشگاه فرایبورگ ارائه کرده است و از آخرین نوشتههای او محسوب میشود.
پس از چند دهه تفکر فلسفی، موضوع اصلی اندیشههای هایدگر هنوز هم «هستی» است، اما او این بار میکوشد از منظر اصلی که آن را به نام لایب نیتس میشناسیم، یعنی «اصل جهت کافی» یا «اصل بنیاد» به هستی نزدیک شود.
هایدگر قصد دارد در این کتاب نشان دهد که اصل بنیاد در واقع یک اصل هستی
است.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
شاید اصل بنیاد رازآمیزترین اصل در میان همه اصلهای ممکن باشد. اگر این حقیقت داشته باشد، بهتر است نسبت به گذشته به آن التفات بیشتری داشته باشیم. اگر برای انجام دادن چنین کاری آمادهایم، لازم است با تأمل به گفته این اصل به نحوه گفتن آن گوش سپاریم.
از وجود به موجود
از وجود به موجود دومین کتابی است که از لویناس ، فیلسوف فرانسوی ، در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار میگیرد . این اثر در مجموعه آثار لویناس اهمیت و مرتبه خاصی دارد از آن رو که در سیر فکری این فیلسوف ، اولین کتابی است که گویای بسیاری از مضامین و دغدغههای پا بر جای اوست : بر آمدن و جدا شدن سوژه و سوبژکتیویته از وجود محض و بی نام و نشان ، مواجهه با دیگری و استعلا به ساحت غیریت ، زمان و نسبت آن با سوبژکتیویته و غیریت ، دلالتهای هستیشناسانه و فرا هستیشناسانه احوال ، رابطه دوگانه و نه چندان سر راست با پدیدارشناسی و میراث پدیدارشناسانه هوسرل و هایدگر ، و شاید از همه مهمتر گذر از وجود به موجود که در خود به عنوان کتاب نیز انعکاس پیدا کرده و خلاف مسیری است که هایدگر در تفکرش میپیماید.
مترجم این کتاب – مسعود علیا – آن را از زبان فرانسه به فارسی برگردانده و در این میان ، ترجمه انگلیسی کتاب را نیز مد نظر داشته است و ترجمه فارسی مقدمه آلفونسو لینگیس ، مترجم انگلیسی از وجود به موجود را در آغاز کتاب آورده که بتواند در فهم بهتر متن خواننده را یاری نماید .
دکارت
« رُنه دکارت » در سال ١٥٩٦ در شهر لاهه دیده به جهان گشود . او پس از تحصیل در مدرسه یسوعیان دیپلم و لیسانس خود را در رشته حقوق ( حقوق مدنی و قانون شرع ) از دانشگاه « پواتیه » دریافت میکند . دانشگاهی که به آموزش حقوقیاش معروف است . دکارت در سال ١٦١٨ تمایل زیادی دارد تا به وجود انسانی خویش بپردازد . او در این زمان تنها ٢٢ سال دارد . دکارت به هلند میرود و وارد سپاه پروتستان « موریس ناسائو » میشود. او بعدها به چیزی اشاره میکند که در آن ایام او را مجذوب حرفه نظامی کرد : « دل پرشور » . گمان نمیرود دکارت هرگز جنگیده باشد .
به نظر میآید که زندگی در پادگان از همان ابتدا او را دچار ملال و خوابزدگی میکند . دکارت با « آیزاک بکمان » دانشمندی که از او بزرگتر است ملاقات میکند ؛ ریاضیات آن دو را به یکدیگر نزدیک میکند . دوستی عمیقی بین آن دو شکل میگیرد و ذهن دکارت بیدار میشود . دکارت زندگی خویش را به گام برداشتن در راه جستجوی حقیقت که آن را « خیر اصلی زندگی » میدانست گذراند . فلسفه مضمون زندگیاش بود و به هیچ روی آن را نوعی بطالت نمیدانست ، بلکه در آن نوعی شور و حرارت مییافت . او در نامهای نوشت : « لطفاً همیشه باور داشته باشید که من زندهام ، فلسفهورزی میکنم و با شور و حرارتم.
دو خطا در عنوان این کتاب وجود دارد
مرجمع معماها، مسئلهها، و پارادوکسهای فلسفی رابرت ام. مارتین ترجمه راضیه سلیم زاده پروفسور مارتین، استاد فلسفه، کتاب حاضر را برای این نوشته که لذت اندیشیدن درباره معماهای فلسفی را به کسانی بچشاند که هرگز مطالعات دانشگاهی درباره فلسفه نداشتهاند. وی میگوید: «این کتاب را به زبانی بسیار غیر رسمی نوشتهام. به همان زبانی که با دوستی قدیمی حرف میزنیم و نه آن گونه که استادهای فلسفه سخنرانی میکنند یا مطلب مینویسند. این متن پر است از بازیهای کلامی، شوخیها و اصطلاحات محاورهای.» نویسنده در نگارش این کتاب کاری خلاف عادت و البته مخاطرهآمیز کرده است.
بدین معنی که جدیترین و عمیقترین مباحث فلسفی را با زبانی عامیانه و محاورهای طرح کرده است. این لحن چه بسا در بادیِ امر ما را به اشتباه بیندازد و کتاب را اثری غیر جدی بپنداریم. نویسنده شجاعت ناشر را برای انتشار چنین اثری تحسین میکند. طبیعی است که مترجم هم نیز سعی کرده تا حد امکان، به ویژه در قسمتهای طنزآمیز، این لحن حفظ شود. در بسیاری از عناوین بازی کلامی طنزآمیز صورت گرفته است که با در نظر داشتن آن خواننده این کتاب میتواند ارتباط و گاهی اختلاف میان عناوین و مطالب ذیل آن را درک کند.
کتاب حاضر در شانزده فصل شامل: تفاوتهایی که تفاوتی ایجاد نمیکنند، ریسک کردن، انتخاب کردن، منطق و پارادوکس، باور، منطق و قصد، استدلال درست و نادرست، معرفت تجربی، معرفت بدون تجربه، تفکر، گفتار و معنی، اینجا و الان، چرا باید اخلاقی باشم؟ چطور اخلاقی فکر کنیم؟ معماهای اخلاقی، قانون عمل و مسئولیت، لطیفه و دیگر مسائل زیبایی شناسانه و فکرهای عمیق در ٥٤٤ صفحه نوشته شده است.
در ستایش عشق
جنگ «بدون تلفات» و عشق «بدون مخاطره»، این اولین تهدیدی است که نویسنده این کتاب، آن را تهدید «امنیت» برای عشق نام مینهد و نقطه مقابل آن را انکار اهمیت عشق میداند. چرا که تصور میشود عشق صرفاً نوعی لذتگرایی بی حد و حصر و گستره وسیعی از لذتهای ممکن است. اگر شما به خوبی برای عشق تربیت شده باشید و از ملاکهای امنیت مدرن پیروی کنید، پایان دادن به رابطه با افرادی که مناسب شما نیستند، برایتان دشوار نخواهد بود. در کتاب «ستایش عشق» آلن بدیو، فیلسوف نامدار فرانسوی، دفاع پرشور و آتشینی از عشق میکند و با توسل جستن به اندیشمندانی برجسته از کییرکگور و سیمون دو بووار تا مارسل پروست و ژان لاکان ما را ترغیب میکند که از عشق نترسیم، بلکه آن را چون ماجراجویی شکوهمندی ببینیم که دست آخر ما را از وسواس فکری نسبت به خود میرهاند.
«ستایش عشق» سروده فیلسوفی است که مانند افلاطون و به نقل از او چنین میاندیشد: «کسی که از عشق شروع نکند، هیچگاه پی به ماهیت فلسفه نخواهد برد.»
چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟
کتاب حاضر که شرح و بیانی کمابیش شفاف ومنظم در بارۀ فلسفۀ هایدگر پس از هستی و زمان عرضه میکند همچون هستی و زمان از پرسش آغاز میشود و به پرسش میانجامد. لیکن این انجام نه به معنای ختم کلام بل گویای گشودگی و مفتوح ماندن اثر است. عنوان کتاب خود پرسشی است که نویسنده جای جای به دلالتهای چهارگانه آن اشاره میکند و در باره هر یک به تفصیل توضیح می دهد.
این بدان معناست که نویسند ه خود در ترجمه was heisst Denken? رهگشای مترجم میشود و در عین حال مترجم را در این که کدام یک از دلالتهای چهارگانه را ملاک قرار دهد بلاتکلیف میگذارد. پیداست که دلالتهای دوم و سوم برای ترجمه عنوان کتاب مناسب نیستند چه این دو ذیل و تابع دلالتهای اول و چهارم قرار میگیرند. خواننده میتواند شرح مبسوط این دلالتها را در بخش دوم کتاب مشخصاً در درسگفتار ١، در گذار از درسگفتار ١ به ٢، در گذار از درسگفتار ٤ به ٥، و در درسگفتار آخر (١١)، مطالعه فرماید.
آنچه در این صفحات میخوانیم صرفاً تکرار آنچه پیشتر آمده است نیست بل در هر بار پرسش یک گام واشکافته تر میشود. سیاوش جمادی پیش از این کتاب ، اثر سترگ هستی و زمان را از همین نویسنده ترجمه کرد و کتاب تألیفی زمینه و زمانه پدیدارشناسی او برنده جایزه بیست و پنجمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد. از این نویسنده ، مترجم و پژوهشگر تاکنون آثار بسیاری در حوزه فلسفه و ادبیات به چاپ رسیده است.
تاریخچۀ فلسفه
کتاب حاضر به معرفی متفکران بزرگ فلسفه غرب میپردازد و مهم ترین نظریات آنها را درباره دنیا و روش بهتر زیستن بررسی میکند. «نایجل واربرتون» در فصلهای چهل گانه این کتاب ما را به گشت و گذار در عمده ترین نظریات تاریخ فلسفه میبرد. او داستانهای جالب توجه و اغلب عجیب و غریبی در باره مرگ و زندگی فلاسفهای بازگو میکند که ما را به تاُمل وا میدارند. نایجل واربرتون نه تنها تاریخچه فلسفه را به شکلی قابل درک روایت میکند، بلکه ما را به فکر کردن، بحث کردن، استدلال کردن و سوْال کردن ترغیب میکند.
تاریخچه کوتاهی از فلسفه خلاصهای از جستجوی همیشگی بشر در زمینه درک فلسفی بهدست میدهد و از خواننده دعوت میکند که در این بحث جذاب شرکت کند. بحثی که از چرایی ماهیت واقعیت و روش زندگی آغاز میشود. پرسشهایی که ذهن سقراط حکیم را به خود مشغول کرده بود و او را هر روز به بازار آتن میکشاند تا سؤالات عجیب خود را از مردم بپرسد و ذهن آنها را برآشوبد. چون با پرسیدن این سؤالات به آنها نشان میداد که چقدر درکشان از دانستههایشان اندک است.