شعر زمان ما احمد رضا احمدی
کتاب شعر زمان ما احمد رضا احمدی
دربارۀ زندگی احمد رضا احمدی خود حی و حاضر است و دربارۀ خویش پرترهْنوشتهای دارد و تا همین اواخری که این کتاب نوشته میشد مصاحبهای جدید از وی هم منتشر شده است؛ و مصاحبههای متعدد دیگری در طی این سالیان. به انضمام دو مستند ( حول محور یومیه و کاروبار شاعریاش) پس اینکه ما باز همانها را یادآوری کنیم و بنویسیم چیزی از خود ننوشتهایم.
مگر اینکه اطناب مطلب کرده و به حشو روی آورده باشیم. هر چند در تولد 82 سالگی ایشان مطلبی کوتاه در یکی از جراید منتشر کردهایم، که بر همین سنت معرفی زندگینامهایطور شاعر استوار است و همو را هم در فصل پنجم همین کتاب آوردهایم. اما در این فصل برای فرصتیابی بیشتر به مطالبی غیر از نوشتههای راقم این سطور هم که شده از میان مطالب و مصاحبههای متعددی که با شاعر و دربارۀ وی انجام شده یکی را که به کار ما نزدیکتر است احصا و باقی را هم در پانوشتها موکد میکنیم. و هر جایی هم نیاز به توضیح بیشتری باشد در پانویسهای همین فصل بدانها اشاره میکنیم.
هرچند باید تصریح کرد که برای شناختن شاعر و شعرش، _ مخصوصا دربارۀ احمد رضا احمدی_، شاید هیچ بحثی گویاتر و توصیفیتر و شارحْمابانهتر از گفتگوها و پرترهنوشتههای خود احمدی نیست. از این روی حتما مخاطبان و محققان را به مداقه در همانها و به خصوص بررسی در نثر و یادآوردهای احمدی از خویش و از زندگی ادبی و از کارها و نظریاتش _که متناوبا در همین منابع گفته آمده مندرج و گاه با برخی سالها و برخی مصاحبهها متباین است_ دعوت میکنیم.
احمدی عموما از اینجا شروع میکند که: «جد ما یک زرتشی مهاجر بود که از یزد به کرمان آمده بود و در نسلهای بعدازآن همهگی خاندان ما روحانی بودن» (مستند وقت خوب مصائب) اما به صورت کلی از نظر ما، منهای آن روزگاران خوش زندگی در کرمان، بیماری ناگهانی پدر، کوچ اجباری به تهران، سپس مرگ غریبانۀ پدر احمدی و آغاز زندگی سرد و تلخ خانواده در تهران و همزمان تجربیاتی که در آن دورۀ تاریخی و در آن محل جغرافیایی تهران به شکلی خاص و نوعا از روی ناچاری کسب میکند، بر زندگی ادبی و تصویرهای مخیّل شاعر و نیز بر ناخوداگاه هنری احمدرضای نوجوان و جوان تاثیر بیواسطهای میگذارد.
مدرسه عوضکردنها و رشتۀ درسی عوضکردن و طنازی مادرش و آشناییاش با رهنما و آراگون و نادرپور و سپهری هم نیز، بخش عظیمی از فکر و زبان وی را ساختهاند. سال 41 که کتاب «طرح» را چاپ میکند، دوستیهایش با کیمیایی و قریبیان و آشناییاش با فرخزاد و رفتوآمدش با مهرداد صمدی و آغداشلو و… نیز همچنیناند. احمدی هیچگاه در طرحوبسط موج نو چندان الاقول خودش پیگیر نبوده و به جز سرمقالهای برای «جنگ شعر» اظهار نظر چندان مهمی دربارۀ این جریان نمیکند. او فقط شعر مینویسد و در مسیری که غریزی _ یا دستکم بدون دانشیْخودگاه نسبت به آگاهیهایی که از خواندههایش یافته ایدهها و تصاویر و نظرگاهش را با زبان و امکاناتی که خودش در شعرش میآفریند، باز مینماید. هیچگاه به هیچ گروه سیاسی نمیپیوندد، ایبسا از همۀ جریانات فکری و ایدئولوژیک و انقلابی آن دوره که اکثر روشنفکران و ادیبان ایرانی به آنها گرایش داشتند هم گریزان است. حتی هیچگاه به کانون نویسندهگان _که مهمترین نهاد غیرحکومتی روشنفکری در 100 سال گذشتۀ ایران است_ نزدیک هم نمیشود
و به جای آن در مرکز حفظ و اشاعه و نیز در کانون پرورشی مشغول به کار و طرحریزیهایش میشود. ضبط آثار ماندگار و تولید پروژههایی در ارتباط با تاریخ موسیقی و تاریخ شعر میکند (به طریق ضبط صدا و موسیقی) که تاریخا تاثیر ذوقی و عاطفی و ایبسا پژوهشی بینظیری بر نسلهای بعدی میگذارد. تا زمان بازنشستگی در کانون میماند و پس از آن نویسندهای است منظم و خانوادهدار. کمتر در مجامع و مجادلات ظاهر میشود و یکسره خود را وقف نوشتن شعر و رمان و نمایشنامه و کشیدن نقاشی و دکلمۀ شعر و… و… میکند.
بد نیست نکتهای که همین چندوقت پیش از وی در خاطرمان مانده، قبل از ادامۀ مطلب بازگو کنیم. بلکه بخشی از ذهن جوان و پویا و بعضا خلاق شاعر را بتواند باز بنماید. احمدی وقتی شعر مینویسد بهشدت به نثر نزدیک میشود و وقتی نثر هم مینویسد با همان جنم به شعر نزدیک میشود. اساسا کنه مطلبی که دربارۀ وی در فصل چهار دربارۀ وی، بحثهایمان را بر آن میگذاریم ایدهاش همین عدم فاصله بین نثر و شعر احمدی است. علی ایحاله؛ نمایشنامهای نوشته دارد آقای احمدی به نام «فرودگاه پرواز شمارۀ707» که آقای سلیمانی نامی به صحنه آورده بود. کار بد بود. از آنجا که دراماتورژی نشده بود.
شعر زمان ما بیژن الهی
مروری بر زندگی و آثار «بیژن الهی»
بیژن الهی در 16 تیرماه ۱۳۲۴ در چهار راه حسناباد تهران به دنیا آمد. وی تنها فرزند خانوادهای متمکن و متمول بود، که از پدر و مادری با دو ریشۀ زبانی متفاوت _ یعنی پدری شیرازی و مادری تبریزی _ در تهران زاده شد.
دورۀ اول متوسطه را در دبیرستان البرز گذرانید. بعد از نقلمکان از خیابان استخر به منزل دیگری در خیابان شیرکوه زعفرانیه، به دبیرستان شاپور در محلۀ تجریش رفت و در آنجا در رشتۀ ریاضی تحصیل کرد.
در سالهای نوجوانی، ذوقی در نقاشی نشان داد و با شرکت در انجمنهای هنری، نقاشی را پی گرفت. او در نوجوانی در کلاسهای نقاشی جواد حمیدی شرکت کرد.
(1) به گفتۀ کیارس در کتاب شاعران نقاش: «بیژن الهی ۱۴ ساله بود که صحنۀ گلگرفتن و پارهکردن بوم نقاشانی را که به مدرنیست و کوبیست خطاب میشدند در خیابان لالهزار، نمایشگاه باشگاه مهرگان دید. او نیز چون دیگر نوجوانان این دورۀ تهران از پی خستهشدن از واقعیات خشن زمانه نسبت به واقعیت و واقعیت هرز زمانۀ خود بدبین و سپس برای گریز از این (ارض موات)، گرایش به مسائل واقعیتر از رئالیسم پیدا کرد.
دوری این نسل و واکنش به واقعیت هرز، زمینه را برای دریافت دنیای تازهیافتۀ نقاشان غرب (کوبیسم و انشعابات جدید هنری از گذشتۀ تاریخی) ضروری میکرد. الهی که در این زمان بچۀ خوشپوش مدرسهی البرز بود، از پی علاقه به نقاشان مدرن و با توجه به اینکه از کودکی در خانۀ پدری به سفارش و حمایت مادر (که علاقه به نقاشی داشت) تاشهایی میزد و رنگی میکرد.
از پی رفتوآمدها و سرکشیدنهای وقت و بیوقت به انجمنهای هنری و بیشتر از همه از پی شوق به زندگی نقاشانه، در سال ششم مدرسۀ البرز به علت مقابله با ذهنیت خانواده، دست به اعتصاب زد و در امتحان نهایی برگۀ سفید تحویل داد. این اعتصاب تأثیر عجیبی بر خانواده و زندگی آتی او گذاشت.
»
ورود او به عرصۀ هنر به جدال با خانوادهاش انجامید، چرا که مادرش با وجودی که دستی در نقاشی داشت برای تنها فرزندش آیندۀ دیگری میخواست. در سال ۱۳۴۲ ترک تحصیل کرد.
به سفارش استادش، جواد حمیدی، تعدادی از آثارش را برای چهارمین بیینال فرستاد،(2) اما به صلاحدید خانواده، از ادامۀ فعالیت در این عرصه بازماند. نقاشی را رها کرد و راه دیگری در پیش گرفت.
نگاه نوگرا و ذهن خلاقش را اینبار به ساحت قلم رسانید و فعالیتهای ادبیاش را پی گرفت. از کافهنشینیها گرفته تا نشستهای دوستانه؛ در کنار دیگر همنسلانش که بلند پرواز و آرمانخواه بودند؛ نیما میخواندند و به جنبشهای فکری/ادبی دنیا چشم داشتند و با وجود تمام سختیها و عدم پذیرش جامعۀ ادبی، میخواستند به دستاوردی نو برای ادبیات فارسی برسند.
(تا حدی هم موفق شدند)
نویسندۀ کتاب «شاعران نقاش» اشاره میکند که: از او اثری دیگر به جز چاپخششدهها، در کتابچۀ بیینال چهارم دیده نشد، اما دید نقاشانۀ او منجر شد به ایجاد فضای جدیدی در شعر که به سرعت در جوانان (موج نو) تأثیر گذاشت. در واقع شعرهای او فضای مجرد و استریلیزۀ معمول را برهم زد تا با فهم زیباییشناسی جدید شعر او، یک دهه بعد جریان سبکشناختی شعر (موج نو) و (شعر دیگر) برای انتخاب نمونۀ موفق این ژانر به او استناد کند.
برای نخستینبار در جریان جدیدی که در ابتدای دهۀ ۴۰ در میان جوانان شاعر منسوب به (موج نوییها) به وجود آمد، نوعی شعر توسط الهی سروده شد، پر از فیگورها و کاراکترهایی تازه و بدیع که گویی نقاشی میشدند، بیانکه تصویر از لایههای عمقی زبان به درآید.
توان عمل
هدف این کتاب «توان عمل : آرنت با دلوز و گواتری» ایجاد یک مبنای نظری است که بر اساس آن میتوانیم گزارشهایی از کنش را در قالب گروههای ناهمگون متشکل از موجودات انسانی و غیر انسانی ارائه دهیم. این گزارشها تمایل به تصور کنش را صرفا برحسب انسانیت و فردیت، چه افراد انسانی یا گروههایی از افراد انسانی را شامل میشود.
اگرچه بیشتر نظریههای کنش این واقعیت را تصدیق میکنند که کنشها به صورت مجزا اتفاق نمیافتند، نظریه کمی به توسعه جنبههای غیرفردگرایانه کنش اختصاص داده شده است، با در نظر گرفتن عناصر موقعیتهایی که ما میتوانیم در آنها عمل کنیم. گرایش به تمرکز فکر در مورد عمل بر جنبه های ارادی و عمدی آن به این دلیل است که این موارد الزامات لازم برای ارتباط اخلاقی و سیاسی یک عمل تلقی می شوند.
اهمیت ظرفیتهای ما برای تحت تأثیر قرار گرفتن و ویژگیهای غیرارادی که به کنش کمک میکنند، زمانی که ما کنش را صرفا بر اساس فردیت مستقل که در بحثهای اراده آزاد مطرح میشود، نظریهپردازی میکنیم، نادیده گرفته میشوند. بنابراین، این تز تلاش میکند نشان دهد که وقتی کنش به شیوهای انسانگرا و فردگرایانه نظریهپردازی میشود، ویژگیهای مهم اخلاقی و سیاسی موقعیتهای زیسته نادیده گرفته میشوند.
در تبیین برخی از راههایی که ظرفیتهای کنش توسط ظرفیتهای تأثیرپذیری تشکیل میشوند، میتوان جایگاهی فراتر از انسان و غیر از عناصر انسانی در فلسفههای عمل ایجاد کرد.
.
.
لنین 2017
معرفی کتاب لنین 2017
این مجلد مجموعهجستارها، یادداشتها و نامههایی است به انتخاب ژیژک و مقدمۀ او از دو سال آخر زندگی فعال لنین و تلاش او در غلبه بر مشکلاتی که دولت شوروی در پایان جنگ داخلی با آنها مواجه بود: مبارزه برای یافتن راههایی جدید برای سازماندهی زندگی روزمره در دولت نوپا؛ مشکلات وفادار ماندن به بینش کمونیستی و درعینحال اجتناب از دو تلة فرصتطلبی غیراصولی و سازشناپذیری جزمی؛ نیاز به ترکیب انضباط نظامی با دموکراسی پرولتری؛ تهدید شوونیسم روسی و…ژیژک پیش از ورود به نوشتهها در مقدمۀ روشنگرش بر کتاب، انقلاب اکتبر و مسائل بعد از آن را با سه مفهوم روانکاوی فرویدی، یادآوری و تکرار و حلوفصل، بررسی و خواننده را در خواندن این متون به رویکری خاص مجهز میکند.
.
اسپارتاکوس
معرفی کتاب اسپارتاکوس
اسپارتاکوس یک رمان تاریخی از هاوارد فاست نویسنده آمریکایی است که در سال ۱۹۵۱ منتشر شد. این در مورد شورش تاریخی بردگان به رهبری اسپارتاکوس در حدود 71 قبل از میلاد است. این کتاب الهامبخش فیلم 1960 به کارگردانی استنلی کوبریک و اقتباس تلویزیونی سال 2004 توسط رابرت دورنهلم بود.اسپارتاکوس با سه پاتریسیون جوان رومی آغاز می شود - کایوس، خواهرش هلنا و دوستش کلودیا، که چند هفته پس از سرکوب نهایی شورش بردگان، سفری را از رم به کاپوآ در امتداد ویا آپیا آغاز می کنند.
در روز اول سفر، طرفین با چندین نماینده مواجه می شوند. یک سیاستمدار کوچک، یک تاجر مرفه از طبقه سوارکاری، یک تاجر شرقی و یک افسر جوان لژیون. همه آنها دیدگاه های مربوط به خود را در مورد افزایش ارائه می دهند. این سه نفر در بدو ورود به یک ویلای روستایی که قرار است شب را در آنجا بگذرانند، با مهمانان دیگری، چه تاریخی و چه داستانی، ملاقات میکنند، که یا نقشهای کلیدی در وقایعی که بهتازگی به پایان رسیده بازی کردهاند یا درک کافی برای تحلیل اهمیت بردهداری دارند و ...
درباره امر سیاسی
در این کتاب میخواهم دربارهی نظری بحث کنم که در بیشتر جوامع غربی به صورت «عقل سلیم» درآمده است: یعنی اینکه مرحلهی توسعهی اقتصادیـسیاسی کنونی، پیشرفت بزرگی در تکامل بشر است و باید امکانهای این مرحله را بستاییم. جامعهشناسان ادعا میکنند که ما وارد «مدرنیتهی دوم» شدهایم که در آن، افراد رهاشده از پیوندهای جمعی اکنون میتوانند سبکهای زندگی متنوع خودشان را، که از قید وابستگیهای قدیمی آزاد هستند، به وجود آورند.
«جهان آزاد» بر کمونیسم پیروز شده و با تضعیف هویتهای جمعی، جهانی «بدون دشمن» اکنون امکانپذیر شده است …میخواهم این دید «پساـسیاسی» را به چالش بکشم … با موشکافی برخی از نظریههای رایج که «روح زمان» پساـسیاسی را در مجموعهای از حوزهها جامعهشناسی، نظریهی سیاسی و روابط بینالملل تأیید میکنند، استدلال خواهم کرد که این رویکرد بهغایت اشتباه است و، به جای اینکه به «دموکراتیکسازی دموکراسی» کمک کند، خودش منشأ بسیاری از مشکلاتی است که نهادهای دموکراتیک اکنون گرفتار آنها هستند.
.
.
الماس بودا
معرفی کتاب الماس بودا
آشنایی « الماس بودا » "به انضمام کتاب سارق نامرئی" نوشته « فرانکلین بلاک » توسط انتشارات نگاه منتشر شده است.این کتاب دربردارنده ی داستان حقیقی الماس بودا است که توسط یک سرهنگ انگلیسی به نام سرهنگ جان کاسل از معبد لهاسا، پایتخت تبت ربوده می شود و به انگلستان برده می شود. سرهنگ کاسل که قصد دارد این الماس زرد رنگ ششصد و نه قیراطی را به عنوان هدیه تولد به خواهرزاده اش راشل تقدیم کند،
طی وصیتنامه ای، از شوهرخواهرش می خواهد که این کار را انجام دهد، او هم پسرش فرانکلین بلاک را مامور حضور در جشن تولد راشل می کند و الماس در اختیار او قرار می گیرد، اما در کمال تعجب همان شب الماس مفقود می شود.تاریخ ثبت نشده ی تبت نشان می دهد که هر سارقی آن الماس بدیمن را بدزدد، گرفتار عاقبتی شوم می شود.داستان در چهار بخش و توسط کسانی نگارش شده است که به نحوی با سرقت و افراد مربوط به آن در ارتباط بوده اند.
غزالی در بغداد
غزالی در بغداد نام یک رمان تاریخی است که نوشته ی ذبیح الله منصوری است ، او نامی خودساخته تحت عنوان ادوارد توماس، نویسندهٔ اهل انگلستان برای این اثر خود برگزیده. پوشیده نیست مانند سایر آثار منصوری اعلام ، مستندات و بهطور کل محتوای این کتاب قابل استناد نیست و با اتکا به قلم روان نویسنده تنها به عنوان داستانی جذاب نگریسته می شود.
این کتاب رمانی تاریخی است که به روایت مهاجرت ابوحامد محمد غزالی متکلم و فقیه ایرانی است که یکی از بزرگترین مردان تصوف سدهٔ پنجم هجری بود میپردازد و ضمن بیان داستان اصلی به خلق تصویری از اوضاع تاریخی، شرایط ناعادلانه حاکم بر جامعه آن دوران، دستاوردهای علمی غزالی، ستایش انسانیت و آزادگی روی میآورد. |
.