کتاب برادران جمالزاده
معرفی کتاب برادران جمالزاده
کتاب برادران جمالزاده اثر احمد اخوت، یک مجموعه داستان با حال و هوایی شاعرانه است. در این اثر شانزده داستان کوتاه روایت میشود که در بسیاری از آنها شخصیتهای تاریخی هم حضور دارند. این اثر در سال 1382 برندۀ بهترین مجموعۀ داستان از جایزۀ ادبی اصفهان شده است.دربارۀ کتاب برادران جمالزاده
احمد اخوت در کتاب برادران جمالزاده شانزده داستان کوتاه را روایت میکند. کتاب نامبرده دارای فضایی شاعرانه و تشبیهها استعارههای بدیعی است که لذت خواندن آن را دو چندان میسازند. اخوت با ارجاع به زمانهای گذشته و خاطرههای مربوط به آن، فضایی نوستالژیک را در این کتاب ترسیم میکند. گذشتهای که او آن را در داستانهایش توصیف میکند، در مقابل تنهایی و گوشهگیری امروز قرار میگیرد. به گفتهی خودش، او این کتاب را در اوایل دهۀ هفتاد نوشته اما آن را یک دهه بعد، یعنی در اوایل دهۀ هشتاد منتشر کرده است. احمد اخوت در داستانهایش ماجراهای «من» و «دیگری» را تعریف میکند که این توصیف تا حدی به کتاب یک وجهۀ فلسفی میدهد. تعدادی از شخصیتهای تاریخی نیز در این میان به مرور مطرح میشوند. نویسنده گاهی اوقات مرز میان زندگی واقعی خود و ماجرای داستان را درهم میآمیزد و فضایی جذاب را میآفریند. گفته میشود که او در نوشتن این کتاب از خورخه لوئیس بورخس تأثیراتی گرفته است و این تأثیر را در حال و هوای داستانها میتوان احساس کرد.کتاب مجموعه سه گانه ی آخرین بازماندگان، منطقه ی آبی جلد 3
توضیح کتاب:
ماجرا در سرزمینی اتفاق میافتد که در آن تمام حیوانات به دلیل فعالیتهای انسان یکییکی رو به نابودیاند. قهرمان داستان کستر دوازده ساله است که توانایی شگفتانگیزی دارد که خودش از آن بیخبر است. آیا او میتواند با ویژگی منحصربهفردش حیوانات را از شر آدمها نجات دهد؟ منطقهی آبی سومین جلد از مجموعهی سه جلدی آخرین بازماندگان است. ... کستر دوازده ساله آخرین نسل حیوانات، آخرین بازماندگان، را نجات داده و شهرش را از نابودی کامل رهانده است. اما همچنان راهی سخت و پرخطر پیش رو دارد چون: تنها وال آبی نجات یافته خبرهایی از اقیانوس برایش آورده است. گنبد فلزی مرموزی از چهار برج بیرون زده. و شاهکلید نجات کروهی زمین هنوز در دست موش شجاعی است که کستر باید هر چه زودتر پیدایش کند.کتاب آکادمی شاهزاده خانمها – جلد 2: قصر سنگی
معرفی کتاب آکادمی شاهزاده خانمها - جلد 2: قصر سنگی
شانون هیل در کتاب آکادمی شاهزاده خانمها - جلد 2: قصر سنگی، از زمانی میگوید که میری و دوستان آکادمیاش به شهر میآیند تا به پرنسس جدید کمک کنند برای مراسم ازدواجش با شاهزاده آماده شود. او در شهر با پسری جوان به نام تیمون آشنا میشود و کمکم میفهمد که او و دوستانش میخواهند علیه شاه انقلاب کنند. حالا میری باید بین عشقش و وفاداری به شاه یکی را برگزیند. این داستان در لیست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز قرار دارد.دربارهی کتاب آکادمی شاهزاده خانمها - جلد 2: قصر سنگی
داستان این قسمت از جایی آغاز می شود که میری و دوستان آکادمیاش به شهر آسلند میآیند. آنها قرار است به دوست مشترکشان، بریتا کمک کنند برای مراسم ازدواج با شاهزاده آماده شود. همزمان با حضور آنها در شهر، مردی فقیر به جان شاه سوقصد میکند که باعث میشود آنها متوجه رفتار شاه و وخامت اوضاع شوند. میری کمی بعد تصمیم میگیرد به مدرسهای در قلعهی ملکه برود. او در آنجا با پسری جوان به نام تیمون آشنا میشود که روحیهای انقلابی دارد. بهمرور که رابطهی میری و تیمون صمیمیتر میشود، این پسر او را به دوستانش معرفی میکند. میری میفهمد که گروه آنها قصد دارد بر ضد شاه انقلابی بهراه بیندازد. اما میری دچار تردید است؛ از یک طرف میخواهد حکومت اصلاح شود و از سوی دیگر نگران ازدواج دوستش بریتا است و نمیخواهد مراسم ازدواجش به هم بخورد... شانون هیل (Shannon Hale) در داستان آکادمی شاهزاده خانمها - جلد 2: قصر سنگی (Palace of Stone) به ادامهی ماجراهای میری میپردازد و او را در موقعیت سرنوشتساز دیگری قرار میدهد. میری این بار به شهر میرود تا به شاهزاده خانم آینده کمک کند ولی درگیر انقلاب میشود. مردم که از ظلم شاه خسته شدهاند میخواهند او را به زیر بکشند. این دختر نیز با آنها همراه و همدل است. ولی این مسأله برایش ساده نیست؛ او به دربار رفتوآمد دارد و قاعدتاً باید به شاه و از آن مهمتر به شاهزاده بریتا وفادار باشد، اما از طرف دیگر محبوبش تیمون پسری انقلابی و ضدشاه است و در این شرایط دشوار، میری نمیداند چطور باید این چالش را حل کند! رمان آکادمی شاهزاده خانمها - جلد 2: قصر سنگی، اثری چندلایه است. شانون هیل نه فقط کهنالگوی قصههای شاهزادهای را درهم میشکند و به ضد خود تبدیل میکند، بلکه به آن وجهی سیاسی و اجتماعی هم میبخشد. هیل عشق را با دغدغههای انسانی و اجتماعی ترکیب میکند و آن را عمیقتر میکند. میری دختری تکبعدی نیست که فقط در آرزوی ازدواج باشد یا به خود فکر کند؛ او به روستا و خانوادهاش دلبسته و در موردشان نگران است، میان عشقی قدیمی و جدید در کشمکش است و از همه مهمتر عقل و احساساتش با هم در تعارض هستند. نویسنده به قهرمان نوجوانش کمک میکند از دل همهی این چالشها گذر کند و به رستگاری برسد. اما باید دید که تا چه اندازه در محقق کردن این امر موفق شده است!می توانم یک من دیگر بسازم؟ – مجموعه فیلسوف کوچک (جلد ۲)
در کتاب «می توانم یک من دیگر بسازم؟» حوصلهی پسر کوچولو بدجوری از مشق نوشتن و مرتب کردن و مسواک زدن سر رفته. برای همین با پول تو جیبیاش یک روبات میخرد تا کارهایش را انجام دهد ولی این تازه اول ماجراست….
کودکان بهتر از آدم بزرگها دنیای اطرافشان را میبینند و بیشتر سوال میکنند و از این جهات فیلسوفهایی کوچکاند.
مجموعه کتابهای «فیلسوف کوچک» به دنبال تقویت روحیهی پرسشگری و رشد تفکر خلاق در کودکان به کمک داستان است. کودکی که بهتر میبیند و بیشتر میپرسد، برای چالشهای دنیای آینده راهحلهایی خلاقانهتر پیدا میکند.
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
معرفی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها نوشتهی آرمان آرین دومین مجلد از مجموعهای به همین نام (پتش خوآرگر) است که بر مبنای اوستا نوشته شده و داستان حول محور نبرد تاریکی و روشنایی میچرخد. این مجموعه برای ردهی سنی نوجوان نوشته شده و از پرمخاطبترین و پرافتخارترین مجموعه کتابهای ایرانی است.
دربارهی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها داستان کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها چنین آغاز میگردد: در شبی که آسمان به رنگ قیر سیاه بود، سی پاره روشنایی -کمتر یا بیشتر- بر دشتی تیره فرود آمدند. ذرات نور در میانهی آسمان چنان در هم آمیختند که هنگام فرود بر زمین، تنها سه پاره شدند. این سه پاره نور به هیبتی همچون انسان، همراه با دست و پا و سر و تن و البته بالهایی شگفتانگیز از جنس فلز در آمدند. جنس بالهاشان چنان بود که با آنها میتوانستند مهیبترینِ صخرهها را بشکافند و از دل آنها عبور کنند. آن سه پارهی نور، که به شکل سه مرد زیباروی در آمده بودند، در مقابل صفهای آغازین لشکر دیوها ایستادند. حضور نورها همهمهای در قلب سپاهیان تاریکی انداخت و سکوت ظاهری آن شب را در هم شکست. طولی نکشید که دیوها و همهی همقطارانشان آن سه نور فرودآمده را در بر گرفتند و در میان انبوهی از یاران خود محاصره کردند. لحظهبهلحظه حلقهی محاصره تنگتر میشد و تاریکی بیش از پیش سه مرد جوان را در بر میگرفت. بوی تعفن نفس دیوها هر دم بیش از پیش میشد..دیلماج
کتاب «دیلماج» نوشتهی «حمیدرضا شاهآبادی» است. در توضیح پشت جلد کتاب میخوانیم: «میرزا یوسفخان مستوفی مشهور به دیلماج در تاریخ چهرهی ناشناخته و رازآلودی است. عدهای تحسین و تمجیدش کردهاند: از آن دسته دلباختگان وطن بود که در راه حصول آزادی و پیشرفت مدنیت ایران سر از پا نمیشناخت و عدهای خوار و خفیفش داشتهاند: «خیانتی نبود که نکرد و رذالتی نبود که بروز نداد.» اما این چهرهی پیچیده، در زندگینامهی خود نوشتهاش بسیار بسیط و ساده است: «لکهای بودم در آیینهی وجود. بهجا خواهم ماند یا نه، خود نمیدانم. اگر بمانم از این پس هر که به قصد دیدار خود در این آیینه نظر کند، یوسف دیلماج را خواهد دید.» حمیدرضا شاهآبادی در رمان خود، دیلماج، شخصیتها و حوادثی آفریده است که همه نام و رنگی از تاریخ و واقعیت دارند اما هیچیک واقعی نیستند.» کتاب حاضر را نشر «افق» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.