عاشقانۀ مارها
ویتسک
نمایشنامه ویتسک که معروفترین کار گئورگ بوشنر – نمایشنامهنویس آلمانی – است زندگی سربازی فقیر و بیدست و پایی را روایت میکند که فرماندهان ارتش از او عنصری مفلوک و بازیچه دست خودشان میسازند . آنها دست درازی و تعدی به ویتسک را به جایی میرسانند که به نامزدش ماری اهانت میکنند و در این میان سرباز بیچاره نامزد خود را میکشد . بلاها و پلیدیها در این نمایشنامه ، چنان ویتسک را متأثر میکند که در مییابد بر زمینی زندگی میکند که باید در تنهایی مطلق و اضطراب دائمی آن زجر بکشد . در این داستان ویتسک با مرگی خودخواسته از جهان فانی عروج میکند و این حکایت نشان از آن دارد که بوشنر نخستین کسی است که به نهیلیسم آلمانی – اروپایی مفهوم عینی داد . بوشنر در عمر کوتاه خود فعالیت سیاسی نیز داشت.
او یک سوسیالیست بود و مدام از جانب پلیس آن زمان تعقیب میشد . این نمایشنامهنویس آلمانی در سال ١٨٣٧ بر اثر بیماری تیفوس در ٢٣ سالگی در زوریخ چشم بر جهان میبندد . سالها پیش نمایشنامه « ویتسک » در تئاتر شهر به روی صحنه رفت . همزمان با انتشار چاپ دوم این کتاب قرار است اجرای دیگری از این اثر به نمایش عمومی درآید . « ناصر حسینیمهر » مترجم ، مدرس و کارگردان تئاتر است که سالهای زیادی در کشورهای آلمان و فرانسه مقیم بوده است . از او « مرگ دانتون » اثر بوشنر و « هملت ماشین » نوشته هاینر مولر و . . . ترجمه و منتشر شده است .
بیرون در
کتاب «بیرون در» رمانی نفسگیر از محمود دولتآبادی است. شخصیت اصلی این رمان زنی سیوپنجساله به نام آفاق است. نویسنده برشی کوتاه از زندگی آفاق را در کشاکش روزهای پس از انقلاب روایت کرده است.
مخاطب در این رمان به همراه شخصیت اصلی در جستوجوی مردی است که آفاق دیدار کوتاهی با او داشته و اکنون درصدد پیبردن به دلیل این ملاقات است.
جنس روایت این رمان صد و چهل و چهار صفحهای متفاوت است. طوری که یکسره و بیتوقف داستان میگوید و حتی فصلبندی ندارد.
با شروع مطالعهی کتاب، ناگهان به وسط داستان پرت میشوید و به تدریج باید باحوصله، تکههای گمشدهی این پازل را بیابید و کنار هم بچینید.
دولتآبادی، متولد ۱۳۱۹و خالق رمان بلند دهجلدی کلیدر است. او نویسندهای رئالیست است و شخصیتهای آثارش غالبا با موضوعاتی چون جنگ و دیگر مسائل تاریخی و سیاسی دست به گریباناند.
اگر به سبک نویسندگی محمود دولتآبادی علاقه دارید، بیشک از خواندن این کتاب لذت خواهید برد.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «این هم صبح. صبح آمد و روشنایی پهن شد روی درودیوار حیاطی که یک لنگه از در قدیمی فلزیاش کج -همچنان کج نیمهباز بود - انگار که باقی مانده بود نیمهباز چنان که لنگهی سنگین در خودش را فروانداخته بود و نیمی از لبهی پایینیاش گیر کرده بود توی زمین و خیلی زور میخواست که آن را از زمین جدا کنی و بکوشی چفتوجفتش کنی به لنگهی سالم ایستاده که آن لنگه هم در جای خود خشک شده بود و ده سانتی خاکوگل خشکیده آن را توی خودش قالب گرفته، بینیاز انگار به بازوبسته شدن.»
غزلیات سعدی
غزلیات سعدی مشهورتر از آن است که به سخنی دیگر نیاز باشد. گرچه وسعت نظر و عمق مشرب و توان تصویرپردازیهای مولوی جای دیگر نشیند و شعر حافظ خود مجموعهای از همان وسعت و عمق و زبانآوریهای بدیع است. اما ظرافتکاریهای سعدی در زبان و نازک کاریهایش در عالم خیال هنوز نظیری نمیشناسد. کمتر فارسیزبانی است که غزلی از او به یاد نداشته باشد و گاهگاه سینه را به زمزمه بیتی از او از هرچه غم عالم که هست نزداید. به همین جهت و بسیاری جهات دیگر است که دیوان غزلیات سعدی نیز همچون دیوان حافظ همدم سفر و حضرِ ما بوده است.
پیشگامان شعر فارسی
پیش گامان شعر فارسی گزیده ای است از سروده های ده تن از طلایه داران سخن فارسی در قرون سوم و چهارم هجری که شعر آنان آیینه دار سخن فارسی در این دوران است. در گزینش سروده ها بیشتر از سادگی و شرح پذیری عبارات، اصالت و استناد آن ها در نظر بوده است و در شرح و توضیح ابیات کوشیده شده تا مستند سخن گفته شود و بیشتر به نکات کلیدی و ظرایفی پرداخته شود که موجبات ابهام ابیات را فراهم آورده است. از این رهگذار، دانشجو فرصت می یابد که با راهنمایی های استاد و تلاش ذهنی خویشتن گره از کار بگشاید و خود به مفهوم یا مفاهیم قابل دریافت از بیت دست یابد.
روش تدریس زبان فارسی
این کتاب حاصل پژوهش های چندین ساله مؤلف در خصوص رویکردها ، روش ها و شیوه های گوناگون تدریس زبان فارسی است. دیدگاه حاکم بر کتاب منبعث از شاخه مطالعاتی میان رشته ای زبان شناسی تربیتی است که بر اساس آن هر گونه فعالیت در امر زبان آموزی و تدریس زبان اول و دوم نیاز به کاربرد یافته های علوم آموزشی، زبان شناسی، روان شناسی و جامعه شناسی دارد.
مخاطبان اصلی کتاب معلمان زبان فارسی و همچنین دانشجویان رشته های علوم آموزشی و آموزش زبان فارسی هستند که با مطالعه این کتاب خواهند توانست دانش نظری و مهارتهای عملی خود را در زمینه تدریس زبان فارسی ارتقا دهند. شایان ذکر است کتاب حاضر هم اکنون منبع درسی اکثر دانشکده ها و مراکز تربیت معلم است و از بدو انتشار مورد استقبال گسترده علاقه مندان واقع شده است.
مقالات مولانا
کتاب مقالات مولانا نوشته مولانا جلال الدین محمد بلخی ترجمه جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات فارسی، متون قدیمی، نقد و تفسیر به چاپ رسیده است.
مجموعهی بازخوانی متون دربردارندهی ویرایشهایی جدید از برجستهترین متنهاییست که در ادبیات فارسی اهمیت دارند. کوشش بر آن بوده است که این متون بدون آنکه در اساس آنها دستی برده شود عرضه شوند، از این رو، تمامیت اثر و سبک متن دستنخورده باقی میماند و تنها با پیراستن برخی فرعیات و فصلبندی و تدوین مجدد، پاراگرافبندی و نقطهگذاری و رسمالخط یکدست، متن به هیئتی تازه درمیآید تا نه فقط برای پژوهندگان و کارشناسان بلکه برای همهی ادبدوستان مفید و خواندنی باشد.
فیهمافیه مجموعهای است از یادداشتهایی که از سخنان مولانا فراهم آمده است. در ویرایش حاضر، با فصلبندی و تدوین جدید متن، تلاشی به عمل آمده است تا یگانگی اثر و پیوند نهفته در درون این مجموعهی بیشکل حفظ شود.
مباحث کتاب مقالات مولانا
تو را باری دیگر می باید گردید گرد عالم
یکی می گفت که مولانا سخن نمی فرماید
اصل مقصود است
من از شعر بیزارم
کاشکی تهی بودندی از آن هذیانات
این تن مغلطه ای عظیم است
این تواضع ها حظ دنیاست
عالم بر مثال کوه است
عالمم آینه است
مقالات شمس
کتاب مقالات شمس نوشته شمس الدین محمد تبریزی ترجمه جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات فارسی، شعر فارسی به چاپ رسیده است.
مقالات شمس که مجموعه ای ست از گفتارهای شمس در قونیه، تنها اثر مکتوب به جا مانده از این شیخ شوریده و مرموز است. همین گفتارها و همین کلام جادویی بود که آن توفان عظیم را در وجود مولانا به پا کرد و او را از پیله ی خود به در آورد. این متن، در عین حال، شاهکار بی نظیر ساده نویسی و ایجاز و در صورت فصل بندی شده ی این کتاب، چون داستان بلندی ست اثر یکی از اساتید بزرگ فن.
معرفی مباحث کتاب مقالات شمس
موسا گفت کهه از من کی باشد عالم تر در جهان
تو می گویی یا موشنوی
چون خود را به دست آوردی خوش می رو
معلمی می کردم
بازی می کردیم و کشتی می گرفتیم
ماهی است که ماهی را می خورد
حیوا باشد پلنگ باشد
تو کیستی
این چه گونه است که گشایش نمی شود
تماشا آن کس را باشد که پیل را تمام دید
عقل حجاب است و دل حجاب و سرحجاب
هر چه گفتند گویندگان پوست الف خاییدند