ادبيات و جهان
در اين کتاب ادبيات و جهان دو رهيافت به ادبيات جهاني ارايه شده است که، هر دو، اصطلاحِ ادبيات جهاني را براي درک ادبيات ملي احيا ميکنند. براي رسيدن به اين هدف، هر دو ... به استعارههاي اقتصادي متوسل ميشوند، براي مورتي ادبيات جهاني ... نظامي واحد ولي نابرابر است. از سوي ديگر، کازانووا مفهوم اقتصادـجهانِ برودل را فرض ميگيرد و معتقد است که اين نابرابري در درجهي اول در انباشت سرمايهي فرهنگي ظهور ميکند. از نظر ساختاري، اگر نابرابريِ مرکزـپيرامون ساختار درونيٍ نظامِ واحدِ مورتي را تعريف ميکند، در ديد کازانووا نوعي مکانيسم قدرت عامل اصلي است، بهطوري که عدم تقارن آن ساختار سلطهي فرهنگي را تعيين ميکند ـ زيرِ سلطه بودن معادل است با محرومبودن از دسترسي ادبي در مقياس جهاني. لذا از نظر هر دو، ادبيات جهاني عرصهي نزاع است. براي مورتي نزاع براي رسيدن به استيلاي نمادين و براي کازانووا نزاع براي رسيدن به مشروعيت. (از مقدمهي مترجم)
تازيانههاي سلوك (نقد چند قصيده از سنايي)
کتاب تازيانههاي سلوك (نقد چند قصيده از سنايي): «تازيانههاي سلوك مدخل يا تفسيرگونهاي است بر قصايدي كه سنائي را سنائي كرده است و از ديگر شاعران ممتاز. در تاريخ ادبيات فارسي وقتي ميگوييم: شعر قبل از سنائي و شعر بعد از سنائي، خوانندهي اهل و آشنا تمايزي شگرف ميان اين دو مرحله احساس ميكند. هيچ كدام از قلههاي شعر فارسي، حتي سعدي و حافظ و مولوي، چنين مقطعي را در تاريخ شعر فارسي ايجاد نكردهاند...». حكيم سنايي نمايندهي برجستهي نوعي قصيده در زبان فارسي است كه بايد آن را قصيدهي نقد جامعه و زهد و عرفان و اخلاق خواند. در اين كتاب سي و دو قصيده و بيست و شش قطعه از آثار سنايي نقد و شرح شدهاند. مؤلف براي هر يك از اين قصايد نيز مقدمهاي نوشته است و در آن امتياز و تشخص آن قصيده و خط سير فكري و انديشهي سنايي را نشان داده است.
ساده دل
کتاب"ساده دل" نوشته "ولتر" که در سه روز نوشته به نثر درآمده ، شاهکاری است که با طنز دغدغه های اصلی انسان امروزی را بیان نموده است . در واقع "ولتر" در کار"ساده دل" به نثر درآمده در قرن هجدهم ابعاد وجودی انسان کنونی را دربر می گیرد. انسانی که به دنبال خوشبختی و رضایت است ولی آن را نه در پول نه در رفاه زمینی ویا حتی رسیدن به معشوق نمی یابد.پس خوشبختی کجاست؟
"ولتر"در سرتاسر کتاب "ساده دل"اثری مفرح و همزمان بی رحم و ویرانگر رقم میزند، کیفیت هایی که شاید آسان تر از آنچه فکرش را میتوان کرد را در این کتاب کم حجم کنار یکدیگر قرار بدهد و همین دو جنبه ی متناقض و ناسازگار را زندگی غریبی را شکل می دهد. در "ساده دل"جملات بسیار هوشمندانه وجود دارد که انسان را دراندیشه فرو می برد. مقابله با این شکل از تفکر، که از دید"ولتر" هر بلایی به سرانسان بیاید باز بدتر آن هم وجود دارد پس بهترین حالت ممکن، همان چیزی است که پیش آمده در واقع سرنخ هایی است برای تعقل واندیشیدن.
ترس جان
پوست معروفترین اثر کورتزیو مالاپارته است ـ که در ۱۹۴۹ نوشته شده و سبب گفتگوی بسیار شد و حتی به مراکز قضایی نیز کشیده شد ـ و بلافاصله تقریبآ به تمام زبانهای دنیا ترجمه شد و موقعیتی فوقالعاده به دست آورد. سختگیرترین منتقدین نیز مالاپارته را «نویسندهای فوقالعاده» و «استعدادی بزرگ» شناختند و «نمایندهٔ شریف و نومید اروپا ای شهید و مغلوب».
مالاپارته در جنگ اول جهانی داوطلبانه شرکت کرد و نشان لیاقت گرفت. پس از ۱۹۱۸ با تمام وجودش به سیاست و روزنامهنگاری پرداخت و روحیهٔ ماجراجویش در این فعالیتها بیتأثیر نبود. مترجم نام کتاب را به پیشنهاد جلال آل احمد به ترس جان تغییر میدهد. این کتاب که نویسنده خود در آن راوی است از زبان نویسنده بیان میشود. او نشان میدهد چطور آمریکاییها به بهانه شکست فاشیسم وارد ایتالیا شدند و همه چیز را نابود کردند. نویسنده همزمان که از نگاه بالا به پایین آمریکاییها عصبانی است برای سربازان کشته شده آمریکایی هم دل میسوزاند.
آسمان هفتم
کتاب آسمان هفتم، آخرین اثر نجیب محفوظ است، این کتاب که شامل دست نوشته های او می باشد، پس از مرگ وی توسط فرزندش به انتشار رسید. این کتاب شامل 236 داستان کوتاه است که با نگاهی روانکاوانه انسان را برای کشف حقایق زندگی و رمز و راز روح به تفکر وا می دارد.
در حالی که گرسنگی به من فشار میآورد با دوچرخه به هر طرف میرفتم، در جستوجوی رستورانی ارزان قیمت بودم که با درآمد محدود من همخوانی داشته باشد. اما همه جا بسته بود. به سمت میدان، و ساعت وسط آنکه نگاه کردم دوستم را دیدم که زیر آن ایستاده بود، با اشاره به من گفت که پیشش بروم. با دوچرخه به سمت او رفتم و وقتی متوجه موضوع شد از من خواست دوچرخه را به او بسپارم تا راحتتر دنبال غذا بگردم، من هم پیشنهادش را عملی کردم و در حالی که به دنبال غذاخوری میگشتم ضعف و گرسنگی بیشتر به من فشار میآورد. در یأس و ناامیدی و فشار گرسنگی به سمت رستوران«خانواده« رفتم با اینکه میدانستم گران است. صاحب رستوران کنار در ورودی که پردهای به آن زده بودند ایستاده بود. با کنار زدن پرده مشخص شد که سالن رستوران، چیزی جز یک خرابه پر از آشغال نبود، با دلخوری پرسیدم: چه اتفاقیافتاده؟
مرد گفت: زود برو کبابی الشباب شاید قبل از اینکه تعطیل کند به آنجا برسی.
من هم وقت تلف نکردم و با سرعت به میدان ساعت برگشتم، اما نه از دوچرخه خبری بود نه از دوستم
ربه کا
ربه کا دختر فقیری است که هیچگاه نام حقیقیاش ذکر نمیشود و به عنوان پیشخدمت، در کنارِ زن نفرتانگیزی به نام «وان هوپر» زندگی میکند. این دختر جوان در سفر، فرصتی مییابد تا با «ماکسیم دووینتر» آشنا شود. «ماکسیم» ثروتمند و مشهور است؛ اما خانهای که در آن زندگی میکند، یعنی قصر «ماندرلی» از خودش هم مشهورتر است.
«ماکسیم» به طور غیرمنتظرهای از قهرمان رمان «ربهکا» خواستگاری مینماید و دخترک هم که تصور میکند شانس در خانهاش را زده است، این پیشنهاد را میپذیرد. از اینجای داستان، او با نام خانم «دووینتر» شناخته میشود.
زن جوان پس از ورود به عمارت «ماندرلی» متوجه میشود با اینکه ربهکا همسر اول ماکسیم، از دنیا رفته است؛ اما سایهی سنگینش همچنان بر فضای عمارت حاکم است و ساکنان نیز تحت تأثیر او هستند. راوی اعتماد بهنفس اندکی دارد و با شنیدن وصف جذابیت، زیبایی و مردمداری ربهکا، شیفتهی او میشود و تلاش میکند از همسرِ اولِ ماکسیم تقلید نماید.
شخصیت اصلی داستان که سردرگم و پریشان است، خود را در شرایط سخت و دلهرهآوری مییابد و سعی میکند پی به سرنوشت حقیقی ربهکا ببرد.
سالها از نگارش کتاب «ربهکا» توسط «دافنه دوموریه» میگذرد؛ اما این اثرِ ماندگار، همچنان در زمرهی بهترین رمانهای عاشقانه و گوتیک قرار دارد.
دنيايي که من مي شناسم
برتراند آرتور ویلیام راسل، ارل راسل سوم ، همهچیزدان، فیلسوف، منطقدان، ریاضیدان، مورخ، جامعهشناس، نویسنده، فعال سیاسی، برنده جایزه ادبی نوبل و فعال صلحطلب بریتانیایی بود. راسل در سراسر عمر، خود را یک لیبرال، سوسیالیست و صلح طلب مینامید اگرچه بعضی مواقع بیان میکرد که ذهن شکگرای او موجب میشده که احساس کند که در معنای عمیق، در هیچیک از این گروهها قرار نداشتهاست.
راسل، یکی از فیلسوفان برجستهٔ قرن بیستم بهشمار میرود و «جنبش فلسفی مخالفت با ایدئالیسم» را در اوایل قرن بیستم رهبری میکرد. او را به همراه گوتلوب فرگه، جرج ادوارد مور و لودویگ ویتگنشتاین، از بنیانگذاران فلسفهٔ تحلیلی میدانند. او بههمراه آلفرد نورث وایتهد سعی کرد تا با تلاشی بسیار زیاد و با کمک منطق کلاسیک، بنیانی منطقی برای ریاضیات بنا کند.
برتراند راسل: «فلسفه از قدیم الایام ادعاهای بزرگتری داشته است و نتایج کمتری نسبت به سایر شاخههای یادگیری داشته است... من معتقدم اکنون زمان آن فرا رسیده است که میتوان به این وضعیت نامطلوب پایان داد» -
بنابراین، کتاب دنیایی که من می شناسم، با تلاش کلاسیک برتراند راسل برای نشان دادن ماهیت، ظرفیت و محدودیتهای روش منطقی- تحلیلی در فلسفه، آغاز میشود. فیلسوف بریتانیایی برتراند راسل کمک های قابل توجهی در این زمینه کرد، از جمله کمک به ایجاد حوزه ای از تحقیق به نام فلسفه تحلیلی و پیشبرد عمل منطق. او همچنین با تمرکز بر تجربه گرایی به روش های جدید به تأثیرگذاری بر توسعه فلسفه علم کمک کرد. زیربنای دیدگاه های راسل در مورد علم و متافیزیک در کتاب «دنیایی که من می شناسم» بیان شده است.
کتاب دنیایی که من می شناسم
قزاق ها
کتاب «قزاقها» نوشتهی «لئون تولستوی» نخستین بار در سال ۱۸۶۳ به چاپ رسید. این رمان جذاب و خواندنی که نویسنده با الهام از تجربیات خود نوشته است، به زندگی جوانی به نام النین میپردازد. او که ساکن مسکوست که به ارتش روسیه ملحق میشود و به مناطق مرزی قفقاز سفر میکند.
النین که در تلاش است به زندگی در میان قزاقها عادت کند به دختری علاقهمند میشود و این موضوع، او را گرفتار مشکلات بیشتری میسازد. رمان جذاب و خواندنی «قزاقها» نیز مانند سایر آثار «لئون تولستوی» نگاه فلسفی عمیقی دارد و این نویسنده با روایت داستانی پرکشش و شخصیتهایی پیچیده، ذهنتان را درگیر خود میکند.