کتاب بچه های جینگیلی 3 (خروسه آواز می خونه یه وقت کسی خواب نمونه)
گرترود
معرفی کتاب گرترود اثر هرمان هسه
هرمان هسه با رمان رمان گرترود، به کاوش تمام نشدنی خود درباره ی جنبه های متفاوت و گاها متضاد هستی و زندگی بشر ادامه داده است.
در رمان گرترود، آهنگسازی معروف به نام کان، ماجرای رابطه ی پیچیده ی خود با دو هنرمند را بازگو می کند: دوستش، هاینریش موث که یک خواننده ی اپرای افسرده و خودآزار است و زنی مهربان و با اعتماد به نفس به نام رمان گرترود ایمثور.
کان از همان دیدار اول، مجذوب رمان گرترود می شود ولی هاینریش و رمان گرترود که در خلال دادن تستی برای پیوستن به اپرای کان، یکدیگر را ملاقات کرده بودند، با هم رابطه ای عاشقانه شکل داده و ازدواج می کنند.
ازدواج این دو نفر، به دلیل تفاوت های اساسی و بنیادین در شیوه ی نگاهشان به زندگی، به شکستی فاجعه بار منجر شده و هر دوی آن ها را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد. اما این رابطه ی تراژیک، منبع الهام اپرای کان[مهم ترین موفقیت زندگی هنری او]می شود.
تمام رمان های هسه، پژوهش هایی در مورد کمال گرایی و تخیلات ریز و درشت فلسفی بوده و هر کدام از شخصیت های موجود در آثار این نویسنده، بخشی از جنبه های مختلف تفکرات عجیب و عمیق هسه را از خود بروز می دهند.
قمار باز
یک جرعه از کتاب
من همیشه اظهارنظر آن پیرو مسائل اخلاقی آدمهای مرفه و بهدور از هر گونه نیاز مادی را نپسندیدهام که در پاسخ به این پرسش که چرا بعضیها با مبلغهای کوچکی بازی میکنند، گفته: «این کار از همه بدتر است، زیرا نشانهی آزمندی حقیرانهی آنهاست.» انگار آزمندی کم یا زیاد با هم تفاوت دارند.
یک اصیلزاده، حتی اگر همهی ثروتش را هم ببازد، نباید خم به ابرو بیاورد. پول در برابر شأن و مقامش باید چنان بیارزش باشد که برای از دست دادنش اهمیتی قائل نشود و نگرانیای به خود راه ندهد. البته باید یک اشرافزاده باشد که به نظر برسد برای این مکان و افراد حقیری که در آن در جنبوجوش هستند، اهمیتی قائل نیست.
با این همه، رفتاری عکس این: یعنی ملاحظه کردن، دیدن و حتی نظاره کردن همهی این موجودهای فرومایه از پشت شیشههای عینک و به ظاهر پست شمردن و ارزشی برای این محیط و جمعیت آزمند آن قائل نشدن همچنین همهی اینها را گونهای نمایش سازماندهیشده برای سرگرم کردن اصیلزادگان به شمار آوردن نیز گاهی نشانهی بزرگمنشی است.
«... مادمازل زلما بنا به عادتی که داشت، به صدای بلند میخندید و رفتاری جلف داشت. بیدرنگ در صف خانمهایی درآمد که بازی رولت را دوست دارند و برای اینکه خودشان را به میز برسانند تنهای به این و آن میزنند، بازیکنی را با شانه هل میدهند و جایی برای خودشان باز میکنند. این حرکت از سوی خانمها، خودتان هم به طور حتم دیدهاید، عشوهگری به شمار میآید.»
«آه، بله!»
«حتی به زحمتش هم نمیارزد، آدمهای سرشناس بهرغم نارضایتیشان این حرکت آنها را تحمل میکنند، بهویژه اگر اینها هر روز اسکناسهای هزارفرانکی خرد کنند.
اما به محض اینکه دیگر چنین کاری را نمیکنند، از آنها خواهش میشود از میز فاصله بگیرند. مادمازل زلما این کار را میکرد ولی باز هم در بازی با بدشانسی روبرو شد.
یادتان باشد که خانمها بیشتر وقتها در این بازی شانس میآورند. آنها بینهایت به اعصابشان مسلط هستند و بسیار خویشتندار...»
قلبي به اين سپيدي
معرفی کتاب قلبی به این سپیدی اثر خابیر ماریاس
رمان قلبی به این سپیدی، که موفق به کسب جایزه ی ایمپک دوبلین شده و شاهکار خابیر ماریاس به حساب می آید، رمانی نفس گیر درباره ی رازهای خانوادگی است؛ اسراری که قدرت و تأثیر بی رحمانه ی اتفاقات گذشته را به ذهن متبادر می کنند.
خوان، چیزهای بسیار اندکی از باطن زندگی پدرش، رانز، می داند؛ اما وقتی که ازدواج می کند، شروع به مرور دوباره ی اتفاقات گذشته کرده و روی اطلاعاتی که قلبا علاقه ای به دانستن آن ها ندارد، عمیق می شود.
رازداری و پنهان کاری [آسودگی، تاوان و حتی قبح آن]در سراسر این رمان به چشم می خورد. رمان قلبی به این سپیدی، به گونه ای به داستانی ضدکارآگاهی درباره ی سرشت و ذات انسان تبدیل می شود.
فتنه و توطئه، گناهان یک پدر، فریبکاران و راستگویان، ازدواج و تداوم عجیب خشم و خشونت: ماریاس در رمان قلبی به این سپیدی، به مسائل عمیق انسانی پرداخته و تاوان و هزینه ی تردید و بلاتکلیفی را به تصویر کشیده است.
ققنوس و قمری و شکایت عاشق
معرفی کتاب ققنوس و قمری/شکایت عاشق اثر ویلیام شکسپیر
کتاب «ققنوس و قمری/شکایت عاشق» یک شعر تمثیلی از ویلیام شکسپیر است که برای اولین بار در سال 1601 به عنوان مکمل اثر طولانی تر، شهید عشق، اثر رابرت چستر منتشر شد.
شعری که از آن به عنوان «نخستین شعر متافیزیکی بزرگ منتشر شده» نام برده شده است، تعابیر متضاد بسیاری دارد.
عنوان " ققنوس و قمری " یک برچسب معمولی است. همانطور که منتشر شد، شعر بدون عنوان بود. این عنوان از دو پرنده نام می برد: ققنوس اساطیری و و قمری گرفته شده است.
این شعر تشییع جنازهای را توصیف میکند که برای ققنوس و قمری درگذشته ترتیب داده شده است، که برخی از پرندگان به آن دعوت شدهاند، اما برخی دیگر حذف شدهاند. ققنوس و قمری به ترتیب نمادهای کمال و عشق فداکار هستند.
ویژگی سنتی ققنوس این است که وقتی می میرد، به زندگی باز می گردد و از خاکستر تجسم قبلی خود برمی خیزد. در مقابل، قمری فانی است.
این شعر بیان می کند که عشق به پرندگان وحدت کاملی را ایجاد کرد که فراتر از همه منطق و واقعیت های مادی بود. این شاهکار با دعایی برای عاشقان مرده به پایان می رسد.
قطار باز
دارند. انگليسـىها صدایشـان مىزننـد «trainspotter» یا قطارياب، فرانسویها از پسوند پاتوس به معنى بيماری اسـتفاده مىكنند و اين جماعت را «ferrovipathe» يا مریضِ آهن مىنامند.
در زبان اردو بهشـان مىگويند «ريل كى شـيدايى» يا همان شـيدای ريل. اما وقتى اينجـا از قصدم برای اين سـفر باخبر شـدند، مؤدبترينشـان «خلمشـنگ» خطابم کرد.
ـ از متن کتاب ـ
قطارباز سفری ریلی به دل تاریخ ایران و رؤیای راهآهن است. درحالیکه مشاهدات مسافر امروزی در کنار خاطرات و اسناد تاریخی گذشتگان دربارهی تأسیس راهآهن نشانده شده تا شاید تصویری ترسیم شود از مسیری که برای تحقق این رؤیا پیموده شده است. قطارباز کندوکاوی است در تحقق یک رؤیا.
کتاب جونی بی جونز 10: مشکل شاخدار
معرفی کتاب جونی بی جونز 10: مشکل شاخدار
جونی بی جونز دوباره دستهگل به آب داده! او در کتاب جونی بی جونز 10: مشکل شاخدار، سراغ یکی از علایق بزرگ خود، یعنی آرایشگری رفته، با اینکه از سختیهای این شغل اصلاً خبر ندارد. باربارا پارک، نویسندهی محبوب این مجموعه برایمان تعریف خواهد کرد که جونی بی، این بچهی باهوش و بازیگوش، چطور قرار است از پس مشکل شاخدار جدیدش بربیاید! این کتاب در لیست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار دارد.دربارهی کتاب جونی بی جونز 10: مشکل شاخدار
شما دوست دارید وقتی بزرگ شدید، چه کاره شوید؟ یک نقاش؟ معلم؟ یا حتی بازیگر؟ جونی بی، شغل آرایشگری را بیش از هر چیزی در این دنیا دوست دارد. باربارا پارک (Barbara Park) در کتاب جونی بی جونز 10: مشکل شاخدار (Jones Is a Beauty Shop Guy)، ماجرای کامل را برایمان خواهد گفت. جونی بی تازگیها به شغل آرایشگری علاقهمند شده. این علاقه درست از روزی شروع شد که پدرش باید برای کوتاه کردن موهایش به آرایشگاه رفت و جونی بی را نیز بهاجبار همراه خود برد. چرا که مادر جونی بی همراه برادر کوچکش منتظر وقت دکتر بودند. حالا جونی بی، هر روز به شغل موردعلاقهی خود یعنی آرایشگری فکر میکند. او روزشماری میکند تا زودتر بزرگ شود و به شغل محبوب خود برسد. اما جونی بی زیادی در این ماجرا عجول است. او برای تجربهی آرایشگری صبر و تحمل چندانی ندارد و میخواهد از همین حالا کارش را شروع کند. چه کسی حاضر است مشتری تمرینی این آرایشگر کوچک و تازهکار شود؟ البته که هیچکس. جز دمپایی خرگوشیاش و البته خود او! اما آیا جونی بی میتواند به همین زودیها از پس یادگیری این مهارت بربیاید؟ یا ممکن است خودش را به دردسر بیاندازد؟کتاب جونی بی جونز 5: کیک بی ریخت بدمزه
معرفی کتاب کیک بی ریخت بدمزه اثر باربارا پارک
جونی خیلی ذوق زده شده. قرار است جمعه جشن مدرسه برگزار شود. جونی در خانه یک عالمه تمرین می کند و می خواهد توی همه ی مسابقه ها بهترترین باشد و یک عالمه جایزه ببرد…
اما جونی! تو دیگر زیادی نگران برنده شدنی… یادت باشد. همه که نمی توانند توی تمام بازی ها همیشه برنده باشند…