آسمان هفتم
کتاب آسمان هفتم، آخرین اثر نجیب محفوظ است، این کتاب که شامل دست نوشته های او می باشد، پس از مرگ وی توسط فرزندش به انتشار رسید. این کتاب شامل 236 داستان کوتاه است که با نگاهی روانکاوانه انسان را برای کشف حقایق زندگی و رمز و راز روح به تفکر وا می دارد.
در حالی که گرسنگی به من فشار میآورد با دوچرخه به هر طرف میرفتم، در جستوجوی رستورانی ارزان قیمت بودم که با درآمد محدود من همخوانی داشته باشد. اما همه جا بسته بود. به سمت میدان، و ساعت وسط آنکه نگاه کردم دوستم را دیدم که زیر آن ایستاده بود، با اشاره به من گفت که پیشش بروم. با دوچرخه به سمت او رفتم و وقتی متوجه موضوع شد از من خواست دوچرخه را به او بسپارم تا راحتتر دنبال غذا بگردم، من هم پیشنهادش را عملی کردم و در حالی که به دنبال غذاخوری میگشتم ضعف و گرسنگی بیشتر به من فشار میآورد. در یأس و ناامیدی و فشار گرسنگی به سمت رستوران«خانواده« رفتم با اینکه میدانستم گران است. صاحب رستوران کنار در ورودی که پردهای به آن زده بودند ایستاده بود. با کنار زدن پرده مشخص شد که سالن رستوران، چیزی جز یک خرابه پر از آشغال نبود، با دلخوری پرسیدم: چه اتفاقیافتاده؟
مرد گفت: زود برو کبابی الشباب شاید قبل از اینکه تعطیل کند به آنجا برسی.
من هم وقت تلف نکردم و با سرعت به میدان ساعت برگشتم، اما نه از دوچرخه خبری بود نه از دوستم
ربه کا
ربه کا دختر فقیری است که هیچگاه نام حقیقیاش ذکر نمیشود و به عنوان پیشخدمت، در کنارِ زن نفرتانگیزی به نام «وان هوپر» زندگی میکند. این دختر جوان در سفر، فرصتی مییابد تا با «ماکسیم دووینتر» آشنا شود. «ماکسیم» ثروتمند و مشهور است؛ اما خانهای که در آن زندگی میکند، یعنی قصر «ماندرلی» از خودش هم مشهورتر است.
«ماکسیم» به طور غیرمنتظرهای از قهرمان رمان «ربهکا» خواستگاری مینماید و دخترک هم که تصور میکند شانس در خانهاش را زده است، این پیشنهاد را میپذیرد. از اینجای داستان، او با نام خانم «دووینتر» شناخته میشود.
زن جوان پس از ورود به عمارت «ماندرلی» متوجه میشود با اینکه ربهکا همسر اول ماکسیم، از دنیا رفته است؛ اما سایهی سنگینش همچنان بر فضای عمارت حاکم است و ساکنان نیز تحت تأثیر او هستند. راوی اعتماد بهنفس اندکی دارد و با شنیدن وصف جذابیت، زیبایی و مردمداری ربهکا، شیفتهی او میشود و تلاش میکند از همسرِ اولِ ماکسیم تقلید نماید.
شخصیت اصلی داستان که سردرگم و پریشان است، خود را در شرایط سخت و دلهرهآوری مییابد و سعی میکند پی به سرنوشت حقیقی ربهکا ببرد.
سالها از نگارش کتاب «ربهکا» توسط «دافنه دوموریه» میگذرد؛ اما این اثرِ ماندگار، همچنان در زمرهی بهترین رمانهای عاشقانه و گوتیک قرار دارد.
دنيايي که من مي شناسم
برتراند آرتور ویلیام راسل، ارل راسل سوم ، همهچیزدان، فیلسوف، منطقدان، ریاضیدان، مورخ، جامعهشناس، نویسنده، فعال سیاسی، برنده جایزه ادبی نوبل و فعال صلحطلب بریتانیایی بود. راسل در سراسر عمر، خود را یک لیبرال، سوسیالیست و صلح طلب مینامید اگرچه بعضی مواقع بیان میکرد که ذهن شکگرای او موجب میشده که احساس کند که در معنای عمیق، در هیچیک از این گروهها قرار نداشتهاست.
راسل، یکی از فیلسوفان برجستهٔ قرن بیستم بهشمار میرود و «جنبش فلسفی مخالفت با ایدئالیسم» را در اوایل قرن بیستم رهبری میکرد. او را به همراه گوتلوب فرگه، جرج ادوارد مور و لودویگ ویتگنشتاین، از بنیانگذاران فلسفهٔ تحلیلی میدانند. او بههمراه آلفرد نورث وایتهد سعی کرد تا با تلاشی بسیار زیاد و با کمک منطق کلاسیک، بنیانی منطقی برای ریاضیات بنا کند.
برتراند راسل: «فلسفه از قدیم الایام ادعاهای بزرگتری داشته است و نتایج کمتری نسبت به سایر شاخههای یادگیری داشته است... من معتقدم اکنون زمان آن فرا رسیده است که میتوان به این وضعیت نامطلوب پایان داد» -
بنابراین، کتاب دنیایی که من می شناسم، با تلاش کلاسیک برتراند راسل برای نشان دادن ماهیت، ظرفیت و محدودیتهای روش منطقی- تحلیلی در فلسفه، آغاز میشود. فیلسوف بریتانیایی برتراند راسل کمک های قابل توجهی در این زمینه کرد، از جمله کمک به ایجاد حوزه ای از تحقیق به نام فلسفه تحلیلی و پیشبرد عمل منطق. او همچنین با تمرکز بر تجربه گرایی به روش های جدید به تأثیرگذاری بر توسعه فلسفه علم کمک کرد. زیربنای دیدگاه های راسل در مورد علم و متافیزیک در کتاب «دنیایی که من می شناسم» بیان شده است.
کتاب دنیایی که من می شناسم
قزاق ها
کتاب «قزاقها» نوشتهی «لئون تولستوی» نخستین بار در سال ۱۸۶۳ به چاپ رسید. این رمان جذاب و خواندنی که نویسنده با الهام از تجربیات خود نوشته است، به زندگی جوانی به نام النین میپردازد. او که ساکن مسکوست که به ارتش روسیه ملحق میشود و به مناطق مرزی قفقاز سفر میکند.
النین که در تلاش است به زندگی در میان قزاقها عادت کند به دختری علاقهمند میشود و این موضوع، او را گرفتار مشکلات بیشتری میسازد. رمان جذاب و خواندنی «قزاقها» نیز مانند سایر آثار «لئون تولستوی» نگاه فلسفی عمیقی دارد و این نویسنده با روایت داستانی پرکشش و شخصیتهایی پیچیده، ذهنتان را درگیر خود میکند.
سير عشق
«آلن دوباتن» در کتاب «سیر عشق» زوجی به نام ربیع و کریستن را به شما معرفی میکند که عاشق میشوند، ازدواج میکنند و صاحب فرزندانی میگردند؛ اما سراسر زندگی زناشویی آنها صرفاً اتفاقات خوب و خوش نیست و شما قرار است این زوج را در چالشهایشان نیز همراهی کنید.
این کتاب، نحوهی بقا و بالندگی عشق در درازمدت را بررسی مینماید و با کنار هم قرار دادن اتفاقات، تحلیلی فلسفی ارائه میدهد تا به درک بهتری نسبت به ازدواج و رابطه برسید.
«آلن دوباتن» در کتاب «سیر عشق» داستانی بسیار آموزنده را برایتان روایت میکند و تمام کسانی که به عشق باور دارند باید این کتاب را مطالعه کنند تا با حقایق زندگی آشنا شوند.
نامه هاي نيچه
کتاب نامه های نیچه، اثری نوشته ی فردریش نیچه است که نخستین بار در سال 1921 به چاپ رسید. این مجموعه که دربردارنده ی بیش از دویست نامه از نیچه است، مکاتباتی ارزشمند درباره ی موضوعات مهم برای این فیلسوف—از جمله فلسفه، تاریخ، اخلاقیات، موسیقی و ادبیات—را ارائه می کند. در این کتاب همچنین، نامه هایی درباره ی زندگی شخصی نیچه وجود دارد که نشان دهنده ی فراز و نشیب های مختلف زندگی او هستند. در میان اسامی دریافت کنندگان این نامه ها، نام هایی همچون ریچارد واگنر، اروین رود، لو سالوم، مادر نیچه و خواهرش، الیزابت، به چشم می خورند. علاوه بر این ها، رو به وخامت رفتن سلامت روانی نیچه نیز در نامه ای بسیار تکان دهنده از فرانز اوربک آورده شده است.
مادر ماکسيم گورکی
مادر یکی از مشهورترین و مهمترین آثار «ماکسیم گورکی» نویسندهی بزرگ روسی است که در سال ۱۹۰۶ منتشر شد. این رمان، یک پرترهی عمیق و حساس از زندگی کارگران روسی و شرایط سخت آنان در دوران پایانی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم محسوب میشود.
کتاب حاضر، داستان زندگی کارگر زنی را به تصویر میکشد که مانند سایر همصنفیهای خود در شرایط بدی به سر میبرد؛ اما آشنایی او با شخصیتهای مختلف، به تدریج زندگی سادهی او را زیر و رو میکند و شخصیت اصلی رمان «مادر» به مبارزه با ظلم و نابرابری برمیخیزد. شما در این کتاب جذاب و خواندنی با داستانی متشکل از عشق مادرانه، امید، ایمان و مبارزه برای عدالت مواجه میشوید.
رمان «مادر» به شکل بسیار جذابی مسائل اجتماعی و انسانی را بازتاب میدهد و به عنوان یکی از شاهکارهای ادبیات روسیه شناخته میشود. با این اوصاف، اگر به ادبیات روسیه علاقهمند هستید و تمایل دارید با آثار یکی از بزرگترین نویسندگان روس یعنی «ماکسیم گورکی» آشنا شوید، کتاب حاضر بهترین گزینه محسوب میشود.
خون ديگران
کتابِ «خون دیگران»، رمانی است از سیمون دوبووار، که در سال ۱۹۴۵ منتشر شد. دوبووار در این رمانِ خاص، پیچیدگیهای سرشت و ذاتِ انسان و مضامینی چون اخلاق و ایثار را میکاوَد. داستان در بحبوحهی جنگِ جهانی دوم اتفاق میافتد، قهرمانِ داستان، ژان بلومار، گرفتارِ عشق و سیاست و مسئولیتهایی است که به عنوان انسان از او انتظار میرود. یکی از شاخصههای اصلیِ رمان، تنگناهای اخلاقی است که شخصیتها را گرفتار ساخته است. دوبووار در این رمانِ جذاب و البته عمیق، کشاکشهای درونیِ ژان را که درگیرِ باورها و ارزشهای شخصیِ خودش است به تصویر میکشد و در این شخصیتپردازی قهار، خواننده را وامیدارَد تا خود را در موقعیتی همچون ژان بین خیر و شر تصور کرده، به چالش بکشد.
رمان با جملهای از نویسندهی بزرگ روس، فئودور داستایوسکی، آغاز میشود: «همهی ما در قبالِ همهچیز و همهکس مسئولیم.» ژان بلومار، قهرمان داستان معشوقهای به نام هلن دارد، هلن در گیر و دارِ جنگ با نازیها به حال احتضار افتاده، و حالا معشوقش، ژان در کنارِ اوست و در مخیلهاش سیلی از افکار با تمها و مضامینِ اگزیستانسیال همچون مسئولیتپذیری موج میزند، چون اوست که حالا با خود میاندیشد و کنشها و باورهای خود را مقصرِ این وضعیت میداند.
این مهارت و چیرهدستیِ دوبووار است که شخصیتهایی زنده و پرتکاپو میآفریند. هریک از شخصیتهای داستان، از فرانکویِ رازآمیز تا مارسلِ کاریزماتیک، با ظرافتی مثالزدنی خلق شده و عمق و غنای روایت را دوچندان میکنند. ژان میکوشد تا مفهوم ِ چیزی چون ایثار و فداکاری را درک کند، که خود مایهی عذابِ جانکاهِ او شده است.