نویسندهی کتاب، بندیکت کُهلر، که تحصیلات اقتصادی ـ تاریخی و همچنین تجربهی بانکداری دارد در آخرین اثر خود ثابت میکند عناصر اصلی سرمایهداری مدرن که ابتدا در ونیز ظاهر شد درواقع از نهادها و رویّههای کسبوکار اسلامی اقتباس شدهاند. ازجمله نوآوریهای مهم مسلمانان: ایجاد نهادهای شرکت و وقف، ابداع فنون مدیریت تجاری، ریاضیات بازرگانی و اصلاحات پولی است. به ادعای نویسنده، اسلام تنها دینی است که بنیانگذارش کارآفرین بود و احترام به قراردادها در این دین یک واجب دینی و وظیفهی مدنی شمرده میشد. مکه نهفقط مکانی مقدس، بلکه مرکزی بسیار مهم برای تجارت بود و تجربهی پیامبر در تجارت، نقشی مهم در ادارهی موفق شهر مدینه و مذاکره و جنگ با دشمنان داشت. نویسنده با اتکا به منابع گسترده و با بیانی جذاب، خواننده را از مکه به مدینه، دمشق، بیتالمقدس، بغداد، قاهره و سایر شهرهای اسلامی میبَرد و با شیوههای مدیریتی حاکمان آن بلاد آشنا میکند و سیر تحول نهادهای اسلامی و علل پیشرفت و سپس افول تمدن اسلامی را با توجه به انگیزههای اقتصادی تحلیل میکند.
صدر اسلام و زایش سرمایه داری - انتشارات نی
معرفی کتاب آقای فوکت (گوشههایی از تاریخ سیاسی اروپا در میانهی سدهی نوزدهم)
از فوریه تا نوامبر ۱۸۶۰، نزدیک به یک سال، مارکس از ادامهی نگارش اثر مهم خود سرمایه دست برداشت تا آقای فوکت را بنویسد ــ کتابی در پاسخ به تهمتهای بیشرمانهی سیاستپیشهای دموکراتنما به نام کارل فوکت که با دروغبستن به مارکس و یاران او در پی کوبیدن جنبش نوپای کارگری آلمان بود. آقای فوکت، که میتوان آن را تکملهای بر هجدهم برومر لوئی بناپارت دانست، گذشته از دانش ژرف تاریخی و ادبی مارکس، آینهی باور او به پیوند نظر و عمل و رد کردار روشنفکران برج عاجنشین است. پس از انتشار کتاب، بسیاری ازجمله ولف و لاسال آن را ستودند. انگلس دربارهی آن به مارکس نوشت: «محشر است… کوبنده است… هرچه آن را بیشتر میخوانم بیشتر لذت میبرم… بیگمان، این بهترین جدلی است که تاکنون نوشتی.»
آقای فوکت (گوشههایی از تاریخ سیاسی اروپا در میانهی سدهی نوزدهم) - انتشارات نی
«اگر کسی را بیابم که بتواند در واحد جزئیات کثیر را ببیند و در جزئیات کثیر و پراکنده صورت واحد را، چنان سر در پی او میگذارم که گویی خدای من است. من کسانی را که از این هنر بهرهورند اهل دیالکتیک مینامم.»
ــ افلاطون
موضوعاتی که افلاطون به آنها پرداخته متنوع و وسیعاند. او پرسشهایی را مطرح کرد که امروز هم پیش روی ما هستند و برای پاسخ به آنها به مطالعهی صورتهای انتزاعی پرداخت. جهان ایدهها موضوع جستوجوی افلاطون برای کشف حقیقت شد.
ریچارد کروت در این مقدمهی بینظیر اندیشهی یکی از بنیانگذاران فلسفهی غرب را، از خلال گفتوگوهایی که نوشته، کاویده است. او از محاورات اولیه و پرسشهای اخلاقی افلاطون آغاز میکند و تا بررسی متافیزیک افلاطون در آثار متأخرتر پیش میرود.
«پرسش از ذات آزادی پرسش بنیادین فلسفه است، حتی اگر پرسش راهبر فلسفه پرسش از هستی باشد.» آنچه اندیشهی هایدگر دربارهی آزادی را از متفکران پیش از وی متمایز میکند، تغییر چارچوب بحث از آزادی است. برای هایدگر آزادی دیگر صرفاً در سطح فعل انسانی مطرح نمیشود، بلکه به عقیدهی او ذات آزادی را باید در نسبت با هستی جستوجو کرد. به عبارت دیگر، آنچه در بحث دربارهی آزادی در کانون توجه این فیلسوف قرار میگیرد ارادهی آزاد انسان نیست، بلکه بنیادی است که ارادهی آزاد نیز در نسبت با آن معنا پیدا میکند. این نوشته میکوشد ایدهی آزادی در اندیشهی هایدگر را در سه ساحت انسان، جهان و هستی بررسی کند. اگر مسئلهی آزادی در هستی و زمان حول محور دازاین جریان دارد و مسیر بازگشت دازاین به ذات خود بهمثابهی امکان محض یا گشودگی هستی را دنبال میکند، در نوشتههای بین سالهای ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۰ مفهوم آزادی استعلایی در نسبت با مفهوم جهان مطرح میشود. در اینجا آزادی، بهمثابهی بنیادِ هر بنیانگذاری، هرگونه مواجهه و نسبت برقرارکردن انسان با جهان و بدینسان طرحافکنی و ساخت آن را ممکن میسازد. سرانجام، از سال ۱۹۳۰ به بعد، مفهوم آزادی بیش از هر چیز با مفهوم هستی گره میخورد و آزادی بر مجالیافتگی برای نامستورسازی حقیقت دلالت میکند.
پیشگفتارهایی بر منطقِ محض، که بخشِ مقدماتیِ پژوهشهای منطقی را تشکیل میدهند، میخواهند راه را برای برداشت و پرداختی نو از منطق هموار کنند. این پیشگفتارها میکوشند نشان دهند که پایهگذاریِ منحصراً روانشناختیِ منطق، که زمانهی ما ارزشی چنین فراوان بدان میدهد، بر خلطِ سطوحی ذاتاً گوناگون از مسائل، بر پیشفرضهایی اصولاً غلط دربارهی ویژگی و هدفهای دو علمی که در اینجا ذکر شده ــ یعنی روانشناسیِ تجربی و منطقِ محض ــ مبتنی است. ــ برگرفته از متن کتاب
پژوهش های منطقی (جلد اول) (پیشگفتارهایی بر منطق محض) - انتشارات نی
هر جلد از مجموعه کتابهای راهنمای دانشگاه کمبریج به معرفی یکی از فیلسوفان بزرگ اختصاص داده شده است. این کتابها مجموعه مقالاتی را شامل میشوند که نگارش آنها به گروهی از پژوهشگرانِ برجستهی بینالمللی واگذار شده است. کتاب پیش رو یکی از مجموعه کتابهای راهنمای دانشگاه کمبریج است که بهمنزلهی یک کتاب مرجع، مفاهیم بنیادین اندیشهی گادامر را به دانشجویان و پژوهشگران معرفی میکند.
گادامر، که میتوان او را فیلسوف علوم انسانی و نمایندهی اصلی هرمنوتیک فلسفی نامید، تأثیر بسیار عمیقی بر مباحث فلسفی و الهیاتیِ معاصر و نیز شیوههای جدید تفسیر در علوم اجتماعی گذاشته است. این کتاب، ضمن معرفی زندگی، آثار و مبانی اصلی نظریهی هرمنوتیکی گادامر، دستاوردهای فلسفی او را در متافیزیک و معرفتشناسی، اخلاق و سیاست، زیباشناسی، فلسفهی زبان، الهیات و علوم اجتماعی بررسی میکند و نشان میدهد چگونه گادامر اندیشههای هگل، هایدگر و فیلسوفان یونانی را از آن خود ساخته و چه نسبتی با مدرنیته، نظریهی انتقادی و پساساختارگرایی دارد.
گادامر (کتاب راهنمای دانشگاه کمبریج) - انتشارات نی
از غرایبِ تاریخِ فلسفه است که یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین نظریههای اخلاق ــ یعنی نظریهی اخلاقِ کانت ــ در قالبِ کتابی واحد در دسترس نیست. از میانِ سه اثرِ اصلیِ کانت در اخلاق، بنیانگذاری برای مابعدالطبیعهی اخلاق، نقدِ عقلِ عملی و مابعدالطبیعهی اخلاق، اولینِ آنها در کانونِ علاقهی فلسفی بوده و هست. حتی امروزه نیز هنوز از نظرِ بسیاری کسان لُبِ اخلاقِ کانتی در تلقیِ او از ارادهی خیر و در آموزهی اَمرِ بیقیدوشرط خلاصه میشود. اما با مطالعهی نقدِ دوم آشکار میشود که چنین چیزی عینِ تقلیلِ فلسفهی اَخلاقِ کانت است. گسترهی موضوعیِ نقدِ دوم به واقع فوقالعاده است. کانت پیشتر سه پرسش طرح کرده بود: «چه میتوانم بدانم؟ چه میبایست بکنم؟ به چه میتوانم امید ببندم؟». در نقدِ عقلِ عملی، اولاً، نتایجِ نقدِ نخست تأیید میشود؛ ثانیاً، آموزهی اَمرِ بیقیدوشرط از طریقِ امرِ واقعِ عقلِ محض توضیح داده میشود و این امید که کوششِ فضیلتمندانه چهبسا بیهوده نباشد در پرتوِ آموزهی خیرِ اعلی موجه میگردد. ثالثاً، کانت با سه اصلِ موضوعهی آزادی، نامیرایی و خدا ــ به جای پاسخ دادن به این پرسش که به چه میتوانم امید ببندم ــ به این پرسش پاسخ میدهد که من بهمثابهی سوژهای اَخلاقی باید به چه چیزی معتقد باشم تا قانونِ اَخلاق موهوم نباشد. بنابراین، در نظرِ کانت معنای تکلیفگرایانهی اَخلاق در تکلیفهای ما در قبالِ کنش خلاصه نمیشود؛ از نظرِ او، ما در مقامِ سوژههایی اَخلاقی باید به وُجودِ خدا و نامیراییِ نفْس معتقد باشیم. این اعتقاد از منظرِ عملی گریزناپذیر است.
معرفی کتاب پیشرفت علم و مسائل آن (در جستوجوی نظریهای در باب رشد علم)
نظریهی ارائهشده در این کتاب را باید در ادامهی نظریههای بزرگ دربارهی چیستی علم فهمید؛ نظریههایی که مترصد تصحیح تصویر موجود از روش علم و نیز موضوعات انتزاعیتری همچون عقلانیت و پیشرفت علم بودهاند. از میان این مقولات اما تمرکز لاودن بیشتر بر مسئلهی پیشرفت است. دیدگاه فلسفی او دربارهی علم پیوند تنگاتنگی با تاریخ واقعی علم دارد، و کمتر ادعایی را میتوان در این کتاب یافت که بدون اقامهی شاهدمثالی از تاریخ علم عرضه شده باشد. مباحث کتاب از خلال گفتوگویی صریح و روشن میان لاودن، از یک سو، و دیگر اندیشمندان ذیربط، از سوی دیگر، به پیش میرود و، به این ترتیب، نسبت موضع نویسنده با نظریههای رقیب ــ از تجربهگرایان منطقی گرفته تا تاریخگرایان معاصر و جامعهشناسان معرفت ــ بهخوبی روشن میشود. لذا درک زیروبم این نوشتار، در عین حال، کمکی خواهد بود به فهم بهتر برخی از مناقشههای مهم فلسفهی علم معاصر دربارهی چیستی علم.
پیشرفت علم و مسائل آن (در جستوجوی نظریهای در باب رشد علم) - انتشارات نی