قلندرنامه آداب الطريق

30,000 تومان

معرفی کتاب قلندرنامه ای به نام آداب الطریق اثر بابا حاجی عبدالرحیم

قلندریه به عنوان گروه هایی از صوفیان و اهل طریق حدودا از قرن هفتم هجری در تاریخ تصوف و عرفان اسلامی پدیدار شدند.
آنان ظاهری خشن داشتند، گروهی سفر می کردند، غزل و آواز سر می دادند و هیاهو و سماع می کردند، بنگ می خوردند و حشیش می کشیدند، تکدی گری می کردند و غالبا اظهار به تشیع می کردند اما فرایض دینی و عبادات را انجام نمی دادند.
این کتاب متن مصحّح قلندرنامه ای با عنوان «آداب الطریق» است که یکی از منابع مهم فارسی دربارۀ قلندریه و تصوف عوامانه می باشد که در سدۀ یازدهم در ماوراءالنهر نوشته شده است.
برای آشنایی خواننده از متن مصحّح، پژوهشی نو دربارۀ قلندریه به عنوان مقدمه در چهار فصل آورده شده است: فصل نخست سرچشمه های قلندری گری را جستجو می کند. فصل دوم ویژگی های قلندران در جمع صوفیان را می شناساند.
فصل سوم طریقه های قلندری را در سرزمین های اسلامی بررسی می کند و فصل چهارم به معرفی قلندرنامۀ آداب الطریق می پردازد.
قلندرنامۀ آداب الطریق نوشتۀ بابا حاجی عبدالرحیم عاقبت به خیر، یکی از قلندران نقشبندیه در سدۀ یازدهم هجری است که در ماوراءالنهر می زیسته و مرید و خلیفۀ بابا قولمزید از پیران بزرگ قلندریه در ماوراءالنهر بوده است.
حاجی عبدالرحیم آداب الطریق را به سال 1083 قمری در عهد فرمانروایی پنجمین امیر سلسلۀ جانیان در بخارا، عزیز خان نوشته و در دیباچۀ کتاب خود او را ستوده است.

قلعه ي پرتغالي

5,000 تومان

فهرست

 
  1. ماهی
  2. دم
  3. دست توی عکس
  4. لارک
  5. قباد
  6. هر وقت
  7. قلعه پرتغالی
  8. خانه
  9. موشک
  10. مد
 

برشی از متن کتاب

با احتیاط و زحمت از راه پله ناقص بالا رفتم. روی پشت بام، باد شدیدتر بود. ملافه را باز کردم از دورم و بالای سرم گرفتم. بال می‌زدم. بال می‌زدم و یک لحظه بعد روی مناره نزدیک‌ترین مسجد آن اطراف فرود می‌آمدم. با یک پرواز دیگر تا لب ساحل می‌رسیدم. پشت ساختمان نوساز اداره بندر یا روی سقف سوله گمرک یا چه می‌دانم سقف قدیمی برکه بی بی. هرجا که بلندتر و دورتر بود. جایی که می‌شد شب و دریا را خوب تماشا کرد. ((جای خوبی است این بالا. می‌شود گاهی شب‌ها آمد و شام را هم آورد این‌جا. با رادیو و فلاسک چای!)) باد تندتر شد و همه چیز را به هم پیچید. ملافه را از دستم کشید و لیوان خالی چای را به گوشه‌ای پرت کرد. آهسته تا لب بام رفتم و باز سرک کشیدم. آن پایین، دورتر از آخرین دیواری که آن دورها پیدا بود، صدای سگ‌ها و روباه‌ها پخش بود. موش‌ها جایی دیگر جمع بودند. گاهی از گوشه دیواری پیدا می‌شدند که به سویی می‌دویدند. شاید بو می‌کشیدند. می‌رفتند و بر می‌گشتند و باز می‌رفتند. توده‌ای جوجه تیغی سیاه و چندتایی موش خرمایی بزرگ، از همان‌ها که قیافه ترسان و مهربانی دارند، در وسط خیابان می‌پلکیدند. با پوزه‌های صورتی و مرطوب‌شان سر به هر سوراخی فرو می‌کردند و مرتب دور خودشان می‌چرخیدند ((آه از شب‌های تابستان، آه از شب‌های این تابستان!)) آه از این ماه و خیابان خاکی پر مهتاب. آه از من... من که داشتم می‌دیدم جز ماه که از آن بالا نور می‌پاشید و اصلا هم دست بر نمی‌داشت از نور پاشیدن به روی ماسه و خاک و بلوک و سنگ و پاکت‌های خیس سیمان و دیوار ناتمام سرپله و کف ناهموار جلو حمام و انباری، هر چیزی دیگری که پیدا بود به یک سو می‌رفت. همه می‌رفتند. نگاه نمی‌کردند به آسمان و ستاره راهنما و با این حال مسیرشان را می‌دانستند. می‌رفتند به سمتی که اسکله بود و هر شب این وقت، حتما خاموش و خلوت بود و باد که می‌آمد خلوت‌تر هم می‌شد. ((می‌توانم بپرم. می‌توانم این ملافه سفید را بالای سرم نگه دارم و رو به باد بایستم و هر زمان خواستم بپرم. بپرم روی کپه ماسه‌های آن پایین و بلند شوم و زود بلند شوم و همین که خودم را می‌تکانم، راه بیفتم به سمت جایی که چند ساعت دیگر، وقتی هوا روشن و باز تاریک می‌شد، بمانم و انتظار آمدن لنجی که هر شب آن موقع از بندر می‌آمد و بار و مسافر می‌آورد.

قلب نارنجي فرشته

52,000 تومان

در بخشی از کتاب قلب نارنجی فرشته می‌خوانیم

بگم غلط کردم خوبه؟ بیفتم به دست و پات راضی میشی؟ جان جاوید برو اون سوزن و دواتت رو بیار نوکرتم. حالا شنبه ای داغ بودم یه حرفی زدم.

تو هم بد زدی توپرم. به زبون خوش می‌گفتی کمی شه، نه این که های وهوی راه بندازی تو این اوضاع قاراشمیش. نگاه کن، هنوز جای پنج تا انگشتت رو صورتمه.

خدا هیچ بنده ای رو ناامید نکنه. تو این یه هفته، هر غلطی که فکرش رو بکنی کردم. یکی گفت بسوزونش و خلاص. دوشنبه بود انگار. رفتم سنگکی سر چهارراه سوسکی، پشت همون جا که بساط می‌کردم. تازه تنور ظهرش رو روشن کرده بود و داشت خمیر می‌زد.

سر حرف رو با شاطر وا کردم که آره، من چنین خبطی کردم و حالا این دختره بونه کرده قبل بعله باید پاکش کنی وگرنه عیسی به دین خود، موسی به دین خود. نونواهه هم بعض خودت نباشه، آدم اهل دليه، فقط تخم نداره. فکر می کنه همه دزدن. اون روز نشست به حرف زدن.

هی چایی ریخت و از عشق و عاشقی هاش گفت. می گفت این رو ول کرده یکی بهتر پیدا شده، اون یکی رو ول کرده یکی از اون بهتر.

می‌گفت همه‌ی زندگیش عاشق بوده، ولی عاشق آدم‌های جورواجور. به من هم گفت ولش کن بابا، چیزی که زیاده زن.

زرشک! انگار حرف دیروز و امروزه. آدم به یه مرغ عشق مفنگی دل می‌بنده، اکرم که دیگه اکرمه. مرغ عشقه هم مُرد ها. این آخری‌ها خیلی خماری کشید.

چه قدر باید تریاک می‌مالیدم سرانگشت هام تا به فال از توی جعبه بکشه بیرون، بدم دست مشتری. یه طورهایی هم خل وضع شده بود. دیده بود خاطر اکرم رو می‌خوام، حسودی می‌کرد. غصه‌ی اون هم داشتم شنبه‌ای که اون حرف رو بهت زدم.

شبش رفته بودم خونه، دیدم کف قفس افتاده، پاهاش هوا. هرچی نچ نچ و سوت سوت کردم براش، انگارنه انگار. تا اون شب من واسه هیچ احدالناسی گریه نکرده بودم، حتا ننه و آقام.

ولی مرغ عشقه مونسم بود. به حرف‌هایی به ش زده بودم که به سنگ می‌گفتی، آب می‌شد. نشستم و یه دل سیر زار زدم.

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب می می نی 12: پرنده رو درخته می می نی شده شلخته

50,000 تومان

معرفی کتاب می می نی 12: پرنده رو درخته می می نی شده شلخته

کتاب می می نی 12: پرنده رو درخته می می نی شده شلخته، نام دوازدهمین کتاب از مجموعه ترانه‌های می‌می‌نی و مامانی‌ست. اشعار این کتاب محبوب و پرفروش توسط شاعر نام‌آشنای کودکان ناصر کشاورز سروده شده و با هدف آموزش مهارت‌های زندگی و حل مشکلات رفتاری خردسالان و کودکان، به انتشار رسیده است. قرار است مهمان‌های عزیزی به خانه‌ی می‌می‌نی بیایند. مامان از او می‌خواهد اتاقش را مرتب کند و اسباب‌بازی‌هایش را سر جایشان بگذارد، اما کو گوش شنوا...

درباره‌ی کتاب می‌می‌نی 12: پرنده رو درخته می‌می‌نی شده شلخته

بچه‌ها عاشق بازی هستند، اما وقتی نوبت به جمع کردن وسایلشان می‌رسد، همیشه به دنبال بهانه‌ای برای در رفتن از انجام کارهای شخصی‌شان می‌گردند. ناصر کشاورز در کتاب می‌می‌نی 12: پرنده رو درخته می‌می‌نی شده شلخته با اقتباس از کتاب بابلز بی‌احتیاط است (Bubbles is Careless) در قالب شعری کودکانه، ماجرای بی‌احتیاطی می‌می‌نی را تعریف می‌کند. قرار است بابابزرگ و مامان‌بزرگ به خانه‌ی آن‌ها بیایند و مامان دوست دارد همه‌جا تمیز و مرتب باشد. او از می‌می‌نی خواهش می‌کند اسباب‌بازی‌هایش را از کف اتاق جمع کند، اما می‌می‌نی می‌خواهد کارتون ببیند. وقتی مهمان‌ها می‌آیند، می‌می‌نی پدربزرگ را به اتاقش می‌برد، اما بی‌احتیاطی او و شلوغ بودن اتاقش باعث یک اتفاق بد می‌شود. فکر می‌کنید در اتاق می‌می‌نی چه اتفاقی می‌افتد؟

معرفی کتاب می می نی 11: درخت و برگ و ریشه می می نی پیدا می‌شه

65,000 تومان

معرفی کتاب می می نی 11: درخت و برگ و ریشه می می نی پیدا می‌شه

کتاب می می نی 11: درخت و برگ و ریشه می می نی پیدا می‌شه، یازدهمین اثر از مجموعه ترانه‌های می‌می‌نی و مامانی‌ست. اشعار این کتاب محبوب و پرفروش توسط شاعر نام‌آشنای کودکان ناصر کشاورز سروده شده و با هدف آموزش مهارت‌های زندگی و حل مشکلات رفتاری خردسالان و کودکان، به انتشار رسیده است. می‌می‌نی همراه با مامان برای خرید به بازار رفته است، اما طبق معمول نصیحت‌های او را فراموش می‌کند و گم می‌شود.

درباره‌ی کتاب می‌می‌نی 11: درخت و برگ و ریشه می‌می‌نی پیدا می‌شه

رفتن به بازار و تماشای ویترین رنگارنگ مغازه‌ها، هم حواس بزرگترها را پرت می‌کند و هم بچه‌ها را و همین باعث می‌شود گاهی اوقات کودکان والدین خود را گم کنند. ناصر کشاورز در کتاب می‌می‌نی 11: درخت و برگ و ریشه می‌می‌نی پیدا می‌شه، با اقتباس از کتاب بابلز گم می‌شود (Bubbles is Lost) ماجرای روزی را تعریف می‌کند که می‌می‌نی همراه با مامان برای خرید به بازار می‌رود. مادرش به می‌می‌نی نصیحت می‌کند دست او را رها نکند و دور نشود، اما چیزی حواس می‌می‌نی را پرت می‌کند و زمانی‌که به خودش می‌آید، می‌بیند خبری از مامان نیست. می‌می‌نی گریه‌کنان پیش آقای پلیس می‌رود و از او خواهش می‌کند مامان را برایش پیدا کند.

معرفی کتاب می می نی 10: پنیر داداش ماسته حرف می می نی راسته

55,000 تومان

معرفی کتاب می می نی 10: پنیر داداش ماسته حرف می می نی راسته

می‌می‌نی ناقلا به دنبال شیرینی! کتاب می می نی 10: پنیر داداش ماسته حرف می می نی راسته، دهمین کتاب از مجموعه ترانه‌های می‌می‌نی و مامانی‌ست. اشعار این کتاب محبوب و پرفروش توسط شاعر نام‌آشنای کودکان، ناصر کشاورز سروده شده و با هدف آموزش مهارت‌های زندگی و حل مشکلات رفتاری خردسالان و کودکان به انتشار رسیده است. میمونک بازیگوش قصه ظرف شیرینی را می‌شکند و به مامان دروغ می‌گوید، اما از این کار پشیمان می‌شود و به دنبال جبران کار اشتباه خود است.

درباره‌ی کتاب می‌می‌نی 10: پنیر داداش ماسته حرف می‌می‌نی راسته

زیر و رو کردن خانه برای پیدا کردن خوراکی یکی از کارهای همیشگی و لذت‌های یواشکی بچه‌هاست. همه‌ی بچه‌ها عاشق شیرینی هستند و می‌می‌نی هم از این قاعده مستثنی نیست. ناصر کشاورز در کتاب می‌می‌نی 10: پنیر داداش ماسته حرف می‌می‌نی راسته، با اقتباس از کتاب بابلز اعتراف می‌کند (Bubbles Owns Up) در قالب یک شعر کودکانه، ماجرای روزی را تعریف می‌کند که می‌می‌نی به‌جای پیدا کردن شیرینی دسته گل به آب می‌دهد! او در آشپزخانه مشغول گشتن می‌شود و بالاخره ظرف شیرینی‌ها را بالای کمد پیدا می‌کند، اما وقتی می‌خواهد آن را بردارد، ظرف از دستش بر زمین می‌افتد و می‌شکند. هنگامی‌که مامان با ظرف شکسته‌ی شیرینی‌ها مواجه می‌شود، مطمئن است یا می‌می‌نی این کار را انجام داده یا خواهرش جی‌می‌نی. می‌می‌نی اول انکار می‌کند، اما تصمیم می‌گیرد راستش را بگوید. مامانی برای راستگویی به او و جی‌می‌نی جایزه می‌دهد، فکر می‌کنید آن‌ها چه جایزه‌ای از مامان گرفتند؟

معرفی کتاب می می نی 9: پشت پرده یه سکه پیدا کرده

70,000 تومان

عرفی کتاب پشت پرده یه سکه پیدا کرده اثر ناصر کشاورز

در این کتاب می می نی وسوسه می شود پولی را که در خانه پیدا کرده است برای خودش خرج کند. اما پول که مال او نیست!

معرفی کتاب می می نی 8: می می نی تو مهد کودک دوسته با فیل و اردک

55,000 تومان

معرفی کتاب می می نی 8: می می نی تو مهد کودک دوسته با فیل و اردک

کتاب مصور می می نی 8: می می نی تو مهد کودک دوسته با فیل و اردک نام هشتمین کتاب از مجموعه ترانه‌های می‌می‌نی و مامانی‌ست. اشعار این کتاب محبوب و پرفروش توسط شاعر نام‌آشنای کودکان ناصر کشاورز سروده شده و با هدف آموزش مهارت‌های زندگی و حل مشکلات رفتاری خردسالان و کودکان، به انتشار رسیده است. می‌می‌نی قرار است به مهد کودک برود، آیا می‌تواند در آنجا دوست پیدا کند؟

درباره‌ی کتاب می‌می‌نی 8: می‌می‌نی تو مهد کودک دوسته با فیل و اردک

وقتی بچه‌ها به سن رفتن به مهد کودک و مدرسه می‌رسند، ممکن است به روش‌های گوناگونی با این موضوع برخورد کنند. اما می‌می‌نی مشتاق رفتن به مهد کودک است. ناصر کشاورز در کتاب می‌می‌نی 8: می‌می‌نی تو مهد کودک دوسته با فیل و اردک، با اقتباس از کتاب بابلز به مدرسه می‌رود (Bubbles Goes To School) اولین روز حضور می‌می‌نی در مهد کودک را در قالب یک شعر کودکانه بازگو می‌کند. وقتی می‌می‌نی به مهد می‌رود، تازه متوجه می‌شود آنجا چقدر به او خوش می‌گذرد و می‌تواند دوستان جدیدی پیدا کند. اشتیاق رسیدن فردا و دوباره رفتن سر کلاس، یک عادت خوب دیگر را نیز به او می‌آموزد. فکر می‌کنید می‌می‌نی چه کار دیگری یاد می‌گیرد؟