من زنی انگلیسی بودهام
داستان اول این مجموعه با نام « من زنی انگلیسی بودهام » روایت زندگی زن و شوهری است که از ایران مهاجرت کرده و در کشوری زندگی میکنند که خواننده نمیداند آنجا کجاست ولی این حس غریب را دارد که جایی در دوردستها واقع شده است . زن جوان راوی داستان احساس غریبی به زن همسایه خود پیدا کرده است که این احساس حاکی از انرژی مثبتی است که از او دریافت میکند و این احساس مثبت به بچه و شوهر او سرایت میکند . ماجرا از یک شبنشینی در آپارتمان طبقه اول محل سکونت آنها آغاز میشود و زن که گویی سالها قبل مرده است ، برای آنها از واقعهای خبر میدهد که « من یک زن انگلیسی بودهام و در انگلیس با شوهر و دو بچهام زندگی میکردهام . شوهرم مرا در وان کشته است . »
اتفاقی که درست در پایان داستان برای زن - لاله - رخ میدهد . آیا این توهمی است که در افکار این زن - راوی داستان - ریشه دوانیده است یا واقعیتی که لاله از آن پرده برمیدارد ؟! داستان « من زنی انگلیسی بودهام » مرز میان واقعیت و رویا را چنان درهم میآمیزد که خواننده تمام فلسفههای رنگارنگ درباره زندگی را به عینه پیش روی خود میبیند . « چشمهایم را بستم و او همینطور انگشتان بلندش را روی پیشانیام میلغزاند و من به موهای ابریشمگونه لاله فکر میکردم که روی آب موج میزد و . . . » « بیست حلقه مو » ، « تکهای از بهشت » ، « نزدیک ، نزدیکتر »
پژوهشگران نوجوان بیشتربدانند جلد1
در کتاب پژوهشگران نوجوان بیشتربدانند، مجموعه نظریاتی در مورد آغاز حیات و تکامل، همچنین علت پدیدآمدن این نظریات گرد آمده است. بهدلیل آنکه این مسئله در شاخههای مختلف علوم مورد بحث قرار دارد، کتاب نیز سیر این مباحث را دنبال کرده، دلایل رد یا تأیید آنها را برشمرده و در پایان، دیدگاه اسلام و حقیقت موضوع را که در قرآن کریم به آن اشاره شده، مطرح کرده است.
قصه های دوست داشتنی دنیا جلد 11، شاهزاده خانم و نخود
دختری دوان دوان به در قصر آمد و در زد. شاهزاده در را باز کرد و دختر وارد قصر شد.وقتی سر میز غذا نشسته بودند شاهزاده پرسید: «آیا این دختر، یک شاهزاده خانم واقعی است؟»مادرش جواب داد: «صبر کن تا او را امتحان کنیم.»موقع خواب، مادر یک نخود را روی تخت قرار داد و تشکی روی آن گذاشت. بعد تشک دیگری روی تشک اول قرار داد و دوباره یک تشک دیگر و یک تشک دیگر و یک تشک دیگر و …
قصه های تصویری از پروین اعتصامی جلد 2، مورچه ای که می خواست فیل باشد
مژگان شیخی در این کتاب تلاش کرده است تا قصه هایی که «پروین اعتصامی»، شاعر بلند آوازه کشورمان در دیوان خود آورده است را به زبانی ساده و ساختار داستانی بازآفرینی و در اختیار مخاطبان کودک قرار دهد. از نکات قابل توجه در مجموعه کتاب های «قصه های تصویری از پروین اعتصامی» می توان به استفاده از تصاویر رنگی و زیبا در انتقال بهتر داستان ها به کودکان اشاره کرد.
شب و ستاره ها و سارا
بخشی از کتاب شب و ستاره ها و سارا
چه عجب بفرمایین تو سالن! من همانجا روی صندلی مینشینم و از او تشکر میکنم. کوهیار در لیوان شراره خانم یخ میریزد. دست راست شراره خانم پر از النگوست. النگوهای نازک نقرهای. با همان دست پر از النگو میزند روی شانه کوهیار. از زنت پذیرایی کن! کوهیار به او لبخند میزند و با اخم و تخم به من میگوید، چای میخوری؟ طوری میگوید که از چای وحشت کنم. چای نه. نوشابه خنک میخواهم. گرسنه هم هستم!
رهبران جهان باستان (5) اسکندر مقدونی
در یک روز خوش پاییزی حول و حوش سال ٣٤٥ قبل از میلاد ، فیلیپ ، پادشاه مقدونیه ، پسرش اسکندر را به ملاقات یک تاجر اسب اهل حومه تسالی برد . مقدونیها ، عاشق اسب بودند و اهالی تسالی به دلیل نزدیکی به دریای اژه ، هم به اسبهای یونانی و هم به اسبهای خارج از مرزهای یونان دسترسی داشتند . در بین اسبهای فروشی ، یکی بوکفالوس نام داشت که به معنای « گاو سر » بود . روی سر این اسب نشانی بزرگ بود و سرش بیش از آنکه شبیه اسب باشد ، شکلِ سر گاو بود . تاجر اسب او را برای فروش گذاشته بود، اما به پادشاه فیلیپ هشدار داد که این اسب خیلی سخت رام میشود .
اسب دوازده سالش بود و به دلیل روح وحشی و قویاش هرگز به طور کامل رام نشده بود . البته کلمات هشدارآمیز نمیتوانست مقدونیها را دلسرد کند ، چون آنها عاشق چالش بودند . بهترین سوارکاران پادشاه فیلیپ یکی پس از دیگری جلو آمدند و سعی کردند بوکفالوس را رام کنند . یکییکی پایین میافتادند ، و یا اصلاً نمیتوانستند سوار اسب شوند . بعد صدای فریادی آمد : « چه اسبی را دارید از دست میدهید ! دلیلش این است که برای رام کردن او خیلی ناتوان و کمتجربه هستید . » او اسکندر بود . بعضی از آدمها به دنیا میآیند که پیروز شوند ، در حالی که بعضیها زاده میشوند که الهامبخش باشند یا برانگیزانند ؛ اسکندر هر سه ویژگی را داشت .
فضای پروستی
خواندن این کتاب گاه به اندازه خواندن اثری از پروست بردباری و صبر میخواهد . نثر نویسنده این کتاب اگر نگوییم به همان زیبایی پنهان در لایههای تودرتوی جملات پروست است ، گاه پیچیدگی قلم پروست را مییابد و به راستی چه دشوار است خواندن متن کسی که چون پروست درباره پروست مینویسد .
« پوله » از آن دسته منتقدان ادبی است که به جای نوشتن متن خشک نقادانهای درباره اثر مورد نظر ، متنی ادبی درباره آن مینویسد : ادبیات در باب ادبیات . از سوی دیگر « پوله » منتقدی است که به قلب آگاهی آفرینشگر نویسنده نقب میزند ، خود را با تجربه نویسنده در لحظه آفرینش اثر همراه میکند و با مخاطب از این تجربه سخن میگوید .
پس این که در خوانش متن پوله از پروست شاهد جملاتی پیچیده هستیم ، بیگمان از یکیشدن تجربه او و پروست نشان دارد . کتاب حاضر در گستره روانشناسی مستقیم یا غیرمستقیم ، تحلیل زیباییشناسانه ، فلسفه ، اخلاق یا مابعدالطبیعه قرار نمیگیرد . گویی نویسنده آن بر فراز قلمرو گسترده جهان مارسل پروست ، مختصات فضایی خاص گسترانده که امکان شناسایی دستهای از نقاط را در دل این قلمرو فراهم میسازد .