بیمارستان
شعر سپید گونهای از شعر نو است که در دههی سی شمسی، پس از انتشار مجموعهی شعر هوای تازه، اثر احمد شاملو به اتمسفر ادبی ایران معرفی شد را شاید بتوان با شعر آزاد در ادبیات مغرب زمین مقایسه کرد.
برخی از منتقدان و اهل نظر معتقدند شعر سپید که خود را از هر گونه موسیقی و آرایهای آزاد کرده پالودهترین نوع شعر فارسی است.
سالهاست که شعر سپید که با وزن و قافیه به شکل متداول سروده نمیشود اما از نظر زیبایی سبکی پرطرفدار است، جایش را در شعر و ادب ایران باز و علاقهمندان پیدا کرده است.
یکی از شاعران شناخته شدهی این سبک، مهدی مظفری ساوجی، است. او که در ساوه چشم به جهان گشوده و بالیده با بیش از دو دهه تجربهی شاعری و روزنامهنویسی، تالیف و گردآوری دهها دفتر شعر، گفتوگو و شناختنامه را در چنته دارد.
او در دفتر شعر «بیمارستان» که اشعار بین سالهای 90 تا 93 او را در برمیگیرد، چهل اثر گنجانده.
شاعر در این مجموعه با نگاهی افسرده و غمین به دنیا و مافیها نگاه کرده و به خوبی توانسته حس تنهایی، ناامیدی، ترس، نگرانی و اندوهی که در جاناش ریشه دوانده و برآمده از تجربیات فردی و اجتماعیاش است را در شعرهایش منعکس کند و اثری خواندنی و دامنگیر به دست دهد. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «تنهایی / آه / تنهایی / اگر تو را هم نداشتم / اگر تو را هم نداشتم.»
بهار را باور کن (جیبی)
کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه
کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه بهترین بهترین من زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود! با بنفشه ها نشسته ام، سال های سال، صبح های زود. در کنار چشمه ی سحر سر نهاده روی شانه های یکدگر گیسوان خیسشان به دست باد، چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم، رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم، می تراود از سکوت دلپذیرشان، بهترین ترانه، بهترین سرود! مخمل نگاه این بنفشه ها، می برد مرا سبک تر از نسیم، از بنفشه زار باغچه، تا بنفشه زار چشم تو-که رسته در کنار هم- زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود…بهار را باور کن
کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه
کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه بهترین بهترین من زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود! با بنفشه ها نشسته ام، سال های سال، صبح های زود. در کنار چشمه ی سحر سر نهاده روی شانه های یکدگر گیسوان خیسشان به دست باد، چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم، رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم، می تراود از سکوت دلپذیرشان، بهترین ترانه، بهترین سرود! مخمل نگاه این بنفشه ها، می برد مرا سبک تر از نسیم، از بنفشه زار باغچه، تا بنفشه زار چشم تو-که رسته در کنار هم- زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود…به ياد اسب ها و پرنده باش
معرفی کتاب به یاد اسبها و پرنده باش
کتاب به یاد اسبها و پرنده باش مجموعه اشعاری زیبا از محمود معتمدی است که با مضامین اجتماعی سروده شده و شعرهای عاشقانه کمتر در آن دیده میشود. محمود معتقدی در 26 مهر 1325 در شهرستان آمل به دنیا آمده است. او در دوران تحصیلش در دانشگاه خوارزمی، به محافل ادبی و شب شعرهای احمد شاملو و سیاوش کسرایی میرفت تا این که از دهه 60 به طور جدی به گفتن شعر و همکاری با مطبوعات روی آورد. همچنین معتقدی در حوزه نقد ادبی نیز فعالیت میکند. از آثار این شاعر منتقد علاوه بر مجموعه حاضر، میتوان به «پارههای ممنوع»، «به گوزنهای تشنه چیزی نگو»، «گزینه اشعار» و «ابرها خاموشند» اشاره کرد. در بخشی از کتاب به یاد اسبها و پرنده باش میخوانیم: از خاورمیانه تا کوچههای اندلس هزار جزیرهی کوچک همیشه در راهاند کافیست به دماغهی افریقا سفر کنی مشرقِ سنگینیست از بهار تا سرزمینهای مادریات!بازتاب نفس صبحدمان: کلیات اشعار
معرفی کتاب بازتاب نفس صبحدمان اثر فریدون مشیری
مشیری همیشه در مقابل وسوسه انتشار مجموعه ی کامل اشعارش مقاومت می کرد و بر این باور بود که دیوان اشعار یک شاعر بایستی پس از مرگ او منتشر شود تا اینکه در اوائل سال 1379 اجازه چنین کاری را داد.
و این مجموعه از همان زمان شکل گرفت، کاری که نخست با توجه به انتشار تک تک زیر مجموعه های آن به نظر آسان نمی نمود، بیش از یک سال طول کشید و گر همت دو یادگارش بهار و بابک نیود، شاید درستی و آراستگی شعرها این گونه نبود که اکنون پیش روی شماست.
اکفراسيس
اکفراسيس اشاره دارد به تمام شعرها، داستانها و مقالاتِ تفسيري که با روشهاي مختلف به آثار هنريِ نقاشي، مجسمه، گرافيک و يا حتا معماري ميپردازد. به بياني ديگر، اکفراسيس توصيفِ کلاميِ تصوير است.
کتاب اکفر اسیس از مجموعه کتابهای انتشارات چشمه می باشد که در بخش ابتدایی کتاب آمده است. ماجرای شکل گیری این کتاب بر میگردد به قراری که من و مودب میرعلایی گذاشتیم تا او شعرهایی از هلندی ترجمه کند و من ویرایش کنم.
بعد مدتی گفتیم اگر عبدالعلی عظیمی هم موافق باشد ویرایش نهایی را بر عهده بگیرد و شعر خوب را از بد سوار کند تا سرند شده ها کتابی شود بدی و خوبی اینجا به ترجمه برمیگردد به این معنا که شعرهایی که کم و بیش تن به ترجمه بدهند خوبند.
عبدالعلی عظیمی موافقت کرد و ما پیش می رفتیم. مدتی بود به شعرهایی از ویسواوا شیمبورسکا مشغول بودیم تا اینکه مودب شعر دومیمون بروگل را ترجمه کرد. عجب پیشتر شعر فریمر را هم از شیمبورسکا دیده بودم. همان شب با دوستم نادر شایگان فر که فلسفه هنر خوانده است و درس می دهد گپ می زدم که رسیدم به این شعرها.
معلوم شد اینها مربوط به سنت هنری است در غرب به نام اکسفراسیس که مبحث بسیار مهمی است در تاریخ هنر. گفت و گفتم پس انگار در ایران چشم روی هم گذاشتن و کسی به این ادای دین به تصویر نپرداخته است. سریع پیامی برای مودب فرستادم و ماجرا را تعریف کردم.
قرار شد بگردد ببیند باز هم شیمبورسکا آنچه بعداً اسمش دست به نقد شد نقاشی و شعر دارد یا نه. که داشت خودم هم تاب نیاوردم پیش از آن که حاصل جستجوی او به دستم برسد شروع کردم به گشتن در اینترنت و دیدم عجب دامنه فراگیری دارد این سنت ادبی در غرب. همه شاعرانی که میشناختم دستکم یک نقاشی شعر داشتند.
و این چنین کار جذاب و جدی شد و گسترش یافت. سیاوش عظیمی که از اول در جریان بود به کمک آمد تا شعر شاعرانه انگلیسی زبان از اصل ترجمه شود و وسوسه شدیم از این ها کتابی فراهم کنیم زیر عنوان اکسفراسیس.
نکته این که غیر از شعر های انگلیسی و هلندی در باقی شعرها ترجمه حاصل تطبیق و تلفیق دو ترجمه انگلیسی و هلندی است.
.
از ديار آشتي
سه دفتر: گناه دریا، ابر و کوچه، بهار را باور کن
معرفی کتاب ابر و کوچه اثر فریدون مشیری
**کوچه سرانجام مشیری پس از چند سال معروفترین شعر خود را در 1339خورشیدی به نام «کوچه» در مجله روشنفکر به چاپ رساند. این شعر از زیباترین و عاشقانه ترین شعرهای نو زبان فارسی است.
بی تو، مهتاب شبی، باز از آن کوچه گذشتم **ابر این شاعر نام آشنای معاصر در 1340 سومین دفتر شعرش را تحت عنوان «ابر» به چاپ رساند.
شعر کوچه فریدون در این زمان شهرت باور نکردنی یافت و به زودی بر سر زبان ها افتاد. این دفتر به چاپ های بعدی نیز رسید و این شعر موجب شد که عنوان اثر به «ابر و کوچه» تغییر پیدا کند.