کتاب دیوان هاتف اصفهانی
معرفی کتاب دیوان هاتف اصفهانی
دیوان هاتف اصفهانی با مقابله نسخه تصحیح شده وحید دستگردی و نسخ خطی و چاپی دیگر با شرح احوال هاتف از عباس اقبال آشتیانی.سید احمد حسینی متخلص به هاتف اصفهانی از شعرای نامی ایران در عهد افشاریه و زندیه است. وی اصالتا از خانواده ای آذربایجانی بود ولی در اصفهان بدنیا آمد. سید احمد درکودکی به تحصیل علوم قدیمه و از جمله ادبیات فارسی و عربی، طب، منطق و حکمت پرداخت و گذشته از علم طب که در آن تسلط داشت، به یکی از سرآمدان زبان عربی مبدل گشت و اشعاری به زبان عربی سرود. هاتف در جوانی به سرودن اشعار خود پرداخت و در طول زندگی آرام خود از مدح شاهان و روی آوردن به دربار سلاطین خود داری کرد و بیشتر به مطالعه و حکمت و عرفان مشغول بود. وی در سال ۱۱۹۸ درگذشت.
کتاب مجموعه اشعار نصرت رحمانی
معرفی کتاب مجموعه اشعار نصرت رحمانی
"مجموعه اشعار نصرت رحمانی" که به همت انتشارات نگاه به عرصه ی چاپ رسیده است، دربردارنده ی بیش از هفتصد صفحه از آثار "نصرت رحمانی" می باشد.در آثار "نصرت رحمانی" آنچه بیش از همه به چشم می خورد، استفاده از شعر برای بیان مستقیم و بدون سانسور درد و رنج مردم عادی است. وی حقایق تلخ و دردناکی را که در واقعیت اجتماع سو سو می زند، بی پرده و صریح ارائه می کند و درک و حس خود از این مسائل را در قالب شعر می ریزد.
این واقعیت می تواند تصویری از دنیای بین یک مرد و زن باشد یا تصویر پرسه و شبگردی در گوشه ی کریه منظری از شهر یا حتی سرگردانی یک فاحشه. کلمات او برای بیان این اتفاقات، خشن و محکم اند و خبری از مدارا و نقاب زدن بر ظاهر موضوع نیست.
"نصرت رحمانی" اشعارش را چنان طرح می زند که یک صورتگر، خطوط نقاشی اش را. در برخی از اشعار او که در این مجموعه جمع آوری شده اند، شاهد خلق مناظری از قلم شاعر هستیم که نظیرش در شعر فارسی کمتر پیدا می شود. مناظری که خواننده خود را در آن زنده می بیند و واقعیت به دور از خیال پردازی در آن به چشم می خورد. این جادوی رئالیسم "نصرت رحمانی"، همان چیزی است که اشعارش را این چنین غنی و باورپذیر می کند. شعر او زبان منحصر به فرد خود را داراست و نه تنها به مضامین نویی در آثار خود پرداخته، بلکه این کار را با ابداع واژگان و ترکیبات تازه ای انجام داده است.
مجموعه ی این خصایص سبب شد تا "نیما یوشیج"، کسی که خود پدر شعر نوی فارسی بود، اشعار "نصرت رحمانی" را هم به سبب احساسات لطیف و هم به لحاظ جرات شاعر، تکریم بنماید.
ترانه های اشک و آفتاب پک 11 جلدی
دیوان عطار: شرح احوال عطار
معرفی کتاب دیوان عطار: شرح احوال عطار
شاعري در هجوم منتقدان (نقد ادبي در سبك هندي)
کتاب شاعري در هجوم منتقدان (نقد ادبي در سبك هندي): حزین لاهیجی از شاعران غزل سرای سبک هندی در سده ی دوازدهم هجری است و باید او را آخرین شعله ی پرفروغ این سبک در تاریخ ادبیات ما دانست. بخشی از کتاب حاضر شامل معرفی این شاعر برجسته، و ارائه ی گزیده ای از آثار وی است. علاوه بر این، مؤلف با توجه به این که شعر حزین در زمانِ خود مورد بررسی ها و نقدهای بسیاری قرار گرفت که حاکی از دقت نظر، دانش عمیق و نکته سنجی بسیار هستند و در تاریخ ادبیات هزار و دویست ساله ی دوره ی اسلامی نظیری نداشته اند، کوشیده است تا به عنوان دریچه ای بر آفاق نقد ادبیِ آن دوره و دوره های بعد از او ، مروری داشته باشد بر کمّ و کیف کار این ناقدان؛ و این بخش، به گفته ی مؤلف، شاید مهمترین بخش کتاب باشد.
شعر زمان ما حسین منزوی
معرفی کتاب شعر زمان ما حسین منزوی
حسین منزوی شاعر ایرانی است. او که بیشتر به عنوان شاعری غزلسرا شناخته شده است، در سرودن شعر نیمایی و شعر سپید هم تبحر داشت. منزوی در سال ۱۳۸۳ بر اثر آمبولی ریوی در تهران درگذشت و در کنار آرامگاه پدرش در زنجان به خاک سپرده شد
او در یکم مهر سال ۱۳۲۵ در شهر زنجان و خانوادهای فرهنگی زاده شد. پدرش محمد نام داشت و به آذری شعر میسرود. حسین در زادگاه خود دوران دبستان و دبیرستان را سپری کرد و پس از اخذ دیپلم از دبیرستان صدرجهان زنجان، در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. سپس این رشته را رها کرد و به جامعهشناسی روی آورد اما این رشته را نیز ناتمام گذاشت. وی بعدها در سال ۱۳۵۸ با گذراندن واحدهای باقیمانده توانست مدرک کارشناسی خود را بگیرد.نخستین دفتر شعرش حنجره زخمی تغزل در سال ۱۳۵۰ با همکاری انتشارات بامداد به چاپ رسید و با این مجموعه به عنوان بهترین شاعر جوان دوره شعر فروغ برگزیده شد. سپس وارد رادیو و تلویزیون ملی ایران شد و در گروه ادب امروز در کنار نادر نادرپور شروع به فعالیت کرد. وی در زمان فعالیتش در رادیو، مسئولیت نویسندگی و اجرای برنامههایی چون کتاب روز، یک شعر و یک شاعر، شعر ما و شاعران ما، آیینه و ترازو، کمربند سبز و آیینه آدینه را به عهده داشت. وی چندی نیز مسئول صفحه شعر مجله ادبی رودکی بود.
حسین منزوی در سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد، عمر این ازدواج چندان طولانی نبود و در سال ۱۳۶۰ به جدایی انجامید. حاصل این ازدواج دختری به نام غزل است.
حسین منزوی دستی هم در ترانهسرایی داشت، منزوی در ترانههایش هم به مانند اشعارش نگاه و توجه اصلیش به عشق است و به قول خودش عشق هویت اصلی آثارش است. پس از انقلاب در سال نخست انتشار مجله سروش نیز با این مجله و به عنوان مسئول صفحه شعر همکاری داشت. در سالهای پایانی عمر به زادگاه خود بازگشت و تا زمان مرگ در این شهر باقیماند.وی سرانجام در روز شانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۳ بر اثر نارسایی قلبی و ریوی و پس از یک عمل جراحی طولانی در بیمارستان رجایی تهران درگذشتمهمترین منبع موجود دربارهٔ زندگی حسین منزوی کتاب «از عشق تا عشق» است که شامل گفتوگوی بلند ابراهیم اسماعیلی اراضی (یکی از نزدیکترین شاگردانش در سالهای پایان عمر) با اوست. در این کتاب خود شاعر به تفصیل دربارهٔ خانواده، سالهای کودکی و زندگی در روستا، سالهای مدرسه، دوران دانشگاه، انجمنهای ادبی تهران و… سخن گفته است.
در کتابی با نام از ترانه و تندر به اهتمام مهدی فیروزیان (انتشارات سخن، ۱۳۹۰) نیز مقالاتی دربارهٔ این شاعر منتشر شده است.
شعر زمان ما نصرت رحمانی
معرفی کتاب شعر زمان ما نصرت رحمانی
در اين كتاب سير زمانى و خطىِ اشعارِ نصرت رحمانى بررسى شده است، تقريبآ همهى ويژگىهاىِ كمى و كيفىِ اشعار شاعر و تمامى جوانب و عملكردهاى شاعرانهى او را بررسى كردهايم: نحوهىِ سرايشِ اشعار، زبانِ شعرى، درونمايهها، تأثيرگيرى و تأثيرگذارىها، بافت و ساخت و شكل و در مجموع نواقص و حركت تكاملى كارهاى شاعر را موردِ توجه قرار دادهايم. اشعار شاعر را تا آنجا كه مقدور بوده است از لحاظ تاريخى از اولين كتاب (كوچ) تا آخرين (بيوهى سياه) به عنوان نمونه در كتاب ارائه كردهايم.
اين كتاب شامل سه قسمت است :
قسمت اول: وروديه (دربرگيرندهى تمامىِ جوانبِ كارى شاعر)
قسمت دوم: متن (دربرگيرندهى بهترين شعرهاى شاعر)
به نظر نگارندهى اين عبارات كتابى كه انتشارات نويد شيراز تحتِ عنوان عشق بر آستانه يا چند و چونى با نصرت رحمانى در ارديبهشت ماه 1388 چاپ كرد و اين كتاب شعر زمان، نصرت رحمانى، تجسّم و تجسّد اشعار و احوال اين شاعرِ گرانقدر است كه در تاريخ ادبيات معاصر، چنانكه افتد و دانى، به او عنايتى شده است :
«تلألؤ اين درخششها گهگاه به حدى بود كه برخى از منتقدين را دچار حقد و حسد مىساخت به طورى كه آنان را به دشمنى با
نصرت وامىداشت و چون بر اثر انتخابِ مردم نمىتوانستند در مقابلِ شعرِ نصرت موضعگيرى خصمانه كنند، ترجيح مىدادند كه دربارهى كتابهايش سكوت اختيار كنند…»[1]