حالا همه هستند. همهی آدمهای این شهر؛ مثل مرده نگاه میکنند به سیاوش که به آتش میرود. هیاهو و همهمه… و میگویند: «رسم کهن! گناهکار به آتش میرود. خاکستر میشود، اگر ناپاک باشد. میگذرد از آتش، اگر پاک باشد.»
درباره کتاب اسب های آسمان خاکستر می بارند
کتاب اسب های آسمان خاکستر می بارند حاوی یک نمایشنامهٔ ایرانی است. نغمه ثمینی این نمایشنامه را بهوسیلهٔ اقتباس از یکی از داستانهای شاهنامهٔ ابوالقاسم فردوسی به رشتهٔ تحریر در آورده است؛ داستان سیاوش. نویسنده توضیح داده است که روزی ایدهای از فاصلهٔ میان خطوط سرک کشید؛ درست از همان جایی که شاهنامه بهسرعت از کنارش میگذرد و جایی که خیالانگیزترین گوشهٔ داستان سیاوش بوده است؛ گذر از آتش. در داستان این نمایشنامه وقتی سیاوش وارد آتش میشود، با موقعیتها و شخصیتهای گوناگونی روبهرو میشود. عنوان بخشهای این نمایشنامه عبارت است از «آستانهٔ آتش»، «سفر آتش» و «پس از آتش». نغمه ثمینی این کتاب را با شعر «شهر آرام میخفت» (سرودهٔ «ژَک برِل» و ترجمهٔ «تینوش نظمجو») آغاز کرده و با یک پسگفتار به پایان رسانده است. نمایشنامهٔ اسب های آسمان خاکستر می بارند در تابستان، پاییز و زمستان ۱۳۸۴ نوشته شده است. «تینوش نظمجو» آن را به فرانسه ترجمه کرده و سرانجام در بهمن و اسفند همان سال با دو بازیگر ایرانی و فرانسوی بر روی صحنه رفته است.
میدانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان»، «علیرضا نادری» و «محمد چرمشیر» بوده است.
درباره نغمه ثمینی
نغمه ثمینی در سال ۱۳۵۲ به دنیا آمده است. او نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس، مدرس دانشگاه و پژوهشگری ایرانی است. نغمه ثمینی دانشآموختهٔ کارشناسی ادبیاتنمایشی، کارشناسیارشد سینما و دکتری پژوهش هنر (اسطوره و درام) از دانشگاههای تهران (پردیس هنرهای زیبا) و تربیت مدرس است. نمایشنامههای او در ایران و کشورهای دیگری از جمله هندوستان، انگلستان، آمریکا و فرانسه روی صحنه رفته است. او از سال ۱۳۸۲ در مقام فیلمنامهنویس نیز مشغول به کار شد. از فیلمنامههای او که برخی بهصورت مشترک نوشته شده میتوان به «خونبازی»، «حیران»، «یک جرعه خون تازه»، «سه زن» و مجموعه سریال «شهرزاد» اشاره کرد. او در هشتمین دورهٔ انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی و برای نگارش نمایشنامهٔ «خانه» بهعنوان بهترین نمایشنامهنویس انتخاب شد. دیگر نمایشنامهها و کتابهای او عبارتند از «اسبهای آسمان خاکستر میبارند»، «دیو جغرافی و دستهای دکتر زمل وایس»، «شکلک»، «خواب در فنجان خالی»، «چهار دقیقه و همان چهار دقیقه»، «افسون معبد سوخته»، «زبان تمشکهای وحشی»، «بچه»، «اینجا کجاست؟» «سه جلسه تراپی»، «هیولاخوانی»، «نگاهمان میکنند»، «بر اساس دوشس ملفی» (نویسندگی مشترک با محمد رضاییراد)، «به گزارش زنان تروا» (نویسندگی مشترک با محمد رضاییراد) و کتاب نظری «تماشاخانهٔ اساطیر»، سفرنامهٔ «من سندبادم تو مسافر» و کتاب نظری «جنگها و بدنها».
اسب های آسمان خاکستر می بارند (۲۱) - انتشارات نی
تاریخ جهان تحولات و رخدادهای بشر را در چهل فصل از عصر حجر تا انرژی هستهای با زبانی بسیار ساده و صمیمی، بیتکلف، شیرین و جذاب روایت میکند، چنانکه کثیری از خوانندگان آن در گروههای سنی و سطوح آموزشی مختلف گفتهاند از مطالعهی این کتاب نهتنها بسیار لذت بردهاند، بلکه آن را دریچهی نوینی به جهان تاریخی و تاریخ جهان یافتهاند و بر آن شدهاند که با کتابهای دیگری، مطالعه تاریخ را پی بگیرند. مفسر لوسآنجلستایمز میگوید گامبریچ به تاریخ جان میبخشد و خواننده را همراه خود در سفینهای زمانپیما بر فراز تاریخ جهان به پرواز درمیآورد و او را همواره در طول کتاب به سیر و سلوکی فکری و عاطفی میان گذشته و حال وامیدارد.
گامبریچ فصل پایانی کتاب با عنوان «بخش کوچکی از تاریخ که من خود در آن زیستهام» را اینگونه به پایان میبرد: «اکنون هر زمان یک زلزله، یک سیل، یک توفان سهمگین، قحطی و خشکسالی و بلایای دیگر در نقاط دورافتادهای از جهان، مردان، زنان و کودکان زیادی را به کام مرگ میبرد، هزاران انسان در کشورهای ثروتمند، پول و نیرویشان را برای یاریرساندن به بازماندگان آنها بهکار میگیرند. چنین نیکوکاریهایی در گذشته صورت نمیگرفت. بنابراین همچنان حق داریم به آیندهای بهتر امیدوار باشیم.»
احتمالاً در جهان جديد مهمترين تحولى كه در قلمرو عشقشناسى رخ داده است غلبه عشق مجازى بر عشق حقيقى است. عشقشناسى قدما عموماً «عشق حقيقى» يا «عشق الهى» را بر صدر مىنشاند، و عشق مجازى را به ديده تحقير مىنگريست، يا صرفاً آن را وسيلهاى (ولو ارزشمند و حتى جايگزينناپذير) مىدانست براى نيل به عشق حقيقى. اما در عشقشناسى جهان مدرن، عشق حقيقى همان است كه در چشم پيشينيان مجازى تلقى مىشد. اين كتاب مشتمل بر ترجمهی پارهاى مقالات فلسفى مهم در خصوص عشق يا به بيان دقيقتر، «عشق مجازى»، يعنى عشق رمانتيک يا اروتيک ميان انسانهاست. نويسندگان اين مقالات از جمله فيلسوفان صاحبنام در سنت فلسفه معاصر هستند، و هريک مىكوشد تجربه عشق انسانى را از زاويهاى خاص مورد تحليل و بررسى فلسفى قرار دهد.
یرواند آبراهامیان، در ارزیابی ریشهای تاریخ معاصر ایران مدرن، افزون بر بررسی جامع سده بیستم، موضوعاتی نظیر اکتشاف نفت، دخالتهای خارجی، نقش دودمان پهلوی و همچنین انقلاب 1357 و زایش جمهوری اسلامی را مورد واکاوی دوباره قرار داده است. ایران در این بین تجربیات دیگری را نیز از سر گذرانده است که از جمله میبایست به جنگ خانمانسوز عراق، دگرگونیهای جامعه در سه دههٔ اخیر و از همه تازهتر، توسعه و گسترش دولت و مبارزه برای قدرت در میان نخبگان قدیمی، روشنفکران و طبقه متوسط تجاری اشاره کرد.
نویسنده که یکی از ممتازترین تاریخنویسان ایران کنونی بهشمار میرود، در این اثر همزمان با بررسی فراز و نشیبهای سیاستهای بینالمللی و منطقهای کشور، با چیرگی هرچه تمامتر مردم ایران را در کانون توجهاش قرار داده است. مردمی که طی یک سده تحمل جنگ و انقلاب همچنان به بقای خود ادامه دادهاند. این کتاب در واقع به این مردم و نیز انعطافپذیری آنان همزمان با ظهور این کشور بهمثابه یکی از توانمندترین قدرتهای خاورمیانه، تقدیم شده است.
پروفسور آبراهامیان، استاد ممتاز تاریخ در کالج باروک دانشگاه شهر نیویورک است. وی آثار متعددی را در کارنامه پژوهشهای دانشگاهیاش ثبت کرده است که پرآوازهترین آنها کتاب ایران بین دو انقلاب است.
بنتو سانتیاگو یا، چنانکه همسایگان خطابش میکنند، دُنکاسمورو، سرگذشت خود را با شرح عشق و عاشقی آغاز میکند و ما را به همنوایی با خود میخواند که: خوشتر از ایام عشق ایام نیست. این عشق سرانجام به ازدواج میانجامد و آنگاه بهگونهای نامنتظر همه چیز شتاب میگیرد تا راه برای فاجعهای ویرانگر هموار شود. اما در این میان خواننده از گفتهها و ناگفتههای بنتو درمییابد که او راوی قابل اعتمادی نیست. چه بسا گذشت زمان و ذهن خیالپرور و بیمارگون او رویدادها را مخدوش کرده باشد. پس هر لحظه از خود میپرسیم آیا این تمام واقعیت است؟ از این روست که داوری دشوار میشود و واقعیت بس پیچیدهتر از آنچه بهچشم میآید. ماشادو کندوکاو در وجود معماگون آدمی را با زبانی طنزآلود درمیآمیزد و در این روایت شگفت روابط اجتماعی برزیل در نیمهی قرن نوزدهم نیز از نیش و کنایههای رندانهی او در امان نمیماند. دُنکاسمورو (۱۸۹۹) مشهورترین رمان ماشادو در امریکای لاتین است و بیش از هر رمان برزیلی دیگر موضوع نقد و بررسی بوده است.
هنوز هم مهمترین اثر در ژانری که کتاب حاضر را در قالب آن نوشتهام دعوت به جامعهشناسی اثر پیتر برگر است. این کتابِ منصفانه، چالشبرانگیز و از همه مهمتر انسانی قدمتش به چهل سال میرسد اما همچنان قادر است مردم را به دانش جامعهشناسی جذب کند و بر استادان بدبین این رشته تأثیر بگذارد. دعوت به جامعهشناسی کتابی است که رویکردی خاص به این حوزه دارد، رویکردی که از فصلهای آن مجموعهای منسجم ساخته است. من نیز همچون برگر سعی دارم خوانندهها را به این جهان فکری جذاب و پرمعنا دعوت کنم، اما راه متفاوتی را برای تحقق این هدف برگزیدهام. بهجای اینکه رویکردی تحلیلی یا نظری به اندیشهٔ جامعهشناختی در پیش گیرم سعی کردهام نشان دهم که جامعهشناسان چگونه با مسائلی روبهرو میشوند که مستقیماً به زندگی مردم مربوطاند. هدفم این است که با طرح مجموعهپرسشهایی که به اعتقاد من و سایرین جذاباند، نظر خواننده را جلب و او را وارد این حوزه کنم. هر یک از فصول کتاب به سؤالی مربوط میشود که احتمالاً همهٔ ما از خودمان پرسیدهایم. با استفاده از این روش تلاش کردهام نگاهی سریع به هر یک از مباحث بیاندازم و پس از تشریح مطالعاتی، که به نظر من موفق بودهاند، بهسرعت به سراغ حوزههای دیگر بروم.
فمینیسم جنبشی اجتماعی بوده که در جستوجوی پشتوانههای فلسفی، به مکاتب مختلفی رو آورده است. لیبرالیسم در عصر روشنگری، رمانتیسم در قرن نوزدهم، اگزیستانسیالیسم در نیمهی قرن بیستم، و چپ نو در دهههای شصت و هفتاد. کتاب حاضر در پی توضیح چگونگی اتکای فمینیسم به این مکاتب و نیز در پی پاسخ این پرسش است که تا چه حد اعتبار و کارآمدی و پایایی گرایشهای مختلف زنانهنگری متناسب با اعتبار و کارآمدی و پایایی مکاتبی است که پشتوانهی فلسفی آن بودهاند.
معرفی کتاب پروانه و یوغ (۲۸) (بازخوانی: نامههای ونسان ونگوگ)
ونسان: دیوارها بلندن، سرد و بلند. آسمون پیدا نیست. مردها روی سنگفرش راه میرن. توی یه دایره راه میرن. زمینو نگاه میکنن. حرف نمیزنن. گوش میدن به صدای کفشها که روی زمین کشیده میشه. من اونجام. میون اون مردها. توی دایره راه میرم. زمینو نگاه میکنم. حرف نمیزنم. گوش میدم به صدای کفشها که روی زمین کشیده میشه. آسمونو نگاه میکنم. آسمون پیدا نیست. هیچچی پیدا نیست.
ونسان ونگوگ نقاش بزرگ هلندی که تا اواسط دهه سوم زندگی اش همچنان سرگشته و شوریده در حال پیدا کردن خودش و علایق اش بود تصمیم می گیرد نقاشی را انتخاب کند تا از طریق آن رنج انسان و قدرت خداوند را همزمان به تصویر بکشد او هر چه به پایان عمرش نزدیک می شود سرگشتگی و آشفتگی درونی اش بیشتر می شود تا اینکه نهایتا در ۳۷ سالگی دست به خودکشی میزند .
پروانه و یوغ (۲۸) (بازخوانی: نامههای ونسان ونگوگ) - انتشارات نی