بره اي که گرگ شد
کتاب بره ای که گرگ شد یکی از مجموعه آثار عزیز نسین است. روزگاری، در اونجایی که شرق و غربش به هم میچسبیدند و شمال و جنوبش به هم نمیرسیدند، چوپونی با گوسفندها و سگهایش زندگی میکرد.
اونجا دیاری بود ورای جاهای دیگه: آبش چنون بود که گلاب، خاکش چنون بود که طلا، کوه و دشتش لاله بود و چمن، بیابونش گل بود و گلشن. باغهاش چنون بود که باغ بهشت، و هواش تا دلت بخواد سبک بود و سبک، روشن بود و روشن...
اما چه سود؟... چه سود که چوپون اون دیار سوای چوپونای دیگه بود: دل نداشت که رحم داشته باشد، رحم نداشت که مروت داشته باشد، نه آه به دل سنگش کارگر بود و نه ناله، و نه صدای گریه و زاری رو میشنید...، اگر هم میشنید این گوشش در بود و اون گوشش دروازه...
چوپون اون دیار نه مثل چوپونای دیگه نی هفتبند داشت و نه چماق چوپونی. به جای نی هفتبند سوت شکاربونی داشت و به جای چماق چوپونی تازیانه خارنشون به دست میگرفت