معرفی کتاب بلندیهای بادگیر (شومیز) (وادرینگ هایتس)
بلندیهای بادگير روايت عشق است و انتقام، با شخصيتهايی که آميزه لطافت و خشونتاند، مهر و کين، اميد و بيم،… در مکانی که آن هم آميزهای است از گرما و سرما، روشنايی و تاريکی، تابستان طراوتبخش و زمستان اندوهبار. آيا خفتههای اين خاکِ آرام خوابزدههايی بیقرارند؟
اميلی برونته با همين داستان شورانگيز به بلندیهای ادبيات صعود کرده است.
«قرن نوزدهم در نوجوانی غولآسای خود بازیگوشی میکند… این پسرِ غول در بازیهای خود کوهها را از جا میکند و برای تفریح صخرهها را به اینسو آنسو میاندازد.»
این توصیف شارلوت برونته است از زمانهی دشوار و متلاطمی که در آن کل اروپا درگیر جنگهای ناپلئونی است و انگلستان نیز با بحرانهای جدی اجتماعی و اقتصادی روبهرو است. در بحبوحهی شورشهای کارگری و آشفتگیهای صنعتی و تجاری، هنوز «عشق» جوانه میزند، اما روابط افراد تحت تأثیر رویدادهای سیاسی و تاریخی قرار میگیرد و تعبیر و تفسیر طبقات اجتماعی از این رویدادها نیز بر مصلحت و منفعت خود آنها مبتنی است. عواطف و احساسات در برابر ملاحظات مادی و اجتماعی رنگ میبازند، ازدواجها مصلحتیاند (نه عاشقانه) و مناسبات انسانی تابع معیارهای مادی (نه عاطفی). شرلی رمانی است تاریخی ـ اجتماعی به عالیترین معنای کلمه.