کتاب جاسوس زمان: اثر مارسلو فيگراس، متولد 1962 در بوئنسآيرس، از مهمترين نويسندگان مدرن آمريکاي جنوبي است. سبک، زبان و نگاه منحصربهفردي دارد و آثارش به زبانهاي بسياري ترجمه شدهاند. در جاسوس زمان او شرايط پس از کنارهگيريِ رژيم فرضيِ نظاميان در ترينيداد را به تصوير ميکشد؛ جايي که مصونيت قضاييِ سرگردهاي خونريز را زنجيرهاي از انتقام و مجازات تهديد ميکند. پروندهي جناييِ لاينحل را به کارآگاهي عجيبوغريب ميسپرند که دلبستهي شکسپير است و مسلط به کتاب مقدس. همسايه اولِ صبح مشغول جمعآوري برگهاي ريختهاي بود که منظرهي باغاش را زشت ميکردند. روي زمين که زانو زده بود و علفهاي هرز را وجين ميکرد، پشت پنجرهي آبلان چيز غريبي ديد. چنان غريب که با عقل سليم و قوانين فيزيک اصلاً جور درنميآمد. کنجکاو شد. ديوار قطوري دو ملک را ازهم جدا ميکرد، خانهي آبلان روي تپهاي با شيب ملايم قرار داشت. همسايه نتوانست درست به کُنه پديده پي ببرد، اما تصور اوليهي او درست بود. چيزي در اتاق کار سرگرد معلق بود.
درجست و جوی دلتورا (جلد 8) – بازگشت به دل
رمان درجست و جوی دلتورا (جلد 8) - بازگشت به دل، داستاني جذاب و پرهيجان دربارهي سرزميني است كه دستهايي اهريمني آن را تسخير كرده و مردمانش را به اسارت درآورده است. براي نجات اين سرزمين، دو همسفر كه هيچ شباهتي به يكديگر ندارند، جستوجويي مرگبار را آغاز ميكنند. ماجراي هر يك از اين كتابهاي هشتگانه شرح مخاطراتي است كه آنها براي رسيدن به هدفشانـ و يافتن گوهرهايي جادوييـ پشتسر ميگذارند
قصه های سرزمین اشباح (جلد 5) – آزمون های مرگ
کتاب "قصه های سرزمین اشباح (جلد 5) - آزمون های مرگ" پنجمین جلد از مجموعه "قصههای سرزمین اشباح" است که در آن ماجراهای "دارن شان" پسری که در پی یک اتفاق به دنیای اشباح وارد شده بازگو میشود. دارن در این جلد به اتفاق "آقای کرپسلی" مربیاش در سرزمین اشباح به کوهستان اشباح میروند و دارن به اشباح دیگر معرفی میشود. اما در کوهستان، او مجبور میشود که برای اثبات لیاقت خود، پنج آزمون مرگبار را از سر بگذارند در غیر اینصورت، او را به تالار مرگ میفرستند! در گیر و دار این آزمونها، نیروهای اهریمنی به کوه میآیند و دارن با خیانت و خطرهایی رو به رو میشود که در مقایسه با آنها، مرگ موهبتی بزرگ است...
قصه های سرزمین اشباح (جلد 6) – شاهزاده اشباح
کتاب "قصه های سرزمین اشباح (جلد 6) - شاهزاده اشباح" ششمین جلد از مجموعه "قصه های سرزمین اشباح" است. این رمان دوازدهجلدی، ماجرای شگفتانگیز پسرکی معمولی است که در شرایطی بسیار بحرانی مجبور میشود زندگی خود را به دست شبحی خونآشام بسپارد. او ماجراهای باورنکردنی و وحشتناکی را از سر میگذراند، به کوهستان اشباح میرود، شاهزادهی اشباح میشود، در جنگ اشباح با دشمنانشانـ شبحوارههاـ شرکت میکند، به شکار ارباب شبحوارهها میرود، و...
قصه های سرزمین اشباح (جلد 4) – کوهستان شبح
قصه های سرزمین اشباح (جلد 8) – همدستان شب
کتاب "قصه های سرزمین اشباح (جلد 8) - همدستان شب" هشتمین جلد از مجموعه "قصه های سرزمین اشباح" است. این رمان دوازدهجلدی، ماجرای شگفتانگیز پسرکی معمولی است که در شرایطی بسیار بحرانی مجبور میشود زندگی خود را به دست شبحی خونآشام بسپارد. او ماجراهای باورنکردنی و وحشتناکی را از سر میگذراند، به کوهستان اشباح میرود، شاهزادهی اشباح میشود، در جنگ اشباح با دشمنانشانـ شبحوارههاـ شرکت میکند، به شکار ارباب شبحوارهها میرود، و...
در انتظار تاريكي در انتظار روشنايي
کتاب در انتظار تاريكي در انتظار روشنايي"نفسهايش از فرط هيجان تند ميشود. بهآهستگي از صندلياش بلند ميشود، بعد، روي سقف بالبال ميزند، محتاطانه، از فرش نرم ميگذرد و كنار قفسههاي كتاب معلق ميشود. بعد او را ميبينيد، جلادش در قفسههايي كه درست كنار در قرار دارند گير افتاده، مجلدات قطور طوري دورش را گرفتهاند كه فقط سر و بخشهايي از بدنِ بينهايت كجومعوج و معيوبش ديده ميشود. بلافاصله او را، آن پلكهاي بيمژه، و آن دهان پر از دندانهاي زرد مايل به قهوهاي را ميشناسد..." (از متن كتاب)
همسفر ها
معرفی کتاب همسفر ها
علی محمد افغانی در 21 آذرماه سال 1304 در کرمانشاه متولد شد. وی در خانوادهای نسبتاً فقیر به دنیا آمد. پس از گذراندن دوره متوسطه در زادگاهش، به تهران آمد و وارد دانشکده افسرى شد. چون دانشجوی ممتازی بود، با استفاده از بورس تحصیلی به آمریکا رفت و در همان جا با ادبیات و رمان آشنا شد.
در سال 1333 هنگام بازگشت از آمریکا، به اتهام عضویت در حزب توده دستگیر شد و مدت 4 سال به زندان قصر منتقل گردید. در زندان نگارش رمان “شوهر آهو خانم” که هفت سال از زندگى یک خانواده را به تصویر مىکشید و حکایت ماجراهاى پر کش و قوس و جذاب “سید میران سرابى” با همسرش “آهو” و میهمان ناخوانده همسر دومش “هما” را آغاز کرد.
این رمان یکى از مهمترین رمانهاى کلاسیک ایرانى نام گرفت و در سال 1340 از سوى “انجمن کتاب ایران” به عنوان رمان برگزیده انتخاب شد.
بعد از آزادى از زندان در یک شرکت ژاپنى استخدام شد، سپس کتاب “شادکامان دره قرهسو” را نوشت. او انتظار داشت از “شادکامان دره قرهسو” به خوبى “شوهر آهو خانم” استقبال شود که نشد و صرفاً در برخى مجلات اشاراتى به آن داشتند؛ افغانی در این خصوص میگوید: «این کار تعمدى بود و قصد کوبیدن کتابم را داشتند».
پس از آن 10 سال چیزى ننوشت، زیرا برای تأمین هزینههای مالی در شرکت ژاپنى کار میکرد که در آن فضاى سالم کارى وجود داشت و حقوق مناسبى هم مىگرفت و تنها به کار مشغول بود. همچنین او تصور میکرد اگر بخواهد بنویسد در دام روزنامههاى رژیم مىافتد و فضاى ادبى آن زمان روزنامهها نیز با کمکخرج دولت منتشر مىشدند که باید ناگزیر به همکارى با آنها مىشد. افغانى در سالهاى بعد نیز کتابهایى به چاپ رساند، اما دیگر آثار وی به اندازه “شوهر آهو خانم” محبوبیت پیدا نکرد.
افغانی کمتر داستان کوتاه نوشته و معتقد است داستانهای کوتاه او به پای بعضی از داستانهای کوتاه نویسندگان دیگر نمیرسد. افغانی به آمریکا مهاجرت کرد و در آنجا ساکن شد. او همچنین زندگینامه خود را به زبان انگلیسی نوشت