زمان اشتباه مکان اشتباه
معرفی کتاب زمان اشتباه مکان اشتباه
کتاب زمان اشتباه مکان اشتباه نوشتهی جیلیان مک آلیستر داستان زندگی جنیفر است؛ مادری که پسرش مرتکب اشتباهی برگشتناپذیر شده و حالا او باید با سفر به گذشته، اتفاقات را طوری مدیریت کند و تغییر دهد که پسرش طی یک فاجعه تبدیل به یک قاتل نشود. این رمان در سراسر جهان با اقبال عمومی مواجه شده و نامزد جوایز متعددی از جمله جایزهی گودریدز بوده است.دربارهی کتاب زمان اشتباه مکان اشتباه
احتمالاً بسیار دیدهاید که در اوج دعواهای خانوادگی میان والدین و فرزندان، یکی از والدین با لحنی سرزنشگرانه این جمله را بگوید: «چهکار کردم که تو اینجوری شدی...». چه میشد اگر آدمیزاد میتوانست به عقب برگردد و ریشههای رفتار کنونیاش را ببیند و چهبسا آنها را اصلاح کند. متاسفانه عقبگرد در زمان برای آدمهای اینجهانی وجود ندارد اما جیلیان مکآلیستر (Gillian McAllister) در جهان داستانی رمان زمان اشتباه، مکان اشتباه (Wrong Place Wrong Time) این موقعیت را برای جنیفر، مادر داستان، فراهم کرده است تا به گذشتهی دور باز گردد و ریشهی شرارت پسرش را بخشکاند تا آینده آنچنان که اکنون هست، تباه نباشد. جنیفر در شب هالووین منتظر پسرش، تاد، است. نوجوانی که تازه هجده ساله شده و حالا اختیار و آزادی عمل بیشتری دارد. جنیفر نگران و چشمبهراه بیرون از خانه را مینگرد و چیزی را که میبیند باور نمیکند: پسر سابقاً سربهراه و آرام او در حال کاردآجین کردن یک غریبه است و این آغازی میشود برای یک کابوس. جنیفر در لحظه زندگی خود، شوهرش کلی و پسرش تاد را تباهشده میبیند اما کابوس او به همینجا ختم نمیشود. تاد دستگیر میشود و جنفیر مجبور است به نجات فرزندش امیدوار باشد. اما ناگهان بهشکلی باورنکردنی ورق برمیگردد: صبح روز بعد جنیفر در گذشتهی خود بیدار میشود، یعنی درست یک روز قبل از حادثه. این روند روزانه ادامه مییابد و جنیفر هرروز بیشتر در تاریخ فرو میرود و از شب واقعه دور و دورتر میشود. اما آیا این موهبت به جنیفر کمکی برای رفع مشکل پسرش میکند؟ با خواندن کتاب زمان اشتباه، مکان اشتباه پاسخ را خواهید فهمید.ناکدبانو
در تمامی سال های پس از انقلاب، خصوصا در ده سال گذشته با این پرسش جوانان مواجه بوده ام که چرا انقلاب کردید پاسخ آن بوده که: کسی انقلاب نمی کند، انقلاب می شود.
انقلاب محصول انسداد تمامی راه های اصلاحی توسط حکومت هاست و رژیم شاه چنین کرد و به تعبیر مرحوم مهندس (بازرگان) رهبر منفی انقلاب (محمدرضا شاه) بود که با اقدامات خارج از عرف و با تکیه بر استبداد فردی و گوش ندادن به سخن هر ناصح و دلسوز متخصصی زمینه های ایجاد نارضایتی و انفجار عمومی انقلاب را فراهم کرد.
به عنوان نمادی از نسلی که عمر و جوانی خود را در راه انقلاب و تحقق آرمان های آن گذاشته، می بایست در فرصتی با هم نسلان خود و با جوانان این مرز و بوم سخن بگویم. بگویم ما به دنبال چه آرمان ها و تحقق چه خواسته هایی بودیم. در تمامی 43 سال گذشته در حد توان کوشیدم بر آن آرمان ها که عمده آن آزادی، عدالت و معنویت بود ایستادگی کرده و چه هزینه ها که پرداختم و چه بی مهری ها که شاهد بودم. این کتاب در سه فصل تنظیم شده است.
فصل اول شامل نوشته هاست. فصل دوم شامل دو مطلب که مربوط به روزهای پرشور انقلاب است. فصل سوم گفته های گوناگون با مطبوعات کشور است و...