بورد بوک، شعر هشدارهای جنسی و جسمی جلد 3، مامان منو تنها نذار!
حیات دوباره رباعی
معرفی کتاب حیات دوباره رباعی.
رباعیات ایرج زبردست، شاعر خوش درخشیده و در عین حال ماندگار معاصر را نمی توان و نباید جدی نگرفت. لازم نیست که دلت را بکاود تا در آن برای خود جا باز کند.
«پروانه را چه حاجت پروانه دخول» (سعدی). نام یکی از دفترهای رباعی درباره این شاعر بحث انگیز از آب درآمد: خیامی دیگر.
این نام را گردآورنده از سر ذوق و هیجانی که هر کس تحت تأثیر شعر نافذ ایرج زبردست پیدا می کند، بر آن نهاده بود. شاعر هم در عالم قلندری و درویشی و وارستگی که دارد در پی آن نیست که چقدر به خیام نزدیک است یا نه.
گلبانگ ترانه های خیامی صیحه ی آسمانی است که به موسیقی کیهانی تبدیل شده است. زبردست شاعری است به کلی نوگرا و نوسرا و نواندیش.
به هر حال تشبیهی بوده است و تشویقی و نباید بر سر آن زیاد درنگ کرد. رباعی زبردست همان ویژگی رباعی ماندگار و خوب را که تشکیل شکلی «برهان گونه» از سه گزاره است را دارد.
(گزاره چهارم با تأکید یا تکرار یکی از مصرع های سه گانه دیگر است).
.
.
بورد بوک، دلت می خواد یاد بگیری؟ جلد 4، چرا خجالت می کشی؟
در خلاف آمد عادت
معرفی کتاب در خلاف آمد عادت
در این کتاب می خوانید که طرح اندیشه ی حافظ در بعضی از اشکال آن،طرح مسائل کهنه و دور شدن از دل مشغولی های امروز نیست و بلکه در شیوه هایی از بررسی و شناخت او،می توان بسیاری از مسائل فکری و اعتقادی جامعه ی خود را بررسی کرد و شناخت؛همان مسائلی که همه ی دوره های تاریخی ما را مشغول خود کرده است ،یعنی رندی گری،صوفی گری،مرید بازی،سرسپردگی ،دین دروغ،جبرگرایی ،ستایش قدرت و ...!
مجموعه اشعار حافظ موسوی
سروده ای از حافظ موسوی که توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. مجموعه شعر پیش رو در نه بخش دستی به شیشه های مه گرفتۀ دنیا، سطرهای پنهانی، شعرهای جمهوری، “زن، تاریکی، کلمات”، خرده ریز خاطره ها و شعرهای خاورمیانه، مادیان سیاه، حالا حکایت هدهدها، واژه های من، محاکمه در سکوت و مکالمۀ غیابی دربردارندۀ مجموعه اشعار موسوی می باشد.
.
.
.
کتاب شعر زمان ما 7 سیاوش کسرایی
معرفی کتاب شعر زمان ما 7 سیاوش کسرایی
شعر زمان ما نام عام کتاب هایی بود که آقای محمد حقوقی، به همّت انتشارات نگاه، هر فصل یکی از مجلدات آن را منتشر می کرد. شاعران بزرگ معاصر ایران که در این کتاب ها، شاخصه ها و چگونگی شعر آنان و به تقریب همه ی جوانب کار آنان را دربرگرفته بود، نیما، اخوان، شاملو، سپهری و فروغ فرخ زاد، بودند.
مرگ تأثّرآور و نابهنگام آقای حقوقی، باعث توقف این مجموعه ها شد. شاید شش ماه پیش از این اتفاق غم انگیز بود که ایشان تلفنی از من خواست تا این کار را پی بگیرم.
از آن جا که دکتر ایرج صف شکن از گفت وگوی نگارنده ی این واژگان با جناب حقوقی آگاهی داشت، این مطلب را با مدیریت انتشارات نگاه در میان نهادم و ایشان با توافقات و تفاهمات و تعهداتی که در قبال مجموعه های یاد شده دارند، پذیرفتند تا برای آشنایی بیشتر شاعران جوان و دانشجویان، شاعران دیگری که در ادبیات معاصر ایران تأثیر بلامنازعی داشته اند، مورد نقد و تحلیل و بررسی قرار گیرند. بر همین مبنا شاعرانی چون سیمین بهبهانی، نصرت رحمانی، نادرنادرپور، منوچهر آتشی، سیاوش کسرایی، سیدعلی صالحی و… که در پیوند با شاعران گروه اول بوده اند، در وهله ی اول در نقد و تحلیلی خطی و زمانی مورد بررسی قرار می گیرند.
به معنی دیگر به جز چگونگی سرایش شعرها و زبان شعری، درون مایه، جهان بینی و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آنان، ساختار شعری وفضاهای ویژه و توانمندی های شاعرانه و ضعف های آنان، زمینه های سیاسی اجتماعی و تبیین و تشریح اشعار و دیدگاه شاعران و منتقدان و محققان در پایان کتاب مورد توجه قرار می گیرد. طبعا در نقد و بررسی آثار شاعران فوق الذکر، انتظار خواننده ی بیشینه خواه خلّاق آن است که نگارنده این سطور از نگره و نرم خود و نه کپی برداری از محقق قبلی، شاعر را در برابر دیدگان مخاطبان قرار دهد.
بر همین مبنا، در این نوشتار، بازنمون های تصویری و بوطیقای هنجارین و وزن عروضی و موسیقی درونی شعر و سبک فرودین و میانه و فخیم و سنجه ها و سمفونی های رنگین کمانی و عقلانیت درونی و بیرونی و کرشمه سازی های هنرمندانه شاعر و همچنین کهن شیوگی، میانه میانی و مدرن گونگی شاعر هم در کانون نگاه نگارنده قرار گرفته است :بنابر همین مقدمات است که این کتاب ها به دو بخش تقسیم شده اند.
.
.
پنجاه و سه ترانه ی عاشقانه
بخشی از کتاب پنجاه و سه ترانه ی عاشقانه
مىآيى و چون چاقويى روزم را به دو نيم مىكنىنيمى، بهار هلهله زن، توفانهاى سرخوش
نيمى كه نيامده بودى هنوز
و بوى نان كپك زده را مىدهد.
اى زن
پرنده معتكف در روحم!
انگور رهايىبخش!
نور خنك شده
اى زمين!
به من
بيست و چهار ساعت كامل ببخش
روز يخ زدهام را
در گرماى تنت آب كن
جرعه جرعه در گلوى اين پرنده بسمل بريز.
مىآيى و چون چاقويى روزم را نصف مىكنى
مىروى
پارههاى تنم
در اتاقم مىماند.
.
.