فرهنگ عاميانه مردم ايران
ترانههای عامیانه و آوازها و افسانهها نماینده روح هنری ملت میباشند و فقط از مردمان گمنام بیسواد به دست میآید اینها صدای درونی هر ملتی است و در ضمن سرچشمۀ الهامات بشر و مادر ادبیات و هنرهای زیبا محسوب میشود. به همین مناسبت امروزه در کشورهای متمدن اهمیت خاصی برای فلکلر قایل میباشند.
شاید ایرانی تحصیل کرده به زندگی اجتماعی اروپاییان بیش از وطن خود آشنا باشد. در این حال چگونه میتواند اظهار وطن پرستی بکند؟
و حال آنکه از رموز، زبان ترانهها، قصهها اعتقادات، اندوه و شادی و به طور خلاصه از زندگی مادی و معنوی هم میهنان خود آگاه نیست و نمیتواند با آنها همدردی داشته باشد و یا دردهای آنان را چاره بکند.
کم کم در همه جا تاریخ تمدن جانشین تاریخ رسمی سیاسی و جنگی شده است و در هر دوره شمهای از وضع علوم و هنرهای زیبا و ادبیات را مینگارند.
اکنون موقع آن رسیده است که تاریخ شامل عادات و رسوم زندگی توده به انضمام ترانهها و اوهام و افسانههای هر دورهای. باشد باید تآتر ملت را در هر زمان تعیین کرد تا مقاومت توده در مقابل کش مکشها و شرکت او در بهبود وضع عمومی آشکار گردد.
به طور خلاصه باید گروه نیاکان گمنام هر ملتی با اندوه و شادی و بدبختیها و سستیها و کوششها و فداکاری هایش جلو او مجسم بشود.