از زمین تا ماه

210,000 تومان

با پایان جنگ‌های داخلی آمریکا، توپچی‌های باشگاه گان (باشگاه توپ) از کار بیکار می‌شوند.

روزی، رئیس باشگاه ایده‌ای مطرح می‌کند که مایۀ شگفتی همگان می‌شود. او پیشنهاد می‌دهد که با توپی غول‌آسا گلوله‌ای بزرگ را به ماه بفرستند و با قمر زمین ارتباط برقرار کنند.

همزمان با انجام مقدمات عملیات، مردی فرانسوی گویی به‌یکباره از آسمان نازل می‌شود و با تلگرافی همه‌چیز را به هم می‌زند:

«گلوله‌ای استوانه‌مخروطی را جایگزین خمپارۀ کروی کنید. می‌خواهم داخلش به ماه بروم». او رئیس باشگاه و یک دانشمند را با خود همراه می‌کند و هر سه راهی ماه می‌شوند… .

از زمین تا ماه با شخصیت‌هایی بی‌مانند و نوشتاری طنزآمیز از مهم‌ترین و پیشرویانه‌ترین رمان‌های ژول ورن به حساب می‌آید.

گروه انتشاراتی ققنوس،بنا به اهمیت آثار ژول‌ ورن، تصمیم گرفت نسخه کاملی از مجموعه آثار این نویسنده را تهیه، ترجمه و منتشر کند تا همه مخاطبان  به صورتی منسجم با نخستین آثارعلمی‌ـ‌ تخیلی جهان پیشگویی‌های علمی این نویسنده بزرگ درقالب رمان‌های جذاب و پرکشش او آشنا شوند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

از زمین تا ماه

نویسنده
ژول ورن
مترجم
محمد نجابتی
نوبت چاپ ٤
تعداد صفحات ٢٥٤
نوع جلد سلفون
قطع پالتویی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٩٧
موضوع
داستان‌های فرانسه
نوع کاغذ تحریر
وزن ٢٦١ گرم
شابک
9786003910454
توضیحات تکمیلی
وزن 0.261 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “از زمین تا ماه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

نیستدر جهان

15,000 تومان
نیستدرجهان فوت کرده و زود برگردید. برگشتیم. گُلی بدتر از من بود و کارش کشید به فال قهوه و احضار روح. آقاجان آلزایمر گرفته، یک گوشه می­نشیند و با نیستدرجهانش حرف می­زند. از بچگی­اش می­گوید تا وقتی که به نیستدرجهان برسد. انگار دنیایش همان جا تمام می­شود. اوایل نمی‌توانستم بفهمم آقاجان چه می‌گوید و چه‌کار می‌کند. از در خانه بیرون نمی‌رفت و فقط به سفیدی دیوار زل می‌زد. کاغذدیواری همه اتاق‌ها را کندم تا غریبی نکند. ... امروز هم گُلی و دوست‌هایش رفته‌اند دورهمی روح احضار بفرمایند. من حوصله این بازی‌ها را ندارم. هدست را توی گوشم می‌گذارم و پوشه آقاجان و نیستدر را باز می‌کنم و دوباره از سر گوش می‌کنم. نمی‌دانم این چه عادت بدی است که من دارم؟ نمی‌توانم روی کاری تمرکز کنم... از محمد اسماعیل حاجی علیان پیش از نیستدرجهان رمان اپرای مردان سبیل استالینی و اگه زنش بشم می‌تونم شمرو بقل کنم، توسط نشر هیلا منتشر شده است.   نقدی بر این کتاب

بنفش مایل به لیمویی

320,000 تومان
بنفش مایل به لیمویی رمانی ا‌ست نوشتۀ یاسمن خلیلی‌فرد، داستان‌نویس معاصری که پیش‌تر رمان‌‌ «انگار خودم نیستم» و مجموعه داستان «فکرهای خصوصی» از انتشاارت ققنوس از او به چاپ رسیده. داستان این رمان در شهر پاریس می‌گذرد. نادر، همسرش آیدا و پسرش پویا میهمانان شیانه فرازمند هستند؛ بازیگر تئاتری که سال‌هاست در پاریس زندگی و کار می‌کند.‌ روابط شخصیت‌های داستان زمانی جذاب می‌شود که پی به مناسبات‌هایشان  می‌بریم: نادر و شیانه به دنبال دُرنا می‌گردند اما پیدایش نمی‌کنند؛ دُرنا دختر آن‌هاست، دختر آن‌ها از ازدواج نافرجامشان … بنفش مایل به لیمویی رمان به روابط انسان‌ها در جامعۀ مدرن امروزی می‌پردازد، سه راوی دارد و پازل روایی داستان را هر سۀ این روایان به موازات هم تکمیل می‌کنند. بنفش مایل به لیمویی رمانی است رئالیستی که همچون دیگر آثار داستانی یاسمن خلیلی‌فرد مایه‌هایی روان‌شناسانه دارد. به گفتۀ نویسنده، این رمان ادای دینی است به هنرمندان عرصۀ نمایش و سینما و تئاتر.

خاله بازی

180,000 تومان
«خاله بازی» داستان یک مرد و سه زن است. زن‌ها هر کدام به فراخوان موقعیت خود وارد زندگی این مرد می‌شوند و نقشی را بازی می‌کنند که برای آن‌ها مقدر شده است. یکی می‌آید تا بمیرد، یکی می‌آید تا بماند، یکی می‌آید تا نپذیرد. آن که نمی‌پذیرد به کاستی‌های طبیعی خود گردن می‌گذارد اما سعی می‌کند رویاروی کاستی‌های اجتماعی بایستد و در نقشی که همگان برایش در نظر گرفته‌اند بازی نمی‌کند. او در پی یافتن و ساختن یک هویت یگانه برای خود است: خانم دکتر گفت: «این هم لیلی شما جناب مسعود خان، صحیح و سالم، از این به بعد بیش‌تر مواظبش باش.» دسته گل را به طرفش دراز کردم. روشنک پقی زد زیر خنده و خانم دکتر گفت: «چرا مثل مجسمه وایستادین، بشینین تا روشنک از خنده غش نکرده.» بلقیس سلیمانی، نویسنده رمان ستوده شده «بازی آخر بانو» در رمان «خاله بازی» نسلی را باز می‌خواند که جهان و بنیادهایش را دیگرگون می‌خواست، نسلی که نقش‌های ازلی را ابدی نمی‌خواست و ... این مرد یک آقای سنتی به تمام معناست. تو چطور متوجه نشدی؟ چرا فکر کردی این مرد به پای تو می‌سوزد و می‌سازد؟ چرا فکر کردی آن شور و شر عدالت طلبی و آزادی‌خواهی مخصوص دوران جوانی، مانع از بروز شخصیت واقعی‌اش می‌شود؟ ما ادامه سر راست پدران و مادرانمان هستیم. ابله!

حالا کی بنفشه می‌کاری؟

8,500 تومان
مسواک آب کشیده را تکان تکان می‌داد تا آبش بپرد که اسفند از در نیمه باز دستشویی سرک کشید ، ابرو بالا برد و به مسخره گفت : « وقت خواب است یا وقت مهمانی ؟ » مسواک سر به پایین را نیم چرخی در هوا داد و رو به دماغ نوک تیز اسفند گرداند و تکاند . با تقلید صدای تو دماغی جناب ناظم گفت : بچه‌های خوب قبل از رفتن به مهمانی مسواک می‌زنند تا دهانشان بو ندهد . شیر فهم شد ؟ اسفند بی خنده نگاهش کرد و آرام گفت : هیچم بلد نیستی ادا دربیاوری و تند دور شد . عوضش تو خوب بلدی آدم را خیط کنی . . . و باقی حرفش را خورد . توی دلش به خودش آفرین گفت که نگفته است درست مثل باباجانت ! درس بعدی خودآموزهای تربیت فرزند به متد غربی می‌شد که « تغییر موضوع » باشد . در گنجه آینه‌دار بالای دستشویی پی برق لب گشت و گفت : من دیگر حاضرم . می‌شود لطفاً بابات را صدا کنی ؟ قرار بود آنجا باشیم ، حالا کی هست ! صدای بلند اسفند از اتاق نشیمن ، سوار بر صدای دائمی تلویزیون شنیده شد . « حالا کی بنفشه می‌کاری ؟ » جدیدترین رمان فرشته مولوی است که در ٢٠٨ صفحه راهی بازار نشر شده است .

گیسیا

21,000 تومان
گیسیا زنی است که دل در گرو فرهنگ و ادبیات سرزمین مادری‌اش دارد. بین او و ریشه‌هایش سال‌ها فاصله افتاده است. او درگیرودار زندگی روزمره و در آخرین شب تابستان با تغییری غیرمنتظره در زندگی‌اش روبه‌رو می‌شود. گیسیا در تکاپوی سروسامان دادن به اوضاع و در تلاش برای برگردان زندگی‌اش به وضعیت قبل، سفری می‌کند به درون خودش و خاطراتش را با سه مرد مهم زندگی‌اش، می‌کاود. سپس... در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: گیسیا موها را خیس کرد. شانه را نوازشگرانه بر رشته‌ای از  موهای ابریشم‌گون ارکیده کشید و با  قیچی آن را برید. تارهای مو بر زمین ریخت.  شانه بار دیگر رشته‌ای مو را نوازش کرد. تارهای مو از شانه گریختند. گیسیا، این موها هوس جدایی از سر ارکیده ندارند. تو داری آن‌ها را به زور می‌بری. دست‌کم  آن‌ها را بنواز گیسیا. تو سلاخی گیسیا! پس به قربانی‌ات آب بده نوازشش کن و آنگاه  سلاخی‌اش کن.  گیسیا رشته‌ای دیگر از موها را نوازش کرد و برید. به نوک موها نگاه کرد و گلوله داغ در سینه‌اش چرخید؛  از نوک موهای ارکیده  خون می‌چکید.

من و اتاق‌های زیرشیروانی

7,000 تومان
در آن دوران من به شدت ناسیونالیست بودم و دیگران را هم با ملیتشان تعریف می کردم، روس ها منفعل بودند، آفریقایی ها بدوی، آمریکایی ها بی اصل و نصب و فرانسوی ها تنبل و بیکاره. عرب ها هم که همجنان در حال تناول سوسماری بودند که اگر چه سنش با سن تاریخ برابری می کرد، ولی خیال فسیل شدن نداشت....