
فسقلی (جلد44) – ابی ابله
7,000 تومان
شخصیت اصلی مجموعه کتاب های فسقلی ها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا میخورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا میکند؛ خجالتی است؛ خبرچینی میکند؛ جیغ و داد راه میاندازد و… این داستانها بهگونهای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس میکند و متوجه زشتی کارش میشود. مجموعه مصور فسقلیها توسط انتشارات «قدیانی» برای کودکان پیشدبستانی و سالهای اول و دوم دبستان منتشر شده و در اختیار آنان قرار گرفته است.
موجود در انبار
فسقلی (جلد44) – ابی ابله
نویسنده |
توني گراس
|
مترجم |
تریفه قسیمی
|
نوبت چاپ | —— |
تعداد صفحات | 12 |
نوع جلد |
|
قطع |
|
سال نشر | 1397 |
سال چاپ اول | 1397 |
موضوع |
داستان
|
نوع کاغذ |
|
وزن | گرم |
شابک |
9786000807399
|
ابعاد | 22 × 22 × 0.3 سانتیمتر |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
راهکار
تجربه دینی بشر(جلد اول)
آشنایی با شوپنهاور
مغز و ذهن قدم اول
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
معرفی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها نوشتهی آرمان آرین دومین مجلد از مجموعهای به همین نام (پتش خوآرگر) است که بر مبنای اوستا نوشته شده و داستان حول محور نبرد تاریکی و روشنایی میچرخد. این مجموعه برای ردهی سنی نوجوان نوشته شده و از پرمخاطبترین و پرافتخارترین مجموعه کتابهای ایرانی است.
دربارهی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها داستان کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها چنین آغاز میگردد: در شبی که آسمان به رنگ قیر سیاه بود، سی پاره روشنایی -کمتر یا بیشتر- بر دشتی تیره فرود آمدند. ذرات نور در میانهی آسمان چنان در هم آمیختند که هنگام فرود بر زمین، تنها سه پاره شدند. این سه پاره نور به هیبتی همچون انسان، همراه با دست و پا و سر و تن و البته بالهایی شگفتانگیز از جنس فلز در آمدند. جنس بالهاشان چنان بود که با آنها میتوانستند مهیبترینِ صخرهها را بشکافند و از دل آنها عبور کنند. آن سه پارهی نور، که به شکل سه مرد زیباروی در آمده بودند، در مقابل صفهای آغازین لشکر دیوها ایستادند. حضور نورها همهمهای در قلب سپاهیان تاریکی انداخت و سکوت ظاهری آن شب را در هم شکست. طولی نکشید که دیوها و همهی همقطارانشان آن سه نور فرودآمده را در بر گرفتند و در میان انبوهی از یاران خود محاصره کردند. لحظهبهلحظه حلقهی محاصره تنگتر میشد و تاریکی بیش از پیش سه مرد جوان را در بر میگرفت. بوی تعفن نفس دیوها هر دم بیش از پیش میشد..
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.