



قصههای دوستی 6: روزی که مولی پرواز کرد
130,000 تومان
مولی دوست دارد به شهر بازی برود، آنجا همراه با دوستانش خیلی خوش میگذرد. باهم به اتاق خنده میروند، سوار چرخوفلک میشوند، اسبسواری میکنند و نمایش عروسکی میبینند. راستی، مولی یک سکه دارد میتواند برای خودش و دوستانش بادکنک بخرد. چه خوب! مولی دوستان زیادی دارد و باید چندتا… ای وای! مولی کجا رفت؟
والری گورباچف، نویسنده و تصویرگر کتابهای کودکان در «روزی که مولی پرواز کرد!» به بهترین و ظریفترین شکلِ ممکن عشق، دوستی و نیکی کردن به دیگران را دستمایه داستانش قرار میدهد و با زبانی ساده و شیرین، داستانِ موش کوچولویی را به تصویر میکشد که دوست دارد با هدیهای کوچک تکتک دوستانش را خوشحال کند.
گورباچف در داستانِ تصویری «روزی که مولی پرواز کرد!» به مخاطب کودک میآموزد که گاهی ممکن است دوستی و نیکی کردن به دیگران مسیر همواری نداشته باشد، اما بدون شک پایانِ درخشان و روشنی دارد.
درست مثل تصمیم مولی برای خوشحال کردن دوستانش و ماجراهای هیجانانگیزی که در امتداد این تصمیم برای او رقم میخورد!
والری گورباچف کتابهای زیادی را برای بچهها نوشته و تصویرگری کرده است. خودش میگوید: «از وقتی یادم میآید نقاشی کشیدن را دوست داشتم. پدرم میخواست ریاضی بخوانم، اما من هنر را انتخاب کردم.» گورباچف دهم ژوثن ۱۹۴۷ در اُکراین به دنیا آمده و سالهاست در نیویورک زندگی میکند.
در انبار موجود نمی باشد
قصههای دوستی 6: روزی که مولی پرواز کرد
نویسنده |
والری گورباچف
|
مترجم |
شیوا حریری
|
نوبت چاپ | 6 |
تعداد صفحات | 36 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رحلی |
سال نشر | 1403 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
داستان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786227776454
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
آموزش و آفرینش تئاتری
غرامت مضاعف
«والتر»، راوی اولشخص داستان، کارمند باسابقه و کاربلد یک شرکت بیمه در کالیفرنیا است. او روایتش را با این جملات آغاز میکند:
«با ماشین رفتم گلِندل تا سهتا رانندهی کامیونِ تازه به بیمهنامهی یه شرکت آبجوسازی اضافه کنم که مورد تمدیدیهی هالیوودلند یادم اومد. گفتم اونجا هم برم.
این جوری شد که پا گذاشتم تو اون «خونهی مرگ»، دربارهش تو روزنامهها خوندهین. وقتی من دیدمش اصلا شبیه «خونهی مرگ» نبود. صرفاً یه خونه به سبک اسپانیایی بود، شبیه باقیشون تو کالیفرنیا، دیوارهای سفید، سقفِ سفالی قرمز، یه طرفش حیاط.»
این جملات آغازین، با ضربآهنگ مناسبی که دارد بدون شک خوانندهی علاقمند را سریعاً به داخل داستان میکشاند و البته حاوی چند نکتهی مهم نیز هست. اول اینکه شخصیت اصلی همانگونه که در حال انجام امور متداول و روزمرهی خود است؛ همچون تهسیگاری که در جوی کنار خیابان روی آب حرکت میکند، ناگهان داخل گردابی میشود که سرنوشت او را تغییر میدهد.
این نوع وارد شدن به ماجرا یا به عبارتی تخطی از محدودههای حرفهای یا قانونی یا اخلاقی را در عمدهی آثار این سبک میبینیم، مثلاً در رمان قبلی همین نویسنده یعنی «پستچی همیشه دوبار زنگ میزند». در آنجا هم شخصیت اصلی ناخواسته و اتفاقی وارد مکانی میشود که به قول خودش بتواند غذای مجانی گیر بیاورد اما در واقع وارد مسیری میشود که او را به یک قاتل تبدیل میکند.
نکته دوم مکمل نکته اول است! اگر در اولی ما با شخصیتهایی روبرو هستیم که قبل از ماجرا شبیه آدمهای معمول دیگر هستند (گانگستر و جانی بالفطره نیستند) در دومی با مکانهایی روبرو میشویم که با مکانهای مشابه دیگر تفاوتی ندارند.
در اینجا خانهی مرگ با آن توصیفاتی که در روزنامهها به آن پرداخته شده کاملاً همان است که در مناطق مشابه وجود دارد و اینطور نیست که یک محیط بهصورت مستقل بتواند جرم و جنایت بزایاند.
حال اگر آدم همین آدمِ معمول است و محیط هم همان، چه چیز یا چیزهایی موجبات وقوع «قتل» را فراهم میکند!؟ در ادامه به این داستان بیشتر خواهم پرداخت.
پیش از آن همانند کتاب «پستچی...» لازم است بگویم کار نویسنده حداقل در این دو کتاب بهگونهایست که انگار هیچ چیز اضافهای وجود ندارد؛ نثری بدون حشو و زواید و کاری فاقد گوشههای تیز که خواننده را اذیت کند. لذا این کتاب را به علاقمندان داستانهای جنایی توصیه میکنم.
در واقع اگر بخواهیم در مقابل این پرسش که «سبک نوآر چیست؟» خودمان را به دردسر نیاندازیم، یک راهحل این است که بگوییم همین دو کتاب را بخوانید تا با مختصات این سبک آشنا شوید! شخصیتی تنها که قهرمان نیست، به خاطر جاهطلبی و اعتماد به نفس بالا در مقابل محرکهایی نظیر طمع و اغواگری، از محدودههای اخلاقی و قانونی خارج شده و در جهنمی خودساخته فرو میرود و رویای آمریکایی به تراژدی آمریکایی تبدیل میشود.
تاریخ فلسفهی راتلج (جلد هفتم): سدهی نوزدهم
معرفی کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد هفتم: سدهی نوزدهم
کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد هفتم: سدهی نوزدهم به ویراستاری سی. ال. تن، میکوشد به چند جنبش و مکتب فکری تأثیرگذار قرن نوزدهم بپردازد و ایدههای محوری آنان را توضیح دهد. این کتاب که بخشی از مجموعهی دهجلدی راتلج محسوب میشود، مکاتبی همچون فایدهباوری، پوزیتیویسم و پراگماتیسم را معرفی و آرای فیلسوفهای مهم آن دوره، ازجمله نیچه، کنت و جان استورات میل را تشریح میکند.دربارهی کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد هفتم: سدهی نوزدهم
در قرن هجدهم، فیلسوفی در بریتانیا ظهور کرد که تقریباً ایدهی متفاوتتری نسبت به همعصرانش داشت. جرمی بنتام برخلاف سنت روشنگری یا جریان غالب ایدهآلیسم از نوعی نگرش فایدهباور صحبت میکرد. او این موضوع را مطرح کرد که فرد باید همیشه کاری را انجام دهد که بیشترین سود و مطلوبیت برای همگان را به دنبال دارد. در این نگرش نتیجهگرا، درستی یا نادرستی با پیامد کارها سنجیده میشود؛ اگر برای ما لذت و سود و خوشبختی و خوشحالی و خیر و مزیت داشت، آن کار درست است، حتی اگر ذاتاً شرارتبار باشد. در قرن نوزدهم، دیگر فیلسوف انگلیسی، جان استوارت میل ایدههای بنتام را پی گرفت و تا حدودی آن را شرح و بسط داد. برای مثال بین لذتهای متعالی و پست تفاوت قائل شد و موضوع انتخاب آزاد را پیش کشید. فلسفهی فایدهباوری، در همان زمان با انتقاد ایدهآلیستها مواجه شد. بااینوجود در برههای تأثیر زیادی بر سیاست عمومی و مفهوم دموکراسی داشت، اگرچه تنها جنبش مهم این سده نبود، بلکه دو جریان مهم دیگر هم شکل گرفته بودند: پوزیتیویسم فرانسوی و پراگماتیسم آمریکایی. کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد هفتم: سدهی نوزدهم (Routledge History of Philosophy Volume VII: The Nineteenth Century)، با تمرکز بر روی قرن نوزدهم، میکوشد تحولات فلسفی این دورهی تاریخی را مرور و چند نمونه از اتفاقات تأثیرگذار آن را تشریح کند. جلد ششم مجموعهی راتلج، به جنبش اصلی این قرن، یعنی ایدهآلیسم آلمانی پرداخته بود. جلد پیش رو در ادامهی کتاب پیشین، تلاش میکند فلسفههای حاشیهایتر، اما جریانساز سدهی نوزدهم را معرفی نماید. مکاتبی که برخی از آنها همچنان محل بحث و نظر هستند. از ویژگیهای مهم قرن نوزدهم، پیشرفت علوم و ریاضیات و تخصصیتر شدن آنها بود. در همین قرن بود که برخی از رشتهها مثل جامعهشناسی یا روانشناسی شکل گرفتند که بر فلسفه هم تأثیر داشتند. آگوست کنت، بنیانگذار رشتهی جامعهشناسی، کسی بود که ایدهی فلسفی مهم و جدلی پوزیتیویسم را مطرح کرد. کنت با گذر از مرحلهی الهیات و فلسفه، اعتقاد داشت عصر جدید متکی بر روشهای علمی تجربی است و تأکید داشت هر چیزی که نتوان در موردش تحقیق و اثباتش کرد، اعتباری نخواهد داشت. او با رد کردن متافیزیک و شهود، در برابر ایدهآلیسم ایستاد. اتفاق بزرگ این قرن اما نظریهی تکامل داروین و زیستشناسی او بود که علم را کاملاً تکان داد. پراگماتیسم آمریکایی از دل همین نظریه سربرآورد. این پدیده که اساساً واکنشی به عقلگرایی سنتی بود، بر تجربه و تحقیق اصرار داشت و تأکید میکرد که برای سنجش یک موضوع، بهجای ارائهی نظریه و استدلال بیفایده، باید نتیجهی عملی و فایدهی آن را بررسی کرد. کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد هفتم: سدهی نوزدهم، در ادامهی بحثهایش موضوع این جنبشهای علمی را هم پیش میکشد و هرکدام را بهتفصیل بررسی مینماید. همچنین به چهرههایی مثل نیچه، دیلتای و برادلی میپردازد و ایدههای آنان را توضیح میدهد. کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد هفتم: سدهی نوزدهم را سی. ال. تن (C. L. Ten) ویراستاری کرده و نشر چشمه با ترجمهی حسن مرتضوی منتشر ساخته است.شاگرد قصاب
در بخشی از کتاب شاگرد قصاب میخوانیم
باران ناجوری میآمد. یک گوشهی خیابان ایستادم و تابلویی را تماشا کردم. یک مرد کچل که با چراغ نئون درست کرده بودند. وقتی چراغ خاموش بود کچل بود، ولی وقتی روشن میشد مو درمیآورد. عالی بود. چرا کچل شوید؟ با انواعواقسام رنگها این را مینوشت. تا آخر عمرم میتوانستم بایستم و تماشا کنم. صدای آواز یک دختر شنیدم. از کلیسا میآمد، رفتم تو. لباس سفید تناش بود و آهنگی راجعبه باغوبستان میخواند. به عمرم همچین آوازی نشنیده بودم. نتهای پیانو به شفافیت آب چشمه بودند که از صخره میریزد پایین و مرا یاد جو انداختند. اولینبار در کوچهی پشت خانهمان دیدمش. چهار پنج سالمان بیشتر نبود. کنار یک چاله بغل مرغدانی نشسته بود. چند هفته یخبندان بود و او هم داشت با یک تکه چوب میزد روی یخ. یککم نگاهش کردم و بعد بهش گفتم اگه صد میلیون میلیارد تریلیون دلار ببری چهکار میکنی؟ نگاهم نکرد، به زدن روی یخ ادامه داد. بعد بهم گفت چهکار میکند و همین سرمان را مدت زیادی گرم کرد. این اولینباری بود که جو پرسل را دیدم. آن روز یک گل نرگس برفی توی راهآب بود، یادم مانده چون فقط همان یکی بود. یکی از آن روزهایی بود که تقریباً میتوانستی صدای همهچیز را به شفافیت صدای این دختر بشنوی. بهترینِ روزها بود، آن روزها با جو. بهترین روزهای عمرم، قبل از بابا و نوجنت و شروع اینها. یک مدت طولانی آنجا نشستم، نمیدانم چهقدر. بعد خادم کلیسا آمد پیانو را هل داد و برد. وقتی دوباره نگاه کردم دختر لباسسفید رفته بود. ولی اگر با دقت گوش میکردی هنوز موسیقی را میشنیدی. اسم آهنگ بود در باغهای سالی. میخواستم اینقدر بنشینم که تمام رد آهنگ پاک شود. انگار توی نور رنگی خورشید عصر که از پنجره به داخل میریخت شناور بودم.عکاسی حرفه ای: عکاسی از سازه ها
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.