آخرين روياي فروغ

140,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب «آخرین رویای فروغ» نوشته‌ی سیامک گلشیری، نویسنده و مترجم ایرانی است. گلشیری رمان‏‌های بسیاری نوشته که بعضی از آن‏‌ها از پرخواننده‌‏ترین رمان‏‌های ایرانی‌اند و جوایز متعددی را از آن خالق خود کرده‌اند.

او در جایی گفته که دوست دارد در آثارش ناظر مطلق باشد و بگذارد تنها صدای شخصیت‏‌هایش به گوش خواننده برسد. گلشیری در رمانی که پیش روی شماست، به‌‏خوبی این شگرد را به کار گرفته است. آدم‏‌های داستان در شبی طولانی، در موقعیتی ناب و بحرانی، در کنار هم قرار می‌‏گیرند و بی‌‏آن‏که قصدش را داشته باشند، به حرف می‏‌آیند؛ حرف‏‌هایی که شاید هرگز در زندگی روزمره و ملال‏‌آورشان به زبان نیاورده‌‏اند.

سیامک گلشیری در این رمان تماما نمایشی، تصویری محض از انسان‏‌هایی به تماشا می‌گذارد که سرشار از عشق و نفرت‌‏اند؛ عشق‌‏هایی که گمان می‌‏کنند هرگز به آن دست نیافته‌‏اند و نفرتی که گاهی احساس می‏‌کنند قلب و روح‏شان را احاطه کرده است.

در بخشی از رمان می‌خوانیم: «داشتم خیلی آهسته می‌راندم. نگاهم به دیوار ویلایی بود که از جلوش رد می‌شدیم/ می‌خواستم همین‌جا توی ماشین قضیه را تمام کنیم. دوست نداشتم بیشتر از این کش پیدا کند. آذر گفت، خودش هم که می‌خواست، نباید می‌آوردنش. اگه یه ذره عقل توی کله‌هاشون بود، نباید قبول می‌کردن با این حال بیارنش این‌جا.»

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786002294456 دسته: , , برچسب: , ,
توضیحات

آخرين روياي فروغ

نویسنده
سیامک گلشیری
مترجم
—–
نوبت چاپ 13
تعداد صفحات 160
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002294456
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آخرين روياي فروغ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

این هیولا تو را دوست دارد

16,000 تومان
کتاب «این هیولا تو را دوست دارد» رمانی غافل‌گیرکننده از لیلی مجیدی است. از ویژگی‌های این رمان می‌توان به روایت رئالیستی، جمله‌های کوتاه و نثر محاوره‌گونه و صمیمی اشاره کرد. راوی کتاب سوم‌شخص یا دانای کل است. فضاها، موقعیت‌ها و حالات روحی و روانی شخصیت‌ها هم به‌خوبی توصیف شده‌اند. داستان درباره‌ی دختری به نام روجاست که پدرش را از دست داده و اکنون به خانه‌ی پدری بازگشته تا برایش مراسمی برگزار کند. او در زمان حیات پدر رابطه‌ی خوبی با او نداشت. ذهنش پُر از شنیده‌هایی درباره‌ی پدر و قضاوت درباره‌ی اوست؛ اما به‌تدریج در مسیر اتفاقات، به نادرستی بسیاری از این قضاوت‌ها پی می‌برد. او مدام در حال کشف درونی و یادآوری خاطراتی فراموش‌شده از گذشته است و داستان را همین خاطرات می‌سازند. لیلی مجیدی این کتاب را زیر نظر حسین سناپور منتشر کرده و به مشکلات متداول درباره‌ی جامعه‌ی زنان پرداخته است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «هنوز درست‌وحسابی با مرد حرف نزده بود، لبخند نزده بود بهش که زنی جلو آمد و بغلش کرد بوسیدش. به چهره‌ی زن دقیق شد. نمی‌شناختش. تلاش کرد به یاد بیاورد اما یادش نیامد. لبخند زد و تشکر کرد. نفر بعدی جلو آمد. این‌ها دوست‌بودند، آشنا بودند یا فامیل؟ چند نفر دیگر که آمدند و رفتند، توانست سرش را بچرخاند و به آسمان نگاه کند که جور عجیبی تیره بود، خاکستری تیره. قاری یک‌نفس چند آیه را پشت هم خوانده بود که صداهایی شروع کردند توی بلندگو احسنت احسنت و الله الله گفتن. چه‌قدر هوای اطراف خفه بود...»

سگ سفید

98,000 تومان

در بخشی از کتاب سگ سفید می‌خوانیم

به دفتر جک رفتم اما کسی آن‌جا نبود. جک در استودیو مشغول نظارت بر بازی بوزینه‌اش بود که برای خود ستاره‌ای بود و در فیلم بوزینه‌ایِ رومئو و ژولیت که برای تلویزیون تهیه می‌شد بازی می‌کرد. به خانه برگشتم. همسرم به جلسه‌ای رفته بود. جلسه‌ی Urben Leag بود و کارش آماده کردن سیاهان بی‌کار شده بود، تا بتوانند باز کاری پیدا کنند. میان بی‌کارماندگان سیاه بی‌کارِ واقعی نسبتاً کم است. علت بی‌کاری‌شان این است که به آن‌ها کار نمی‌دهند. همین! سندیکاهای تبهکاری همه‌ی درها را بر آن‌ها می‌بندند. لیبرال‌های متعهد که علیه تبعیض نژادی مبارزه می‌کنند بعدازظهر در منزل یک استاد هنرهای نمایشی جلسه‌ای داشتند و من البته از شرکت در آن خودداری کردم. به آن‌ها توضیح داده بودم که با زحمتِ زیاد توانسته‌ام خود را از شر ویتنام و بیافرا و کشتار سرخ‌پوستان در آمازون و سیل‌های برزیل و سرنوشت روشنفکران در شوروی خلاص کنم. آدم باید بتواند جلوِ خودش را بگیرد. در هر کار باید اندازه نگه داشت. الفانتیازیس پوست می‌دانید چیست؟ وقتی است که پوست‌تان روی بدن دیگران درد می‌گیرد. گفتم برای من دیگر کافی است. دیگر نمی‌خواهم به شیوه‌ی امریکایی هم رنج بکشم. این را هم باید اعتراف کنم که از این آقای استادی که جلسه‌ی هم‌بستگی با مبارزان سیاه در خانه‌اش تشکیل می‌شد بسیار بیزار بودم. او یک phoney نمونه‌ی کالیفرنیایی بود، یعنی یک متظاهرِ متقلب. یکی از «مترقی‌نمایانی» که جامعه‌ی مصرف ما را محکوم می‌کنند اما از شما پول قرض می‌گیرند تا در خریدوفروش زمین و مستغلات سودی به جیب بزنند. من از کسانی که اعتقادشان به آزادی نه حاصل تعمق در جامعه، بلکه نتیجه‌ی شکاف پنهان روانی‌شان است متنفرم. اگر جوان‌ها به بعضی پیروان فروید که می‌کوشند افراد را با جامعه‌ای بیمار سازگار کنند بحق خرده می‌گیرند، عمل عکس، یعنی کوشش در سازگار کردن جامعه با روان بیمارِ خود هم مشکلی را حل نمی‌کند.

سرگردان در میدان‌های پیر بوردیو و مقالات دیگر

38,000 تومان

معرفی کتاب سرگردان در میدان های پیر بوردیو و مقالات دیگر

حسن میرعابدینی یکی از منتقدانِ ادبیِ شناخته‌شده در فضای دانشگاهیِ ایران است. در کتاب سرگردان در میدان‌های پیر بوردیو و مقالات دیگر، مخاطب شماری از مقالات و جستارهای خواندنی وی خواهید بود. موضوع اغلب این مقالات و جستارها، ادبیات داستانی ایران در دوره‌ی معاصر است.

درباره کتاب سرگردان در میدان‌های پیر بوردیو و مقالات دیگر

اگر از علاقه‌مندانِ حوزه‌ی نقد و نظریه‌ی ادبی باشید، بی‌گمان نام حسن میرعابدینی، منتقد ادبی و پژوهشگر برجسته‌ی تاریخ ادبیات را شنیده‌اید، و از پیش با آثار او آشنایی دارید. میرعابدینی، در کنار چهره‌هایی چون دکتر حسین پاینده و مرحوم رضا براهنی، یکی از نخستین نویسندگانِ ایرانی‌ست که در آثار تألیفی خویش، تاریخ ادبیات ایران را با عطف توجه به نظریه‌های ادبیِ شناخته‌شده در سطح جهان، بررسی نموده است. کتابِ «تاریخ ادبیات داستانی ایرانِ» او، نمونه‌ی خوبی از به‌کارگیری تئوری‌های ادبیِ غربی در نقد و بررسی آثار وطنی‌ست. کتاب سرگردان در میدان‌های پیر بوردیو و مقالات دیگر یکی دیگر از آثار خواندنی وی به شمار می‌رود. این کتاب از بیست و یک مقاله‌ی پژوهشی تشکیل شده است. در این مقالات به موضوعات متنوعی پرداخته شده است. از جمله: تاریخ ادبیات داستانی ایران، بوطیقای روایی در هزار و یک شب، معنای رئالیسم نزد احمد محمود، کاربرد نظریه در بررسی تاریخ ادبیات نمایشی، جایگاه هوشنگ گلشیری در ادبیات معاصر ایران و ... یکی از بهترین مقالات کتاب سرگردان در میدان‌های پیر بوردیو و مقالات دیگر، «مرگ کدام مؤلف» نام دارد. میرعابدینی در این مقاله‌ی موجز و مختصر، با رویکردی انتقادی به بررسی محتوای مقاله‌ی مشهور «مرگ مؤلف»، اثر رولان بارت، نظریه‌پرداز ادبیِ اهل فرانسه، پرداخته است. بارت در مقاله‌ی نام‌برده، مدعی شده که انگاره‌ی مؤلف، اساساً انگاره‌ای مدرن است، که هم‌زمان با ظهور نظم بورژوایی در عالم نظریه‌ی ادبی سر برآورد. بارت توضیح می‌دهد که مطابق دیدگاه مؤلف‌محور، اثر ادبی، به طور تمام و کمال به صاحبِ اثر که همانا مؤلف است، تعلق دارد. دیدگاه مؤلف‌محور، نوعی خوانش خاص را تجویز می‌کند؛ خوانشی که هدفِ آن، پی بردن به نیاتِ مؤلف اثر است. مطابق دیدگاه مؤلف‌محور، معنای متنِ ادبی (و نه فقط متن ادبی، بلکه متن در معنای عام)، با واکاوی مقاصد و نیاتِ مؤلف یا نگارنده‌ی متن، محرز می‌گردد. بارت در مقاله‌ی مرگ مؤلف توضیح می‌دهد که دیدگاه شرح‌داده‌شده، تا چه اندازه گمراه‌کننده، و متضاد با ماهیت ادبیات است. به زعم بارت، متن به خودیِ خود و به طور قائم‌به‌ذات، زاینده‌ی معناست، و این‌که صاحب متن (یا همان مؤلف) در پی ارائه‌ی کدام معنای خاص بوده است، نباید در خوانش ما از متون تأثیری داشته باشد. به عبارتی، مدعای بارت این است که ما باید به خودِ متن و آنچه متن ارائه می‌دهد توجه کنیم، و مؤلف را به دست فراموشی بسپاریم. میرعابدینی در مقاله‌ی مرگ کدام مؤلف نقایص دیدگاه رولان بارت را آشکار نموده است.

آمار و کاربرد آن در مدیریت

30,000 تومان
آمار و کاربرد آن در مدیریت نویسنده دکتر عادل آذر، دکتر منصور مؤمنی مترجم ——– نوبت چاپ 27 تعداد صفحات

جامعه شناسی خانواده ایرانی

5,500 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته علوم اجتماعی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع کمکی درس «جامعه‌شناسی خانواده» به ارزش 2 واحد تدوین شده است.

فهرست:

پیشگفتار مقدمه فصل اول: مفاهیم و نظریه‌ها فصل دوم: خانواده و مدرنیته فصل سوم: تاریخچه خانواده در ایران فصل چهارم: ویژگیهای خانواده در ایران معاصر فصل پنجم: ازدواج و مسائل آن فصل ششم: چالشهای اساسی پیش روی خانواده فصل هفتم: ارتباط بین نسلی و خانواده ایرانی فصل هشتم: حاصل سخن منابع در پایان هر فصل خلاصه درج شده است.

بدبیاری‌های فردی تنگلز 2/ گاوچران قهرمان یا بزدل عنکبوتی؟

23,000 تومان
قسمتی از کتاب: هوگو گفت: “دیدی! واسه من کاری نداشت.” آن ها رفتند و من از پشت درخت بیرون آمدم. له و لورده شده بودم. جسمم کم نبود، حالا روحم هم داغون شده بود. وقتی رفتم خانه مامان فکر کرد یکی کتکم زده. – کی این کار رو باهات کرد؟ وقتی گفتم کار خودم بوده باورش نشد. گفت: “هیچ کس نمی تونه این بلا رو سر خودش بیاره.” چرا می تواند اگر از شیب صخره ای و پردرخت تپه ی مولگاری با دوچرخه بیاید پایین. آن هم با کله! ولی این را به مامان نگفتم. فقط گفتم: “از دوچرخه افتادم.” مامان سرش را تکان می داد و دور من می چرخید. هرجا را نگاه می کرد یک زخم پیدا می کرد. – چندبار از دوچرخه افتادی؟ هزار بار؟ همه جایم زخم و زیلی بود. مامان وان را با آب داغ و نمک پر کرد و من حمام کردم. خیلی حال داد. گردن و شانه هایم شل شدند. مامان کمی بعد آمد توی حمام و گفت: “امروز بعدازظهر مامان هوگو رو دیدم. خیلی خانم خوبیه. درباره ی اتفاق توی مدرسه با هم حرف زدیم.” دوباره گردنم خشک شد و تیر کشید. گفتم: “خب پس اونم از من متنفره؟ ها؟” -نه اتفاقا! این طور نیست. راستی اون ها یه حیاط پشتی خیلی جالب دارن. می دونستی توی قزاقستان که بودن توی یه دشت بزرگ زندگی می کردن و یه مزرعه ی پرورش اسب داشتن؟
سفارش:0
باقی مانده:1