اينجا باران صدا ندارد

12,000 تومان

کتاب «این‌جا باران صدا ندارد» نوشته‌ی کامران محمدی، داستان دو مرد به اسم اسماعیل و هومن را روایت می‌کند که به دلایل بیهوده‌ای به همسران خود شک دارند و دو فاجعه‌ی متقاطع در سه روز متوالی بارانی در تهران شکل می‌گیرد.

حسادت و تعصب مردانه، عنصر محوی این داستان است. در روز اول یک اتفاق غیر منتظره رخ می‌دهد که باعث یادآوری حادثه‌ی دردناکی در گذشته می‌گردد و در روزهای دوم و سوم یادآوری خاطرات آن اتفاق و اثر روانشناختی آن بر شخصیت‌های داستان را شاهد هستید.

فراموشی پس‌زمینه‌‌ی فکری در لایه‌های زیرین این داستان محسوب می‌شود و پیرامون روابط دو زوج و یک فرد تنهاست که روایتی از سال‌های جنگ نیز در آن بازگو می‌شود و نویسنده به گونه‌ای به فعالیت‌های گروهک‌ها در کردستان در اوایل دهه‌‌ی 60 اشاره می‌کند.

در بخشی از رمان می‌خوانیم: «اسماعیل به گوشی‌اش نگاه کرد. چرا شیرین این‌ همه به این ماجرا علاقه‌مند است؟ چرا در حالی‌ که می‌دانست به بیمارستان رفته، تماس گرفته است؟ چرا هومن این حوالی بوده و …

نمی‌توانست از تصور وجود رابطه میان تماس مرد غریبه و ماجرای هومن فرار کند. اما آنچه آشفته‌اش می‌کرد چیزی فراتر از این‌ها بود؛ کرد بودن مرد و گلوی بریده‌ی هومن؛ دو واقعیت هم‌زمان که انگار از گذشته، از زیر خروارها برف ناگهان بیرون پریده بودند تا دوباره او را به عقب برانند. باید با مردی که هومن را آورده بود تماس می‌گرفت. باید با هومن حرف می‌زد.»

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

اينجا باران صدا ندارد

نویسنده
 کامران محمدی
مترجم
—–
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 159
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1394
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 185 گرم
شابک
9786002290861
توضیحات تکمیلی
وزن 0.185 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “اينجا باران صدا ندارد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

شهروند شهرهای داستانی: زندگی و آثار سیدمحمدعلی جمالزاده

16,000 تومان
 
در بخشی از کتاب شهروند شهرهای داستانی می‌خوانیم: داستان‌های جمال زاده حاکی از آن است که او هم زندگی در ایرانِ گذشته را از سر گذرانده و هم شاهد گام‌ نهادن ایران به روزگار نو بوده است. قرار گرفتن در مرحلۀ گذار، نوعی دوگانگی ناشی از گسست فکری فرهنگی در کار او پدید آورده است: از سویی، به ستایش از تجدد برمی‌خیزد و از سوی دیگر، ندای بازگشت به ریشه‌های بومی و عرفانی سر می‌دهد؛ هم صناعت داستان‌نویسی اروپایی را به کار می‌گیرد و هم شیفتۀ سنت‌های قصه‌گویی شرقی است. در عین تلفیق قصۀ سنتی با داستان نو، نام برخی از داستان‌هایش تلخ و شیرین، کهنه و نو، آسمان و ریسمان، حق و ناحق، ثواب یا گناه حاکی آن است که همچنان بر تقابل‌های دوگانۀ حکایت‌های کهن تأکید دارد؛ و می‌کوشد از لابه‌لای طرح تو در تو و کهنه‌نمای حکایت، عناصر تربیتی را با لحنی اندرزگونه و طنزآمیز به خواننده انتقال دهد. او معمولاً از دو شیوۀ روایی بهره می‌برد: گاه پیوستگی رویدادهای داستان از طریق سفر صورت می‌گیرد. راوی داستان‌ها، ایرانی تحصیل کرده‌ای است که پس از سال‌ها به وطن بازمی‌گردد اما چون آن را گرفتار «تعصب و خودخواهی طبقات با نفوذ فاقد احساس مسئولیت» می‌یابد، سرخورده می‌شود. دوستی را می‌یابد و او سرگذشت خود را برای راوی / نویسنده شرح می‌دهد. بدین‌سان، قصه در قصه می‌تَند و داستان ساختی هزار و یک‌ شبی می‌گیرد. جمال زاده گاهی نیز، به شیوۀ مقامه‌نویسان، تیپ‌های گوناگون را که هر یک با لحن خاص خود شناسانده می‌شوند، برای بحث دربارۀ موضوعی اجتماعی یا اخلاقی گرد هم می‌نشاند و داستان را به صورت شاهد مثالی برای ابلاغ پیام خود درمی‌آورد. در مقامه، ‌راوی پس از ورود به شهری، جمعی را می‌بیند.

دري وري

23,000 تومان

معرفی کتاب دری وری

شاهکاری خواندنی از استاد طنز ایران، ابراهیم رها!... در کتاب دری وری که مجلد نخست از سه‌گانه‌ی هردمبیل به شمار می‌رود، با ماجراهای آقای معیری همراه خواهید شد؛ پیرمرد فرتوت و پرزحمتی که با مرگ دیرهنگامش حسابی اعضای خانواده‌ی خود را به دردسر می‌اندازد...

درباره کتاب دری وری

طنز از دیرباز سلاحی نیرومند برای نقد ساختارهای سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه بوده است. در لباس طنز می‌توان به هر چیز و هر کس تاخت و از تبعات احتمالی مصون باقی ماند؛ مثل ملیجک‌های دربار شاهان که با تظاهر به دیوانگی همه چیز و همه کس، از جمله شخص پادشاه را، به باد سخره می‌گرفتند. طنزنویس مدرن از جهاتی بی‌شباهت به همین ملیجک‌ها نیست. او عامدانه و آگاهانه خود را به دیوانگی می‌زند و با اختیار کردن زبانی هجوآمیز و گزنده، ساختارهایی را که به گمانش در کار به یغما بردن ماهیت زندگی انسانی‌اند، به باد انتقاد می‌گیرد. یکی از خبره‌ترین طنزنویسان ادبیات معاصر ایران، بی‌گمان ابراهیم رهاست، و یکی از بهترین آثار در کارنامه‌ی ابراهیم رها، بی‌شک کتاب دری وری است؛ یک داستانِ طنزِ اجتماعیِ کوبنده که خواننده را توأمان می‌خنداند و به تفکر برمی‌انگیزد. قهرمان کتاب دری وری آقای معیری نام دارد؛ او پیرمردی فرتوت و ازپاافتاده است که قریب به صد سال از خداوند عمر با عزت گرفته! به قول راوی داستان، گویی حتی ملک‌الموت، یا همان جناب عزرائیل هم با آقای معیری تعارف دارد و روی ستاندن جانش را ندارد. آقای معیری عاشق پیاده‌روی، غذای خوب، و البته، شیفته و شیدای دکتر مصدق است! سوال اساسیِ ذهنِ پرسشگر او نه بودن یا نبودنِ شکسپیری، بلکه این است: چرا و چگونه مردم همیشه حاضر در صحنه‌ی ایران، ظرف چهل و هشت ساعت، از «زنده‌باد مصدق» به «مرده باد مصدق» تغییر موضع دادند؟! به هر جهت، علاقه‌ی آقای معیری به اسطوره‌اش، مصدق، چنان بی‌حدواندازه است که به هیچ فرد یا گروهی که رنگ و بویی از کودتای 28 مرداد داشته باشد، روی خوش نشان نمی‌دهد؛ از شعبان بی‌مخ گرفته تا ازهاری و که و که و که. داستان کتاب دری وری زمانی روی غلتک می‌افتد که آقای معیری، پس از مدتی چانه‌زنی و انجام کارهای اداری، سرانجام راضی می‌شود که جان شیرینش را تسلیم حضرت جان‌آفرین کند، و به زبان خودمانی، بساطش را جمع کند و عازم دار فانی شود. یا اگر دوست دارید راحت‌تر بگوییم: بمیرد! پس از مرگ آقای معیری الم‌شنگه‌ای در خانه‌ی او به پا می‌شود که بیا و ببین! این الم‌شنگه از آن‌جا آب می‌خورد که آقای معیری در طول عمر پربرکتش، به خود زحمت گرفتن شناسنامه نداده بوده، و با شناسنامه‌ی برادر مرحومش کارهای اداری‌اش را رفع‌ورجوع می‌کرده. حالا وارثان او چطور این واقعیت را به مأمور ثبت احوال حالی کنند؟... پیرنگ رمان دری وری، چنان‌که از توضیحات فوق برمی‌آید، ضرب‌آهنگی تند و نفسگیر دارد. در این رمان با سلسله‌ای از شخصیت‌های متنوع روبه‌رو می‌شویم که هر یک به نوعی، نماینده‌ی بخشی از جامعه‌ی ایران به شمار می‌روند. ابراهیم رها به خوبی توانسته از طریق نقل داستانی بامزه و سرگرم‌کننده، واقعیات ناخوشایندِ حیات ایرانی را به تصویر بکشد. لازم به ذکر است که کتاب دری وری مجلد نخستِ سه‌گانه‌ای به نام «هردمبیل» به شمار می‌رود. دو مجلد دیگر این سه‌گانه به ترتیب «پرت و پلا» و «چرت و پرت» نام دارند.
سفارش:0
باقی مانده:2

آمادگی جسمانی پیشرفته

قیمت اصلی: 456,000 تومان بود.قیمت فعلی: 340,000 تومان.
کتاب آمادگی جسمانی پیشرفته (ارزیابی و تجویز فعالیت ورزشی) برای دانشجویان علوم ورزشی و کاردرمانگران ترجمه شده است و هدف آن پر کردن شکاف بین مبانی پژوهشی و اقدامهای عملی است. بدین منظور، این کتاب به مخاطبان نشان می دهد برای تقویت اجزای آمادگی جسمانی، نخست باید هر یک از آنها را ارزیابی کنند، سپس، برنامه های فعالیت ورزشی فردی شده را با توجه به آن ارزیابی تجویز کنند. چاپ ششم کتاب آمادگی جسمانی پیشرفته (ارزیابی و تجویز فعالیت ورزسی) با تلفیق آخرین پژوهشها،توصیه ها و اطلاعات در قالب خطوط راهنمای صریح و روشن، آنها را کاملا کاربردی کرده است. مخاطبان با خواندن این کتاب، دانش، مهارت و کارایی حرفه ای خود را در حوزه آمادگی جسمانی افزایش می دهند. فهرست : پیشگفتار مترجم پیشگفتار نویسنده فصل 1: فعالیت بدنی، تندرستی و بیماریهای مزمن فصل 2: معاینه مقدماتی تندرستی و طبقه‌بندی خطر فصل 3: اصول ارزیابی، تجویز و پیگیری برنامه‌های ورزشی فصل 4: ارزیابی آمادگی قلبی- تنفسی فصل 5: طراحی برنامه‌های ورزشی - تنفسی فصل 6: ارزیابی آمادگی عضلانی فصل 7: طراحی برنامه‌های تمرین مقاومتی فصل 8: ارزیابی ترکیب بدنی فصل 9: طراحی برنامه‌های کنترل وزن و ترکیب بدنی فصل 10: ارزیابی انعطاف‌پذیری فصل 11: طراحی برنامه‌های انعطاف‌پذیری و مراقبت از کمر فصل 12: ارزیابی تعادل بدن و طراحی برنامه‌های تمرین تعادلی فهرست اختصارات و معادلهای آن واژه‌نامه انگلیسی به فارسی واژه‌نامه فارسی به انگلیسی اصطلاحاتنامه کتابنامه نمایه  

تراژدی تنهایی

270,000 تومان
«تراژدی تنهایی» داستان بزرگ‌مردی است که نخستین رهبر آزادی‌خواهِ خاورمیانه‌ی مدرن بوده است. «محمد مصدق» نخست وزیر ایران در دوران پهلوی است، کسی که صنعت نفت را در ایران ملی کرد و آن را از استعمار انگلیسی‌ها خارج کرد. او به‌عنوان اولین ایرانی که دکترای حقوق داشت، برای مذاکره و رایزنی در مجامع ملی و بین‌المللی درباره‌ی حقوق ملت و دولت ایران، تاثیرات زیادی در سیاست‌های داخلی و خارجی ایران داشته است. «کریستوفر دو بلگ» نویسنده‌ای انگلیسی است که در کتاب تراژدی تنهایی بیشتر روی شخص مصدق، احوالات، تفکرات و خصوصیات اخلاقی‌اش تمرکز کرده است. این کتاب می‌تواند چهره‌ی جدید و کمتر شناخته‌شده‌ای از محمد مصدق، نخست وزیر محبوب مردم ایران، را به طرف‌داران و علاقه‌مندان این مرد بزرگ نشان دهد.

درباره کتاب تراژدی تنهایی اثر کریستوفر دو بلگ

نویسنده می‌گوید که نخستین بار سال 1379 بود که به ایران آمده، زمانی که کم‌کم یخ‌های سیاسی آب شده و جریانات روشن‌گری در گوشه و کنار کشور دیده می‌شده است.

او می‌دید که کتاب‌ها و مقاله‌های مختلفی درباره‌ی مصدق منتشر شده یا همچنان درحال انتشار است. جوانان زیادی را می‌دید که نام مصدق را با احترام صدا می‌زدند، با این حال در کلامشان افسوس و حتی گناه هم حس می‌شد.

هنوز سوال‌های زیادی برای این جوانان مطرح است که آیا می‌شد در کودتای بیست و هشت مرداد، کاری برای مصدق کرد؟ آیا مردم هم در سرنگونی و شکست مصدق شریک جرم بودند؟ این‌ها سوالاتی هستند که هنوز هم جواب درست و مشخصی برای آن‌ها وجود ندارد.

در کتاب تراژدی تنهایی، نویسنده سعی دارد براساس مستندات و نوشته‌های شخصیت‌های سیاسی و غیرسیاسی که به‌نوعی با مصدق در ارتباط بوده‌اند، داستان زندگی او را بنویسد. دوبلگ علاوه‌بر منابع فارسی و غربی، اسنادی تازه درباره‌ی زندگی شخصی و حرفه‌ای مصدق هم در اختیار دارد که باعث شده کتابی پر از جزییات و روایت‌های موثق بنویسد.

او چندان تاکیدی روی وقایع سیاسی و تاریخی ندارد، هرچند از ذکر این وقایع ناگزیر است. اما هرف اصلی او نشان دادن مصدق به‌عنوان مردی قدرتمند و درعین‌حال، آرام و معمولی، به مخاطبان غیرایرانی و ایرانی است.

او حتی در مسیر مطالعه و تحقیق برای زندگی مصدق گاهی از رفتارها و حرف‌های مردم و سیاستمداران متعجب می‌شود، با این حال هرچه که هست و نیست را با صداقت و از سر صبر و حوصله می‌نویسد و شرح می‌دهد. دوبلگ در تراژدی تنهایی، زندگی مصدق را از همان ابتدای کودکی، دوران جوانی و درنهایت کهنسالی و انزوا می‌نویسد.

در این کتاب اتفاقات جالب و تاریخی کم نیست. دوبلگ سعی کرده وقایعی جالب و حتی آموزنده را که کمتر جایی منتشر شده و کسی از آن اطلاع دارد را در کتابش بیاورد

سفارش:0
باقی مانده:1

سینما جهنم: شش گزارش درباره‌ی آدم‌سوزی در سینما رکس

52,000 تومان

معرفی کتاب سینما جهنم

در کتاب سینما جهنم که کریم نیکونظر آن را نوشته است، گزارش‌هایی تاریخی از یک فاجعه انسانی را می‌خوانید. گزارش‌هایی از آتش‌سوزی در سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۷.

 درباره کتاب سینما جهنم

واقعه آتش‌سوزی در سینما رکس آبادان یکی از فجایعی است که هیچ‌گاه از خاطر مردم این سرزمین پاک نخواهند شد. شب بیست و هشتم مرداد سال ۱۳۵۷ در ساعت ۲۰:۲۱ دقیقه هنگامی که فیلم گوزن‌های مسعود کیمیایی در حال پخش بود، سینما گرفتار حریق شد و طبق آمار ۶۳۰ نفر در این آتش‌سوزی کشته شدند. برخی گرزارش‌ها حاکی از عمدی بودن این آتش‌سوزی بود چون این اتفاق با اعتراضات مردمی سال ۱۳۵۷ و طولانی شدن رسیدگی به آنها همزمان شده بود. ساواک متهم ردیف اول در چشم مردم بود و امام خمینی نیز این حادثه را شاهکار بزرگ شاه برای بدنام کردن انقلاب خواند. پس از انقلاب مشخص شد آتش‌سوزی کار فردی به اسم حسین تکبعلی‌زاده بوده است. او در شب حادثه به همراه سه نفر دیگر از هم محله‌ای‌هایش، یداالله (ملقب به زاغی) و فلاح، و شخصی به نام فرج بذرکار، به دیوارهای سینما تینر پاشید و آنجا را به آتش کشید. این فرد در سال ۵۹ با محاکمه قاضی موسوی تبریزی اعدام شد درحالی که همدستانش در همان شب حادثه در آتشی که خود افروخته بودند، کشته شدند. بقایای سینما رکس بعدها در سال ۱۳۸۴ تخریب شد و به جایش مجتمع تجاری ساختند. هنوز همه ساله برای کشته‌شدگان در این حادثه مراسمی برگزار می‌شود. با وجود کمبود منابع و اسناد درباره این واقعه و از دنیا رفتن آدم‌هایی که با آن مرتبط بودند، کریم نیکونظر کوشیده است در این کتاب ابعاد گوناگون فاجعه سینما رکس آبادان را بررسی و حقایقی را درباره آن فاش کند. این گزارش‌ها در دو بخش به نام کابوس‌ها و روایت‌ها گردآمده‌اند.

 خواندن کتاب سینما جهنم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران مخاطبان این کتاب‌اند.

بخشی از کتاب سینما جهنم

از این واقعه مستندهای زیادی هم در دسترس نیست. علیرضا داوودنژاد از اولین کسانی است که با دوربین شانزده‌میلی‌متری فیلم مستندی در همان اولین روزهای بعد از آتش‌سوزی ساخته است. نام فیلم او گزارشی از فاجعهٔ سینمارکس آبادان است. او این فیلم را با همکاری صداوسیمای آبادان و به تهیه‌کنندگی جمشید الوندی ساخته که مدیر فیلم‌برداری آن هم بوده است. در این مستند چهل‌دقیقه‌ای، روایت دست‌اولی از بازماندگان، شاهدان و مسئولان موجود است و تصاویر هولناک و درعین‌حال نایابی از سینما و شهر به چشم می‌خورد . بااین‌حال این فیلم بیش‌تر توصیفی است از موقعیت آبادان در آن روزها و احتمالاً مهم‌ترین سند تصویری است از آن روزگار. عباس امینی، مستندساز آبادانی، هم سه دهه بعد از واقعه، مستندی به نام قصهٔ شب ساخته که روایتی است از خاطرات خانواده‌های بازماندگان. او سراغ چند خانواده رفته و خاطرات آن‌ها را در قالب مستند گزارشی ضبط کرده است. این روایت‌های دردناک بیش‌تر حاوی اطلاعاتی شخصی‌اند. پرویز صیاد، بعد از مهاجرت به امریکا، در اواخر دههٔ هشتاد میلادی، تله‌تئاتری به نام محاکمهٔ سینمارکس ساخت که بیش‌تر متکی بود بر شایعات و ابهامات، همان روایت تبعیدشدگان از واقعه که نیروهای حاضر در حاکمیت جمهوری اسلامی را مقصر فاجعه جلوه می‌داد. او در سی سال گذشته این فیلم را مستند می‌داند، ولی واقعیت این است که جنبه‌های نمایشی آن مهم‌تر از مستندات تاریخیش است. در سال‌های اخیر شبکهٔ مستند هم چندبار سراغ سینمارکس رفته است. مهم‌ترین اثری که از این شبکه پخش شده فیلم دادگاه سینمارکس است که آن را در قالب مجموعه‌ای مفصل پخش کرده. اما این فیلم‌ها تدوین و در آن بخشی از اعتراف‌ها و سخنان شاهدان حذف شده است. بااین‌حال، تنها تصویر موجود و در دسترس از دادگاه سینمارکس همین مجموعه‌ای است که شبکهٔ مستند پخش کرده. این وسط تنها اسناد قابل‌اتکا روزنامه‌ها هستند که گزارش‌هایی کم‌وبیش دقیق از رخدادها و وقایع بعد از آتش‌سوزی تا دورهٔ محاکمه ارائه می‌کنند. دو روزنامهٔ اطلاعات و کیهان در روز ۲۹ مرداد ۵۷، خبرنگارهایی به آبادان اعزام کردند و آن‌ها تا زمان دستگیری آشور گزارش‌های متعددی از حال‌وهوای شهر و اعتراض‌های مردمی نوشتند. این روند بعد از انقلاب با شدت بیش‌تری دنبال شد؛ هر دو روزنامه از فروردین ۵۹ تا شهریور همان سال، که دادگاه برگزار شد، مدام با بازماندگان سینمارکس گفت‌وگو و اخبار را از مسئولان شهر پیگیری کردند. مجلهٔ جوانان امروز هم، که آن روزها به سردبیری ر. اعتمادی منتشر می‌شد، نقش مهمی در احیای مسئلهٔ سینمارکس داشت. خبرنگار این هفته‌نامه، که با دادستان آبادان در ارتباط بود، اخباری را دربارهٔ حسین تکبعلی‌زاده و فرارش منتشر کرد و چون با برخی از خانواده‌های بازماندگان، مثل خانوادهٔ سازش، در ارتباط بود، درددل آن‌ها را مدام چاپ می‌کرد. این‌ها مهم‌ترین منابع برای اطلاع از سِیر پرونده، از وقوع تا دادگاه، هستند. بدون دسترسی به آرشیو این روزنامه‌ها، هیچ روایتی از آن واقعه ممکن نبود.

شاهنامه‌ی فردوسی 11: از رزم و اسفندیار تا پایان داستان رستم و شغاد

55,000 تومان

در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 11: از رزم رستم و اسفندیار تا پایان داستان رستم و شغاد می‌خوانیم

لشکرکشى اسفندیار به زابل سحرگاه از درگاه اسفندیار صداى طبل برخاست و اسفندیار همچون فیلى بر اسب سوار شد و سپاه را مانند باد حرکت داد. همچنان سپاه را پیش‌راند تا به دوراهى رسید. همان‌جا فیل و سپاهیان بر جاى ماندند. یک ‌راه به‌سوی دژ گنبدان مى‌رفت و راهى دیگر به‌سوی کابل. سپاه قدرى در راهى که به کابل مى‌رفت حرکت کرد. در این هنگام شترى که پیشروِ سپاه بود، چنان بر زمین نشست که گویى با خاک جفت شده است. هر‌چه ساربان چوب بر سر آن شتر زد، از جایش برنخاست، در این هنگام تمام کاروان بر جایش مانده بود. اسفندیار گفت: «این را باید به فال بد گرفت.» پس امر کرد تا سر شتر را ببُرند که بدى بر او بگردد و فرّه‌ی ایزدیش تباه نشود. جنگجویان سر شتر را بریدند و بخت و اقبال دوباره به اسفندیار روى نمود. اسفندیار از کار شتر در اندیشه فرورفت، اما اختر شومِ خود را خوار گرفت و گفت: «هر‌کس که پیروز شد و پادشاهى‌اش مایه‌ی فروغ جهان گشت، باید بداند که بداقبالى و نیک‌اخترى هر‌ دو از جانب خداوند است و مردان باید بر آن راضى باشند.» اسفندیار با سپاه به‌سوی هیرمند آمد، درحالى‌که از ترس اقبال بد در اندیشه بود. آن‌گاه بنا بر رسم و آیین همان‌جا سراپرده زدند و هر‌یک از بزرگان جاى خود را انتخاب کرد. اسفندیار خیمه‌اى بزرگ بر پا کرد و در آن تخت گذاشت و بر تخت نشست. پس مجلس بزمى آراست. پشوتن کنار شهریار نشست و با آن بزم به شادکامى پرداخت و دل جنگجویان خود را از هر اندیشه‌اى فارغ کرد. صورت پهلوانان و شاه از تأثیر شراب چون گل شکفت.

فهرست مطالب کتاب

داستان رزم رستم و اسفندیار داستان رستم و شغاد
سفارش:0
باقی مانده:1