بعد از هفت قدم بلند

17,000 تومان

مجموعه‌داستان بعد از هفت قدم بلند شامل ده داستان کوتاه تأثیرگذار است که تا پایان خواننده را با خود همراه می‌کند. تنوع شخصیت‌ها و سرنوشت جالب و تأمل‌برانگیز آن‌ها از ویژگی‌های این مجموعه‌داستان‌ است.

در این مجموعه‌داستان با مادری مواجه می‌شویم در شهر اصفهان که تبدیل به زاینده‌رود می‌شود، با دختر دوچرخه‌سوار ایرانی‌ای که بالای کوه فوجی پیدایش می‌کنند، با دختری که در منهتن زندگی می‌کند، روزها را می‌شمارد تا به ایران مهاجرت کند و مربی باله شود، با پسری اهل بوشهر که سفری را آغاز می‌کند و به قبری در آلمان می‌رسد، با استاد دانشگاهی در سیاتل که با الکسا و کورتانا و گوگل و سیری معاشرت و زندگی می‌کند. و در داستان آخر همۀ این شخصیت‌ها در مقابل نویسندۀ کتاب قرار می‌گیرند.

گفتنی است مجموعه‌داستان قبلی‌ راضیه مهدی‌زاده، یعنی قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک، که در نشر ققنوس منتشر شد منتخب جایزۀ ادبی جلال آل‌احمد شده است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

بعد از هفت قدم بلند

نویسنده
راضیه مهدی‌زاده
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١١٢
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٩
سال چاپ اول ——
موضوع
داستا‌ن‌های کوتاه فارسی
نوع کاغذ بالکی
وزن ١١٨ گرم
شابک
9786226662147
توضیحات تکمیلی
وزن 0.118 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بعد از هفت قدم بلند”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تاریخ ایران

580,000 تومان

تاریخ ایران کتابی ارزنده و درخور توجه از نشریات دانشگاه آکسفورد است. این کتاب در عین مجمل بودن، منبعی راهگشا، مفید و قابل اعتماد دربارۀ تاریخ ایران است. آنچه این کتاب را از دیگر آثاری که در این زمینه نوشته شده‌اند متمایز می‌کند نگاه یکسان آن به دوره‌های مختلف تاریخ ایران است. کتاب با مقاله‌ای دربارۀ دوران پارینه سنگی و ظهور شاهنشاهی هخامنشی آغاز می‌شود و با مقاله‌ای با عنوان «ایران پس از انقلاب (۱۳۵۷_۱۳۸۸ ه.ش)» پایان می‌پذیرد.این پژوهش در شانزده مقالۀ تخصصی، که حاصل تلاش کارشناسان دوره‌های مختلف تاریخ ایران است، اطلاعات مفید و ارزشمندی در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌دهد.

سفارش:0
باقی مانده:1

دیوار

14,000 تومان
کتاب «دیوار» رمانی جذاب و ژرف است، هشداری که هنرمندانه روح خواننده را لمس می‌کند تا یک نفس خوانده شود و برای همیشه چون خاطره‌ای تأمل برانگیز در ذهن او برجای بماند. دیوار، نفوذناپذیر و نامرئی، ناگهان قد علم می‌کند و دنیا برای راوی یکی از جذاب‌ترین و ژرف‌ترین رمان‌ها دوپاره می‌شود. آن سوی دیوار همه چیز چون تصویری ابدی متوقف است و در این سو جهانی ناشناخته است و زنی تنها. «امروز، پنجم نوامبر، نگارش گزارشم را آغاز می‌کنم. تا آن‌جا که مقدور باشد همه چیز را کاملاً دقیق خواهم نوشت. هر چند حتی نمی‌دانم که امروز به راستی پنجم نوامبر باشد. زمستان گذشته حساب چند روز از دستم رفت. و نمی‌دانم امروز کدام روز هفته است. البته خیال نمی‌کنم این چندان مهم باشد. مأخذ گزارشم یادداشت‌های کوتاهم هستند. کوتاه از این‌رو که هرگز فکر نمی‌کردم روزی دست به نگارش چنین گزارشی بزنم. می‌ترسم که خیلی چیزها در خاطرم نقش دیگری گرفته باشند تا واقعیت. بگذریم که همه گزارش‌ها چنین نقصی دارند. انگیزه من برای نوشتن شوق به نویسندگی نیست، بلکه چنین پیش آمده است که اگر بخواهم عقل از کف ندهم باید بنویسم. آخر اینجا هیچ کس نیست که با من همفکری و غمخواری کند. من تنهای تنها هستم و باید بکوشم ماه‌های بلند زمستان را تاب بیاورم چرا که...»

میهمانی خداحافظی

3,000 تومان
« میهمانی خداحافظی » یک درام خانوادگی است که با موضوع مهاجرت شکل گرفته است . داستانهای این مجموعه درباره زن جوانی به نام سارااست که به خاطر مهاجرت قریب‌الوقوع نزدیکترین دوستش « الی » به کندوکاو در گذشته‌های نه چندان دور خود می‌پردازد : « حواسم بود . از صبح که بیدار شده بودم حواسم بود . بهنام خودش را زده بود به آن راه و چیزی نگفته بود . یادم می‌آمد زمانی پانزده ساله شدن بزرگ‌ترین رؤیایم بود . حالا دو برابر پانزده سال را داشتم . نمی‌دانم کی وقت کرده بودم این همه بزرگ شوم . » سارا در جستجویی که انجام می‌دهد نکاتی را در مورد خودش و رابطه‌اش با همسرش – بهنام – کشف می‌کند و علت اینکه چرا این همه از مهاجرت دوستش – الی – غمگین شده است را به تدریج می‌فهمد : « گیج شده بودم . به آرزوهایم فکر کردم . چیزی یادم نمی‌آمد . چیزهایی که یادم می‌آمد شبیه آرزوهای کلیشه‌ای بود . فکر کردم دلم می‌خواهد امسالم با پارسال خیلی فرق داشته باشد . فرق‌های خوب . » میهمانی خداحافظی در واقع یک کشف درونی برای ساراست که ضمن مرور اشتباهات گذشته‌اش راه خودش را باز می‌یابد .

روسیه‌ تزاری‌

180,000 تومان
در سده‌ی پانزدهمٰ سرزمینی که روسیه نام گرفت کشوری کوچک بود که مرکز فرمانروایی آن شهر مسکو بود. در ۱۹۱۷ٰ امپراتوری روسیه از لهستان در غرب تا اقیانوس آرام در شرقٰ از اقیانوس منجمد شمالی در شمال تا دریای سیاه چین در جنوب امتداد داشت. این کشور بسیار پهناور سه برابر ایلات متحده وسعت داشت. با افزایش وسعت روسیهٰ گونه گونی جمعیت آن نیز زیاد شد. در سده‌ی پانزدهم اکثر اهالی روسیه اسلاو بودند. اسلاوها تیره‌ای از چندین گروه قومی در اروپای شرقی هستند که به زبان‌های خویشاوند سخن می‌گویند و شامل روس‌ها، لهستانی‌ها، اوکراینی‌ها، بلاروس، و بسیاری گروه‌های دیگر می‌شوند. در سال ۱۹۱۷ تنها نیمی از مردم ساکن روسیه خود را روسی‌تبار می‌دانستند. نیمه‌ی دیگر شامل گروه‌های گوناگون اسلاو و نیز بسیاری گروه‌های غیر اسلاو می‌شد. در میان بزرگ‌ترین گروه‌های غیر اسلاو، ازبک‌ها و قزاق‌های ترک‌زبان بودند.

ایالات نیست در جهان

52,000 تومان
ایالاتِ نیست‌در‌جهان روایتی است از زندگی در جهانی نامشخص و زیست افرادی در کنار یکدیگر که آنچنان کوچک ‌هستند که در دنیای حسی انسان جای نمی‌گیرند و آنچنان وسیع که گاه هوش و ذهن آدمی نیز از درک آن‌ها به حیرت می‌افتد. مهم‌ترین ویژگی کتاب زبان روایی آن است که وامدار حس شاعرانه و تجربه‌های نگارشی ژورنالیستی مجابی است. وی در بخشی از این رمان که به‌خوبی نشانن‌دهندۀ این موقعیت است می‌نویسد: «ما را به دنیای پلانکتون‌ها تبعید کرده بودند. دنیای ریزشده‌ای داشتیم، در واقع ریزریز شده. حیات ما تک‌یاخته‌های حیوانی، که تولیدکننده هم نبودیم، در محدودۀ تاریک و روشن می‌گذشت که شب و روز می‌نامیدیمش و مجموعش زندگی خوانده می‌شد... هزاران هزار ما به جرعه‌ای غذای دیگران می‌شد. دمی پیش از آن می‌پنداشتیم زنده‌ایم و غذا می‌خوریم و عیش می‌کنیم. در لُجه دریای نیست‌درجهان روان بودیم، در این زیست‌بوم معمایی نه خود را می‌شناختیم نه دیگران را. پلانکتون بودن عیب نیست، اما پلانکتون بودن و این موجودیت اجباری را انکار کردن و خود را نهنگ پنداشتن مصیبت ماست...»

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.