بي باد بي پارو

115,000 تومان

فریبا وفی یکی از نویسندگانی است که در اواسط دهه‌ی شصت شمسی داستان‌نویسی را آغاز کرد و به تدریج به یکی از نام‌آوران این عرصه بدل شد.

او که از افراد عادی و اتفاق‌های به ظاهر ساده و بی‌اهمیت می‌نویسد، خوانندگان را وا می‌دارد تا با درونیات شخصیت‌هایی که در موقعیت‌هایی خاص قرار گرفته و با یاس، نگرانی و هراس روبرو و متحول شده‌اند آشنا شوند.

او که در کارنامه‌ی کاری‌اش مجموعه داستان‌های موفق «در عمق صحنه»، «در راه ویلا» و «همه‌ی افق» به چشم می‌خورد، در مجموعه‌ی «بی‌باد، بی‌پارو» دوازده داستان گنجانده که درون‌مایه‌ی آن‌ها تقریبا یکسان است.

شخصیت‌ها که بیشتر زن هستند، با وجود‌آن‌که بیم، نگرانی، خشم و ناکامی زمین‌گیر و کلافه‌شان کرده، تلاش می‌کنند شرایطی به وجود آورند تا در امنیت زندگی کنند.

آن‌ها بیش از آن‌که با دیگران حرف بزنند با خود سخن می‌گویند: «خوب شد دنیا به حرف ما گوش نکرد. والا خرابش می‌کردیم. خراب‌تر از چیزی که الان هست.»

چنین است که برخی اوقات سلوک‌شان عجیب، مرموز و تکان‌دهنده به نظر می‌رسد: «ذهنم مثل صفحه‌ی سفید شده بود. نه، حتا صفحه هم نبود.

خالی خالی بود. هیچ فکری تو کله‌ام نبود. انگار مرده بودم. یک‌دفعه احساس کردم یه کرم داره ذره‌ذره لایه‌های مغزم رو مثل سیب می‌خوره. بعد خواستم داد بزنم. مشتم رو کوبیدم به دیوار.

تو عمرم اون‌قدر نترسیده بودم. صدای بلند‌گو رو شنیدم. یکی داشت از مصیبت‌های حضرت زینب می‌گفت. گریه کردم هم برا اون هم برا خودم.»

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

بي باد بي پارو

نویسنده
 فریبا وفی
مترجم
—-
نوبت چاپ 9
تعداد صفحات 135
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002296535
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بي باد بي پارو”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ته جدولی‌ها 3/ راز دروازه‌بان شبح‌مانند

450,000 تومان

در بخشی از کتاب ته جدولی‌ها 3: راز دروازه بان شبح مانند می خوانیم:

تونی پرسید: «استخر توپ؟» بعد گفت: «فکر کی بود بیایم اینجا؟» دست بردم بالا و گفتم: «خب... خیلی جای آرومیه و سر راه زمین تمرینه.» قمبرک گفت: «شیشه هم نداره، به نظر من که بد نیست.» مشکل این بود که مسئول استخر توپ، آتاناسیو، نمی‌ذاشت بریم تو! گفتش: «شماها زیادی بزرگید بچه‌ها. نمیدونم این کار قانونی هست یا نه. و باید بپرسم.» کمنیاس گفت: «آخه... توو... تولد قمبرکه.» بعد به قمبرک اشاره کرد. آتاناسیو گفت: «خب تولد قمبرک که دو دسامبره.»
سفارش:0
باقی مانده:2

مبانی هنر: نظریه و عمل

61,000 تومان
«مبانی هنر: نظریه و عمل» کتابی جامع است که با تأکید بر مؤلفه فرم در آثار هنری و با رویکردی ساختار گرایانه به تشریح عملکرد عناصر و اصول سازمان بخش تصویر پرداخته است. علاوه بر این، در بخش پایانی کتاب سبکها و رویدادهای هنری معاصر نیز بررسی شده است که به نوعی، کاربرد مبانی هنر در آثار برجسته تاریخ هنر را نشان می دهد.  

این فیلم‌ساز شاعر نقاش عروسک‌ساز مستند‌ساز افسانه‌پرداز شعبده‌باز

150,000 تومان
حالا که سال‌ها گذشته، باران اتهام و انگ متوقف شده، خرده‌گیران ارزش و اعتبار متهم را دریافته‌اند، با فراغ‌بال می‌توان سخن گفت. سخن از سرگئی پاراجانف، فیلم‌ساز برجسته‌ی روس است. او که هم‌چون آندری تارکوفسکی، همکار و هم‌وطن‌اش، سال‌ها در ایران به این متهم بودند که آثارشان میان‌مایه است و نشانی از سینما ندارند و فقط تصویرهای متحرک خوش‌آب و رنگ هستند، اکنون اعاده‌ی حیثیت شده و آبرو گرفته است. مدیران بنیاد سینمایی فارابی که نقش اساسی در ایجاد ذهنیت منفی درباره‌ی پاراجانف در میان ناقدان داشتند، پس از گذشت دست‌کم سه دهه، به اهمیت این سینماگر معترف هستند و منتقدان از او به نیکی یاد می‌کنند. اکنون، روبرت صافاریان، نویسنده، مترجم، منتقد و مستندساز شناخته شده‌ی روزگار ما همت کرده و نخستین کتاب تالیفی درباره‌ی پاراجانف را زیر عنوان «این فیلم‌ساز شاعر نقاش عروسک‌ساز مستندساز افسانه‌پرداز شعبده‌باز» نگاشته است. او در این اثر به ما می‌گوید که برای شناخت دقیق و سردرآودن از آثار این سینماگر باید با فرهنگ و سنتی که در فیلم‌هایش نمایش داده می‌شود آشنا شد و داستان‌ها، نشانه‌ها و عناصر پر راز و رمز را درک کرد تا مانع از حیرت‌زدگی و غافلگیری شود. کتاب با بیوگرافی موجزی از پاراجانف آغاز شده و سپس به آثار سینماگر - سایه‌های نیاکان فراموش شده‌ی ما، رنگ انار، افسانه‌ی قلعه‌ی سورام، عاشق غریب - و فیلم‌های مستندش می‌پردازد. در بخش‌های دیگر به هنر قومی در سینمای پاراجانف پرداخته شده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

برليني ها

180,000 تومان

معرفی کتاب برلینی‌‌ها

دانستن سرگذشت کسانی که در هنگامه‌ی انقلاب سال 57 یا اتفاقات سیاسی دیگر کشور را ترک کرده‌اند برای کسانی که ماندن را انتخاب کرده‌اند، همیشه جالب است. کاوه فولادی‌ نسب در کتاب برلینی‌ها، در قالب رمانی جذاب، به روایتگری سرگذشت کسانی می‌پردازد که حوادث روزگار آن‌ها را مجبور به ترک وطن کرده است. برخی از آنان حالا به فعالیت‌های سیاسی خود به چشم تردید نگاه می‌کنند و برخی هنوز بر سر عهده و پیمانشان ایستاده‌اند. کتاب نامبرده داستان این مردمان است.

درباره‌ی کتاب برلینی‌ها

داستان کتاب «برلینی‌ها» درباره‌ی نویسنده‌ای است که در کشور آلمان و در شهر برلین سکونت دارد. او که تصمیم گرفته است رمانی درباره‌‌ی وقایع سیاسی و اجتماعی ایران بنویسد، با تعداد زیادی از ایرانیان ساکن برلین قرار ملاقاتی ترتیب می‌دهد و با آنان مصاحبه می‌کند. افرادی که به دلایل مختلفی مهاجرت از وطن و آمدن به آلمان را انتخاب کرده‌اند، سرگذشتشان را برای نویسنده تعریف می‌کنند. برخی از آنان کسانی هستند که جزو انقلابیون چپ‌گرا به شمار می‌آیند و در زمان وقوع انقلاب سال 1357 به آلمان آمده‌اند. عده‌ی دیگری از آنان بعد از ماجراهای انتخابات سال 1388 به برلین مهاجرت کرده‌اند. دسته‌ی دیگر کسانی هستند که برای کار تجارت به آلمان آمده‌اند. در حقیقت شکست‌ها، دست‌آوردها، حسرت‌ها و تردیدهای این افراد موضوع اصلی این رمان است. آنان که بعضاً زیر ذره‌بین سازمان‌های اطلاعاتی زندگی می‌کنند، زندگی خود را با ترس می‌گذرانند. برخی نیز به آرمان‌هایشان پشت کرده‌اند و راه دیگری را برای ادامه‌ی زندگی در پیش گرفته‌اند؛ عده‌ای نیز همچنان بر همان عقیده‌اند و برای رسیدن به هدف تلاش می‌کنند. درست است که این آدم‌ها خاطرات مختلف و سرگذشت‌های متفاوتی دارند، اما همگی از رنجی سخن می‌گویند که تغییر روال زندگی به آنان تحمیل کرده است. از طرفی نویسنده متوجه می‌شود که عده‌ای در پی دزدیدن این یادداشت‌ها و نابود کردن آنان هستند، بنابراین در تدوین این نوشته‌ها و تبدیلشان به رمان دچار تردید می‌شود. به‌عبارتی، کاوه فولادی‌نسب در کتاب برلینی‌ها روایتگر سرنوشت چند نسل از ایرانیان سرگردان است و توانسته با شیوه‌ی خاص نویسندگی خود به بهترین شکل این سرگذشت‌ها را روایت کند.

پسرکی با پیژامه‌ی راه‌راه

13,000 تومان
رمان «پسرکی با پیژامه‌ی راه‌راه» نوشته‌ی جان بوین به روزگار سیاه تاریخ می‌پردازد و درباره انسان‌هایی حرف می‌زند که باید بین قربانی و ظالم بودن یکی را انتخاب کنند. حد وسط و راه نجاتی وجود ندارد. برنو‌نه ساله به خاطر شغل پدرش مجبور می‌شود همراه اعضا خانواده خانه‌شان را در برلین رها کنند و به جایی دورافتاده بروند. در طرف دیگر، پسری با پیژامه‌ی راه راه در اردوگاه نازی در لهستان زندانی شده. از خانواده‌اش جدا شده و غذایی برای خوردن ندارد. دو کودک در دو جای متفاوت فکر می‌کنند بدبخت‌ترین انسان‌های روی زمین هستند. اما زندگی آن‌ها را در موقعیت دشوار «انتخاب» قرار می‌دهد. در بخشی از رمان می‌خوانیم: «آرام راهش را گرفت و از پله‌ها بالا رفت، یک دستش به نرده بود، و از خود می‌پرسید آیا خانه‌ی جدید در جا و مکان جدید، آن‌جا که کار جدید باید آغاز می‌شد، چنین نرده‌ی خوبی خواهد داشت که مثل همین یکی بشود ازش سُر خورد. چون نرده‌های این خانه از همان طبقه‌ی بالا تا کف زیرزمین کشیده می‌شد. همان اتاق بالایی که اگر روی نوک پاهایش بلند می‌شد و قاب پنجره را سفت می‌چسبید می‌توانست سراسر برلین را ببیند و برونو هیچ‌چیز را بیشتر از این دوست نداشت که در طبقه‌ی بالا سوار آن نرده شود و تا آن سر خانه سُر بخورد و توی راه صدای ویژویژ از خود دربیاورد. از طبقه‌ی بالا سُر می‌خورد تا طبقهٔ بعدی، همان جا که اتاق پدر و مادرش و حمام بزرگ قرار داشت تا جایی که به هر صورت قرار نبود او در آن‌جا باشد. سُر می‌خورد تا طبقهٔ دیگری که اتاق خود و همچنین گرتل قرار داشت با آن حمام کوچک‌تر، حمامی که قرار بود بیشتر از آن‌که باید از آن استفاده کند.»

شاهنامه‌ی فردوسی کتاب سوم: از پادشاهی نوذر تا پایان هفت‌خوان رستم

125,000 تومان

در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 3: از پادشاهی نوذر تا پایان هفت خوان رستم می‌خوانیم

وقتى خورشید از قله کوه سر زد و جهان را با فر و شکوهش روشن کرد، رستم از خواب برخاست و به‌سوی رخش رفت. گرز جدّش را بر روى زین گذاشت و با آرزوهاى محال به‌راه افتاد. کلاهخودى شاهانه بر سر و ببر بیان عرق‌آلوده در‌بر داشت. به‌سوی ارژنگ روى کرد و چون به اردوگاه آن جنگجو رسید، نعره‌اى در میان سپاهیانش زد که گویى دریا و کوه از هم دریده شده‌اند. وقتى در میان سپاهیان غوغا برپا شد، ارژنگ از خیمه‌اش بیرون آمد. وقتى رستم او را دید، بى‌درنگ همچون آذرگشسب به‌سویش تاخت. با دلاورى سر و گوش و یال او را گرفت و مانند شیر سر از پیکرش کند. از جاى کنده‌شدن سرش، خون جارى شد. رستم سر ارژنگ را در میان سپاهیانش انداخت. وقتى دیوهاى دیگر یال و کوپال او را دیدند، از ترس چنگ پهلوان دلشان لرزید. مرز‌ و ‌بوم خود را فراموش کردند و پدر و پسر راه گریز در‌ پیش گرفتند. رستم شمشیر بر کشید و تمام دیوها را کُشت. وقتى خورشید غروب کرد، به‌سرعت خود را به کوه اسپروز رساند و بند از اولاد برگرفت و از او راه شهرى را که کاووس در آن بود پرسید و وقتى راه را از او شنید، به‌سرعت راهى شد و راهنمایش نیز دوان‌دوان به‌دنبالش رفت. وقتى رستم وارد شهر شد، رخش مانند رعد غرّشى کرد و چون کاووس صداى او را شنید ابتدا و انتهاى آن را فهمید و به ایرانیان گفت: «روزگار بد ما به‌سر رسیده است. صداى غرّش رخش را شنیدم و از شنیدن آن، روح و دلم شاد شد. او در زمان کیقباد به‌هنگام نبرد با تورانیان نیز چنین غرّشى کرده بود.»

فهرست مطالب کتاب

نوذر طهماسب گرشاسب کیقباد کیکاووس هفت‌خوان رستم
سفارش:0
باقی مانده:1