تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من

2,000 تومان

این مجموعه از ٨ داستان کوتاه تشکیل شده است . داستان « صبح به خیر شادپری » اوج کسالت‌بار بودن و اندوه بی‌پایان یک زن را روایت می‌کند : « ساعت نزدیک ٦ صبح است ، ساعت ده باید بروم تشییع جنازه شوکت خانم . فکرشو بکن ؟ اونم مرد . بدبخت . . . خوشبخت . . . چه می‌دونم ؟ چی بگم ؟ بگم اونم راحت شد ؟ آخه یه زن ، نه اصلاً یه آدم ، اونم آدمی مثل اون ، مجبور باشه پنج سال با چشم کور تو یه خونه بی کولر و بی بخاری رو تخت بخوابه ، کم‌کم از زور درد پا نتونه راه بره . »

دیگر داستانهای این مجموعه عبارتند از : باد ، باران ، برف ، خاک ، تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من ، صبح به خیر شادپری ، ماهی‌ها ، مردی که مرد نبود و خون می‌چکید از قلبش و افلیا ، افلیا . . . . « از پله‌ها پایین می‌روند و دست همدیگر را می‌گیرند . اتاق انتظار ساکت است . موزاییک‌ها سفید و رگه رگه است . نور بی‌ حال مهتابی‌ها ، روی میزها و صندلی‌های تمیز افتاده است . برگ‌ها و گل‌های مصنوعی زیر باد کولر تکان می‌خورند . پشت میز پذیرش مردی مو جوگندمی نشسته است و از تلویزیونی که به دیوار روبرو چسبیده فوتبال نگاه می‌کند . » « آسیه نظام شهیدی » ساکن مشهد نویسنده‌ای است که با بیانی موجز و کوتاه حرف و خواسته‌های درونی‌اش را بیان می‌کند .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من

نویسنده
آسیه نظام شهیدی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٩٦
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٠
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن ۱۳۲ گرم
شابک
9786005639100
توضیحات تکمیلی
وزن 0.132 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

از شیطان آموخت و سوزاند

13,000 تومان
عصیان، شکل‌ها و کیفیت‌های مختلفی دارد. گاه آن قدر نیرومند و علنی است که مانند فریادی در سکوت، همه را به آنی متوجه می‌کند و گاه به این شدت و نیرو نیست، اما هست، وجود دارد، دیده می‌شود، هر چند کند و ملایم. هر عصیانگر نیز ظرفیت‌های خاص خود را دارد و بنا به آن ظرفیت، عصیانش نمود پیدا می‌کند. "ولگا" شخصیت محوری رمان، عصیانگر است. عصیانگری به شیوه خود. او مطابق تربیت و خواسته خود پیش می‌رود. به نظم نادلخواه تن نمی‌دهد. بارها می‌افتد، سقوط می‌کند، اما نمی‌شکند، برمی‌خیزد، شاید نرمی و انعطاف‌ زنانگی در این نشکستن، خم شدن اما دوباره راست شدن بی‌تأثیر نباشد. نویسنده سعی بر این دارد که جانبداری احتمالی خواننده را از ولگا به عهده خود این شخصیت بگذارد و علاقه‌ای برای تهییج و علامت دادن به خواننده ندارد. "از شیطان آموخت و سوزاند" احتیاجی به این ندارد تا در انطباقش با تئوری‌ها، بررسی و تشریح شود. چرا که نویسنده طرحی درانداخته است که تئوریسین‌های ادبیات و جامعه‌شناسی باید به آن رجوع کنند. مصداق‌ها را از آن بگیرند و براساس آن تئوری‌های نو بنا نهند.

این خانه پلاک ندارد

7,000 تومان
زن جوانی تصمیم می‌گیرد برای اینکه از هزینه‌های زندگی‌اش بکاهد برای یافتن همخانه در روزنامه یک آگهی چاپ کند. او آرزوهای بزرگی در سر دارد و بالاخره همخانه خود را پیدا می‌کند و همراه او در خانه‌ای مرموز مستقر می‌شوند. در اولین روز زندگی در این خانه آنها هشدارها و نشانه‌هایی می‌بینند که همه علایمی است برای نجات از خطری که در کمین آنهاست. ماجراها و اتفاق‌هایی که رخ می‌دهد همه حکایت از آن دارد که نشان دهد به راستی چرا این خانه پلاک ندارد؟ کتاب این خانه پلاک ندارد در تلاش است با نزدیک شدن به لایه‌های پنهان روانشناختی شخصیت مرموز داستان «احمد» نشان دهد چگونه یک فرد سودای قتل دیگری را در سر می‌پروراند. «برای زندگی در این خانه، به همخانه نیاز داریم. به کسی که پشت پلک‌هاش دلواپسی نباشد وقتی درهای تودرتو و دیوارهای بلند را می‌بیند. همخانه‌ای که درهای پنهان خانه را کشف کند و اشباح اتاق‌های نمور را به حال خود بگذارد.» فرزانه کرم پور و لادن نیکنام پیش از این رمان «علائم حیاتی یک زن» را در سال ١٣٨٩ با یکدیگر و بطور مشترک نوشتند و حالا  این دومین رمان مشترک است که نوشته‌اند. «مورچه در ماه» و «حفره‌ای در آینه‌ای» داستان‌هایی است که از لادن نیکنام منتشر شده و «حوا در خیابان»، «نقطه گریز» و ... دیگر آثار فرزانه کرم پور هستند.

درختم دلشوره دارد

2,500 تومان
« خوابم نمی‌بَرَد . دیشب هم خوابم نبرد . هنوز به صداهای این‌جا ، نور این‌جا و تنگی فضایش عادت نکرده‌ام . دیوارهای دور و برم چنان به هم نزدیکند ، دست‌هام چنان سرد است و قلبم زیر فشار و سنگینی ناشناس چنان کند و بی‌صدا می‌زند که می‌ترسم مرده باشم . . . . نمرده‌ام ، نفس می‌کشم و می‌توانم چشم‌هام را باز و بسته کنم . پلک‌هام که سنگین می‌شود و روی هم می‌افتد ، مردی از پشت بلندگو با فریاد کسی را صدا می‌زند . انگار چرخ‌گوشت روشن شده است . » داستانی در ٢٣ فصل روایت دردناک نویسنده از ماجرایی است که مخاطب را تا انتها با خود می‌برد . « مگر نمی‌خواهی خبرنگار بشوی ؟ باید دستت روان بشود . ورز بیاید . » خندیدم . یعنی چه ؟ می‌نشینم و سرم را به دیوار تکیه می‌دهم . به شیوا نگاه می‌کنم . شب سومی است که می‌نشینم ، سرم را به دیوار تکیه می‌دهم و نگاهش می‌کنم . کار دیگری ندارم ، جز نگاه کردن و فکر کردن . فریده خرّمی داستان نویس و مترجم است . پیش از این مجموعه داستان « پسرخاله ونگوگ » را نوشته و « لیزی دهن زیپی » و « قصه‌های شاهزاده خانم » را برای نوجوانان ترجمه کرده است .

قلمرو رؤیایی سپید

95,000 تومان

قطار از تونلی طولانی عبور می­‌کند و وارد قلمروی رؤیایی که پوشیده از برف است می­‌شود. و این­‌گونه است که، با حرکت آرام قطار و عبورش از ایستگاه­‌های مختلف، راوی ما نیز وارد داستان می‌شود و زوایایی از قصۀ خود را، همچون تابلوهایی از رؤیا که گاه داستانی عاشقانه گاه داستانی از تنهایی، انزوا، اندوه و ازهم­‌گسیختگی روابط عاطفی، برایمان بازگو می­کند.

یاسوناری کاواباتا با چیره­‌دستیِ بسیار زیادِ خود داستان را به‌آرامی، همچون نوری که لحظه‌ه­ای بر پرده‌ه­ای تیره می­افتد و تماشاگر لمحه­‌ای از آن را می‌­بیند، پیش می‌برد و به­‌تدریج با عمیق‌­ترین زوایای روحی شخصیت‌­ها آشنامان می­‌کند. گویی خواننده، همچون تماشاگری که در سالن تاریک سینما نشسته، هر آن منتظر دیدن لحظه­‌هایی از مرئی شدن این تصاویر دنیای خیالی است

کاواباتا نخستین نویسندۀ ژاپنی است که توانست با ترسیم آداب و رسوم و فرهنگ غنی ژاپنی، با نوشتن آثاری درخشان که از مهم­ترین و برجسته‌­ترینِ آن‌ها می­توان به دو اثر قلمرو رؤیایی سپید و آوای کوهستان اشاره کرد، نظر آکادمی نوبل را به­‌خود جلب کند. کتاب حاضر شاهکار اوست، و آوای کوهستان را نیز به‌­سبب فرم بدیعش در روایت داستان و شخصیت‌پردازی مهم­ترین اثر او دانسته­‌اند.

کاواباتا توانست در سال ١٩٦٨ با پشت سر گذاشتن رقیبان سرشناسش ساموئل بکت، نویسنده و نمایشنامه­‌نویس ایرلندی، آندره مالرو نویسندۀ فرانسوی و همچنین ویستن هیواودن، شاعر انگلیسی، مهم­ترین جایزۀ ادبیات، جایزۀ نوبل، را نصیب خود کند.

رگ سرخی به تن بوم

35,000 تومان
خودسری‌های دختری از یک خانواده‌ی اصیل ایرانی، باعث به هم خوردن روال زندگی‌اش می‌شود. او چندی تلاش بسیار می‌کند تا تغییری در روند زندگی‌اش حاصل شود. پس از این اتفاقات مسیر جدیدی پیش روی او قرار می‌گیرد و ساختار تازه‌ای زندگی او را احاطه می‌کند که موجب می‌شود حوادث جدیدی برایش رخ ‌دهد.
رد پای تقدیر به وضوح در این داستان به چشم می‌خورد: «از روزی که دوباره شروع به کار کرده بودم، بهترین اوقاتم در محیط کار می‌گذشت با آن که تمام روز، کار بود و کار، آن‌قدر که گاهی، حال و نای حرف زدن برایم نمی‌ماند، راضی بودم . احساس زنده بودن می‌کردم. احساس مفید بودن ، بجز آن، در خلوت اتاقم، خودِ خودم می‌شدم؛ همانی که بودم. نه تظاهر می‌کردم، نه صورت دلواپس مامان مدام جلوی چشمم رژه می‌رفت، نه جواب سؤال‌های تکراری پدر را می‌دادم و نه برای خوشایند نغمه، به لودگی و مسخره‌بازی‌هایش می‌خندیدم.»نویسنده کتاب با تکیه بر تجارب قبلی خود، در نوشتن این رمان، افزون بر توجه ویژه به مخاطب عام، در به کارگیری عناصر ادبی و قدرت بخشی به ساختار اثر نیز تلاش موفقی را به انجام رسانده است .

بلای کبوترها

38,000 تومان
طرح رمان بلای کبوترها پیرامون قتل ترسناک و مرموزی ریخته شده که تا پایان کار خواننده را با خود می‌کشد. اما آنچه این قتل را ترسناک‌تر می‌کند، رفتار نژادپرستانه‌ای است که جامعه در پیش می‌گیرد تا قاتل یا قاتلان را پیدا کند. بلای کبوترها زندگی چند نسل از خانواده‌های مهاجر را که همگی تحت فشار فرهنگ غالب جامعه هستند، بررسی می‌کند. در واقع قهرمان‌ها برای حفظ باقیمانده آن چیزی که سنت و فرهنگ اجدادی است، می‌جنگند. کشیشان و مبلغان مسیحی می‌کوشند قدیمی‌ترها را از باورهای قومی‌شان وابکنند و مسیحیت را در میان آن‌ها ترویج کنند. به خاطر همین است که سِراف میلک و برادرش، دو قهرمان به یادماندنی داستان، کشیشی را دست می‌اندازند و باورهایش را به چالش می‌کشند تا مقاومتی هر چند اندک کرده باشند. قهرمان‌های رمان همه انسان‌های جدا افتاده و سرگردانی هستند که به دنبال تکیه‌گاهی می‌گردند. عاشق می‌شوند و جستجو می‌کنند. لوییز اردریک نویسنده‌ای است که خود را وامدار بزرگانی چون مارکز و فاکنر می‌داند و در رمان بلای کبوترها نهایت استادی را به خرج داده تا اثری پیچیده با شخصیت‌های فراوان بیافریند. رمان بلای کبوترها نامزد جایزه پولیتزر سال ٢٠٠٩ بوده است.