توفان برگ: و چند داستان دیگر

25,000 تومان

در مجموعه حاضر هفت داستان كوتاه اثر “گابريل گارسيا ماركز” گردآوري شده كه عناوين آن‌ها بدين قرار است:
“توفان برگ”، “زيباترين مرد مغروق جهان”، “مردي بسيار پير با بال‌هاي بسيار بزرگ”، “بلكمان خوش قلب”، “فروشنده معجزات”، “آخرين سفر كشتي ارواح”، “گفت و گوي ايزابل با خود به هنگام تماشاي باران درماكاندو” و “نابوسياه پوستي كه فرشتگان را در انتظار مي‌گذاشت”.
ماجراي داستان توفان برگ بدين قرار است: در طي نخستين سال‌هاي قرن بيستم در يكي از شهرهاي كوچك آمريكاي جنوبي، پزشكي بازنشسته كه رفتاري عجيب و غريب و نامتعارف دارد، با صراحت و قاطعيت از مداواي قربانيان يك شورش سرباز مي‌زند.
سال‌ها بعد پزشك خودش را دار مي‌زند؛ اما براي مردم انتقام جوي اين شهر مسئله اين است كه آيا اجازه دارند كه بر پايه رسم و آيين او را به خاك بسپارند يا بگذارند در همان خانه‌اي كه اين اواخر خود را در آن جا منزوي كرده بود بپوسد؟…..

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

 توفان برگ: و چند داستان دیگر

نویسنده
گابریل گارسیا مارکز
مترجم
آزیتا همپارتیان
نوبت چاپ 8
تعداد صفحات 199
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1399
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 230 گرم
شابک
9789643621667
توضیحات تکمیلی
وزن 0.230 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “توفان برگ: و چند داستان دیگر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مسائل اخلاقی: متن آموزشی فلسفهء اخلاق

105,000 تومان
چکیده:
مسائل اخلاقی، که متنی درسی درباره فلسفه اخلاق و اخلاق عملی است، افزون بر این که همه اصول روان‌شناختی تدوین کتاب درسی را به کار گرفته، دارای چهار ویژگی است که در میان کتاب‎‌های تألیفی یا ترجمه شده، جمع آنها صورت نپذیرفته است: اشتمال بر اهمّ مباحث کنونی این زمینه؛ اتّکا بر عین سخنان برخی از بزرگ‌ترین فیلسوفان اخلاق؛ همه جانبه‎‌نگری و پرهیز مؤکد از ارائه فقط یک دیدگاه اخلاقی؛ رعایت انصاف در مواردی که داوری صورت گرفته است و سرانجام، طرح پرسش‌ها و تمرین‌هایی که به راستی تأمل‌برانگیز و ژرف‌کاوانه‌اند و خواننده را از ابتلای ناآگاهانه به شیفتگی، جزم و جمود و تعصب به آرای یک متفکر می‌رهانند. این کتابی است که نه سادگی را فدای عمق کرده و نه عمق را به جاطر سادگی فرو گذاشته است.

توضیحات:

این اثر با عنوان مسائل اخلاقى که قبلاً یک بار توسط پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى منتشر شده کتابى درسى است که اولین فعالیت مشترک سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانى دانشگاهها(سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى است که مى‌تواند براى دانشجویان و پژوهشگران فلسفه اخلاق و زمینه‌هاى وابسته به آن مفید واقع شود.

فهرست:

فصل 1 1- چیستی فلسفه اخلاق 2- اصول فعل اخلاقی: اخلاق هنجاری مورد پژوهی: سقراط در زندان بحث: عصیان مدنی فصل 2 خودگرایی بحث: حق حیات حق حیات و سقط جنین حق حیات و بهْ‌کشی حق حیات و حقوق حیوانات فصل 3 سودگرایی: نظریه جرمی بنتام سودگرایی: نظریه جان استوارت میل چند انتقاد بر سودگرایی بحث: مجازات فصل 4 نظریه اخلاق ایمانوئل کانت چند نقد و اصلاح درباره نظریه کانت بحث: اخلاق جنگ فصل 5 موجبیت علی و اختیار بحث: رفتارگرایی پیوست فرااخلاق واژه‌نامه

سازمان و قوانین آموزش و پرورش ایران

قیمت اصلی: 135,000 تومان بود.قیمت فعلی: 95,000 تومان.
این کتاب برای دانشجویان رشته علوم تربیتی دوره کارشناسی در درس «سازمان و قوانین آموزش و پرورش ایران» تدوین شده است. امید است علاوه بر دانشجویان رشته علوم تربیتی، دانشجویان رشته‌های دبیری و دست‌اندرکاران آموزش و پرورش کشور نیز از آن بهره‌مند شوند. فهرست : پیشگفتار چاپ بیست و نهم پیشگفتار چاپ شانزدهم پیشگفتار فصل اول: کلیاتی درباره سازمان و شیوه‌های اداره آموزش و پرورش فصل دوم: کلیاتی درباره قوانین و مقررات آموزشی فصل سوم: سازمان اداری آموزش و پرورش ایران و اهم قوانین آموزشی فصل چهارم: قانون اهداف و وظایف و تشکیلات کنونی وزارت آموزش و پرورش فصل پنجم: شوراها و مراجع سیاست‌گذار در نظام آموزش و پرورش ایران و ویژگی‌های آن فصل ششم: قانون اساسی معارف و تحولات ساختار نظام آموزشی فصل هفتم: دوره‌های پیش‌دبستانی و دبستانی و قوانین تعلیمات‌ اجباری و مجانی فصل هشتم: نهضت سوادآموزی (اهم قوانین و مقررات) فصل نهم: دوره اول متوسطه (اهداف، سازمان و مقررات) فصل دهم: دوره دوم متوسطه (اهداف، سازمان و مقررات) فصل یازدهم: قوانین، آیین‌نامه‌ها و اساسنامه‌های مختلف آموزش و پرورش و مشخصه‌های آن‌ها فصل دوازدهم: تربیت‌معلم و آموزش ضمن خدمت (سازمان، قوانین و مقررات) فصل سیزدهم: کلیاتی درباره قوانین اداری، استخدامی و رفاهی فصل چهاردهم: تحقیقات در وزارت آموزش و پرورش فصل پانزدهم: اسناد مهم و مؤثر در بسترسازی و تحول نظام آموزش و پرورش ایران فصل شانزدهم: آموزش عالی در ایران پیوست‌ها منابع و مآخذ

مرگ در مي زند

220,000 تومان

در بخشی از کتاب مرگ در می‌زند می‌خوانیم

نات: از من چى مى‌خوایى؟ مرگ: چى مى‌خوام؟ فکر مى‌کنى چى مى‌خوام؟ نات: حتماً شوخیت گرفته. من کاملاً سرحال و سالم‌ام. مرگ [بى‌اعتنا]: آهان. [به دوروبر مى‌نگرد.] جاى خوش‌گلیه. خودت درستش کردى؟ نات: یه دکوراتور داشتیم، اما خودمون هم باش کار کردیم. مرگ [به عکسى روى دیوار نگاه مى‌کند.]: من از این بچه‌هاى چشم‌درشت خوشم میاد. نات: من فعلاً نمى‌خوام برم. مرگ: نمى‌خوایى برى؟ تو رو خدا شروع نکن که حال‌ش رو ندارم. مى‌بینى که، از صعود حالت تهوع بهم دست مى‌ده. نات: چه صعودى؟ مرگ: از ناودون اومدم بالا. مى‌خواستم یه ورود نمایشى داشته باشم. دیدم پنجره‌ها بزرگ اند و تو هم بیدارى دارى مطالعه مى‌کنى. گفتم به زحمتش مى‌ارزه. بالا مى‌رم و با یه کمى چیز وارد مى‌شم. [‌انگشت‌هایش را به اصطلاح مى‌شکند و ترق‌تروق راه مى‌اندازد.] همین موقع پاشنه‌ى پام گیر کرد به چند تا شاخه‌ى مو. ناودون شکست و آویزون شدم به یه بند. بعد شنلم شروع کرد به پاره‌شدن. مى‌گم بیا بریم بابا. انگار از اون شب‌هاى سخته. نات: تو ناودون من رو شکستى؟ مرگ: شکست. یعنى نشکست. یه‌خرده کج شد. تو چیزى نشنیدى؟ من خوردم زمین. نات: داشتم چیز مى‌خوندم. مرگ: چى بوده شش‌دانگ رفته بودى توُ بحرش. [روزنامه‌ای را که نات مى‌خواند بر مى‌دارد.] «سرقت در مجلس عیاشى». مى‌تونم این رو امانت بگیرم؟
سفارش:0
باقی مانده:2

اصول حرکت‌ شناسی ساختاری

117,000 تومان
کتاب اصول حرکت شناسی ساختاری که اکنون 69 سال از انتشار آن می گذرد، چندین مرتبه در طی سال ها از 1948 تا 2017 تجدید نظر شده است. این کتاب، ابتدا توسط دکتر کلم تامپسون فقید، از سال 1948 تا 1989 منتشر شده و سپس از سال 1990 تا 2010 توسط آر تی فلوید بازنگری شده و سرانجام در سال 2014 توسط دکتر ولی ال.. دبیدی روشن به طور اساسی (تقریباً 250 صفحه) تجدید نظر و بازنویسی شده است. با رشد بی شمار علاقه مندان به شرکت در طیف گسترده ای از فعالیت بدنی، لازم است که پزشکان، متخصصان تندرستی و متخصصان تربیت بدنی، اطلاعات و آموزش ضروری را در خصوص نحوه صحیح و منطقی انجام فعالیت بدنی فراگیرند و در اختیار عموم قرار دهند. حرکت شناسان کاربردی، معلمان و مربیان ورزشی، معلمان تربیت بدنی، فیزیوتراپیست های بدنی، مربیان باشگاه های تندرستی، متخصصان بدن سازی و تقویت بدن، پزشکان و سایر افرادی که مسئول بهبود و حفظ قدرت عضلانی، استقامت، انعطاف پذیری و سلامت عموم جامعه هستند، از فواید این کتاب بهره مند خواهند شد.  

دختر خاندان گات 2/ دختر خاندان گات و جشن بدتر از مرگ

160,000 تومان
ایدا همراه پدرش لُرد گات، یک عالمه خدمتکار و حداقل شش‌هفت تا شبح در عمارت غم‌کده‌ی مخوف زندگی می‌کند. این‌بار همه در تدارک جشن ماه بَدر و مسابقه‌ی بزرگ شیرینی‌پزی غم‌کده‌ی مخوف‌اند.

آشپزهای مشهور برای شرکت در این رویداد بزرگ دارند به عمارت می‌آیند و ملترورسِ شکاربان، مثل همیشه، سرگرمِ کارهای مشکوک خودش است.

توی این همه برو بیا ندیمه‌ی مردم‌گریز ایدا، مریلبون، هم رازی غافلگیرکننده دارد. از قرار معلوم، همه تولد ایدا را هم فراموش کرده‌اند!

سفارش:0
باقی مانده:1

مهماني تلخ

70,000 تومان

در بخشی از کتاب مهمانی تلخ می‌خوانیم

با انگشت جلو را نشان داد. خواستم راه بیفتم که دیدم دنده عقب گرفت و به سرعت آمد طرفم. جلوام که رسید، زد روی ترمز، طوری که لاستیک‌ها چند سانتی روی آسفالت کشیده شدند. سرم را خم کردم و کنار شیشه‌ی نیمه پایین گفتم: « پارک‌وی. » با انگشت شست، صندلی عقب را نشان داد.

وقتی در را باز کردم، زنی که عقب نشسته بود، رفت کنار شیشه. سوار شدم. راننده زد توی دنده. گفت: « حالا تا نیایش بریم. » « من پیاده می شم. » خواستم دستگیره را بکشم که گفت: « بشین، آقاجون. بالاخره یه کاریش می‌کنیم. » برگشته بود. گفتم: « نمی خوام وسط راه تاکسی عوض کنم. » پایش را گذاشت روی گاز و ماشین از جایش کنده شد.

شاید هنوز بیست متر نرفته بود که گفت: « خیلی زود جوش می آری،آقا. » « جوش نمی آرم. گفتم که نمی خوام تاکسی عوض کنم. » « اصلاً اون جا که شما وایساده بودی تا صبح هم کسی سوارت نمی‌کرد. » از توی آینه نگاهی به من انداخت.

بعد سرش را چرخاند طرف مردی که صندلی جلو نشسته بود. گفت: « شما دیدینش، آقا؟ » مرد بی آن که نگاهش کند، گفت: « من اصلاً حواسم به خیابون نبود.» زن گفت: « من دست شونو دیدم. » « آره، منم همون یه دستو دیدم که از لای درخت ها اومده بود بیرون. معلوم می شه شما هم مثل من حواس تون خیلی جَمعه. » گفتم: « می خواستین بیام وایسم وسط اتوبان؟ »

« دیگه آخه شما هم خیلی رفته بودی کنار. تا آدم می اومد بفهمه چی به چیه، پنجاه متر رفته بودجلو. » مردی که جلو نشسته بود، گفت: « اتفاقاً ایشون کار درستی کردن. تو این شهر تا بخوای جوون الکی خوش هست. می زنن به آدم و درمی رن. بعدش هم هیچی به هیچی. جنازه ت افتاده وسط اتوبان. » زن گفت: « آره، واقعاً. » کیفش را که گذاشته بود روی زانویش، باز کرد و دستمالی بیرون آورد

 گفت: « اگه تا پارک وی می رین، من هم می آم. » راننده از توی آینه نگاهش کرد. « تا تجریش هم بخواین می رم. می خوام برم اون جا بنزین بزنم.«من همون پارک وی پیاده می شم.» دوباره توی آینه نگاهش کرد. گفت: «رو چشمم، خانم.» لبخند زد.

کمی بعد، وقتی داشتیم به پل گیشا نزدیک می شدیم، راننده شیشه اش را تا آخر پایین کشید. آرنجش را گذاشت لب پنجره و به ماشین بغلی نگاه کرد که داشت نزدیک ما حرکت می کرد. از پنجره‌ی بازش صدای آهنگ ملایمی به گوش می‌رسید.

گفت: «لامسب، انگار نه انگار پاییز شده. هوا از تابستون هم گرم تره». دست راستش را گذاشت به صورتش. حدس زدم دارد با سبیلش ور می‌رود. باز توی آینه نگاهی به من انداخت. وقتی دید حواسم به اوست، نگاهش را دزدید. با این حال هنوز چشم‌های ریزش پیدا بود.