خلیج فارس و مسائل آن

101,400 تومان

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9789644596247-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1 دسته: , برچسب: ,
توضیحات
نویسنده بیژن اسدی
مترجم —————
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 640
نوع جلد شوميز
قطع وزیری
سال نشر 1393
سال چاپ اول 1393
موضوع علوم سیاسی
نوع کاغذ —————
وزن —————
شابک
9789644596247
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “خلیج فارس و مسائل آن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

پیشگامان شعر فارسی

7,000 تومان
پیش گامان شعر فارسی گزیده ای است از سروده های ده تن از طلایه داران سخن فارسی در قرون سوم و چهارم هجری که شعر آنان آیینه دار سخن فارسی در این دوران است. در گزینش سروده ها بیشتر از سادگی و شرح پذیری عبارات، اصالت و استناد آن ها در نظر بوده است و در شرح و توضیح ابیات کوشیده شده تا مستند سخن گفته شود و بیشتر به نکات کلیدی و ظرایفی پرداخته شود که موجبات ابهام ابیات را فراهم آورده است. از این رهگذار، دانشجو فرصت می یابد که با راهنمایی های استاد و تلاش ذهنی خویشتن گره از کار بگشاید و خود به مفهوم یا مفاهیم قابل دریافت از بیت دست یابد.
سفارش:0
باقی مانده:1

ماشین بازی جلد 20

15,000 تومان
ماشین بازی جلد 20 نویسنده امیلی بومون مترجم راضیه خوئینی نوبت چاپ ——- تعداد صفحات 16 نوع جلد شوميز ـ

سیبی و 2 آینه (در مقامات و مناقب عارفان فره‌مند)

415,000 تومان
کتاب "سيبي و دو آينه؛ در مقامات و مناقب عارفان فره‌مند" نوشته‌ي "قاسم هاشمي‌نژاد" است. اين کتاب در چهار بخش با عنوان‌هاي سرنگاشت، روايت‌ها، کمينه‌ها و گزيده‌گويي‌ها به شرح زندگي، آثار و عقايد عارفان بزرگي همچون حسين منصور حلاج، بايزديد بسطامي، ابراهيم ادهم، رابعه ادويه، ابوسعيد ابي‌الخير و ابوبکر بلخي پرداخته است. در توضيح پشت جلد کتاب آمده است: "تمثيل سيبي و آينه از يک عارف قرن هفتمي سالکان را وسيله توضيحي گشت براي بيان حقيقت توحيد عارفان فره‌مندي که پايگاه و نکوانگاري آن‌ها مبناي اين دفتر شده است. اگر از گوناگوني نام‌ها بگذريم که هم سبب شناسايي و هم سبب تمايز آن‌هاست در واقع داريم از يک تن واحد از يک روح رهائي يافته سخن مي‌گوييم.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

ملل 6 … ژاپن

3,500 تومان
.به همان نشان دادن که شاخه های مواول، شاید یک سالی بیشتر، ازپس وپیش وپهلوهای اسب پیچیده وگره دار شده بودند که از روبرو نمی شد گفت این اسب است ومی شد گفت این تاک است پیچیده به بالای خود واسب نیست می نماید که اسب است یا روزگاری اسبی درسایه این شاخه های همیشه سرگردان وتوی خود پیچیده رااز استخوان ها جدا می کرد وشاخه های ازپایین به بالا خمیده اندکی سر راست کرده با آن خیزش ببروار ایستاده رودروی آن ها باز هم نمی شد گفت که آن ببر است و بی چون وچرا تاک بود پیچیده درخود وبه بالای خود...(رمان برگزیده سال ٨١ معتقدان ونویسندگان مطبوعات وجایزه ادبی اصفهان)

رمزاندیشی و هنر قدسی

160,000 تومان
رمزاندیشی و هنر قدسی نویسنده جلال ستاری مترجم نوبت چاپ 4 تعداد صفحات 128 قطع و نوع جلد رقعی (شومیز)