درخت تلخ

17,000 تومان

این کتاب مجموعه داستانی است که یازده قصه ی کوتاه از نویسنده ی مشهور ایتالیایی “آلبا دسس پدس” را در بر دارد. داستان های این مجموعه همگی ماجرایی مستقل دارند اما همه آن ها در واقع به عشق، نفرت و ترس می پردازند. نویسنده با فضاسازی های دقیق و توصیفات زیبایی که از شخصیت ها دارد این مجموعه را به یکی از پر خواننده ترین کتاب های داستان کوتاه تبدیل کرده و توجه بسیاری از علاقه مندان به داستان را به خود جلب کرده است

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

درخت تلخ

نویسنده
آلبا د سس‌ پدس‌
مترجم
بهمن فرزانه
نوبت چاپ ٧
تعداد صفحات ٢٨٠
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٥
سال چاپ اول ——
موضوع داستان کوتاه خارجی
نوع کاغذ ——
وزن ۳۲۰ گرم
شابک
9789643114565
توضیحات تکمیلی
وزن 0.32 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “درخت تلخ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بگذار برسانمت

7,000 تومان
بگذار برسانمت شامل ١٧ داستان کوتاه و خواندنی است. در داستان اول این کتاب می‌خوانیم: پدرم می‌گوید: «چند بار بهت بگویم هر روز هر روز چادر سرت نکن برو پی خرید آت و آشغال.» مادرم می‌گوید: «وا! کِی من هر روز هر روز رفتم؟ به جای دست درد نکند است شمس‌الله؟» «حالا کدام چادر سرت بود؟» «همان چادر مشکی گلدارم. مگر فرقی هم دارد.» «دِ همین دیگر! حالا کو تا تو فرق این چیزها را بفهمی.» «باز از خودت حرف درآوردی شمس‌الله؟» «اگر زن موقع راه رفتن قرو قمیش نیاید کسی باهاش کار ندارد.» «خجالت بکش شمس‌الله! بعدِ یک عمر کلفتی تو این خانه، این دستمزدم است، آفرین شمس‌الله! آفرین! خوشم باشد.» «حالا چه شکلی بود؟» «خیر سرش موهای جوگندمی‌اش را زده بود بالا اما ابروهای آن چشم‌های هیزش سیاه بود.» «بفرما! ببین چطوری رفته تو نخ آقا!» «خوب، نگه داشت کنارم؛ فکر کردم فامیلی همسایه‌ایه، نگاهش کردم. وقتی بی‌حیا گفت: بگذار برسانمت، روم را برگرداندم.»... محمد رضا گودرزی نویسنده این کتاب است که از مجموع آثار وی مجموعه پشت حصیر، فینالیست بنیاد گلشیری و منتقدان مطبوعات شده است.

هیچ چیز یادم نمی‌آید

9,500 تومان
در کتاب هیچ چیز یادم نمی آید نورا افرون گذشته، حال و آینده را با سردی، سنگدلی و طنز می‌نگرد. او افسوس فراز و نشیب‌های زندگی مدرن را می‌خورد و با مشخصه خود که روشنی و خرد است، تمام اتفاقاتی را که (هنوز) فراموش نکرده یادآوری می‌کند. این کتاب حاوی مطالب طنزآمیزی است از مقالات شخصی افرون درباره حرفه نویسنده در روزنامه، طلاق، ارثی که سال‌ها در انتظارش بود و ... نورا افرون، زنی آمریکایی، رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، فیلم‌ساز و تهیه‌کننده، در این کتاب بی‌پرده وقایع زندگی‌اش را با خوانندگان به اشتراک می‌گذارد و با زبانی جذاب و روایتی دلنشین از شکست‌ها و پیروزی‌هایش می‌نویسد. گاه مجبور است حتی یادداشت‌های کوتاهش را هم برای ما بنویسد و فکرش را بیشتر متمرکز کند چون آلزایمر قرار است نگذارد «چیزی یادش بیاید»... وی، سه بار برای نگارش فیلمنامه‌های سیلک‌وود، بی‌خواب در سیاتل و وقتی هری سالی را دید... نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اصلی شد اما هیچ‌گاه این جایزه را دریافت نکرد. آخرین فیلم او جولی و جولیا نیز نامزد جایزه گلدن‌گلاب شد.

گره کور

1,000 تومان
هفته اول باور نمی کردیم. روز هشتم یا نهم بود، آمدیم نشستیم این جا، زیر این تیر چراغ برق،‌ وکم کم باور کردیم. پرسیدم:(( اسمش چیه؟)) مشت ها رابهشکم فشرد وخم شد به جلو وگفت ((‌پردیس)) نفس عمیقی کشید ومشت ها رااز روی شکم برداشت. گفت: (( یعنی بهشت)).

روژی یار

6,000 تومان
روژی یار قصه دختری است به همین نام که روزگار با او سر ناسازگاری دارد: «پدرم در جوانی عاشق دختر کُردی بود به نام روژی یار. اسم او را روی من گذاشت. دوست داشت صدام کند، خسته نمی‌شد از این کار. صدا زدن من براش عادت شده بود، شاید هم یک جور کیف ساده و گذرا نصیبش می‌کرد.» روژی یار عاشق این است که بچه‌دار شود و هر بار در ازدواج‌هایش بخاطر این موضوع ناکام می‌ماند: «این که دلم می‌خواست بچه داشته باشم فقط به خاطر زن بودنم یا جوان بودنم نبود. بیشتر زن‌ها دوست دارند بچه‌دار شوند، به همین سادگی. عالم و آدم بگویند بچه‌دار نمی‌شوی زیر بار نمی‌روم. باید بچه‌دار شوم، سم قاطر که نخورده‌ام... وقتی چیزی را می‌خواستم، با تمام وجود می‌خواستم و...» روژی یار در روایتی که بازگو می‌کند تقصیرها و ناکامی‌ها را به همسرش نسبت می‌دهد و آنگاه که از او جدا می‌شود تن به ازدواج دیگر می‌دهد. اما این بار هم ناکام می‌ماند و پدر او را روانه دکتر می‌کند شاید که افاقه کند، اما... در مرور خاطرات روژی یار در می‌یابیم زندگی بی رحمانه تر از آن است که به او لبخند بزند، مخاطراتی پیش روست که او فکر بچه دار شدن را از سر بیرون می‌کند: «فکر بچه دار شدن را از سرم بیرون کرده بودم، بیرون که نه، فرستادم بودمش گوشه‌ای پرت و دور از ذهنم داشتم مثل آدمیزاد زندگی‌ام را می‌کردم تا اینکه...» «فریده خرمی» نویسنده و مترجم، پیش از این کتاب «دختر خاله ونگوگ» را نوشته است.

پانوراما ۶… آزمایش دکتر اکس

7,000 تومان
به‌رغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغت‌های کوتاه و فرصت‌های طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف و بانک و وقت‌هایی که توی تاکسی و مترو می‌گذرانیم، می‌تواند وقف سرک کشیدن از پنجره‌ای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای ادبی شود. نیز، بارها اتفاق افتاده که تلاش کرده‌ایم مطالعه‌ی یکی از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به  دلیل هیبت اثر، نداشتن زمان کافی یا همگام نشدن با حال و هوای داستان از این کار بازمانده‌ایم. در این مواقع دسترسی به گزیده‌ای خوشخوان و مناسب از آثار نویسنده می‌تواند جرئت و شوق مطالعه‌ی نوشته‌ای را که خواندنش کاری شاق به نظر می‌رسید در ما برانگیزد. پانوراما همین هدف را دنبال می‌کند: جهان‌نمایی وسیع که به آسانی در دسترس عموم مخاطبان قرار می‌گیرد.

امپراتوری بیزانس

75,000 تومان
در سال‌ ۴۷۶ میلادی‌ رومولوس‌ آوگستولوس‌ سرنگون‌ شد و نخستین‌ پادشاه‌ از یک‌ سلسله‌ پادشاهان‌ غیررومی‌ جای‌ او را گرفت‌ و بدین‌ ترتیب‌ به‌ امپراتوری‌ روم‌ پایان‌ داد. هر چند این‌ سقوط‌ پادشاهی‌ تنها نیمه‌ غربی‌ امپراتوری‌ را تحت‌ تأثیر قرار داد. بخش‌ شرقی‌ که‌ امپراتور خود را داشت‌ یک‌ هزار سال‌ دیگر دوام‌ آورد. این‌ امپراتوری‌ روم‌ شرقی‌ را بعدها تاریخ‌نویسان‌ امپراتوری‌ بیزانس‌ نامیدند. امپراتوری‌ بیزانس‌ در تمام‌ دوره‌ قرون‌ وسطی‌ تداوم‌ یافت‌. دوره‌ای‌ در تاریخ‌ اروپا که‌ از حدود سال‌ ۵۰۰ تا تقریباً ۱۵۰۰ به‌ طول‌ انجامید. تنها در سال‌ ۱۴۵۳ بود که‌ ترک‌های‌ عثمانی‌ با تسخیر این‌ امپراتوری‌ به‌ عمر آن‌ پایان‌ دادند. این‌ امپراتوری‌ در بیش‌تر دوران‌ موجودیت‌ طولانی‌ خود عمده‌ترین‌ قدرت‌ اروپایی‌ بود. در زمانی‌ که‌ جنگ‌سالاران‌ بَربَر برای‌ ایجاد پادشاهی‌های‌ خود در امپراتوری‌ از هم‌ پاشیده‌ روم‌ غربی‌ می‌جنگیدند و زورآزمایی‌ می‌کردند، امپراتوری‌ بیزانس‌ در اوج‌ شکوفایی‌ بود که‌ مرکز هنر و دانش‌ و معرفت‌ باقی‌ ماند.