

دیوانه در مهتاب
15,000 تومان
معرفی کتاب دیوانه در مهتاب
کتاب دیوانه در مهتاب به قلم حمیدرضا نجفی، مجموعه داستانی کوتاه با مضامین اجتماعی است. درونمایه بنیادینی که نویسنده در این داستانها به آن پرداخته، نمایش و ریشهیابی موضوع بیتفاوتی به بحرانها و حوادث ناگوار اجتماعی است. این کتاب افتخار کسب جایزه ادبی اصفهان در بخش بهترین مجموعه داستان کوتاه سال 1387 را در کارنامه خود دارد.
درباره کتاب دیوانه در مهتاب:
روایت فجایعی هولناک از نگاه بیتفاوت راوی چه پیامی میتواند داشته باشد؟
کتاب دیوانه در مهتاب شامل سه داستان کوتاه است که هر کدام به مضامین اجتماعی میپردازند و ذهن شما را با این پرسش درگیر میکنند که چه بر سر شخصیتهای داستان، به ویژه راوی آمده است که آنقدر ساده از کنار همه چیز میگذرد؟ ریشه این بیتفاوتی یا حتی بیمسئولیتی چیست؟
به لحاظ تکنیک داستاننویسی، نکاتی همچون توصیفات بهجا برای فضاسازی بهتر در ذهن مخاطب را میتوان یکی از نقاط قوت این داستانها قلمداد کرد.
این توصیفات که عموما جملات طولانیتری را اقتضا میکنند، با ریتم و سرعت پیشروی داستان هماهنگ است و در مواقعی که روایت ریتم تندتری را طلب میکند، حمیدرضا نجفی هوشمندانه از جملات کوتاهتر و حتی بریده بریده بهره میگیرد.
در سراسر داستانهای کوتاه این کتاب شاهد یک نوع عنصر بیگانگی با جامعه و حتی از خود بیگانگی هستیم؛ عنصری که بیتفاوتی به بحرانها و حوادث رخ داده در روایت را برای شما عادی جلوه میدهد. از رهگذر این عنصر بیگانگی و بیتفاوتی، نویسنده حس غمی عمیق و متفکرانه را به مخاطب القا میکند.
خواندن کتاب دیوانه در مهتاب به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر به خواندن داستانهای کوتاه با مضمون اجتماعی علاقمندید و از ادبیات داستانی فارسی معاصر لذت میبرید، خواندن کتاب دیوانه در مهتاب را به شما پیشنهاد میکنیم.
با حمیدرضا نجفی بیشتر آشنا شویم:
او داستاننویس و مترجم بنام ایرانی است که در سال 1343 چشم به جهان گشود. حمیدرضا نجفی را میتوان یکی از پرمخاطبترین و محبوبترین نویسندگان معاصر به حساب آورد؛ زیرا آثار او همواره مورد توجه و تحسین بسیاری از محافل ادبی بوده است.
او نخستین رمانش را تحت عنوان «کوچه صمصام» را با همکاری کانون پرورش فکری کودک و نوجوان منتشر کرد. از دیگر آثار نجفی میتوان به رمان باغهای شنی اشاره کرد؛ رمانی که تحسین منتقدین و نویسندگان مطبوعات را برانگیخت و برایش افتخار کسب جایزه بهترین رمان سال از نگاه بنیاد گلشیری را به ارمغان آورد.
در بخشی از کتاب دیوانه در مهتاب میخوانیم:
یکی دو سال پیش مستأجر آوردیم، یعنی مادرم آورد. دو سه ماهه فرار کرد. یک زن بود با یک دختربچهی سهساله. شوهرش قالش گذاشته بود.
اتاق پایین دستش بود. زنک بدگل نبود. سر کار میرفت. بچهاش میرفت مهد. یکی دوبار نخ داد. یعنی من با آن قدرت نفوذ احساسم فهمیدم که نخ میدهد. محلش نگذاشتم تا فرار کرد، یعنی گفته بود که رفتهام پایین پشت پنجرهاش نصفهشب و چاقو دستم بوده.
زنک دروغگو! چاقو بود یا خودکار و یک برگ کاغذ که میخواستم شعری را که آن شب در دلم غوغا میکرد در حیاط پُر از مهتاب بنویسم.
به من چه که حیاط کوچک است. فهمیدم که چه حقهبازهایی هستند این زنها. خُب البته من کمی به پنجره نزدیک شده بودم؛ ولی او انگار مرا در حال ور رفتن با پنجره و تلاش برای تو رفتن توصیف کرده بود. ولش کن، برای من مهم نیست. بهتر شد که رفت حالا بههر دلیل، چون بعید نبود این تصورش صورت واقع پیدا کند.
بعد از آن مادر با امیدواری در تلاش برای زن دادن من برآمد. اول که از خنده نعره زدم، خوشحال شد. خندهی احمقانهاش آنچنانم کرد که از خشم لگد محکمی نثار در کمد آهنی کردم که تا سه روز پایم درد میکرد و مادر میبستش و من آرام نمیشدم تا کوتاه آمد.
باید خیلی بخت و اقبال داشته باشی که گیر آدم حسابی بیفتی. توی هر چیزی مشکل اصلی من آدم حسابی بودن وسط یک مشت بیسر و پاست.
من میآیم از پنجره بیایم تو؟ زنک! من که میدانستم عقل را از آنروی عقل گویند که پای نفس را عقال میکند. و یا اینکه هر کس اعتماد کند خیانت خواهد دید.
من که اگر کمی تلاش کنم مالارمهی این سرزمین من خواهم بود. یکبار زرباف خودش گفت جلوِ همه. کسی که از سال اول دبیرستان معلم ادبیاتمان بود و بعد هم خودش را بازخرید کرد. از بس به او گفتند بچهباز. اما نبود.
او همانقدر میتوانست بچهباز باشد که بابانوئل و یا فرضاً هانس کریستیان آندرسن. چرا این را نمیفهمند. به کدامشان حالی کنم مالارمه یعنی یکی. اصلاً یعنی چی.
در انبار موجود نمی باشد
دیوانه در مهتاب
نویسنده |
حمیدرضا نجفی
|
مترجم |
—
|
نوبت چاپ | 3 |
تعداد صفحات | 74 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1398 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 100 گرم |
شابک |
9789643623838
|
وزن | 0.100 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
سالمرگي
معرفی کتاب سالمرگی
کتاب سالمرگی نوشتهی اصغر الهی، اوهام و واگویههای ذهن یک مرد در لحظات پیش از مرگ است. عمرانی، مرد پریشاناحوال، پس از مرگ فرزندش با تیغ رگ دستانش را میزند تا به زندگیاش خاتمه دهد. او در فاصلهی جان دادن، زندگی خود و خانوادهاش را در ذهن مرور میکند. این رمان روانشناختی و تحسینشده که به شیوهی سیال ذهن و غیرخطی روایت میشود، جایزهی بهترین رمان گلشیری سال 1385 را بدست آورده است.دربارهی کتاب سالمرگی
عمرانی مردی خسته و پریشان و بیکار است که رابطهی خوبی با همسرش لیلا ندارد و دائماً از سوی او سرزنش میشود. با شهادت پسرشان سیاوش در جنگ، لیلا مرگ او را هم بهانه میکند و عمرانی را مورد شماتت بیشتری قرار میدهد. عمرانی خسته از همهچیز تصمیم میگیرد به زندگیاش خاتمه دهد. او با تیغ رگ دستانش را میزند. در لحظات احتضار، زندگی خود را از دوران کودکی در ذهن مرور و روابطش با آدمهای پیرامون و افکار و اوهامش را بازخوانی میکند. در این کابوس، حتی با همسرش لیلا هم سخن میگوید و ترسها و شکهایش را به زبان میآورد. مضمون غالب رمان سالمرگی، مرگ است و به چند صورت خود را نشان میدهد: خودکشی، فرزندکشی و سقط جنین. اصغر الهی (Asghar Elahi) که روانپزشک بود، داستانی روانکاوانه خلق میکند و سعی دارد درون شخصیتهای داستانش مخصوصاً عمرانی و لیلا را واکاوی کند. او قهرمانش را در لحظهی احتضار قرار میدهد تا به این بهانه ذهن و افکار و ترسهای او را بیان کند. داستان در ذهن عمرانی به شکلی غیرخطی و پراکنده به خاطر میآید. داستان سالمرگی چندین لایه دارد: یک لایه که مربوط به واگویهها و هذیانهای عمرانی است و داستانی مغشوش روایت میشود. در لایهی دیگر اسطورهها را میبینیم. پسر او، سیاوش، همچون سیاوش شاهنامه کشته میشود و عمرانی بابت مرگ او نمیتواند خود را ببخشد. احساسی شبیه فرزندکشی به او دست میدهد. وضعیت اسطورهای در مورد جنگ ایران و عراق هم تکرار میشود و بهنوعی جنگهای افسانهای ایران در شاهنامه را تداعی میکند. داستان در لایههای دیگرش، ابعاد مذهبی و تاریخی هم پیدا میکند. اصغر الهی نهتنها در شیوهی روایت و فضای روانشناختی که در مورد زبان هم موفق بوده و توانسته به زبانی متفاوت دست یابد. اصغر الهی داستان سالمرگی را در سال 1370 نوشت، اما کتاب او با تأخیری پانزدهساله و در سال 1385 منتشر شد. این اثر بلافاصله با استقبال خوانندگان و تحسین منتقدین روبهرو گردید و جایزهی بهترین رمان گلشیری سال 1385را به دست آورد. هیئتداوران دلیل این انتخاب را شخصیتهای متنوع و ملموس، روایت خاص و چندصدایی، خلق تصاویر تکاندهنده، ساختار هوشمندانه و زبان موجز این رمان دانستند.قصههای باپدرومادر 2/ پدر و مادرم زدهاند به سیم آخر
قصههای باپدرومادر ۲ | پدر و مادرم زدهاند به سیم آخر
قصههای باپدرومادر ۲ | پدر و مادرم زدهاند به سیم آخر این کتاب از بخش های مختلفی تشکیل شده و توسط انتشارات هوپا به چاپ رسیده است. وقتی مامان و بابا شروع کردند به سؤال کردن از من که چهکار کنند باحال به نظر برسند، اصلاً عین خیالم نبود. راستش خیلی باحال بود که میدیدم آنها بالاوپایین میپرند و جفنگیات نوجوانها را بلغور میکنند. این تا وقتی بود که سروکلهی بابا با لباسهای اجقوجق دمِ مدرسهی ما پیدا نشده بود! اصلاً باحال نیست. بهترین دوستم، مدی، هم موافق است. آنها دیگر شورش را درآوردهاند. باید دست از این کارهایشان بردارند. کتاب «پدر و مادرم زده اند به سیم آخر» جلد دوم از مجموعه چهار جلدی «قصههای با پدر و مادر» است که با زبان طنز و به شکل یادداشتهای روزانه، از زبان پسری به نام لویی روایت شده است.از اسطوره تا تاريخ
تو را دوست دارم چون نان و نمک
معرفی کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک: گزینه شعرهای عاشقانه
عشق و زندگی، جانمایهی آثار شاعران بزرگ جهان است. ناظم حکمت یکی از همین شاعران بلندآوازه است. در کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک مخاطب گزیدهای از سرودههای عاشقانهی وی خواهید بود. این گزیده به همت احمد پوری فراهم آمده است.درباره کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک
«از گرجستان به مسکو رفتم. سرِ راهم از مناطق قحطىزده عبور کردم. از صحنههایی که دیدم بسیار متأثر شدم. در مسکو خواستم شعرى به وزن هجایی بگویم و تمامى صحنههایی را که دیده بودم در آن بگنجانم. نتوانستم. ناگهان شکل شعرى که در روزنامه دیده بودم به خاطرم آمد. این شکل با شعر آزاد فرانسه که خوب مىشناختم متفاوت بود. به نظرم این طرز بیان بسیار نو و بىنظیر بود. شعر «مردمک چشم گرسنگان» را سرودم. در این شکل قافیه نقش مهّمى داشت. براى تسلّط بر کاربرد قافیه تمرینهاى زیادى کردم...» این کلمات را ناظم حکمت، مؤلف کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک، نگاشته است؛ شاعر نامدار ترکیهای - لهستانی که از او به عنوان پدر شعر نو ترکی یاد میشود. در سطوری که خواندید، حکمت به وصف مسیری پرداخته که او طی آن از شاعری سنتی که در قالب اوزان کلاسیک شعر میسروده، به شاعری نوگرا بدل شده که نیازش به زبان و بیانی نوین برای ابراز اندیشهها و عواطفش را، با خلق فرمِ شعریِ تازهای در زبان ترکی، پاسخ داده است. این فرم نوین، بعدها زمینهسازِ ظهور شاعران نواندیشِ بسیاری در زبان ترکی شد. شاعرانی که جملگی، از ناظم حکمت به عنوان پیشکسوت و بزرگِ خویش یاد کردهاند. تأثیر ناظم حکمت بر ادبیات ترکیه را، با تأثیر نیما یوشیج بر ادبیات فارسی مقایسه کردهاند. هر دو این شاعران، در جامعهای ظهور کردند که در حال گذار از سنت به مدرنیته بود. در این گیرودار، این دو شاعر به شدت احساسِ نیاز به فرم ادبیِ نوینی میکردند که پاسخگوی نیازهای شاعرِ نوین باشد؛ و از آنجا که هیچیک از آن دو، این فرم ادبی را در آثار پیشینیان خویش نمییافتند، خود به خلق آن همت گماردند. در کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک مخاطب گزیدهای از اشعار عاشقانهی ناظم حکمت خواهید بود. البته این سرودهها، عاشقانههای صرف نیستند. حکمت در این اشعار خواندنی، تلقی خاص خویش از عشق را، با تأثراتی که از وقایع سیاسی و اجتماعی پیرامونش گرفته، تلفیق نموده است. از این جهت، عاشقانههای حکمت را میتوان با عاشقانههای احمد شاملو، شاعر نوگرای ایرانی، مقایسه کرد. چه، در کار حکمت نیز، همچون آثار شاملو، عشق نه به عنوان احساسی آنجهانی و آرمانی، بلکه به مثابهی وضعیتی انسانی به تصویر کشیده شده که کموکیفِ آن، وابسته به محیط اجتماعیست. در همین راستا، میتوان این را نیز گفت که عشق در نگاه حکمت، مفریست برای گریز از دشواریهای زندگی در جامعهای بحرانی. اشعار موجود در کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک، به ترتیب تاریخ سرایش ارائه شدهاند. ترجمهی این اشعار بر عهدهی احمد پوری بوده است. منبع اصلىِ پوری جلد اول و دوم از مجموعه آثار 8 جلدى ناظم حکمت، چاپ بلغارستان بوده است. مقدمهاى هم به قلم خود ناظم حکمت در این گزیده گنجانده شده است.نظریه های جامعه شناسی
فهرست:
مقدمه فصل اول: اصول و مبانی تفکر اجتماعی فصل دوم: عصر فلسفه اجتماعی حکومتمدار فصل سوم: عصر تفکر اجتماعی ایمانمدار: سنت دینی مسیحی فصل چهارم: عصر تفکر اجتماعی ایمانمدار: سنت اسلامی فصل پنجم: عصر تبدیل اندیشه کلاسیک به مدرن فصل ششم: عصر اندیشه اجتماعی اقتصادمدار فصل هفتم: اندیشه اجتماعی انسانمدار فصل هشتم: اندیشه اجتماعی جامعهمدار کلام آخر: از اندیشه اجتماعی تا جامعهشناسیزندگی هچلهفتِ آیدا پیرپور 2/ دارودستهی بیلیاقتها
معرفی کتاب زندگی هچل هفت آیدا پیرپور 2 اثر سولماز خواجه وند
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.