روانشناسي و علوم غيبي
19,000 تومان قیمت اصلی: 19,000 تومان بود.18,000 تومانقیمت فعلی: 18,000 تومان.
دختری پانزده ساله که ادعا می کرد با روح دوستان و بستگان مرده ی خود مرتبا ارتباط برقرار می کند ، موضوع اولین کار منتشر شده توسط روانکاو افسانه ای “کارل گوستاو یونگ” بود. آنچه در “روانشناسی و علوم غیبی” گردآوری شده ، در کنار بسیاری از نوشته های بعدی او در مورد موضوعاتی مانند زندگی پس از مرگ ، تله پاتی و اشباح ، نقطه ی شروع یک علاقه حرفه ای و شخصی – حتی وسواس گونه – بود که در طول زندگی “یونگ” ادامه یافت. “روانشناسی و علوم غیبی” که توسط یکی از بزرگترین و بحث برانگیزترین متفکران قرن بیستم نوشته شده است ، نمایانگر یک بحث جذاب از دنیای تاریک و ناشناخته ی غیبی و اعماق مبهم روان انسان است.
خواندن این کتاب برای هر کس که هم به روانشناسی و هم به پدیده های ماورا الطبیعه علاقه مند است لازم است. “کارل گوستاو یونگ” در این کتاب تجربیات خود را هنگام مطالعه پدیده های مربوط به روح توصیف می کند و توضیحات علمی قابل قبولی را برای بسیاری از وقایع مختلف “ماورا الطبیعه” که شاهد بوده ارائه می دهد. آنچه از مطالعه ی این اثر و دیگر آثار وی به دست می آید، تفاوت در نوشته های قبلی “یونگ” با نوشته های بعدی او بود.
او در اوایل کارش کاملا به توضیحات معنوی شک داشت ، اما نوشته های بعدی او به وضوح نشانگر اعتقاد وی به این مساله است که واقعیت ممکن است شامل موارد ماورا الطبیعه و معنوی نیز باشد و شک کنندگان باید ذهن خود را باز کرده و شواهد موجود را به نفع توضیحات ماورا الطبیعه بررسی کنند. کسانی که نوشته های دیگر او را خوانده اند خوب است که با این کتاب عالی ادامه دهند.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
روانشناسي و علوم غيبي
نویسنده |
کارل گوستاو یونگ
|
مترجم | رویا آزادفر |
نوبت چاپ | —— |
تعداد صفحات | 256 |
نوع جلد | شوميز |
قطع | رقعی |
سال نشر | —– |
سال چاپ اول | 1396 |
موضوع |
روانشناسی
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 294 گرم |
شابک |
978-2000593041
|
وزن | 0.294 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
شخصیت باستان … هوپاتیا
ما اينجا داريم مي ميريم
جملاتی از کتاب ما اینجا داریم میمیریم
خوشبختیها را گم کردهایم، همهشان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همهچیز گم میشود توی های و هوی شهر.
طلاپری میداند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال میبینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره میایستند و هیچوقت پریهای جنگل را صدا نمیزنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستارههایشان میگردند.
مادرش همیشه میگفت هیچ کار خدا بیحکمت نیست. بعد هم غشغش میخندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمیفهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم میآید.
آدمیزادها هیچوقت صدایی را که نمیبینند، نمیشنوند. حتی گاهی خوشبختیهای کوچکشان را هم نمیبینند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.