روش شناسی علوم اجتماعی

128,000 تومان

کتاب روش شناسی علوم اجتماعی نوشته ماکس وبر ترجمه حسن چاوشیان توسط انتشارات مرکز با موضوع علوم اجتماعی، جامعه شناسی، مردم شناسی به چاپ رسیده است.
این کتاب ترجمه‌ی فارسی سه مقاله از مقاله‌های ماکس وبر در مورد روش‌شناسی است که در مجموع حاوی اندیشه‌هایی پرمایه و راهگـشا در زمینـه‌ی مسـایل و معضلات روش‌شنـاسی علوم اجتمـاعی هستند. وبـر در این جستـارها به مصـاف ایـن پرسش بنیادی کانتی می‌رود که «حصول معرفت علمی به پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی، چگونه امکانپذیر است؟» اکنون در ابتدای قرن 21، درست همانند زمان نگارش این مقاله‌ها ـ دو دهه قبل از جنگ جهانی اول و آغاز قرن بیستم ـ مباحث روش‌شناسی هنوز گستـرده‌ترین و مهـم‌ترین زمینـه‌ی مجادله و مواجهه‌ی فکری جریان‌های رقیب در عرصه‌ی علوم اجتماعی است. در دوره‌ی تاریخی نگارش این جستارها نیز مهم‌ترین مسایل مورد بحث نه مسایـل اصـلـی و مـحـتـوایی عـلـوم اجتـمـاعی بلـکه مسـایل روش‌شناختی بودند. یعنـی نـه مسـایـل تئـوریک بلکـه مسایل متاتئوریک. وبر در سخت‌ترین دوره‌ی حیات ذهنی خود درگیر همین مباحث منطقی و فلسفی علوم اجتماعی شد.
مباحث کتاب روش شناسی علوم اجتماعی
پیشگفتار
معنای بی طرفی اخلاقی در جامعه شناسی و اقتصاد
عینیت در علوم اجتماعی و سیاست اجتماعی
مطالعات انتقادی دربارع منطق علوم فرهنگی
امکان عینی و علیت کافی در تبیین تاریخی
نمایه

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789643057206 دسته: , ,
توضیحات

روش شناسی علوم اجتماعی

نویسنده ماکس وبر
مترجم حسن چاوشیان
نوبت چاپ هشتم
تعداد صفحات 288
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1401
شابک 9789643057206
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “روش شناسی علوم اجتماعی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

نظریه‌ای در باب عدالت

490,000 تومان
نظريه‌اي در باب عدالت، اثر جان رالز، يكي از كتاب‌هايي ست كه آيندگان به واسطه‌اش زمانه ما را ياد خواهند كرد. به جرات مي‌توان گفت اين كتاب مهمترين اثر فلسفه اخلاقي و سياسي در سده بيستم است، اثري كلاسيك هم‌سنگ آثار ايمانوئل كانت و جان استوارت ميل. رالز در اين كتاب استدلال مي‌كند كه اصول صحيح در زمينه عدالت آن‌هايي ست كه انسان‌هايي آزاد و عاقل، استقرار يافته در «وضعيت آغازين»، در پس پرده بي خبري، بر سرش توافق خواهند كرد: آنها در پس اين پرده از جايگاه خود در جامعه، از طبقه، نژاد، يا جنسيت خويش، از استعدادها، هوش، و قوت بازوي خويش بي‌خبراند، و حتي نمي‌دانند چه برداشتي از خير، يا آرمان نهايي زندگي خود، دارند. وي بر اين اساس دو اصل عدالت را براي توزيع آزادي‌ها و خيرهاي اجتماعي و اقتصادي استنتاج مي‌كند. در سال 1975، براي نخستين ترجمه كتاب به زبان بيگانه- چاپ آلمان اثر- در نسخه اصلي بازنگري‌هاي عمده‌اي صورت گرفت. آن بازنگري‌ها، كه به باور مولف در برگيرنده اصلاحات مهمي است در همه ترجمه‌هاي بعدي و سپس در سال 1999 در آخرين ويراست انگليسي اثر گنجانده شد. ترجمه فارسي حاضر براساس همين نسخه است.

افسانۀ استر و مردخای

210,000 تومان
افسانه‌ی استر و مردخای داستانی قدیمی در کتاب مقدس یهودیان، «عهد عتیق» است. این داستان در میان تاریخ‌دانان محل شک و تردید است که واقعیت تاریخی دارد یا صرفا افسانه‌ است. مرتضی عرب‌زاده‌ی سربنانی در کتاب افسانه‌ی استر و مردخای از همه‌ی جوانب، بررسی و تحلیل کرده است. در بخشی از عهد عتیق داستانی آمده است که با تاریخ هخامنشیان در دوره‌ی خشایارشاه پیوند خورده است. در این افسانه آمده است که دختری به نام استر ناخواسته وارد دربار هخامنشیان شده و بعد از چندی ملکه‌ی دربار و معشوقه‌ی خشاریارشاه گشته است. او هنگامی که به این درجه می‌رسد قوم یهود را حمایت و پشتیبانی فراوان می‌کند. استر همه‌ی مراحل را با راهنمایی و تدبیر مردخای که پدرخوانده‌ و قیم اوست و علاوه بر این، یکی از وزیران خشایارشاه بوده پیش برده. آن‌ها با کمک و همراهی یک‌دیگر دسیسه‌ها و توطئه‌هایی را که در دربار علیه خودشان و قوم یهود برنامه‌ریزی می‌شده است، خنثی کرده و یهودیان را از مهلکه‌ی بزرگ مرگ و نابودی نجات می‌دهند. در انتهای داستان به خاطر پیروزی استر و مردخای بر بدخواهان جشنی می‌گیرند که پس از آن، به نام عید پوریم شناخته می‌شود و یهودیان آن را همه‌ساله جشن می‌گیرند. افسانه‌ی استر و مردخای در میان تاریخ‌دانان محل شک است. عده‌ی زیادی از مورخان بر این باورند که این داستان وجود خارجی ندارد. مورخان یونانی مانند هرودت از استر نامی نبرده‌اند و نام ملکه‌ی غیریهودی دیگر را به خشایارشاه نسبت می‌دهند. از طرف دیگر عید پوریم یکی از مهم‌ترین اعیاد یهودیان است که با تاریخ ایران نسبتی تنگاتنگ دارد. حالا با تمام این اوصاف سوالاتی هنوز درباره‌ی این داستان مطرح است: آیا داستان استر از نظر تاریخی واقعیت دارد؟ این داستان چه اهمیتی برای مطالعات تاریخی دارد؟ خاستگاه عید پوریم چیست؟ آیا یهودیان در زمان خشایارشاه ده‌ها هزار ایرانی را قتل‌عام کردند؟ مرتضی عرب‌زاده‌ی سربنانی در کتاب افسانه‌ی استر و مردخای (واکاوی خاستگاه جشن پوریم) این سوالات را تحلیل کرده است. کتاب حاضر، چهار بخش دارد که در بخش اول به روابط هخامنشیان و یهودیان می‌پردازد، بخش دوم آن درباره‌ی کتاب استر است که بخشی از عهد عتیق است، بخش سوم آن داستان استر به صورت کامل آورده شده است. آخرین بخش کتاب نیز به عید پوریم و خاستگاه‌های آن پرداخته شده است.

روایت شناسی

120,000 تومان
روایت‌شناسی مطالعه ساختار روایی و راه‌هایی است که اینها بر ادراک انسان تأثیر می‌گذارند. نسب نظری آن تا ارسطو (شاعر) قابل ردیابی است، اما پذیرفته شده است که روایت‌شناسی مدرن با فرمالیست‌های روسی، به‌ویژه ولادیمیر پراپ (مورفولوژی داستان عامیانه، 1928) و نظریه‌های هتروگلوسیا، دیالوگ گرایی و گاه‌نگاری میخائیل باختین آغاز شده است. روایت شناسی شناختی پیشرفت جدیدی است که امکان درک گسترده تری از روایت را فراهم می کند. روایت‌شناسی شناختی به‌جای تمرکز بر ساختار داستان، این سوال را مطرح می‌کند که «انسان‌ها چگونه داستان‌ها را معنا می‌کنند» و «چگونه انسان‌ها از داستان‌ها به‌عنوان ابزار حس‌سازی استفاده می‌کنند». روایت‌شناسان ساختارگرا مانند ریمون کنان، داستان روایی را «روایت متوالی رویدادهای داستانی» تعریف می‌کنند. روایت‌شناسان شناختی بر این موضوع تمرکز می‌کنند که مردم چگونه چیزی را به‌عنوان روایت تجربه می‌کنند تا ساختار خود متن. داستان شش کلمه‌ای «برای فروش: کفش‌های کودک، هرگز پوشیده نشده» اغلب به عنوان مثالی ارائه می‌شود که در رویکرد کاملا ساختاری به عنوان یک روایت واجد شرایط نیست، اما حس روایت را برمی‌انگیزد.

روباه‌یاب (۴۲) (نمایش‌نامه)

110,000 تومان

معرفی کتاب روباه‌یاب (۴۲)

جهان نمایش مجموعه‌ای است از متن‌هایی که برای صحنه‌ی نمایش یا درباره‌ی آن نوشته شده‌اند. انواع نمایش‌نامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایش‌نامه‌هایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متن‌های نظری در حوزه‌ی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای می‌گیرند.
همیشه به خاطر داشته باشید که کوچک‌ترین لغزشی در شخصیت شما می‌تواند شکافی باشد که روباه خودش را در آن مخفی کند، مانند آبی که در شکاف سنگی منتظر است تا یخ بزند و سنگ را از هم بپاشد.

سال مرگ ریکار دو ریش

525,000 تومان
تهدیدهای بزرگ، مثل خورشید همه ی جهان را دربرمی گیرند اما ریکاردو ریش، در زیر سایه ی خودش پناه گرفته است. ریکاردو ریش، پس از گذراندن 16سال مطالعه و تحقیق در رشته ی پزشکی در برزیل، اکنون به لیسبون بازگشته و خیابان های باران زده ی این شهر را زیر پا می گذارد. او آرزوی داشتن زنی اشرافی و دست نیافتنی به نام مارسندا را در سر می پروراند اما این لیدا-خدمتکار هتل-است که با او رابطه ی عاشقانه دارد. شاعر و دوست قدیمی ریکاردو، فرناندو پسوئا، برای دیدن او می آید در حالی که هنوز همان لباسی را بر تن دارد که شش هفته ی پیش، او را با آن دفن کردند. سال 1936 است و ابرهای سیاه فاشیسم به شکل تهدیدآمیزی در حال گرفتن آسمان زندگی آن ها هستند. رمان سال مرگ ریکاردو ریش، به گفت وگویی شگفت انگیز و پیچیده درباره ی هنر، حقیقت، شعر، فلسفه، سرنوشت و عشق بین شخصیت های داستان می پردازد.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت