رکسانا نیستم اگر…

6,000 تومان

معرفی کتاب رکسانا نیستم اگر… اثر ناهید طباطبایی

«رکسانا نیستم اگر…» مجموعه داستانی از ناهید طباطبایی است. این مجموعه شامل هشت داستان کوتاه است. مرا ببوس، بهار دلنشین، پارمیدای من کوش؟، زندان سکندر، سودی و فافا، رکسانا نیستم اگر…، کلاه‌گیس و کجا را گفته‌اند، عناوین داستان‌های این مجموعه است.
ناهید طباطبایی از نوجوانی مشغول داستان‌نویسی شده است و حالا بعد از چندین سال کار در حیطه داستان‌نویسی، داوری چندین جایزه ادبی، مدیریت نشر و سردبیری چندین مجموعه ادبی، صاحب نام و اعتبار است و داستان‌هایش خوانندگان خاص خودش را دارد. برخی داستان‌های او، به زبان‌های گوناگون نیز ترجمه شده‌‌اند و از روی رمان « چهل سالگی» اش نیز فیلمی سینمایی ساخته‌اند.
«مرا ببوس» اولین داستان این مجموعه درباره مردی است به نام شهاب که همسرش فرزانه، بعد از بیست سال، او را ترک کرده و به خارج رفته است. حالا شهاب است و دلتنگی‌هایش و آهنگ‌ها و ترانه‌های نوستالژی که گاه و بی‌گاه گوش می‌دهد تا بلکه کمی حالش التیام یابد. یکی از این ترانه‌ها «مراببوس» است که او را در پیوندی غریب با پیرزن همسایه قرار می‌دهد.
در داستان «بهار دلنشین»‌ شاهد مادری هستیم که دخترش را به کلاس آواز می‌برد. این زن خودش در خانواده‌ای سنتی به دنیا آمده است و تلاش کرده تا راه خودش را در زندگی پیدا کند اما…
داستان «رکسانا نیستم اگر…» ماجرای رکساناست. او به خواهرش که به تازگی عروسی کرده و روانه اتریش شده، قول می‌دهد تا ماجرای پدرشان را حل کند.
مادر رکسانا و آتوسا، زنی ساده است و پدرش به تازگی با منشی شرکت‌شان سر و سری پیدا کرده است. رکسانا تصمیم می‌گیرد سرزده به شرکت برود و …
تمام داستان‌های مجموعۀ «رکسانا نیستم اگر…» نشان از دغدغه‌مندی نویسنده دارد. در تمام داستان‌ها مضمونی خانوادگی، عاطفی و یا اجتماعی را می‌توان به وضوح دید.
ناهید طباطبایی در «رکسانا نیستم اگر…»‌ شخصیت‌ها و فضای داستان‌هایش را به کار می‌گیرد تا حرف و دغدغۀ اصلی‌اش را مطرح کند. او از پس سال‌ها نوشتن و فعالیت در عرصۀ ادبیات داستانی، اینک نویسنده‌ای نام آشناست و اهالی ادبیات، کارهایش را با جدیت دنبال می‌کنند.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9789643626679 دسته: , , , , برچسب: ,
توضیحات

رکسانا نیستم اگر…

نویسنده
ناهید طباطبایی
مترجم
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 88
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1400
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 110 گرم
شابک
9789643626679
توضیحات تکمیلی
وزن 0.110 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رکسانا نیستم اگر…”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

قصه‌های من و مامان (جلد 1)

24,000 تومان
انتشارات چشمه منتشر کرد: شب موقع خواب دلم نیامد که آدامس صورتی بادی را که دوستش داشتم بیرون بیندازم، و حالا که صبح شده و من آماده‌ی رفتن به مدرسه بودم ناگهان او رالای موهایم پیدا کردم، نه او دل از موهایم می‌کند و نه موهایم او را ول می‌کردند. مامان هم هرکاری کرد بی فایده بود. دیرم شده بود، ناگهان قیچی خیاطی مامان را برداشتم و موهای آدامسی را چیدم. مامان وقتی کله‌ام را دید قاه‌قاه خندید وگفت «تا تو باشی به حرف بزرگ‌ترها گوش کنی، اگر موقع خواب آدامست را از دهابیرون نیندازی ممکن است که توی حلقت برود و تو را خفه کند.» ...

مردم در سیاست ایران: پنج پژوهش موردی

105,000 تومان

معرفی کتاب مردم در سیاست ایران اثر یرواند آبراهامیان

به طور کلی این کتاب به تاریخ معاصر ایران می پردازد و یک نمای کلی از این دوران برای خواننده ترسیم می کند و به طور خاص به مسأله ی مردم، نقش اعتراضات مردمی و مفهوم جمعیت و ملت پرداخته است .
این کتاب شمال پنج مقاله از آقای ابراهامیان است که طی زمان های مختلفی نوشته شده اند و توسط اقای بهرنگ رجبی به فارسی برگردان شده اند.
پنج مقاله ی آن شامل: «نقش جمعیت های مردمی در انقلاب مشروطه ی ایران»، «نقش جمعیت های مردمی در سیاست ایران؛ ۱۳۳۲ـ ۱۲۸۵»، «نقش جمعیت های مردمی در انقلاب ایران»، «کمونیسم و مسئله ی اشتراک در ایران: حزب توده و فرقه ی دموکرات» و «شکل گیری پرولتاریا در ایران مدرن، ۱۳۳۲ـ۱۳۲۰» است. این پژوهش ها از قدرتی می گویند که بی قدرتان جامعه دارند و از نقشی عمده که در شماری از بزنگاه های تاریخ ایران داشته اند.
این مقاله ها بررسی قوت ها و ضعف های چند نمونه از جنبش های مردمی در فراز های تاریخی مهم این سر زمین اند، چند و چونی در این پرسش که آدم های کوچه و خیابان چه طور کوشیده اند فردای شان را بهتر کنند، و اینکه کجا با موقیت همراه بوده است و کجا به شکست انجامیده است
سفارش:0
باقی مانده:2

شهري که در آن مرگ از آن مي خواند

9,000 تومان

شعرهایی از کتاب شهری که در آن مرگ از آن می‌خواند؛ مجموعه رباعی

این‌جاست که انتها از آغاز شب است با بُهت دقیقه‌ها هم‌آواز شب است این واقعه را چگونه تعبیر کنم خورشید در آسمان ولی باز شب است ... فکر اگر و فکر چرایی ویران فکر گذر از ثانیه‌هایی ویران می‌داد تکان، در امتدادی تاریک گهواره‌ی گور را صدایی ویران

داستان‌هایی از نویسندگان زن انگلستان

17,000 تومان

معرفی کتاب داستان هایی از نویسندگان زن انگلستان اثر مجموعه ی نویسندگان

کتاب «داستان هایی از نویسندگان زن انگلستان» با انتخاب و ترجمه ی «ناهید طباطبایی» تدوین شده است.
این اثر شامل هشت داستان با عنوان های «ازدواج به سبک منچستری» از «الیزابت کلگهورن گسکل»، «سفری با قطار» نوشته ی «لیدی مارگارت مجندی»، «مسافر خوشگذران» نوشته ی «الا دارسی»، «توصیه» از «آدا لورسون»، «گره روبان» به قلم «لورنس آلما تادما»، «محبوبه سال» نوشته ی «الا هپورت دیکسون»، «لوسی رن» از «آدا رادفورد» و «داستان یک مسافرت ماه عسل» نوشته ی «مارگارت آلیفانت» است.
مترجم در پیشگفتار گفته است: «داستان های این کتاب مربوط به دوره «رمانتیک» هستند و آنها را می توان در طبقه ی داستان های عاشقانه جای داد که بعضی مثل "سفری با قطار" پایانی خوش دارند و برخی دیگر مانند "گره روبان" پایان تلخ.
این داستان ها با عدم ارائه ی پایانی مشخص، آشکارا به سمت سنت گرایی رفتار زنان گرایش پیدا می کنند که بعدها در ادبیات مدرن قرن بیستم پر رنگ تر می شود.» در بخشی از داستان ازدواج به سبک منچستری می خوانیم:
«با شروع زمستان، پدرخوانده ی آلیس ضعیف و ضعیف تر شد. او در پرستاری و سرگرم کردن پدرخوانده اش کمک بزرگی
برای همسر او بود و اگرچه اهل خانه بسیار نگران بودند، شاید بعد از سال ها، در خانه آرامش بیشتری حکمفرما شد.
چون خانم ویلسون که اصلا سنگدل نبود، با نزدیکی آشکار مرگ کسی که دوست داشت، مهربان تر شده بود و تحت تاثیر بی کسی دختر جوانی که در غیبت شوهرش، انتظار اولین زایمان اش را می کشید، قرار گرفته بود.» کتاب حاضر را نشر «چشمه» در مجموعه ی «جهان نو» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.

جنگ چهره ي زنانه ندارد

390,000 تومان

معرفی کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد

کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد نوشته‌ی سوتلانا آلکسیویچ، روایت پرفراز و نشیب مستندنگار بلاروسی‌ از یادواره‌های زنانی است که در لشکر اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم جنگیدند و اکنون بعد از گذشت سال‌ها از کابوس‌ها و تنهایی‌هایشان می‌گویند. سوتلانا آلکسیویچ (Svetlana Alexievich) در کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد (The Unwomanly Face of War) در حقیقت جنگ جهانی دوم را با زاویه دیدی که کمتر مورد‌ توجه قرار گرفته یعنی از نگاه زنان روسی که تجربه‌ی حضور در این جنگ را داشتند توصیف می‌کند. او توانست در سال 2015 موفق به دریافت جایزه ادبی نوبل شده و کتابش یکی از مشهورترین کتاب‌های جهان با مضمون جنگ شناخته شود. نویسنده در لابه‌لای سطور این کتاب صداها و ناله‌هایی را که تا‌به‌حال شنیده نشده، به گوش مخاطب می‌رساند و بعضی از زوایای پنهان جنگ را به تصویر می‌کشد. جنگ و تخیل در یک بستر نمی‌گنجند، جنگ صحنه واقعیت است؛ به همین علت نمی‌توان در کنجی نشست و جنگ را تصور و تخیل کرد. بهترین راه به تصویر کشیدن جنگ نقل قول افرادی است که در معرکه حضور داشته‌اند. این کتاب در حقیقت قطعه اول از پنج‌گانه‌ی سوتلانا اَلکسیویچ با نام صداهایی از آرمان‌شهر به حساب می‌آید. الکسیویچ در کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد از تجربه‌ی روزنامه‌نگاری خود بهره گرفته و شیوه‌ی مصاحبه و انتقال بی‌کم‌و‌کاست توصیفات شاهدان عینی را برای ارائه‌ی نگاه زنانه به جنگ برگزیده است. زیرا که او پیش و بیش از آنکه نویسنده باشد، یک روزنامه‌نگار حرفه‌ای است و به واسطه‌ی شغلش همواره ترجیح می‌دهد با حقایق عریان سر و کار داشته باشد. کتاب، گاه شامل لحظات سختی است که فراتر از گفته‌ها و شنیده‌های رایج درباره‌ی جنگ است. چیزی که این اثر را نسبت به بسیاری از آثار جنگی متفاوت می‌کند، پدیده‌ی چند صدایی است. در این کتاب حتی یک آشپز و رخت‌شوی ساده هم توانسته نظرش را نسبت به جنگ بیان کند. نویسنده از تضارب آرا نمی‌ترسد و همین چند صدایی است که سطور این کتاب را قابل‌باور کرده است. قهرمانان این کتاب قدیس و اَبَر انسان‌ها نبوده، و تنها مردمی عادی هستند. بیانشان با زبان ساده و نیز کوچه‌بازاری است. آن‌ها شاعر و پروفسور و سیاست‌مدار نیستند و رک حرف‌شان را می‌زنند. در ترجمه فارسی این کتاب نیز دقیقاًً به همین خاطر سبک کوچه‌بازاری و محاوره‌شان لحاظ شده تا کتاب را برای خواننده قابل لمس‌تر و قابل‌درک باشد. در بخشی از کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد می‌خوانیم: دقیقاًً جایی که انسان بزرگ‌تر است، به خاطر سپرده می‌شود. در آن‌جا، انسان‌ها به دست چیزی که از تاریخ قوی‌تر است هدایت می‌شوند. باید حوزه‌ی کاری‌ام را توسعه بدهم، به حقیقت جنگ بسنده نکنم و حقیقت زندگی و مرگ را تشریح کنم. پرسش داستایوسکی را تکرار کنم؛ چند انسان در هر انسان وجود دارد، و چگونه باید از این انسان درونی محافظت کرد؟ بدون شک شر جذاب است؛ متنوع‌تر از خیر است؛ وسوسه‌انگیزتر است. همین‌طور عمیق‌تر. وارد دنیای نامتناهی جنگ می‌شوم، همه‌ی چیزهای دیگر گویی رنگ باخته‌اند و از عادی نیز عادی‌تر شده‌اند. دنیای عظیم و وحشی. اکنون تنهایی انسانی را که از آن‌جا بازگشته درک می‌کنم. انگار از سیاره یا دنیای دیگری آمده... او معرفتی دارد که دیگران آن را ندارند، کسب این معرفت تنها در آن‌جا ممکن است، در نزدیکی‌های مرگ. هنگامی که او سعی می‌کند با کلماتْ آن‌چه را دیده و زندگی کرده، انتقال دهد، فاجعه را با تمام وجودش حس می‌کند. زبانش بند می‌آید. او می‌خواهد توضیح دهد، دیگران می‌خواهند درک کنند، اما همه در رسیدن به هدف خویش ناتوان‌اند. آن‌ها همواره در فضایی متفاوت با منی که شنونده‌شان هستم، قرار دارند. آن‌ها را دنیایی نادیدنی در برمی‌گیرد. حداقل سه نفر در این گفت‌وگو شرکت می‌کنند؛ کسی که ماجراها را تعریف می‌کند، کسی که در آن زمان و هنگام وقوع حادثه این انسان بوده، و من. هدف من پیش از هر چیز کشف حقیقت آن سال‌ها و آن روزهاست. بدون دخالت احساسات. شاید روایتی که انسان از جنگ بلافاصله پس از پایان جنگ ارایه می‌کند، با گذشت دهه‌ها دچار تغییر و دگرگونی شود، چرا که او تمام زندگی‌اش را به خاطراتش اضافه می‌کند، همه‌ی وجودش را. این‌که در تمامی این سال‌ها چگونه زندگی کرد، چه خواند، چه دید، با چه کسانی معاشرت کرد. با او تنها صحبت می‌کنم، گاهی کس دیگری هم حضور دارد. مهم است چه کسی؟ خانواده؟ دوستان؟ کدام دوستان؟ دوستان جبهه و همرزم با سایر دوستان متفاوت‌اند.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه‌ی مترجم زن‌ها کی برای اولین‌بار در تاریخ وارد ارتش شدند؟ انسان بزرگ‌تر از جنگ است نمی‌خواهم حتا به خاطر بیاورم... دخترا، بزرگ شید، بالغ شید... شما هنوز خامید... بوی ترس و چمدان آب‌نبات ‌من این چشما رو امروز هم به خاطر می‌آرم... ‌نیاز به سرباز بود... اما من می‌خواستم زیبا هم بمانم...
سفارش:0
باقی مانده:5

آلابولا

50,000 تومان
کتاب «آلابولا» نوشته‌ی زکریا قائمی است. این رمان پرسرعت و به‌شدت روایی است. قائمی تبحر خاصی در دیالوگ‌نویسی دارد و از توصیف و مکث دور است. فضای سیاسی و اجتماعی‌ای که در اثر ساخته می‌شود با امروز پیوندهای عمیق دارد و رازهای زیادی را آشکار می‌کند. آدم‌های گوناگونی که بر اثر تغییر فضا عوض یا مرموز شده‌اند، رخ می‌نمایند و قهرمان رمان که یک عشق فیلم است می‌خواهد تا ته خط برود. در بخشی از متن کتاب آمده است: ما اتفاقی سه نفر بودیم: یونس، فتحی، ماشال. و اتفاقی از پاییز 58 با هم رفیق بودیم. در خیال‌مان «آرزو داشتم برم، تا به دریا برسم»، اما ورق برگشت و فهمیدیم که «سرنوشتم همینه، من اسیر زمینم.» لابد اگر منتظر بمانیم، چند سال دیگر هرکدام یواشکی پشت یک سررسید یا روی بخار آینه‌ی حمام می‌نویسیم «هیچی باقی نیست ازم.» هیچ‌کدام از ما بعد از سی سال نمی‌داند کجا بود آن شبی که همدیگر را دیدیم، آش‌ولاش، کچل، غریبه. با چشمِ بسته سوارمان کرده بودند، از جایی که نمی‌دانستیم کجاست رفتیم به جایی که هیچ‌وقت نفهمیدیم کجا بوده. رفته بودیم انقلاب کنیم، بعضی‌ها بیش‌ýتر انقلاب کردند، ما را هم منقلب کردند. چندماهی تعطیلات به‌مان خورد: فتحی سه ماه، ماشال چهار ماه و من شش ماه بعد از انقلاب ترخیص شدیم. آخرش رسید به این‌که غلط کردیم، غلط اضافه کردیم. به‌مان گفتند «دیگر از این غلط‌ها نکنید.» ما هم چشم‌مان را بستیم و گفتیم «چشم.»