فريادها

25,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2

معرفی کتاب فریادها اثر لوران گوده

رمان «فریادها» نوشته لوران گوده، نویسنده فرانسوی برنده ی جایزه گنکور درباره جنگ است. درباره سربازانی که تمام جسم و جان خود را برای دفاع از وطن گذاشته اند و همراه با هراس و مسخ شدگی در فضای غیر انسانی و بی رحم جنگ با خود و فلسفه جنگیدنشان درگیرند.
«ژول» سربازی است که مرخصی گرفته و در حال رفتن به خانه است اما نگرانی درباره همرزمانش او را رها نمی کند. در جای دیگری سربازی شیمیایی درون حفره ای در قلب خاک اسیر شده و دست و پا می زند.
دو سرباز دیگر به نام های «ماریوس» و «بوریس» از دست فریادهای عجیب سرباز دیگری موسوم به «مرد خوکی» ترسیده و عاصی شده اند و در صدد کشتن اویند، همه سربازان این کتاب به نوعی در هراس مرگ اند و اتفاقات گوناگون و عجیبی اطرافشان رخ می دهد.
داستان از زبان چند روای روایت می شود. «ماریوس»، «ریپول»، «رنیه»، «شیمیایی»، «ژول» و… هر راوی بخشی از ماجرا را کامل می کند.
بخش زیادی از داستان در زمان حال می گذرد و بخش هایی در زمان های گذشته و نویسنده با بهره گیری از این تکنیک خواننده را در تمامی لحظه ​های دلهره و هراس، همراه شخصیت​ های داستان می کند تا مانند آنها وحشت لحظات داستانی را از نزدیک لمس کند. «برگشتن به جبهه و مردن در آن جا. چاره ای جز این نمی بینم.
بله. راه آمده را برگشتن. انجام دادن دوبارهٔ همهٔ کارها. با همان عجله. تند راه رفتن. گذشتن از همان مزرعه ها، توقف در همان جاهای قبلی. از روستا به سنگر. آن جا، توی سوراخم می خزم و مثل بقیه، دعایم را نثار زمین می کنم.
شاید کس دیگری غیر از من آن را به مردم روستا برساند. کس دیگری غیر از من. کسی که شیواتر حرف بزند. کسی که از روستایی ها سنگ نخورد. من ناکام ماندم.
بله. چاره ای ندارم جز این که راه آمده را برگردم. دوباره دوستانم را ببینم و دیگر ترک شان نکنم.» «لوران گوده» با سادگی تحسین برانگیزی فضای جنگ را توصیف کرده است. فضایی که اگرچه غیرانسانی است اما پر از برادری و هم دلی هم هست.
«فریادها» نمایش بزرگ هراس انسان ها است. گوده با این اثر می خواهد نشان دهد وقتی انسانیت با هراس از مرگ و جنگ نابود می شود همه چیز را با خودش نابود می کند.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

فريادها

نویسنده
لوران گوده
مترجم
حسین سلیمانی‌نژاد
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 110
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1399
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 130 گرم
شابک
9789643626655
توضیحات تکمیلی
وزن 0.130 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فريادها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

انگیزش و هیجان

145,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته روان‌شناسی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «انگیزش و هیجان» به ارزش 3 واحد تدوین شده است. امید می‌رود علاوه بر جامعه دانشگاهی، سایر دانش‌پژوهان نیز از آن بهره‌مند شوند. فهرست : پیشگفتار مقدمه بخش اول: تعریف و جایگاه انگیزش در روان‌شناسی و اساس فیزیولوژیکی آن فصل اول: تعریف و جایگاه انگیزش فصل دوم: اساس فیزیولوژیکی انگیزش بخش دوم: نظریه‌های کاهش کشاننده‌ای فصل سوم: نظریه روان‌تحلیل‌گری فصل چهارم: نظریه کشاننده‌ای هال بخش سوم: نظریه‌های انتظار ـ ارزش فصل پنجم: نظریه میدانی لوین فصل ششم: نظریه انگیزه پیشرفت فصل هفتم: نظریه یادگیری اجتماعی بخش چهارم: نظریه‌های شناختی فصل هشتم: نظریه اسنادی فصل نهم: نظریه انسان‌نگری بخش پنجم: هیجان فصل دهم: مبانی فیزیولوژیک هیجان فصل یازدهم: نظریه‌های شناختی هیجان فصل دوازدهم: نظریه‌های اختصاصی هیجان فصل سیزدهم: نظریه‌های تحولی هیجان فصل چهاردهم: نظریه‌های اجتماعی و نقش فرهنگ در هیجان فصل پانزدهم: نظریه‌های بالینی هیجان منابع و مآخذ واژه‌نامه فهرست اعلام نمایه موضوعی

ماهی سفید کوچولو 2/ جشن تولد

32,000 تومان
توضیحات
«ماهی سفید کوچولو» همراه با دوستانش مشغول «قایم‌موشک‌»بازی هستند. نوبت ماهی سفید کوچولو است که چشم بگذارد و تا ۱۰ بشمارد و او شروع می‌کند به شمردن: «۱-۲-۳-۴-۵-۶-۷-۸-۹-۱۰…» وقتی‌ همه قایم شدند، حالا نوبت ماهی سفید کوچولوست که چشم‌هایش را باز کند و دنبال دوستانش بگردد. او به دور‌و‌برش نگاه می‌کند و یک‌دفعه ۱ حلزون زرد کوچولو می‌بیند. بعد بلند می‌گوید: «گیر افتادی. گیر افتادی.» کمی جلوتر، پشت صخره ۲ تا توتیای دریایی پیدا می‌کند و داد می‌زند: «گیر افتادی. گیر افتادی.» چقدر هیجان‌انگیز. او دارد تمام دوستانش را پیدا می‌کند. به نظر شما، ماهی سفید کوچولو قرار است چند دوست دیگر را پیدا کند؟ آن‌ها کجا قایم شده‌اند؟

امروز ماهی سفید کوچولو دوساله میشود.

همهی موجودات دریایی به جشن تولدش میآیند:

یک تُپُل و یک لاغر. یک دراز و یک کوتاه و…

کتابی خلاقانه دربارهی

مفاهیم پایهی ریاضی؛ مفهوم تضاد

سفارش:0
باقی مانده:1

چند روایت معتبر

140,000 تومان
کتاب چند روایت معتبر مجموعه‌ داستان هایی از مصطفی مستور است که نشر چشمه آن را منتشر کرده است. در کتاب چند روایت معتبر رگه های فلسفی و اعتقادی به چشم می خورد. مصطفی مستور روی موضوعاتی چالش بر انگیز دست می گذارد و عاشقانه های او واقعا خاص و خالص هستند. این کتاب از ۷ روایت تشکیل شده و این روایت ها عمدتاً به عشق، زندگی، مرگ و مفهوم خداوند مربوط می شوند.  اول هر روایت، یک متن خاص قرار داده شده است تا خواننده در فضای آنچه که قرار است اتفاق بیفتد قرار بگیرد و یک ذهینت اولیه از داستان داشته باشد. ۷ روایت کتاب شامل موارد زیر می شوند:
  1. چند روایت معتبر درباره عشق: یک معلم فیزیک که عاشق شاگرد خود می شود.
  2. چند روایت معتبر درباره زندگی: کسری که همراه سایه زندگی می کند و به مهتاب فکر می کند.
  3. چند روایت معتبر درباره مرگ: بخش هایی از زندگی افراد مختلف، خودکشی، عروسی و مرگ.
  4. مصائب چند چاه عمیق: بخش هایی مختلف از زندگی.
  5. در چشم هات شنا می کنم و در دست هات می میرم: ماجرای یک شاعر که عشق او به تنفر تبدیل می شود.
  6. کیفیت تکوین فعل خداوند: سه زوج جوان که یکی از آن ها دچار حادثه ای شده و ناخودآگاه صدایی را می شنود.
  7. کشتار: داستان یوسف و مونس که عاشق می شوند و با نامه با هم در ارتباط هستند.
سفارش:0
باقی مانده:2

شب در مسير غرب

32,000 تومان

معرفی کتاب شب در مسیر غرب اثر بریل مرکام

کتاب شب در مسیر غرب، اثری نوشته ی بریل مرکام است که نخستین بار در سال 1942 به چاپ رسید.
اگر اولین مسئولیت یک شرح حال نویس، گذراندن زندگی‌ای پرماجرا و پرقصه باشد، مرکام در انجام این کار به موفقیتی کم نظیر دست یافته است.
مرکام که با نام بریل کلاترباک در مرکز انگلیس به دنیا آمد، در دوران کودکی به همراه پدرش به کنیا رفت، حیوان خانگی اش یک گورخر بود، دوست هایش اسب ها بودند و همسایگانش، بابون ها، شیرها و غزال ها. او در هواپیمایی کوچک با جمع آوری اطلاعات درباره ی فیل ها پول درمی آورد و بخش عمده ی باقی زندگی اش را به عنوان ماجراجو، مربی اسب های مسابقه و خلبان سپری کرد.
مرکام به اولین انسانی تبدیل شد که بدون وقفه فاصله ی میان اروپا تا آمریکا را با هواپیما طی کرد و اولین زنی شد که از شرق به غرب اقیانوس اطلس را به تنهایی پرواز کرد.
در کتاب شب در مسیر غرب، ماجراجویی ها و اتفاقات شگفت انگیز زندگی پرحادثه ی مرکام، در قالب داستانی جذاب به مخاطبین ارائه شده است.

لذتي که حرفش بود

210,000 تومان

در بخشی از کتاب لذتی که حرفش بود می‌خوانیم

بالاخره جوان دست از سر موبایل برداشت و همان بالا، روی بار، رو‌ به‌ آسمان دراز کشید. صمیمیت‌شان از همان فاصله‌ی دور هم حس می‌شد. آن یکی موبایل را گرفت. چند‌ باری موبایل بین‌شان رد‌ و‌ بدل شد، تا که فهمیدم یکی می‌خواهد از دیگری عکس بگیرد. جوان بلند شد و رفت سمت مبل استیل و روی آن لم داد. پیانو همچنان پخش می‌شد و او پشت به خورشید نارنجی تهران، غرق در صدای بوق ماشین‌ها و صدای خنده‌ای که شنیده نمی‌شد، مرتب روی آن مبل عجیب حالت عوض می‌کرد. به عنوان یک عکاس اگر جای آن مرد موبایل‌ به‌ دست بودم، حتمن جوری قاب را می‌بستم که کل ترافیک، بار کامیون، مرد افغان و مبل استیل را با‌هم داشته باشم. ولی موبایل آن جوان نمی‌توانست چنین لنز بازی داشته باشد. همانطور که به صدای پیانو گوش می‌دادم عکسی را که در موبایل ذخیره می‌شد تصور می‌کردم. عکسی که اگر او برای خانواده‌اش بفرستد، که بعید هم نیست، کاملن با چیزی که می‌دیدم در تضاد بود. بهترین حالتش را شرح می‌دهم؛ چرا که آن عکس بی‌تردید چیز دیگری بوده، چیزی که فعلا درباره‌ی آن سکوت می‌کنم. مرد افغان سوژه‌ی اصلی بود، مبل ممکن نبود حذف شود و مهم‌تر از همه، خورشید بود. آن مرد امکان نداشت که از خیرِ خورشیدی به آن زیبایی بگذرد. کل عکس او پُر می‌شد از این سه و باقی حذف می‌شد. مردم عاشق زوم کردن هستند. حق هم دارند، کار لذت‌بخشی‌ست. دورها نزدیک می‌شوند، غیر‌ قابل‌ دسترس را دسترس می‌کند. ولی در‌ عین‌ حال، حین عکاسی درست مثل بچه‌ها می‌شوند، همه‌چیز را دو قسمت می‌کنند؛ خوب‌ها و بد‌ها، و از بدها عکس نمی‌گیرند.
سفارش:0
باقی مانده:2

عاشقی جرم قشنگی‌ست

14,000 تومان
ببین چگونه مرا از خودم جدا کردند غریبه‌ها که مرا با تو آشنا کردند غریبه‌های عزیزی که از نهایت ذوق مرا به مستی چشمِ تو مبتلا کردند مرا به کوه نفس‌گیر عشق تو بردند و از بلندترین قله‌اش رها کردند هنوز چشم من از خواب صبح سنگین بود که از میان سیاهی مرا صدا کردند به پشت پنجره‌ی سبز و ساده‌ای بردند و پلک پنجره را رو به باغ وا کردند به چشم من گل روی تو را نشان دادند و در دلم هوس چیدنش به پا کردند خلاصه کاش به فردا نمی‌کشید آن شب شبی که چشم مرا عاشق شما کردند