ملل 15 … سوئد

4,500 تومان

هر کشوری تاریخی دارد ، اما تعداد کمی توانسته‌اند همانند سوئد گذشته‌شان را با هویت امروزیشان پیوند بزنند . در سرزمینی با تنوع جغرافیایی زیاد ، وایکینگ‌های باستانی که الفبای رونیک را روی سنگ حکاکی می‌کردند ، در کنار شاخص‌های زندگی امروزی حضور دارند . تاریخ غنی سوئد از زمان آغازش از دوران یخچال‌های ماقبل تاریخ ، نقشی حیاتی در موجودیت امروزی کشور داشته است . ردِ پای پارلمان سوئد به نام ریکسداگ را در گذشته ، در قرن نهم میلادی می‌توان یافت . هرچند ریکسداگ با رشد جمعیت کشور و جایگاه سوئد در جامعه جهانی مطابقت حاصل کرده ، ماهیت اصلی آن طی قرن‌ها ، تغییر زیادی نکرده است .

به همین ترتیب در سوئد امروزی هم اصولی که پیشینیان گرامی می‌داشتند ، محترم شناخته می‌شود : مثلاً مفاهیمی از قبیل آزادی فردی ، عدالت برای همه و تعهد نسبت به جامعه . حتی عشق وایکینگ‌ها به دریا ، طبیعت ، طرح‌های ظریف و کیفیت صنعتگری نیز طی سده‌ها به نسل‌های امروزی رسیده است . اما با وجود تمام این آثار که یادآور گذشته کشورند ، سوئد واقعاً کشوری امروزی است و از نظر فناوری یکی از پیشرفته‌ترین کشورهای جهان به شمار می‌رود . مردم این کشور طی چند دهه از نظر سطح زندگی ، یکی از بهترین استانداردها را داشته‌اند . « سوئد » مجلد جدید مجموعه ملل است که در ١٢٤ صفحه راهی بازار نشر شده است .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

ملل 15 … سوئد

نویسنده
لسلی ا.دوتمپل
مترجم
فاطمه شاداب
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٢٨
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر ١٣٩٠
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۴۱۶ گرم
شابک
9789643119430
توضیحات تکمیلی
وزن 0.416 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ملل 15 … سوئد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

آنچه با پول نمی توان خرید

129,500 تومان
کتاب آنچه با پول نمی توان خرید نوشته مایکل سندل ترجمه حسن افشار توسط انتشارات مرکز موضوع علوم اجتماعی، جامعه شناسی، مدیریت بازار به چاپ رسیده است. اثری بـرانگیزنـده و پرمعنـا به لحاظ نظـری. فراخوانـی به بیداربـاش بـرای درک و پذیـرش نیـاز شـدیـد به یافتـن شیوه‌ای عقلانی برای سخن گفتن از انسانیت. رساله‌ای درخشان، آسان‌فهم، زیبا و شوخ‌طبع در مورد این پرسش که در یک جامعه‌ی خوب چه چیزی نباید فروشی باشد. معرفی مباحث کتاب آنچه با پول نمی توان خرید بازار و اخلاق نوبت شکنی مشوق ها بازار چگونه اخلاق را به حاشیه می راند بازار در زندگی و مرگ حقوق نام گذاری پی نوشت ها

شاهکارهای ادبی مصور 4… جنگ دنیاها

18,000 تومان
جک لندن با سپید دندان از مبارزه برای زندگی می گوید و آزادی را از دریچه چشمان نگران سپید دندان به تصویر کشیده است. اچ. جی. ولز از دشواری‌های زندگی مرد نامرئی می‌گوید که در عین هیجان، دست آخر تنهایی و مرگ او را روایت می‌کند و همچنین در جنگ دنیاها از موجودات دیگر کرات سخن می‌گوید و از ساکنان آن‌جا که در کمین نشسته‌اند تا به کره زمین حمله کنند. ژول ورن در سفرهای غیرمنتظره و هیجان‌انگیزش داستان زیر دریایی کاپیتان نمو، ناتیلوس، را بازگو می‌کند که هزاران فرسنگ‌ در زیر دریا، سرزمینی آزاد برای خودش درست کرده و همگان را به تماشای آن‌جا دعوت می‌کند. او همچنین ما را به اعماق زمین می‌برد و مرکز آن‌جا را نشانمان می‌دهد. هرمان ملویل در موبی دیک از کینه و انتقام یک دریانورد می‌گوید که قصد دارد نهنگی سفید را شکار کند اما خود و همراهانش طعمه مرگ می‌شوند. در ماجراهای تام سایر، مارک تواین، خاطرات کودکی کنجکاو و بازیگوش را روایت می‌کند که همراه دوستش هاک شاهد یک قتل بوده‌اند. همچنین دیکنز نویسنده بزرگ انگلیسی داستان کودکی یتیم به نام اولیور تویست را برای خوانندگان تعریف می‌کند که چگونه گرفتار گروهی تبهکار می‌شود. او. هنری (ویلیام سیدنی پورتر) از هدیه سال نو می‌گوید که زنی جوان قصد دارد برای همسرش هدیه‌ای بگیرد اما... و در پایان اسکار وایلد در کتاب شاهزاده خوشبخت قصه فقر و نیستی و وفاداری را روایت می‌کند. این ده کتاب به صورت «کمیک استریپ» و هرکدام به طور جداگانه، خلاصه شده نسخه‌های اصلی داستان‌ها هستند.

کتاب بیلی زباله جمع کن

25,000 تومان

معرفی کتاب بیلی زباله جمع کن اثر الکساندر مک کال اسمیت

روزی یک شوک واقعی به بیلی وارد شد. این شوک در صفحات داخلی یک روزنامه بود. در آن صفحه ی روزنامه، عکسی از شهر آن ها چاپ شده بود! ابتدا، بیلی حتی از دیدن آن به خودش بالید، امّا بعد وقتی آنچه در زیر عکس نوشته شده بود خواند، لبخند از صورتش محو شد: «این عکسی از کثیف ترین شهر این کشور است. در آخرین مسابقه، برای یافتن کثیف ترین شهر جایزه ای اختصاص داده بودیم. این شهر با بیش از پانصد رأی از طرف افرادی که قبلا در آنجا بودند بالاترین مقام را آورد. خب، این هم جای خوشبختی است، یا شاید، بدبختی!» بیلی شوکه شده بود. چقدر وحشتناک! این خبر چقدر برای شهرشان وحشتناک و خجالت آور بود! همین طور که گزارش ادامه پیدا می کرد، وضع بدتر هم می شد.

رهبران جهان باستان (3) خشایارشا

8,000 تومان
نویسندگان شرح احوال شخصیت‌های « تاریخ باستان » معمولاً با یک مشکل روبرو می‌شوند : خلاصه بگوییم ، جز در موارد نادر ، اطلاعات موثقی درباره زندگی اشخاص وجود ندارد . مثلاً اطلاعاتی که درباره خشایارشا داریم ، این‌هاست : او احتمالاً در سال ٥١٩ قبل از میلاد به دنیا آمد . می‌دانیم مادرش آتوسا نام داشت و داریوش ، پدرش ، پادشاه ایران بوده است ؛ می‌دانیم هنگامی که داریوش در سال ٤٨٦ قبل از میلاد درگذشت ، خشایارشا بر اریکه سلطنت تکیه زد . خشایارشا در آغاز سلطنت خود ، شورشی را که در مصر علیه او پا گرفته بود ، سرکوب کرد و دو شورش را نیز در بابل فرو نشاند . او پس از تحکیم پایه‌های اقتدار خود در مصر و بابل ، رو به سوی یونان نهاد . ناوگان او پس از آن که در سال ٤٨٠ قبل از میلاد در نبرد ترموپیل پیروز شد ، در نبرد سالامیس شکست خورد . خشایارشا ناچار شد به ایران بازگردد و تا سال ٤٦٥ قبل از میلاد سلطنت کرد ، تا این‌که به دست آرتابانوس ، فرمانده گارد سلطنتی ، کشته شد . این خلاصه مطلبی است که در باره شخص خشایارشا می‌دانیم . نمی‌دانیم شکل و شمایلش دقیقاً چگونه بوده است ؛ دانسته‌های ما منحصر به سنگ‌نوشته‌های کاخ او در تخت جمشید است . حتی نمی‌دانیم او شبیه چه کسی بوده است . انگیزه کارهایی را نیز که انجام داده است ، به درستی نمی‌دانیم . نقل قولی از او در دست نیست و در عوض مجبور هستیم به روایات دست دوم دیگران که سال‌ها بعد جمع‌آوری شده است تکیه کنیم . کتاب « خشایارشا » در ١٢٤ صفحه راهی بازار نشر شده است .

شب های طاعون

595,000 تومان
سال ۱۹۰۱ در بیست و نهمین ولایت امپراتوری رو به زوال عثمانی، جزیره مینگر، طاعون شایع میشود. پادشاه عبدالحمید برای جلوگیری از شیوع طاعون از مینگر به اروپا، سربازرس بهداشت و سلامت، بونکوفسکی پاشا، و پس از او دکتر نوری جوان ولی با تجربه را که به تازگی با برادرزاده پادشاه، پاکیزه سلطان، ازدواج کرده، به جزیره می فرستد. پاکیزه سلطان دختر پادشاه قبلی، مراد پنجم، است و کل زندگی اش را در کاخ زندانی بوده؛ به همراه پدر و خواهران و برادر و زنان حرمسرا و حالا برای اولین بار از کاخ بیرون می آید و به همراه همسرش به مینگر می رود. در جزیره، سرگرد جوان و میهن پرستی به نام کامیل که عاشق دختری به نام زینب می شود، با والی جزیره، سامی پاشا، و دکتر نوری هم پیمان می شود برای مبارزه با طاعون، سنت های غلط، خانقاههای عصیانگر، تندروهای مذهبی و آنانی که قدرت علم و ضرورت قرنطینه را باور ندارند. شبهای طاعون حکایت عشق و دلدادگی، کوشش و مبارزه، امیدواری و ناامیدی، میهن پرستی و تلاش برای زنده ماندن در تاریک ترین روزهای مینگر است.