




وقتی بابام کوچک بود (2)
9,000 تومان
داستانهای کوچکی بابام ، حکایتهای بامزه و جالبی است که نویسنده از کوچکی باباش برای بچهها میگوید . راستی بابای شما وقتی کوچک بود چه کار میکرد ؟ اگر این کتابها را بخوانید به احتمال زیاد شما هم میتوانید کارهای کوچکی بابای خود را حدس بزنید و از دانستن آنها لذت ببرید . در کتاب اول این داستانها ، بچهها با ماجراهای بابا در شکار یک هیولای بزرگ آشنا میشوند و بابای شجاع قصه ما از ترس تا صبح پیش مامانش میخوابد ! همچنین ماجرای فضانوردی بابا و خرید بادکنکها از بادکنکفروش از بخشهای جذاب کتاب اول بودند .
در ماجراهای کوچکی بابام در جلد ٢ نویسنده حکایتهای جالب کوچکی بابا را ادامه داده و دکتر رفتن بابا به این شکل روایت میشود : « آقای دکتر بابام را نشاند روی میز و با چکش آرام زد روی زانوی بابام ، بعد هم به مامانِ بابام گفت : خانم . . . اگه اعصاب این بچه سالم بود پاش تکون میخورد . الآنم دوباره امتحان میکنم تا خیالتون راحت باشه که من درست میگم . . . دل بابام حسابی برای مامانش سوخت و تصمیم گرفت هر طوری شده خوشحالش کند .برای همین وقتی آقای دکتر دوباره زد روی پای بابام ، او چنان پایش را بالا آورد که خورد زیر فک آقای دکتر و . . . . » کتاب « وقتی بابام کوچک بود ١ و ٢ » در دو مجلد جداگانه منتشر شده است .
در انبار موجود نمی باشد
وقتی بابام کوچک بود (2)
نویسنده |
علی احمدی
|
مترجم |
——
|
نوبت چاپ | ٤ |
تعداد صفحات | ١١٢ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | جیبی |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٧ |
موضوع |
——
|
نوع کاغذ | بالکی |
وزن | ١٠٤ گرم |
شابک | 9789647694834 |
وزن | 0.104 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
فرهنگ عاميانه مردم ايران
گور به گور
بخشی از کتاب گور به گور
«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، میخندید، تو اون واگنِ دراز هی میخندید، رد که میشد کلههاشون رو برمیگردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی میخندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفتتیرها میخندی؟» گفتم «چرا میخندی؟ برای این که از صدای خنده بدت میآد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکیشون پهلوش نشست، یکیشون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب میرفت. یکیشون باید عقب عقب میرفت، چون که پول دولت پشت هر دونهش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، اینها هم سوار پول دولت شدهاند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمیدونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من میدونم این چیه. «برای همین داری میخندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»جغرافیای خاک ها
در باب اعتماد به نفس
اساطیر هند (درسگفتارها)
شش متفکر اگزیستانسیالیست
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.