کاش چیزی نمی‌ماند جز لحظات شیرین

58,000 تومان

زنی دخترش را پیش از موعد به دنیا می‌آورد. بچه بسیار کوچک است، اما از همان ابتدا جای خاص خودش را پیدا می‌کند. زمان می‌گذرد و او این‌بار شاهد پر کشیدن فرزندانش از آشیانۀ خانوادگی است. شاهد فضایی خالی و تنهایی غریبی که فقط خاطرات را زنده می‌کند. بار اول باید یاد بگیرد مادری تمام‌وقت شود، بار دوم باید بیاموزد از مادر بودن بازنشسته شود.

داستانِ این کتاب داستانِ لحظاتی است که زندگی را زیر و رو می‌کند، امواج احساساتی که همه‌چیز را سر راه خود می‌روبد، و برخوردهای تأثیرگذاری که سرنوشت آدمی را تغییر می‌دهد.

ویرژینی گریمالدی، با صداقت بی‌پایان و طنز سرشار خود، ما را با زندگی آنان آشنا می‌کند و از ما می‌خواهد در شادی و غم‌ها، در خاطرات، رویاها و امیدهایشان سهیم شویم. گریمالدی طبق نظرسنجی مجلۀ فیگارو در سال  ٢٠١٩ پر مخاطب‌ترین زن رمان‌نویس فرانسه بوده است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

کاش چیزی نمی‌ماند جز لحظات شیرین

نویسنده
ویرژینی گریمالدی
مترجم
فرزانه مهری
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٣٠٣
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٠
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان‌های فرانسه
نوع کاغذ بالکی
وزن ٢٣٥ گرم
شابک
9786220437086
توضیحات تکمیلی
وزن 0.235 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کاش چیزی نمی‌ماند جز لحظات شیرین”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

از اروپا و آمریکای لاتین

6,500 تومان
گابریل گارسیا مارکز نویسنده توانای کلمبیایی در ایران با کتاب « صد سال تنهایی » شناخته شد که این اثر هنوز محبوبیت خود را با ترجمه بهمن فرزانه حفظ کرده است . کتاب « از اروپا و آمریکای لاتین » گزیده‌ای از نوشته‌ها و مقالات این نویسنده در کتاب بسیار مفصل « از اروپا و آمریکای لاتین » است که طیف گسترده‌ای از موضوعات روز را در بر می‌گیرد ؛ از قضیه جنایتی معمایی در شهر رم گرفته تا جشنواره سینمایی ونیز و رقابت دو هنرپیشه معروف ایتالیایی – سوفیا لورن و جینا لولوبریجیدا – و ماجراهای سفر گارسیا مارکز به مجارستان و روسیه . نوشته‌هایی که در این مجموعه گرد آمده‌اند هر کدام به یک داستان کوتاه شباهت دارند البته حوادث آن با فاصله زمانی سال‌های ١٩٥٥ تا ١٩٦٠ میلادی رخ داده که خود جذابیت آن را دو چندان کرده است . بر این اساس می‌توان این کتاب را مثل یک مجموعه داستان خواند .

خودآموز ترکی‌ استانبولی‌ (مکالمه‌ ـ دستور)

82,000 تومان
این‌ کتاب‌ نخستین‌ خودآموز ترکی‌ به‌ معنای‌ واقعیِ کلمه‌ است‌ که‌ با اصولی‌ روش‌دار و علمی‌ به‌ آموزشِ مرحله‌ به‌ مرحله‌ زبان‌ ترکی‌ استانبولی‌ می‌پردازد.

خدمتکارها

580,000 تومان
رمان خدمتکارها داستان سه زن آمریکایی است که دو نفرشان مستخدم سیاهپوستند . سومین زن می‌خواهد تبعیض‌های نژادی را درباره آنها روایت کند . کاترین استاکت با لحنی گیرا این سه زن را به تصویر کشیده است که اراده‌شان برای ایجاد حرکتی تحول‌ برانگیز وضعیت شهرشان و نظر زنان ، مادران ، دختران ، پرستاران و دوستان را نسبت به همدیگر تغییر می‌دهد . خدمتکارها داستانی جهانی و همیشگی درباره خط قرمزها و قوانینی است که رعایتشان می‌کنیم و قوانینی که رعایتشان نمی‌کنیم . این سه زن با تفاوت‌هایی که دارند برای کار کردن روی طرحی مخفیانه دور هم جمع می‌شوند و خودشان را به خطر می‌اندازند . چرا که می‌خواهند از خط قرمزهای حاکم بر جامعه‌شان عبور کنند : « درست قبل از اینکه خدمتکار خانم لیفولت شوم ، پسرم را از دست دادم . بیست و چهار ساله بود . بهترین دوره زندگی هر آدمی . وقت زیادی برای زندگی کردن توی این دنیا نداشت . » از رمان « خدمتکارها » چند سال پیش فیلمی ساخته شد ، که روح زنانه داستان را همراه خود داشت .

به من نگاه کن

22,000 تومان
شیوع روزافزون اوتیسم در میان کودکان دغدغه بسیاری از والدین امروزی‌ست. آن هم در جامعه‌ای که امکانات قابل قبولی برای این کودکان در نظر گرفته نشده است. این کتاب تنها به بیان گوشه‌ای از مشکلات اوتیسم و تأثیر آن بر روابط آدم‌ها پرداخته است. نگاه، فرزند ابراهیم و غزاله، مبتلا به اوتیسم است. غزاله که زنی امروزی‌ست حاضر نیست تمام موقعیت‌ها، وقت و انرژی‌اش را صرف کودکی کند که چیزی از جهان او نمی‌داند. از سوی دیگر ابراهیم هم به طور کلی منکر اوتیسم دخترشان می‌شود. رابطه ابراهیم و غزاله در اثر مواجهه با این مشکل فرزندشان از هم می‌پاشد. معضلاتی که هر کدام از آن‌ها در نگهداری از کودکشان دارند، رویکرد جامعه، خانواده‌ها و اطرافیان به معضل اوتیسم دستمایه اصلی رمان به من نگاه کن است. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: مردم کوچه را قرق کرده بودند. از توی هر پنجره هم یک نفر تا سینه آمده بود بیرون و محشر برپا شده را تماشا می‌کرد. ماشین آتش‌نشانی روبه‌روی زمین محل احداث ایستاده بود و چندتایی سرباز سعی در دور کردن مردم داشتند. ...

آبی‌تر از گناه

7,000 تومان
«من‌ کسی‌ را نکشته‌ام‌. همه‌اش‌ از همان‌ عکس‌ شروع‌ شد. نمی‌دانید چه‌ عکس‌ غوغایی‌ بود. رفته‌ بودم‌ برایشان‌ شعر بخوانم‌. باور کنید قبل‌ از آن‌ عکس‌ برایم‌ یک‌ پیرزن‌ و یک‌ پیرمرد ساده‌ بودند.» روایتی‌ جذاب‌ از به‌ قتل‌ رسیدن‌ پیرزن‌ و پیرمردی‌ تنها و با اصل‌ و نسب‌. پسر جوانی‌ که‌ برای‌ آن‌ها شعر می‌خواند و از این‌ طریق‌ مزدی‌ می‌ستاند به‌ ناگاه‌ خود را در مظان‌ اتهام‌ قتل‌ آن‌ دو می‌بیند، اما هیچ‌ شاهدی‌ بر این‌ ادعا یافت‌ نمی‌شود تا این‌که‌ خود زبان‌ به‌ اعتراف‌ می‌گشاید و پرده‌ از رازهایی‌ برمی‌دارد که‌ ریشه‌ در گذشته‌ او داشته‌اند، ولی‌... محمد حسینی‌ قبل‌تر با مجموعه‌ داستان‌ «یکی‌ از این‌ روزها، ماریا» و «ریخت‌شناسی‌ قصه‌های‌ قرآن‌» در عرصه‌ داستان‌نویسی‌ و پژوهشگری‌ آزمونی‌ موفق‌ را گذرانده‌ است‌..

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.