کاش چیزی نمی‌ماند جز لحظات شیرین

58,000 تومان

زنی دخترش را پیش از موعد به دنیا می‌آورد. بچه بسیار کوچک است، اما از همان ابتدا جای خاص خودش را پیدا می‌کند. زمان می‌گذرد و او این‌بار شاهد پر کشیدن فرزندانش از آشیانۀ خانوادگی است. شاهد فضایی خالی و تنهایی غریبی که فقط خاطرات را زنده می‌کند. بار اول باید یاد بگیرد مادری تمام‌وقت شود، بار دوم باید بیاموزد از مادر بودن بازنشسته شود.

داستانِ این کتاب داستانِ لحظاتی است که زندگی را زیر و رو می‌کند، امواج احساساتی که همه‌چیز را سر راه خود می‌روبد، و برخوردهای تأثیرگذاری که سرنوشت آدمی را تغییر می‌دهد.

ویرژینی گریمالدی، با صداقت بی‌پایان و طنز سرشار خود، ما را با زندگی آنان آشنا می‌کند و از ما می‌خواهد در شادی و غم‌ها، در خاطرات، رویاها و امیدهایشان سهیم شویم. گریمالدی طبق نظرسنجی مجلۀ فیگارو در سال  ٢٠١٩ پر مخاطب‌ترین زن رمان‌نویس فرانسه بوده است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

کاش چیزی نمی‌ماند جز لحظات شیرین

نویسنده
ویرژینی گریمالدی
مترجم
فرزانه مهری
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٣٠٣
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٠
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان‌های فرانسه
نوع کاغذ بالکی
وزن ٢٣٥ گرم
شابک
9786220437086
توضیحات تکمیلی
وزن 0.235 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کاش چیزی نمی‌ماند جز لحظات شیرین”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

عروس‌ فریبکار

95,000 تومان
زینیا زن‌ بی‌نظیری‌ است‌؛ اما این‌ بی‌نظیری‌ به‌ سود رز، کرز و تونی‌ نیست‌؛ زنانی‌ که‌ دلنشین‌ترین‌ بهانه‌های‌ هستی‌ خود را بر سر آشنایی‌ با این‌ زنِ باهوش‌ و زیبا می‌گذارند. حاصل‌ اعتماد این‌ سه‌ زن‌ به‌ زینیا، زنی‌ که‌ بی‌قیدانه‌ بداندیش‌ است‌ و دلفریبانه‌ زیبا، زخم‌ مشترکی‌ است‌ که‌ با مرگ‌ زینیا تسکینی‌ ناچیز یافته‌ است‌. و اکنون‌ زینیا هر چند درگذشته‌ است‌ اما ناگهان‌ ظاهر شده‌، شاید برای‌ آن‌ که‌ همچنان‌ ویرانی‌ به‌ بار آورد

آونگ خاطره‌های ما ودونمایشنامه دیگر

12,000 تومان
کتاب‌ آونگ‌ خاطره‌های‌ ما مجموعه‌ای‌ از ۳ نمایشنامه‌ است‌ که‌ به‌ گفته‌ عباس‌ معروفی‌ قرار بوده‌ در ایران‌ چاپ‌ و منتشر شود. صحنه‌ با برشی‌ طولی‌ از یک‌ مغازه‌ ساعت‌سازی‌ آغاز می‌شود، که‌ به‌ دیوارهای‌ آن‌ تعدادی‌ ساعت‌ جورواجور آویخته‌ شده‌ است‌. زمان‌ اجرای‌ نمایش‌، صدای‌ گنگ‌ تظاهرات‌ خیابانی‌ می‌آید صدای‌ تند جماعتی‌ که‌ شعار می‌دهند و رد می‌شوند. در شروع‌ مردی‌ خوش‌پوش‌ و مرتب‌، به‌ سمت‌ مرد ساعت‌ساز می‌رود و با او شروع‌ به‌ صحبت‌ می‌کند. او از ساعتی‌ حرف‌ می‌زند که‌ مدت‌ها پیش‌ در یک‌ درگیری‌ دوستانه‌ از بین‌ رفته‌ است‌. مرد به‌ ساعتش‌ علاقه‌ عجیبی‌ داشته‌ است‌ ولی‌ مرد ساعت‌ساز نه‌ مرد و نه‌ ساعتش‌ را به‌ خاطر نمی‌آورد. در هنگامه‌ صحبت‌ مرد ساعت‌ساز با مشتری‌، جماعتی‌ از جلو مغازه‌ رد می‌شوند که‌ شعار می‌دهند: «زنده‌ باد، زنده‌ باد» و این‌ کلید ورود به‌ بحثی‌ می‌شود که‌ «مرد» دلایل‌ تنفرش‌ را از سیاست‌ برای‌ ساعت‌ساز بیان‌ می‌کند و...

تاریخ ایران

580,000 تومان

تاریخ ایران کتابی ارزنده و درخور توجه از نشریات دانشگاه آکسفورد است. این کتاب در عین مجمل بودن، منبعی راهگشا، مفید و قابل اعتماد دربارۀ تاریخ ایران است. آنچه این کتاب را از دیگر آثاری که در این زمینه نوشته شده‌اند متمایز می‌کند نگاه یکسان آن به دوره‌های مختلف تاریخ ایران است. کتاب با مقاله‌ای دربارۀ دوران پارینه سنگی و ظهور شاهنشاهی هخامنشی آغاز می‌شود و با مقاله‌ای با عنوان «ایران پس از انقلاب (۱۳۵۷_۱۳۸۸ ه.ش)» پایان می‌پذیرد.این پژوهش در شانزده مقالۀ تخصصی، که حاصل تلاش کارشناسان دوره‌های مختلف تاریخ ایران است، اطلاعات مفید و ارزشمندی در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌دهد.

سفارش:0
باقی مانده:1

سامار

120,000 تومان
رمان سامار روایتگر دو داستان موازی از زندگی دو زن است. "چمان بانو" زنی سنتی در دوران حکومت پهلوی اول و «شیدا» زنی مدرن در روزگار فعلی. نقطه مشترک این دو زندگی نشأت گرفته از روایت خیانت‌های دو سویه‌ای است، معلول ناتوانی این دو زن در زایش و فرزند آوری. «سامار» دغدغه‌های این دو زن را با توجه به تفاوت‌های بارز در سبک زندگی و بستر اجتماع از پس این ناتوانی و مصایب متعاقب آن به خواننده ارائه می‌کند: «دست چپم را می‌گذارم زیر گوشم. صدای تالاپ تالاپ قلبم را می‌شنوم. چقدر دلم برایش می‌سوزد. باید حداقل یکی دو باری توی این همه سال خواسته باشد گوشه‌ای لم بدهد و نفسی تازه کند و مسئولیتش را بیندازد گردن دیگری. چشم‌هایم را که می‌بندم دو تا قطره اشک همزمان از دو چشمم می‌چکد. اشک چشم راستم پشت سد بینی‌ام گیر می‌کند. مهران می‌پرد وسط میل‌باکسم. وسط خواب‌هایم. وسط کوبش قلبم.» «سامار» دومین رمان الهام فلاح پس از "زمستان با طعم آلبالو" است.

آمین می آورم

9,000 تومان
 قهرمان داستان این کتاب قصد دارد ماجراهایی را برای مخاطبان خود که احتمالاً همه اهل فضای مجازی هستند و مدام پای اینترنت نشسته‌اند بازگو کند. با قهرمان داستان در یک درمانگاه اعصاب و روان آشنا می‌شویم و در نهایت می‌بینیم بیماری او که ظاهراً افسردگی ساده‌ای است شدت گرفته و داروهای دکترها دیگر افاقه نمی‌کند. او دیگر درمان عادی را رها کرده و به سیگار پناه برده است. قهرمان داستان حالا همه ماجرا را دارد تعریف می‌کند و در این بین خرده داستان‌هایی را هم درباره تبار و قبیله او می‌شنویم. او که قبلاً درس می‌خوانده ازدواج می‌کند و همین ازدواج مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد درس و مشق را رها و شروع به تدریس در دانشکده الهیات می‌کند ولی چون خدمت سربازی نرفته است این موضوع می‌تواند مانع ادامه همکاری او با دانشکده شود. حالا مهمترین دغدغه برای او ایمانش است. قهرمان داستان نگران است که مبادا همسرش ایمانش را از او بگیرد. بنابراین تصمیم می‌گیرد تا همین ذره ایمانی که برایش باقی مانده خودکشی کند. از مادرش می‌خواهد برایش دعا کند تا بمیرد ولی... . در کتاب آمین می‌آورم خواننده با یک طنز زیر پوستی مواجه می‌شود که طنز تاروپود آن را تشکیل می‌دهد.

نام کوچک من بلقیس

25,000 تومان
نام کوچک من بلقیس، مجموعه خاطرات و یادداشت‌های بلقیس سلیمانی است که خود در این کتاب روایتگر کودکی، نوجوانی و جوانی‌اش شده است. نویسنده در این کتاب ابایی ندارد دست خواننده را بگیرد و او را به زوایای پنهان زندگی شخصی خود ببرد. سلیمانی از رهگذر این یادداشت‌های پراکنده به بیان آرا و اندیشه‌های خود درباره موضوعات مختلف می‌پردازد. با این همه بهره خواننده تنها آشنایی با زندگی خصوصی نویسنده نیست، او از رهگذر آشنایی با زندگی نویسنده با یک برهه از تاریخ اجتماعی و سیاسی مردم ایران، به‌خصوص نسل آرمان‌خواه و انقلابی معاصر نیز آشنا می‌شود. از بلقیس سلیمانی پیش از این چهار اثر موفق دیگر به نام‌های شب طاهره، خاله‌بازی، بازی آخر بانو، و آن مادران این دختران در انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است. در ابتدای کتاب می‌خوانیم: نامم را در سال ١٣٤٦ گذاشتند بلقیس. چهار سال بعد از تولدم صاحب شناسنامه شدم. آن‌طور که بزرگ‌ترها گفته‌اند و می‌گویند، آن چهار سال بدون سجل و هویت مرا «بلقیسو» صدا می‌کردند و، تا همین حالا هم که در سراشیب عمر قرار دارم، هنوز هم برخی اهالی روستا و قوم و خویش‌هایم همان «بلقیسو» صدایم می‌کنند. حکایت آن چهار سال بی‌هویتی‌ام را در داستانکی در مجموعه پسری که مرا دوست داشت آورده‌ام... .