کتاب روشنفکران و دولت در ایران

110,000 تومان

“روشنفکران و دولت در ایران” با عنوان فرعی “سیاست، گفتار و تنگنای اصالت” اثری است به قلم “نگین نبوی”، که در آن طی یک مرور تاریخی از اتفاقات و اندیشه های شکل گرفته در طول دو دهه ای که به انقلاب منجر شد، تصویر روشن و قابل تاملی را از همبستگی و همکاری مذهبیون و روشنفکران به دست می دهد. نویسنده، کتاب را بر پایه ی این نظریه به نگارش درآورده که دیدگاه روشنفکران و اسلام گرایان در حوالی انقلاب سال 57، پیرامون بازآفرینی فرهنگ و تاکید و تامل بر خود، در یک راستا قرار داشته است.

به عبارتی “نگین نبوی” در “روشنفکران و دولت در ایران” چنین بحث می کند که شرایط اجتماعی جامعه به نحوی رقم خورد، که شعارها و آرمان های این دو گروه با یک دیگر هم صدا شد.کتاب از دو بخش کلی تشکیل شده که هر کدام در چند فصل، فرضیه ی اصلی بخش را بازتاب می دهند. بخش نخست که به کناره جویی روشنفکران پرداخته، طی سه فصل این مساله را بررسی می کند. در این سه فصل، بیشتر اقدامات روشنفکران در دهه ی سی و اوایل دهه ی چهل شمسی مورد واکاوی قرار می گیرد و کنش و واکنش های آنان در تعامل با دولت، حزب توده، جامعه، سیاست، هنر و فرهنگ عامه پسند بررسی می شود.

بخش دوم کتاب “روشنفکران و دولت در ایران” به دهه ی چهل تا میانه ی دهه ی پنجاه و رخداد انقلاب اختصاص یافته و بنیادستیزی روشنفکران، ظهور فن سالاری، روشنفکر جهان سوم گرا، پذیرش گفتار روشنفکری و به عضویت پذیرفتن روشفنکران را تجزیه و تحلیل می کند.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب روشنفکران و دولت در ایران

نویسنده
نگین نبوی
مترجم
حسن فشارکی
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 292
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1388
سال چاپ اول ——
موضوع
علوم سیاسی
نوع کاغذ تحریر
وزن 348 گرم
شابک
9789642509409

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.348 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب روشنفکران و دولت در ایران”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

غلبه‌ بر کمرویی

70,000 تومان
هدف‌ از تألیف‌ کتاب‌ غلبه‌ بر کمرویی‌ این‌ است‌ که‌ به‌ کمروها نشان‌ دهد چه‌ باید بکنند تا علل‌ متعدد این‌ نارسایی‌ را از میان‌ بردارند و بتوانند در برابر هرکس‌ و در هر شرایطی‌ صاحب‌ خصوصیاتی‌ شوند که‌ نشانه‌ اعتماد به‌ نفس‌، خونسردی‌ و خویشتنداریشان‌ باشد. پس‌ از خواندن‌ این‌ کتاب‌ می‌توانید مطمئن‌، استوار و پرجرئت‌ شوید و اعتماد به‌ نفس‌ پیدا کنید.

دیوان عطار: شرح احوال عطار

385,000 تومان
معرفی کتاب دیوان عطار: شرح احوال عطار
این کتاب، دیوان شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری به تنظیم و نمونه خوانی و نظارت جهانگیر منصور است. در ابتدا شرح احوال عطار را توسط استاد بدیع الزمان فروزانفر داریم. در قسمتی از این شرح چنین می خوانیم: لقب او فريدالدّين است و در اين باب هيچ شك نيست، زيرا عوفى و ابنالفوطى و تمام كسانى كه شرح حالش را نوشتهاند اين لقب را آوردهاند و هم در پايان نسخه خطى ديوان عطار مكتوب در سنه ششصد و هشتاد و دو ]مجلس شماره 1268[ اين لقب مذكور است و از اين همه مسلم مىگردد كه او در قرن هفتم كه در نيمه اول آن قرن به شهادت رسيده و پس از آن، بدين لقب مشهور بوده است. شيخ عطار در قصائد و غزليات و در مثنويّاتش گاه خود را بهعنوان «فريد» ياد مىكند كه بىگمان مخفّف لقب او «فريدالدين» است. بنا بر روش معمول نزد بعضى از محدّثين و مورّخين كه به رعايت احتياط كلمه «الدين» را از پايان القاب مضاف به «دين» حذف مىكردهاند. شيخ ما در غالب قصائد و غزليات و ساير آثار خويش از خود به لفظ «عطّار» نيز ياد مىكند و معاصرين و ديگران هم او را بدين عنوان شناختهاند و شهرت اين عنوان به حدّى است كه نام و عناوين ديگر او را تحتالشعاع قرار داده و تقريبآ از خاطرهها برده است و علت شهرت او بدين نام آن است كه وى داروفروش بوده و طبابت مىكرده و در عرف چنين كس را عطار مىگفتهاند و هنوز هم مىگويند. شيخ ما چنانكه گفتيم عنوان «فريد» و «عطّار» را مانند تخلّص در قصايد و غزليات و در خطاب به خود در مثنوياتش مىآورد و گاه در محل واحد و با فاصله اندك هر دو عنوان را ذكر مىكند و از اينجا استنباط مىشود كه او به مناسبت وزن و يا بر حسب ميل خود گاه لفظ «فريد» و گاه «عطار» را در تعبير از خود اختيار مىنموده و نبايد تصور كرد كه او در اول «فريد» و در آخر عمر «عطار» تخلص مىكرده است زيرا آوردن اين دو تخلص در مثنويات دليل قاطع است كه چنين تصورى مبناى درست ندارد. ای گرفتار تعصب مانده دایماً در بغض و در حب مانده گرتو لاف از عقل و از لب می‌زنی پس چرا دم در تعصب می‌زنی
سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب هواهای نفسانی و منافع

75,000 تومان
در کتاب «هواهای نفسانی و منافع» آلبرت هیرشمن فضای فکری قرن هفدهم و هجدهم را بازسازی می کند تا تحول پیچیده ایدئولوژیک رخ داده را روشن کند، که در آن به دنبال منافع مادی - که تا مدت ها به عنوان گناه مرگبار بخل محکوم می شد - نقش مهارکننده احساسات سرکش و ویرانگر انسان را تعیین کرد. هیرشمن در اینجا تفسیر جدیدی برای ظهور سرمایه‌داری ارائه می‌کند، تفسیری که بر تداوم بین قدیم و جدید تأکید می‌کند، برخلاف فرض گسست شدید که ویژگی مشترک تفکر مارکسی و وبری است. از جمله بینش‌هایی که در اینجا ارائه می‌شود، این یافته طعنه‌آمیز است که سرمایه‌داری در ابتدا قرار بود دقیقا چیزی را که به زودی به عنوان بدترین ویژگی آن محکوم شد، انجام دهد: سرکوب احساسات به نفع «بی ضرر»، اگر چه یک بعدی، منافع زندگی تجاری. هیرشمن برای به تصویر کشیدن این تغییر ایدئولوژیک طولانی به عنوان یک فرآیند درونزا، از نوشته های تعداد زیادی از متفکران، از جمله مونتسکیو، سر جیمز استوارت و آدام اسمیت استفاده می کند. این نسخه کلاسیک پرینستون با پس‌گفتار جدیدی از جرمی ادلمن و پیش‌گفتاری از آمارتیا سن، تحول ایدئولوژیکی پیچیده‌ای را که سرمایه‌داری از آن پیروز بیرون آمد، روشن می‌کند و جایگاه هیرشمن را به عنوان یکی از تأثیرگذارترین و تحریک‌کننده‌ترین متفکران ما تأیید می‌کند. .

کتاب زنان و نظریه اجتماعی و سیاسی

70,000 تومان
معرفی کتاب زنان و نظریه اجتماعی و سیاسی ، مناظره و گفتگو های جاری
ساختار هوشمندانه کتاب حاضر ، آن را به مقدمه ای روشن در بحث رابطه میان مطالعات فمینیستی و مناظرات جاری در اندیشه اجتماعی و سیاسی تبدیل می کند. چارچوب کتاب از مقولات سنتی فراتر رفته ، چشم اندازها را از دیدگاه زنان به گونه ای مورد بحث قرار می دهد که به ترمیم طرحی نو از اندیشه معاصر زن محور می پردازد.در کلیه بحث ها ، با تدابیر و ساختاری مشترک خواننده را از طریق مجموعه ای از پرسش و نقدهای زنانه بر انگاره های موجود و جدید هدایت می کند و بحثی را در مورد چگونگی کاربرد این مباحث در حیات اجتماعی و عرصه سیاست معاصر از طریق بررسی یک مورد پژوهشی مفید شکل می دهد.این کتاب با نثری روشن ، فشرده و بدیع به تحلیل نظام یافته از طیف وسیعی از آثار موجود می پردازد و در عین حال تداوم اهمیت وارزش چشم اندازهای فمینیستی را نشان می دهد. جانیس مک لافین سیاست و جامعه شناسی را در دانشگاه نیوکاسل تدریس می کند. او تجربه وسیعی در تدریس در رشته های جامعه شناسی ، مطالعات زنان و سیاست دارد. حوزه های مطالعاتی مورد علاقه او نظریه فمینیستی و شکل گیری متقابل فناوری و جامعه است .
سفارش:0
باقی مانده:1

کارنامه مصدق

195,000 تومان
کتابی که در دست دارید موانع حضور زنان در رأس یا بدنۀ حکومت‌ها را از جنبه‌های گوناگون و با نگاهی به حکومت‌های سرتاسر جهان بررسی می‌کند، از جمله موقعیت فعلی زنان در مقایسه با مردان، دلایل فقدانِ تنوع جنسیتی در ساختار دولت‌ها، وضعیت جهان در صورت قدرت‌گیریِ زنان و نقش جنسیت‌گرایی در دور نگه‌داشتن زنان از موقعیت‌های رهبری. البته که در همه جای دنیا اتفاق‌های مثبتی در حال وقوع است، اما، همان‌طور که مندرجات این کتاب نشان می‌دهد، زنان راهی طولانی در پیش دارند تا اجازه یابند بار خدمت به مردم را در تناسب سیاسی به طور مساوی تقسیم کنند. این کتاب اولین جلد از مجموعۀ دیدگاه‌های جهانی است که در نظر دارد اطلاعاتی کامل در اختیار دانشجویان و دیگر خوانندگانی قرار دهد که نیاز به بررسی و کشف ارتباطات بین‌المللی دارند؛ نیز قصد دارد با تفکری انتقادی، مفاهیم و دغدغه‌های ملل مختلف را بررسی کند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت