عاشقانۀ مارها
شهر یک نفره
ده داستان کوتاه که مجموعه « شهر یک نفره» را پدید آودهاند، جزو اولین کارهای «مرجان بصیری» هستند. این داستانها در موضوعات مختلف و با فضاهایی متنوع نگاشته شده است . در داستان «نادیا»، فضایی رئال را پیش رو داریم که در آن نویسنده به چالشهای میان دو شخصیت راوی و دوستش نادیا میپردازد. در داستان «آنها» با داستانی در ژانر گروتسک رو به رو میشویم. داستانی در فضایی به ظاهر سرد و ناآشنا که افرادی سرگشته و بیگناه را به ما میشناساند. داستان کوتاه «نارنجی» امیدها، یأسها و عشق زن و شوهری را پیش روی ما قرار میدهد که بدون یکدیگر موجوداتی ضعیف، تنها و ناقص هستند. داستان «اژدها» قصه تنهایی دختر راوی داستان است. قصه پرواز فکر تا جایی که خیال خود را به ما میباوراند.
داستان «چند ثانیه بعد»، خواننده را از فضای شاد، شلوغ و پرهیاهو، به گوشهای دنج، خلوت و بیصدا میکشاند، تا همانند راوی داستان تنها چند ثانیه به چراییهای پنهان پیرامونش فکر کند. آخرین داستان (شهر یک نفره) برایمان میگوید که چگونه جرقهای کوچک، میتواند دنیای ذهنی و زندگی فردی را زیر و رو کند و او را به امتحان راههای نرفته سوق دهد. مجموعه داستان «شهر یک نفره»، کتابی قصهگوست. بصیری در این کتاب تلاش کرده طیف رنگارنگ احساسات انسانی را در میان کلمات و در دل داستان به صورتی پنهان بیان کند و مجالی برای ادامه یافتن خط سیر داستان در ذهن خواننده ایجاد کند. داستانهای کتاب «شهر یک نفره»، اتاقهایی غریب و دربستهاند، که با ورود به آن، هر بار با انسانهایی متفاوت از شخصیتهای داستان قبلی، آشنا میشویم. با آنها حرف میزنیم و حرفهاشان را میشنویم، و هنگامی که از اتاق، از شهر کوچکشان بیرون میآییم، گویی دیگر تنها نیستیم.
شما از کجا بادمجان میخرید؟
این مجموعه از چهارده داستان کوتاه تشکیل شده است . کتاب با داستان یک سیب زمینی برای پوست کندن آغاز میشود : « فکر میکنم بهترین آژانس خبری دنیا هم بدون حضور زنان خبرهایش ناقص میماند . نمیدانم چطور ممکن است هر روز یک ساعت حرف و خبر دست اول برای هم داشته باشیم . در قابلمه را که میگذارم ، دخترک بیدار میشود . نیمساعتی میشود که کامپیوتر در حالت انتظار فرورفته . امروز دیگر نمیخواهم خاموشش کنم . هنوز ظرفها در ظرفشویی ماندهاند . صبحانه دخترک را میدهم . وقتی سرگرم بازی شود ، بهترین وقت نوشتن است . » « آپارتمان شماره هفده یک طبقه پایینتر از ما ، دست راست ، قرار دارد . پنجره دونبش آن از یک طرف به خیابان باز میشود و از طرف دیگر به محوطه بین دو بلوک دید دارد . درست مثل باقی آپارتمانهایی که روی آن هستند . تنها تفاوتش پرده پنجره آن است که از ایستگاه تراموا هم دیده میشود و حتی بیشتر از پرده آپارتمان شماره ٢٨ که پرچم کاناداست جلب توجه میکند . »
چرا بیسیم ما دیر بوق زد ؟ چرا گریه کردی ؟ شما از کجا بادمجان میخرید ؟ مرد اسیر ، صندوقچه آبا ، این موبایل لعنتی ؟ ، آقای گلابی یک روشنفکر نماست ، کسی برای دوست داشتن ، خوب است که آقا دست بزن ندارد ، خطکش هاشم آقا ، خانم کتایون دیبا نویسنده خوبی میشد اگر . . . ! و زندگی در صد کلمه داستانهای این مجموعه ٨٤ صفحهای هستند راهی بازار نشر شده است .
شفا در میان ما نفس میکشد
کتاب روایتی ساده و صریح از آدمهایی است که جبر زندگی آنها را به وضعیتی استثنایی کشانده است . وضعیتی که در آن « تنهایی » مثل یک موجود دوستداشتنی در لحظه لحظه زندگیشان حضور دارد . این تنهایی گاهی معشوقی است دلفریب و گاه خاطرهای است دور و محو از روزگار سپریشده . زنان تنهایی این داستانها در جستجوی روح گمشده زندگیشان به همه چیز چنگ میاندازند ؛ حتی به روزهای هفته ؛ « صبح ریخت توی اتاق و غبار آن نشست روی تختخواب رضا که روی آن شنبه ، یکشنبه ، دوشنبه و همه روزهای هفته مثل آدمی بیکار دراز کشیده بود . »
آدمهای این کتاب برای دمی نفس کشیدن و رها شدن از روزمرگی ، پناهگاهی بهتر از پشتبام آپارتمانهای مسکونیشان پیدا نمیکنند . به آنجا میروند که شاید ستارهای را در دوردست آسمان تیره شهر رصد کنند . « شفا در میان ما نفس میکشد » مجموعهای از داستانهای مینیمالیستی است که زندگی معاصر انسانها را نشانه رفته است .
سگ ها و آدم ها
داستانهای این مجموعه در گذر پانزدهساله حدود سالهای ١٣٦٠ تا ١٣٧٥ نوشته شدهاند و نویسنده آن معتقد است که شاید اگر میخواسته آنها را حالا بنویسد طور دیگری مینوشته است . اما او نمیتواند به زمان و مکان نوشته خیانت کند ؛ حتی اگر نیت پسندیده بازنویسی برای بهتر شدن کار را در سر بپروراند . چرا که باید به بهای ناخرسندی « حالای » خود از کژیها و کاستیهای کار ، به داستانهای نوشته شده در گذشته و نویسندهشان وفادار میماند . از این گذشته همه میدانیم که « حالای » ما اگر آینه گذشته و آیندهمان نباشد ، وهمی یکسره خالی است .
این مجموعه از ده داستان کوتاه تشکیل شده است : کلاغ هندی ، طبل نیمهشب ، ایستگاه زرد ، سگها و آدمها و . . . . « به صدا بود که از کابوس کنده شدم ، صدای نو ، صدای کوچک . روشنی پس شیشه مات کدر شده است . پلکهای سنگینی که زخم نور خوردهاند ! صدای توله تنها مانده ! چه زود رهایش کرده است ! » فرشته مولوی ، نویسنده و مترجم ساکن کانادا ، پیش از این « دشت سوزان » خوان رولفو را ترجمه کرده است .
دخترخاله ونگوگ
این کتاب از ١٢ داستان تشکیل شده است. فریده خرمی پیش از انتشار نخستین مجموعه داستانش، "دخترخاله ونگوگ" سالها به نوشتن مقالات اجتماعی و ادبی، نقد فیلم، مصاحبه و چاپ آنها در روزنامههای صبح تهران مشغول بود. زنان، راویان تمامی قصههای این مجموعهاند. زنانی از جایگاههای متفاوت اجتماعی و فرهنگی. زنانی که انگیزه آنها برای گفتن قصههایشان گاهی عشق است، گاه نفرت و گاهی تنهایی و سرخوردگی. روابط فردی و خصوصی این زنان با آدمهای اطرافشان دستمایه بیشتر این قصههاست. سه قصه اول این مجموعه سعی در شکستن فضای تلخ و اخموی حاکم بر قصههای کوتاه معاصر ایرانی دارد.
در حالی که قصههای "گلهای این پیراهن"، "گوجهفرنگیهای کال" و "شیرین" قصههایی عاشقانهاند. زنان راوی "مرز"، "اجرای آخر" و "آقا عزیز" در شرایطی شکننده و ناپایدار و گاه بحرانی به سر میبرند. بجز "قندشکن" و "دایره" که در فضایی سوررئال بازگو میشوند، بقیه قصهها از زمینههایی کاملاً رئال برخوردارند
داستان دوستان
در این کتاب نویسنده کوشیده است با ارائه نمونههایی از داستان کوتاه ضرورت ایجاز و کوتاهنویسی در ادبیات منثور ایرانی را یادآوری نماید . « کاوه گوهرین » در گزینش هر داستان نیز معیار اصلی را زیباییاش از حیث محتوا و تکنیکهای بیانی و میزان تأثیر آن در ذهن خواننده قرار داده و بر این اعتقاد است که همانا کوتاه و موجز بودن هر حکایت اشتیاق خواننده را برای مراجعه به اصل هر کدام از این ده اثر کلاسیک ادب فارسی دو چندان نماید . در انتخاب داستانها بهترین و معتبرترین نسخ چاپی تصحیح شده مبنای کار قرار گرفته ، لکن در بعضی موارد نویسنده ناچار از پارهای تصحیحات و ویرایشها بوده تا متنی روان ، آسانخوان و منطقیتر از حیث تکنیکهای روایی و دستوری تقدیم خواننده خوش ذوق کند . چرا که هدف اصلی از انتخاب این داستانها نشان دادن ایجاز در کلام و ارج نهادن به کوتاه نویسی است .
« داستان دوستان » شامل داستانهایی از رساله قشیریه (نوشته ابوالقاسم عبدالکریم قشیری قرن پنجم ) ، شرح تعرف لمذهب التصوف ( اثر اسماعیل مستملی بخاری یکی از قدیمیترین متون صوفیانه ) ، کشف المحجوب ( اثر ابوالحسن علی بن عثمان قرن پنجم ) ، بستان العارفین و تحفه المریدین ( اثر محمد بن جعفر طبسی نیشابوری ، قرن پنجم ) ، قابوس نامه ، اسرار التوحید ، تذکره اولیا و داستانهایی از مقالات شمس میباشد که گزیده آن را کاوه گوهرین با زبانی شیوا در این کتاب گردآوری و تصحیح و تنقیح کرده است .
زنی با چکمه ساق بلند سبز
داستانهای این مجموعه نگاهی تازه به مسائل و اتفاقاتی دارند که در زندگی روزمره ما رخ داده یا میدهند. در داستان اول این مجموعه نگارنده از جنگ میگوید: گزارشگر یک روزنامه که نزدیک به بیست سال در اروپای غربی زندگی کرده، حالا به ایران برگشته است، چرا که مادرش در حال احتضار است. بعد از درگذشت مادر، او قصد دارد به اروپا برگردد اما یک روز که از سر بی حوصلگی در خیابانهای تهران قدم میزند با دیدن یک کتاب با نام "گیرنده: منقطه جنگی" که به طور تصادفی به دستش میافتد با نامههایی روبرو میشود که دانشآموزان از شهرای مختلف برای رزمندگان جبهههای جنگ تحمیلی نوشتهاند. او آنها را میخواند و یکی از نامهها تأثیر عجیبی بر روی او میگذارد. حالا به او سرنوشت نویسنده یکی از نامهها علاقهمند شده است.
سالها از پایان جنگ گذشته است و او ناخواسته به سوی شهری میرود که دختری از آنجا، سالها پیش، برای رزمندهای نامه نوشته است و... دیگر داستانهای این مجموعه عبارتند از: تالاب، روسان دارند از آب بالا میآیند، اتاق طبقه دوازدهم، سینمای مخفی و چند داستان دیگر. مرتضی کربلایی لو متولد ١٣٥٦ نویسنده جوانی است که در داستانهایش باید منتظر وقوع حادثهای بود که در آخرین لحظهها رخ میدهد. "من مجردم خانوم" و "خیالات" کتابهایی هستند که پیشتر از او منتشر شده است. کتاب "من مجردم خانوم" در بیست و دومین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی (بهمن ٨٣) مورد تشویق قرار گرفت.
عشق و رُب به اندازه کافی
« میدانی همین امروز بچهام از لب همین بالکن پرت شد پایین . من توی بالکن کوچیک خونه نشسته بودم . داشتم با اسباب بازیهای بچه ور میرفتم . یک دفعه دیدم بچهم روی دیوار بالکنه . تا به خودم بیایم و بجنبم به سبکی یک پرنده رفته بود . » آدمهایی که ما هستیم فرق زیادی بین خواستن و نخواستنمان نیست . وقتی زیاد میخواهیم ، خیلی زیاد ، میکُشیم و وقتی نخواهیم ، خیلی زیاد ، باز هم میکُشیم . آنچه در داستانهای کتاب « عشق و رُب به اندازه کافی » گرد هم آمدهاند ، به ظاهر پراکندهاند اما در پس همه آنها یک کشتن هست . مهم نیست که کشتن بر چند نوع است مهم این است که هست و تا کشتن هست زندگی باید کرد . کتاب « عشق و رُب به اندازه کافی » در ٩٦ صفحه راهی بازار نشر شده است .
عشق روی چاکرای دوم
این مجموعه از ١٠ داستان تشکیل شده است. داستان آن که شبیه تو نیست برنده جایزه صد سالگی صادق هدایت از سایت سخن شده است. در این داستان می خوانیم: "بعدها، بی آن که بدانم چرا، یادم می افتاد دیگر اصلا شبیه زنی نیست که دور دریاچه مصنوعی ورزشگاه، برای آب کردن چربی هایش می دوید" داستان های دیگر عبارتند از: همین نزدیکی اما، ششمین نسل با حرف های اضافه، من به توان تو، عشق روی چاکرای دوم، غم میان بادهای موسمی، به چهل روایت دخترانه، هاردت .... ماروت و با تشدید روی جیم.