• هیچ ارزیابی یافت نشد!

شهرزاد چاه

17,000 تومان
زن جوانی که در تهران زندگی می‌کند، دایه پیر او، مادربزرگش و یک راوی دانای کل، هر یک گوشه‌ای از زندگی گذشته و ماجراهایی را که در زمان حال می‌گذرد بازگو می‌کنند: «صبح، عوض این‌که وایستم روی چهارپایه روشویی دست و رو بشورم. می‌روم لب حوض. لبه دامنم رو می‌کنم زیر کمربند، شیر روی ستون سنگی ‌رو که ننه نیلو سفت‌سفت می‌بنده به زور وا می‌کنم. تا آخر می‌پیچونمش تا آب از دهن پرنده بزنه بیرون. بعد سرم رو می‌برم جلو و صورتم، موهام، بلوز و دامنم خیس می‌شه. ننه نیلو همیشه دعوا می‌کنه ولی این قده کیف داره...! پرنده‌هه سفید و پادراز و کاکلیه. خانوم خانوما بهش می‌گه حواصیل. ننه نیلو می‌گه دریاسری. دستش رو می‌گیره جلو دهنش، صداش رو در می‌آره. صدای دریاسری بَده ولی خودش خیلی قشنگه. همین که ننه نیلو موهام رو می‌بافه و چشم‌نظر صدفی رو به پیرهنم سنجاق می‌کنه، از اتاق رو به آفتاب می‌دُوم بیرون که برم پیش خانم خانوما. خانم خانوما بعضی روزا که فقط خودش می‌دونه و خانومای همسایه توی اتاق مهمونخونه، که سردرش یه خورشید خانوم گنده و دوتا خورشید خانوم کوچولو داره، زن‌ها رو می‌بینه. زن‌ها می‌آن خوابشون رو براش تعریف می‌کنن. اونم یه چیزایی واسه‌شون تعریف می‌کنه. بعضیا می‌ترسن، بعضیا می‌خندن، بعضیا گریه می‌کنن. دو ساعت مونده به اذون ظهر، ننه نیلو دیگه کسی رو راه نمی‌ده. تا صدای اذون از مسجد می‌آد، خانوم خانوما داره لب حوض دست و رو می‌شوره. دم سجاده‌اش می‌شینم تا نمازش تموم بشه و ننه نیلو سفره ناهارو پهن کنه... .» حوادث این داستان، در تهران و در روستایی در گیلان به نام «سیاه آتش» و نیز در گوشه‌هایی از سرزمین هفتاد و دوملت یعنی هندوستان می‌گذرد. روابط، مرتبط و حکایات به هم پیوسته‌اند و نوعی پازل را در کنار یکدیگر، تشکیل می‌دهند.

شب‌های کوش آداسی

11,000 تومان
فرشته، دختری حساس و کشیده قامت و علاقه‌مند به مولانا و امامزاده داوود است. او پیمانی نانوشته و مرموز با پسر‌خاله‌اش اسکندر دارد. روزی که میرزا ابوالفتح‌خان با پسرش پوریا برای تعمیر کمک فنر اتومبیل خود به محل کار فرشته می‌روند، وی با مشاهده هویت و شخصیت و مدل بالای اتومبیل آنها، در می‌یابد که پوریا به اهداف والا تمایل دارد و به ناگاه قلبش از جا کنده می‌شود و تصمیم می‌گیرد با او برای زیارت مولانا به کوش آداسی برود. بازگشت همزمان اسکندر از آمریکا به مام میهن بر پیچیدگی ماجرا می‌افزاید و اثر را از چند صدایی بسزایی برخوردار می‌کند. با ورود سرزده صفر آقا (برادر ناتنی اسکندر و مدیر مرغداری فرهیختگان) به زندگی فرشته، ماجرا اعماقی جدید پیدا می‌کند و حوادثی سراسر عشق و اشتیاق و خودگذشتگی در قرنِ بی مهری‌ها شکل می‌گیرد و در دهلیزهای نمور زمان سرازیر می‌گردد. در این میان، صفر آقا، به صورتی ناخواسته با شخصی به نام حاج قنبر همدست می‌شود و حاج قنبر در پی احتمال دست داشتن فرشته در سرقت پرونده کنجاله وارداتی و دبه شیره ملایر و صندوق گردوی تویسرکان از صندوق عقب اتومبیلش موفق می‌شود به تعقیب و تهدید او پرداخته، زخم‌هایی ناسور را بر قلبش وارد ساخته، آن را ریش ریش کند تا مثلثی عشقی را شکل دهد، مثلثی که ضلع چهارمش صفرآقاست. ماجرا با خواب عجیبی که فرشته می‌بیند ادامه می‌یابد که در آن نمادهایی چون حمله غول‌های بیابانی و اکوان دیو، پُک‌‌های سنگین و جانسوز مش‌اسدالله به قلیان، گوسفند پروار و چاق و چله، هندوانه، کسیه گوجه برغانی، عباس قادری و ارکستر فیلارمونیک وین، چون بهمنی سهمگین در مغز فرشته فوران می‌کنند.

عکس خصوصی

8,500 تومان
بابک جوان نوکیسه است که با ارثیه پدری، زندگی اعیانی برای خود فراهم کرده است اما این زندگی دوام چندانی نمی‌یابد. موضوع کتاب حول عکسی می‌گذرد که در آن، احسان دوست بابک کنار زنی آسیایی در یک هتل در دبی نشسته است و عکس می‌تواند ازدواج قریب‌الوقوع او را به خطر بیندازد. مریم آچمز شده بود. دوستی با احسان؟ آن هم به قصد ازدواج؟ یک ماه از پاسخ دادن طفره رفت تا بالاخره جواب مثبت داد. حساب و کتاب کرده بود. جمع و ضرب و تفریق و معادله درست درآمده بود. یک تیر و دو نشان؛ تقاص و تضمین. انتقام از بابک و ضمانت رفاه آینده با ثروت احسان و البته والدینش. اخلاق‌هایشان هم تفاوت زیادی نداشت. نه اهل سختگیری بودند نه خست و حسادت. بابک موضوع را که فهمید رگ‌هایش تا آستانه انفجار متورم شد، صورتش سرخ و نفسش تند. از متن کتاب علیرضا رحیمی‌نژاد نویسنده این کتاب از سال ٧٧ تاکنون به عنوان روزنامه‌نگار فعالیت می‌کند و در رسانه‌های مختلف حضور داشته است. نقدی بر این کتاب

مردگان

7,000 تومان
چیزی که در این نامه ها عجیب است. علاوه بر ادعای پیرمرد بر این که با شیطان ملاقات می کرده، دیگر این است که مدعی شده در آن  شب به خصوص، نزدیک کامل شدن مهتاب در یکی از روزهای ماه شعبان به خواست شیطان و صدالبته ناخواسته و ناخودآگاه، راهی قبرستان بزرگ وادی السلام شده و...

ققنوس پرده‌های خاموش

11,000 تومان
پشت میله همه چیز فرق می کند حتی اگر خارج از اینجا تعریفی به اسم زندگی را شنیده و ندیده باشی. اگر بیرون از این خراب آباد فکر می کردی در قفسی، فقط فکر کرده بودی! چرا که میله معنای آزادی را در خود می پرورد و آزادی معنای میله را.... یا: چراغ بودن نفت می خواهد و زبانه ای برای شعله کشیدن. که اولی را در دل دفن شدگان باید یافت و دومی را در لب خاموش شدگان زنده. هر آتش چراغی که آتش فروزان نیست و هر خاکستری خاکستر درد باوران. با این همه چراغی باش از دل خفتگان به خاموشی و خاکستری از خاطرات به اجبار فراموش شوندگان. یا: تنها پیرمردی بود و مجله ای و رگبار کلماتی، آن هم آن گونه با حرارت و بی تاخیر، درست مثل گدازه های آتشفشانی که فوران می کرد و به صخره های بی خبر می غلتید و بعد از جوشش یکباره اش، آرام به کناری می سرید و با ناله و شیونی از خودسوزی بی امان به خاکستر خود می نشست و در حالی که حرارت خود را می فشاند، سوز و وسوسه ی داغی اش را تا ابد به گرده ی صخره ها بار می داد! طاهر صورتش داغ شد و ....آقا دو یا سه بار دیگر آن بیت را تکرار کرد: آنگه ز دردهای درونیش مست....

مرده‌ها در راهند

18,000 تومان
در سال‌های ١٣٣٢ تا ١٣٩٠ خورشیدی نسل‌های گوناگونی از زن‌های یک خانواده با نام‌های «افسون»، «مهوش»، «آتشه»، «پری» و... موجب رخ دادن اتفاقات عجیبی در زندگی یکدیگر می‌شوند، مانند یک دومینو که حرکت مهره‌ای، بقیه مهره‌ها را می‌اندازد. یکی با قدرت‌های فرا طبیعی، تصوراتش را عینیت می‌بخشد. دیگری برای رسیدن به خواسته‌هایش به جادو روی می‌آورد. آن‌ها وقتی دنبال عشق هستند، تنفر را پیدا می‌کنند و می‌فهمند در این دنیا قابل دسترس نیست و فقط می‌شود به خیال آن دست پیدا کرد. آن‌ها حتی گاهی به خاطر ناکامی تا مرز خودکشی هم پیش می‌روند. همچنین زندگی شخصیت‌های مرد داستان، فرامرزخان، نریمان، جهانگیر و... در تحولات اجتماعی و نقاط حساس تاریخی دستخوش تغییر و تحولات می‌شود اما فرامرزخان با درکی که از معنویت دارد تمام هویت‌های قبلی خود را فراموش می‌کند. وقایع زندگی هر یک از این مردان می‌تواند متأثر از افرادی باشد که در زمان‌های دیگری هم بودند مثل «ساشای لهستانی» که در زمان جنگ جهانی دوم به اردوگاهی در ایران آمده بود. در کتاب مرده‌ها در راهند همه در جستجوی این هستند که بفهمند چه چیزی خلأ روح‌شان را پر می‌کند اما در همین حال بازی‌های دنیا آن‌ها را از حقیقت دورشان می‌کند. برای آن‌ها مرگ مهم نیست، مهم آن است که چگونه با آن مواجه شوند و بفهمند از زندگی چه یافته‌اند. ناتاشا امیری پیش از این مجموعه داستان‌های هولا... هولا، عشق روی چاکرای دوم، بعد دیگر نمی‌توان خوابید و رمان با من به جهنم بیا را منتشر کرده است.

نباید گفته شود

12,000 تومان
«تهران» اسم رمز خیلی از خاطره‌هاست. شهر شلوغی که این روزها خیلی از آدم‌ها بنا به عادت همیشگی‌شان، خودشان را در آن گم می‌کنند تا از خود رد و نشانه‌ای برجا نگذارند. خیلی از آدم‌ها نمی‌توانند همه چیز را بگویند. یعنی اینکه خیلی از حرف‌ها نباید گفته شود. چرا؟ : «فکر می‌کنم فقط با نوشتن می‌توانم خودم را برای گفتن این موضوع آماده کنم. پس بهتر است اول از همان سال‌ها شروع کنم، سال‌‌هایی را که به عقب دویده‌ام و هر چیز را لگد کرده‌ام... یادم می‌آید، قدیم‌ها موقع نوشتن انشا جمله اول خیلی سخت بود. همیشه به پدرم می‌گفتم جمله اول را بگوید. وقتی جمله اول را می‌شنیدم، راه می‌افتادم و شروع می‌کردم به نوشتن و اصلاً به این فکر نمی‌کردم که باید ده خط شود. آن موقع‌ها نمی‌دانستم که همه چیز را نباید نوشت و گفت. بعدها که فهمیدم، چند جمله کلیشه‌ای را که انگار زبان آدم را باز می‌کرد، یاد گرفتم.» تا امروز برای خودم برو بیایی داشتم. اصلاً فکرش را هم نمی‌کردم که دنیا حساب و کتاب داشته باشد و این عقربه‌های لامصب که روی صفحه سفید راه می‌روند، چیزی را بشمارند. اصلاً نمی‌دانستم همین ساعت کوچک لعنتی که الان از آن اتاق هم صدای تیک‌تاکش می‌آید و اعصابم را خرد می‌کند، همان ساعت پاندول‌دار خانه آقای اربابی باشد که اولین بار در تهران دیدم.

یه کار تر و تمیز

7,500 تومان

بیست و یک داستان کوتاه تشکیل دهنده این کتاب است. گویش محلی شیرازی در اولین داستان- راشه- به چشم می‌آید: «شب عروسی برایش چای دو رنگ بردم. کوچکه یه بیست تومنی نو گذاشت کنار سینی و استکان رو برداشت و لاجرعه هورت کشید. اما راشه لب‌تر نکرد. مواظبش بودم همه‌اش به اندازه «ها» که بگه لباش از هم فاصله داشت... می‌گفتن لوله رنگو وقتی رفته بوده اشکلک دید وکوچکه رو مجبور کرده یکی برایش بخره.

کوچکه گفت از بی گوشتی مردیم بریم؟ گفتم بریم. برف تا کمرمون می‌رسید. ابر از زمین تا آسمونو پر کرده بود. شول همی طوره آدم یا بالای ابره یا قاطی ابره. هنوزم که هنوزه قصابی نداره سالی به دوازده ماه بوی گوشت سرسیخ حسرت رو دله. همی شد که یکی یه حسن موسی رو کول انداختیم و دست به کمر، خم، از شیب تند جیر محله راه افتادیم رو به بالا...»

داستان‌های دیگر این مجموعه «آقای دوست داشتنی»، «چاره‌ای نیس»، «باید خودم را جا بگذارم»، «خنده‌ها و پنجره خاکستری»، «خواهر مرگ»، «درویش و بانو»، «رنگ تلخ»، «دوشنبه‌ها» و ... هستند که مهناز کریمی از سال ها پیش برای انتشار آن را آماده کرده بود اما به دلایلی منتشر نشدند.

«مهناز کریمی» نویسنده شیرازی مقیم آمریکا پیش از این رمان «سنج و صنوبر» را منتشر کرده است.

والس یک نفره

15,000 تومان
زنی از گذشته به ناگاه وارد زندگی خانوادگی یک مرد می‌شود. همسر آن مرد روایت دلمشغولی‌های او را برعهده می‌گیرد: صدای مامک از پشت در آمد: «کی بود این وقت شب؟» دو سه تقه به در زد و وارد اتاق ما شد. گفتم: «یکی خوابش نمی‌برده. گوشی را برداشته به آشنایی، دوستی، قوم و خویشی زنگ بزند، به اشتباه شماره ما را گرفته.» می‌گویم: «که عاشق چشم‌های عسلی‌اش شده بودی؟!» سام می‌گوید: «جوانی بود و...» پشت به دیوارکوب تکیه داده به مبل. سایه‌اش تلنبار شده بر تکه‌ای از سنگفرش جلوی پایش. شاهکار می‌گوید: «جوانی و سرکشی!» می‌خندم:«طغیان احساس!» سهیل روی زمین زانو زده است و ماشین باری زرد کوچکش را روی سنگ‌های سبز کف هال سُر می‌دهد. شاهکار می‌گوید: «خوش به حالت بابا! فقط یک بار عاشق شده‌ای.» و قلم‌مو را توی رنگ نارنجی و اکر می‌زند. برمی‌گردد رو به من: «رحم داشته باش مامان! یک بار یک جفت چشم عسلی! فقط یک بار عشق.» می‌گویم: «پس سهم من چی؟» می‌گوید: «دوست داشتن با عشق فرق می‌کند.» از ماه‌منیر کهباسی پیش از این رمان خط تیره آیلین منتشر شده که این کتاب برنده جایزه روزی روزگاری در سال ١٣٨٦ شد.

همۀ دختران دریا

21,000 تومان
همه‌ی دختران دریا به روایتِ موازی زندگی زنی که همسرش عضو گروه منافقین بوده با سه زن جوان امروزی می‌پردازد. زن‌ها دغدغه یکسانی دارند. دغدغه اصلی هم رفتن یا ماندن است. این کتاب به نوعی ماجرای پلیسی دارد. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: اولین گاز را که به سیب زد بغضش ترکید. توی تمام تنهایی‌ها صدهزار بار به سرش زده بود برود و خودش را معرفی کند و بگوید چه شکری خورده و حالا شوهرش راست راست این‌جا می‌چرخد و برای ملت خودش چاله می‌کَند. اما ترسیده بود. طاقت زندان و شکنجه را نداشت. البت که خانه ننه‌سهیلی هم چیزی کم از زندان نداشت. تک‌اتاق کنج حیاط و مارمولک‌های سبز و سیاهی که از در و دیوار بالا می رفتند. گرما و بوی گندیدگی خور که حالا دیگر عادتش شده بود. و سروکله زدن با پیرزنی که هر از گاهی گریه و بی‌قراری او به وقت نبودن صلاح کلافه‌اش می‌کرد و فحش می‌کشید به جان یدو و هفت پشتش که این آش را برایش پخته و گولش زده بود که این آقا صلاح همشهری دامادتان است. زمستان با طعم آلبالو و سامار از جمله رمان‌های دیگر الهام فلاح است که توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است. نقدی بر این کتاب

همیشه اولین نفر باشید! برای اطلاع از آخرین تخفیف‌ها و جدیدترین کالاها در خبرنامه ثبت‌نام کنید.

سبد خرید
ورود

حساب کاربری ندارید؟

فروشگاه
0 لیست علاقه‌مندی‌ها
39 مورد سبد خرید
حساب من