ممکن است به این محصول نیز علاقه مند باشید
بند محکومين
قصهی بند و بندیان از گذشتههای دور تا امروز در ادبیات - متون نظم، نثر و منثور - ایران وجود دارد. اهل نظر معتقدند، زندان مکانی غریب است. کسی که واردش شود، هنگام خروج دیگر آن آدم قبلی نیست.
بزرگ علوی (ورقپارههای زندان و پنجاهوسه نفر)، علیاشرف درویشیان (سلول شمارهی نوزده)، احمد محمود (داستان یک شهر) و نسیم خاکسار (در برخی از داستانهای کوتاه) به این موضوع پرداختهاند.
کیهان خانجانی نیز پس از مدتها زندان لاکان رشت را برای روایت رماناش - بند محکومین - انتخاب کرده است. او این مکان را که شخصیتها در آن زندگی میکنند، چنین معرفی میکند: «هزار و یک حکایت دارد زندان لاکان رشت.
بند محکومین بیستو پنج اتاق داشت و دویستو پنجاه محکوم. تمام اینها هم نه روی کاکل رئیس و پاس اصلی وزیر هشت یا وکیل بند، که روی کاکل دوربین و آزمان و آخان میچرخید.»
روایتها با داستان زندگی زاپاتا آغاز میشود که روایتگر قصه و زندگی افرادی است که در جامعه اقلیت هستند و نادیده گرفتهشدهاند. پایان هر بخش با ایجاد یک گره و حادثه به اوج میرسد.
نویسنده برای بیان قصه از لحن، گویش و ضربالمثلهای گیلکی و زبان طبقهی فرودست و طرد شدهی جامعه بهره گرفته است تا بهتر بتواند به مشکلات و معضلات اجتماعی، فقر عمیق فرهنگی، سیاستگذاریهای نادرست اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بپردازد.
مارتا کیست؟
مارتا کیست؟ دومین رمان ماریانا گاپوننکو، شاعر و نویسنده اوکراینی است. این رمان در سال ٢٠١٢ منتشر شد که با استقبال بسیار زیادی مواجه شد. نویسنده برای خلق این اثر دو جایزه ادبی معتبر آدِلبرت فون شامیسو و آلفا را از آن خود کرد. این اثر حتی در سال ٢٠١٦ هم در فهرست کتابهای پرفروش سال قرار گرفت.
این رمان داستان پرندهشناسی نودوششساله است که خبر مرگ قریبالوقوعش را دریافت میکند و تصمیم میگیرد آخرین روزهای عمرش را در یکی از مجللترین هتلهای دنیا سپری کند.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
سرد است عشق. عشق سرد است. ولی در قبر میسوزیم، ذوب و به طلا تبدیل میشویم... لوادسکی منتظر جاری شدن اشکهایش شد. ولی اشکی نیامد. با وجود این، صورتش را پاک کرد. چه چندشآور!
همین چند لحظه قبل تلفن را بهتزده قطع کرده بود. اگر آنچه از صدای نفس کشیدن پزشک خانوادگیاش احساس میشد بیقراری نبود، پس چه بود؟
آبی کم جان
مجموعه داستان آبیِ کمجان، سومین اثر داستانی محمدعلی دستمالی است. او مجموعه داستان «اسبی برای مردن» را در سال ١٣٨٩ در نشر افراز و مجموعه داستان «تبعید به بالکنها» را در سال ١٣٩٧ در نشر روزنه چاپ کرده است.
در ٩ داستان مجموعۀ آبیِ کمجان، تجارب و الحان و روایات متفاوتی وجود دارند که نشاندهنده تلاش برای دستیابی به آفاق ذهنی و فرمهای داستانی جدید است. در داستان «نیشابور که دریا ندارد»، میرزا رضا، راوی شیدا و عشقزدهای است که فضای زندگی درونی و بیرونی خود را برای محبوب و معشوق خود به نام ساغر به هم ریخته است، نگاه غریبی دارد که او را از تهران به اطراف و اکناف جهان کشانده است. این داستان، مقام نخست جایزه ادبی فرشته را در سال ٩٨ از آن نویسنده کرد.
داستان «دندان حضرت اشرف» که برنده مقام دوم جایزه صادق هدایت در سال ٩٩ بود، نگاهی سینمایی و خاص دارد به زندگی چهرۀ سیاسی مشهور تاریخ معاصر ایران یعنی قوامالسطنه که قرار است داستان زندگی او در یک سریال تلویزیونی به تصویر کشیده شود. در داستان «محاکات یک فراری»، راویتی از یک پیوند عاطفی و خاص میبینیم که در بطن خود، در حال پنهانسازی ابعاد یک قتل است.
در داستان «کات به چشمان اسب»، با روایتی از سرخوردگی یک عاشق سینهچاک روبرو هستیم که شوق وافر او به تماشای فیلم سینمایی مشهور پدرخوانده، او را به ورطه غریبی کشانده است. در داستان «پچ پچ با دلبر تک سیلابی»، تعداد سیلاب اسم آدمها برای قهرمان داستان، رویکرد او را در مورد زندگی و ادمها تغییر داده است!
محمدعلی دستمالی در سومین مجموعه داستان خود، تلاش کرده در فرم و لحن داستان، گوشهها و زوایای جدیدی را بیازماید و قدم در راههای مهآلودی بگذارد که گویی در آن، صدای پرندهها و آبهای دور در هم آمیختهاند.
آقای سناریست، حدیث نفس و آثار سعید مطلبی
معرفی کتاب آقای سناریست: حدیث نفس و آثار سعید مطلبی
کتاب آقای سناریست، نتیجهی گفتوگوهای دوستانهی حمیدرضا حاجی حسینی با سعید مطلبی است که به شکل روایتی منظم از زبان مطلبی نوشته شده و به دوران کودکی و نوجوانی، سالهای پرکار او به عنوان نویسنده و کارگردان پیش از انقلاب، دورانهای محرومیت او از فعالیت پس از انقلاب و فعالیتهای سالهای اخیر او میپردازد. کتابی جذاب که میتوانید با آن، نگاهی نو به تاریخ سینمای ایران داشته باشید.دربارهی کتاب آقای سناریست
خواندن دربارهی رویدادهای تاریخی، باعث میشود ما اطلاعاتی دربارهی آن رویدادها به دست آوریم؛ اما وقتی پای حرف کسانی مینشینیم که آن رویداد را از سر گذراندهاند انگار که به قالب آن افراد در میآییم و با تمام وجود آن اتفاق را لمس میکنیم. همین طور دربارهی مشاهیر، تا وقتی در کتاب یا صفحات ویکیپدیا یا حتی آثارشان، به دنبال درکشان هستیم، چیز زیادی دستگیرمان نمیشود، اما وقتی پای سخن نزدیکانشان مینشینیم، درست انگار روبرویشان نشستهایم و از دریچهی چشمان آنها، فرد مورد نظر را میبینیم و با او معاشرت میکنیم. انگار نوعی جادو در همنشینی و گفتگو با آدمها وجود دارد که اطلاعات را زنده میکند. حالا تصور کنید آدمی که با او همنشین شدهاید، یکی از نویسندگان پرکار زمانهی ما باشد، که نه تنها بهره بردن از تجارب و نظرات خودش بسیار ارزشمند است، رویدادهای تاریخی بسیاری را از سر گذرانده و با مشاهیر زیادی نیز دمخور بوده است. قطعاً تجربهی فوقالعادهای خواهد بود. ارزش کار حمیدرضا حاجی حسینی در جمعآوری و نوشتن کتاب آقای سناریست نیز همینقدر است. او روزها و ساعتها وقت گذاشته و با سعید مطلبی، یکی از نویسندگان و کارگردانان صاحبنظر و پیشکسوت ایرانی گفتگوهایی صمیمانه داشته است که پس از مرتب کردن و نظم بخشیدن به آنها، همه صحبتها را در قالب این کتاب با ما به اشتراک میگذارد.حضور آبی مینا
معرفی کتاب حضور آبی مینا اثر ناهید طباطبایی
نشر چشمه منتشر کرد: ناهید طباطبایی در سال 1337 در تهران متولد شد. او فارغ التحصیل رشته ادبیات دراماتیک و نمایش نامه نویسی از مجتمع دانشگاهی هنر است.
او که از نوجوانی آغاز به نوشتن کرده، اولین مجموعه داستان خود را در سال 1371 به چاپ رساند و تاکنون کار داستان نویسی و ترجمه از زبانهای فرانسه و انگلیسی را ادامه داده است. ناهید طباطبایی داوری برخی از جوایز ادبی از جمله جایزه ی صادق هدایت، گلشیری و جشنواره ی ادبی اصفهان را به عهده داشته است.
او در حال حاضر مدیریت نشر دید را به عهده دارد. تاکنون داستانهای زیادی از او به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده و چند اثر او نیز به صورت فیلم نامه درآمده است.
قصههای هفت کلاغون: کودکانههای بامداد
معرفی کتاب قصه ی هفت کلاغون اثر احمد شاملو
"قصه ی هفت کلاغون" اثری است از "احمد شاملو" که نشر چشمه آن را در قالب "کودکانه های بامداد" به انتشار رسانده است.
افسانه ای کودکانه و روایتی کهن که "احمد شاملو" به خوبی آن را پروریده و مناسب با روحیات کودکان، به آن بال و پر داده است.
در این قصه ی زیبا و سرگرم کننده، نویسنده از داستان زندگی پدر و مادری می گوید که هفت فرزند پسر دارند و بعد از این هفت پسر، یک دختر نصیب آن ها می شود.
دخترک بسیار نحیف و ریز جثه است و به همین خاطر او را "ریزه" صدا می زنند. جثه ی ریز و ضعیف دخترک باعث می شود که پدر و مادر پیش خودشان فکر کنند همین الان که او به دنیا آمده، خداوند او را پیش خود می برد و همین سبب می شود تا به پسران خود وظیفه ای محول کنند.
پدر و مادر، پسران خود را مامور آوردن آب از چشمه می کنند تا پیش از این که ریزه از دنیا برود، او را با آب پاک چشمه بشویند.
آن ها فکر می کنند که خداوند ریزه را به این دلیل نحیف آفریده که همانجور پاک و بی گناه بلافاصله به بهشت برود و در روز قیامت، در بهشت را به روی پدر و مادر خود نیز بگشاید.
اما بشنوید از برادران که چه ماجراهایی را در جریان رفتن به چشمه و آوردن آب از آن رقم می زنند.
هفت برادر، "قصه ی هفت کلاغون" را شکل می دهند و رفتار و اعمال آن ها بر سرنوشتشان تاثیر عجیبی خواهد گذاشت. برای دانستن این که چه اتفاقی برای ریزه و هفت برادرش می افتد، "قصه ی هفت کلاغون" از "احمد شاملو" را از دست ندهید.
قصه دختراي ننه دريا
بخشی از کتاب قصه دخترای ننه دریا
شبا شب نیس دیگه، یخدون غمه عنکبوتای سیا شب تو هوا تار میتنه. دیگه شب مرواریدوزون نمیشه آسمون مثل قدیم شبها چراغون نمیشه. غصهٔ کوچک سردی، مث اشک، جای هر ستاره سوسو میزنه؛ سر هر شاخهٔ خشک از سحر تا دل شب جغده که هوهو میزنه. دلا از غصه سیاس آخه پس خونهٔ خورشید کجاس؟ قفله ــ وازش میکنیم قهره ــ نازش میکنیم میکشیم منتشو میخریم همتشو... مگه زوره؟ بهخدا هیچکی به تاریکی شب تن نمیده موش کورم که میگن دشمن نوره، به تیغ تاریکی گردن نمیده.جامهدران
ناهید طباطبایی در سال 1337 در تهران متولد شد. او فارغ التحصیل رشته ادبیات دراماتیک و نمایش نامه نویسی از مجتمع دانشگاهی هنر است.
او که از نوجوانی آغاز به نوشتن کرده اولین مجموعه داستان خود را در سال 1371 به چاپ رساند و تا کنون کار داستان نویسی و ترجمه از زبان های فرانسه و انگلیسی را ادامه داده است.
ناهید طباطبایی داوری برخی از جوایز ادبی از جمله جایزه صادق هدایت گلشیری و جشنواره ادبی اصفهان را بر عهده داشته است او در حال حاضر مدیریت نشر دید را به عهده دارد تا کنون داستان های زیادی از او به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده و چند اثر او نمیز به صورت فیلمنامه درآمده است .
«جامه دران» که نخستین فیلم سینمایی قطبی محسوب می شود، دارای سه اپیزود است و داستان زندگی زنی به نام شیرین است که در مراسم ختم پدرش به روابط جدیدی در زندگی او پی می برد و حقایقی تازه را کشف می کند.
فیلمنامه این فیلم را قطبی به همراه ناهید طباطبایی که نویسنده کتاب «جامه دران» است، نوشته است
دختر پرتقال
اگر قبل از بهدنیاآمدنت حق انتخاب داشتی، کدام را انتخاب میکردی؟ اینکه به دنیا بیایی و شاد باشی و کلی چیز به دست بیاوری ولی درنهایت همه را از دست بدهی، یا اینکه اصلاً به دنیا نیایی؟
برای گئورگ پانزده ساله، پدرش چیزی بیش از یک سایه نیست، یک خاطرهی دور. در چهارسالگی پدرش را از دست داده و جز یکسری خاطرات محو و فیلم و عکسهای قدیمی، تصویری از او ندارد
اما حالا، بعد از یازده سال، گئورگ فرصتی به دست آورده تا دوباره همراه پدرش باشد؛ با نامههایی که پدر قبل از مرگش برای او نوشته. پدر داستانی از دختری مرموز تعریف میکند: دختر پرتقال. داستانی که شاید زندگی گئورگ را دگرگون کند...
نویسندهی «دنیای سوفی»، در این رمان هم پرسشی فلسفی و عمیق را با داستانی به ظاهر ساده به شیوه ای شگفت مطرح میکند.
آبیتر از گناه
«من کسی را نکشتهام. همهاش از همان عکس شروع شد. نمیدانید چه عکس غوغایی بود. رفته بودم برایشان شعر بخوانم. باور کنید قبل از آن عکس برایم یک پیرزن و یک پیرمرد ساده بودند.» روایتی جذاب از به قتل رسیدن پیرزن و پیرمردی تنها و با اصل و نسب.
پسر جوانی که برای آنها شعر میخواند و از این طریق مزدی میستاند به ناگاه خود را در مظان اتهام قتل آن دو میبیند، اما هیچ شاهدی بر این ادعا یافت نمیشود تا اینکه خود زبان به اعتراف میگشاید و پرده از رازهایی برمیدارد که ریشه در گذشته او داشتهاند، ولی... محمد حسینی قبلتر با مجموعه داستان «یکی از این روزها، ماریا» و «ریختشناسی قصههای قرآن» در عرصه داستاننویسی و پژوهشگری آزمونی موفق را گذرانده است..
شبانه ها در غياب احمد شاملو
در بخشی از کتاب شبانهها در غیاب احمد شاملو میخوانیم
گفتم تهران آمدی بیا اختیاریه کوچهی داور جَنبِ سمساریِ آسیدکاظم. چشمبهراهِ معلمِ شریفِ خود ماندن مثلِ نوشتنِ مشقِ شب آسان است. هی شرافتِ نایابِ آدمی! به خانه برگرد نروژ سرد است سوئد، بلژیک، بلندیهایِ اَندِکا کُلالهی بیراهِ کوه تاراز، ایذه، مَرغاب...! به خانه برگرد آنجا برف چشمهایت را میزند.جستارهایی در قصهشناسی
معرفی کتاب جستارهایی در قصه شناسی
کتاب جستارهایی در قصه شناسی نوشته محمد پارسانسب، مجموعهای از بیست مقاله بلند و کوتاه است که به قصههای سنتی، بهخصوص حکایات مثنوی و رمانهای معاصر فارسی پرداخته و آثار این حوزه را تحلیل و بررسی میکند.درباره کتاب جستارهایی در قصه شناسی:
قصهها را میتوان به عنوان همزادی برای انسان به شمار آورد و همراه او از درون غارها تا عرصه فضاهای مجازی گذر کرد، داستانها فرهنگ و تمدن قومهای مختلف ایرانی را در بر میگیرند و احساسات و عواطف بشر را تجلی میبخشند. در بسیاری اوقات وسیلهای برای سرگرمی و فراغت آدمی و گاهی همانند قصههای شهرزاد ابزاری برای کنترل سرکشیها و تندخوییهای انسان بودهاند. قصهها اغلب از فرهنگ شفاهی جوامع تأثیر پذیرفته و به شکل منثور روایت شدهاند و بیانگر تفکرات، خواستهها و احوالات طبقات متفاوت جامعه، بهویژه طبقه ضعیف هستند. از این رو گاهی میتوانند بستری برای اندیشهورزی و ادراک بشر باشند و تفکرات نیکی را درون انسانها پرورش دهند، یا زمانی دیگر بازگوکننده سلطه تفکر جبری و حذف اندیشه از عرصه زندگی ایرانی هستند و بستری برای ارائه ایدئولوژی فراهم میآورند و در زمانی دیگر تصاویری زیبا از ارتباط انسان با خداوند را در قالب داستانهای عرفانی به نمایش میگذارند. بخشی دیگر از قصهها نیازهای عاطفی انسان را به تصویر میکشند و داستانهای عاشقانه میآفرینند و در نهایت برخی دیگر نشاندهنده فرهنگ عامه و بینش مردم کوچه و بازار هستند. نویسنده نام کتاب جستارهایی در قصه شناسی (Essays in Storytelling) را با توجه به روح غالب نوشتهها و بیشتر بودن مقالههای مربوط به داستان و قصه انتخاب کرده است. برخی از این نوشتهها از وجهی نظری برخوردارند و برخی دیگر جنبه عملی دارند که در آنها با رویکردی خاص به نقد و تحلیل متنی روایی پرداخته شده است. مطالعه قصههای سنتی بهخصوص داستانهای درخشان مثنوی، بخش زیادی از حجم کتاب را در بر میگیرند و همچنین چندین مقاله هم به آثار داستانی معاصر بهخصوص رمان فارسی اختصاص یافتهاند.بز زنگولهپا
معرفی کتاب بز زنگوله پا اثر احمد شاملو
کتاب « بز زنگوله پا» "کودکانه های بامداد" نوشته احمد شاملو توسط نشر چشمه منتشر شده است.
بز زنگوله پا باید به صحرا برود و علف تازه بچرد. قبل از رفتن به شنگول و منگول و حپهی انگور سفارش میکند که اگر کسی آمد و در زد، راحت در را باز نکنند و با آنها قرار میگذارد که شعری بخواند و …
از غبار بپرس
کتاب «از غبار بپرس» نوشتهی جان فانته، نویسنده، رماننویس و فیلمنامهنویس از استادان تأثیرگذار ادبیات قرن بیستم آمریکاست که بابک تبرایی آن را به فارسی ترجمه کرده است.
جان فانته یک شخصیت داستانی به نام آرتورو باندینی خلق کرده که سرگذشتش را در چهار رمان خود دنبال میکند: «تا بهار صبر کن، باندینی»، «از غبار بپرس»، «رویاهایی از بانکر هیل» و «جادهی لسآنجلس». باندینی بهیقین، یکی از ماندگارترین شخصیتهای داستانی تاریخ ادبیات است.
در رمان از غبار بپرس این شخصیت که جوانی دورگهاست، در جستوجوی عشق و اشتیاق و شهرت و ثروت راهی لسآنجلس شده و میکوشد نویسندهای بزرگ شود.
جان فانته نویسندهی خوشاقبالی نبود و خیلی دیر کشف شد. با آنکه آثار تأثیرگذاری نوشت و ردپایش در آثار نویسندگانی چون بوکوفسکی و جک کرواک مشهود است، تا سالها پس از مرگش، هنوز منتقدان او را کشف نکرده بودند.
او را یکی از نخستین افرادی میدانند که شرایط دشوار نویسندگان ساکن لسآنجلس را ترسیم کرده است. فقر، مذهب، خانواده، هویت ایتالیایی آمریکایی، ورزش و زندگی نویسندهها از جمله موضوعاتی هستند که فانته در نوشتههایش به آنها پرداخته است.
در بخشی از رمان آمده است: «جوون بودم، گشنه و لب به خمره در تقلای نویسنده شدن.
بیشتر مطالعاتم رو تو کتابخونه عمومی وسط لسآنجلس انجام میدادم و هیچ کدوم از چیزهایی که میخوندم به من یا خیابونها و آدمهای دور و برم ربطی نداشت.
یه جوری بود که انگار همه فقط با کلمات بازی میکردن و اونهایی که تقریبا هیچی برای گفتن نداشتن، همونهایی بودن که نویسندههای درجه یک به حساب میاومدن.
نوشتههاشون ترکیبی بود از ظرافت و فرم و صناعت، و همینها بود که خونده میشد و تدریس میشد و هضم میشد و دفع میشد...»
داستانهای محبوب من (جلد 6): دههی 40
داستان کوتاه ایران در نخستین سالهای دهة چهل، نزدیک به یک دورة دهسالة اختناق را پس از کودتای 28 مرداد 1332 از سر گذرانده است.
دهة چهل، دهة حاکمیت سانسور و عدم آزادی اندیشه و بیان است؛ دورهای که در آن رسانههای همگانی زیر کنترل شدید قرار دارند، هنرمندان به زندان میافتند، و نویسندگان، ممنوعالقلم میشوند.
ترس و بدبینی بر همهجا حاکم است و این وضعیت، درونمایة بسیاری از نوشتههای دهة چهل است؛ دورهای که نویسندگان بازتابدهنده و تصویرگر و بازآفرینندة واقعیتهای روزگار خویشند. واقعیتهایی چون شکست، آرمان باختگی، از پای درآمدن، وحشت و یاس، بدعهدی و ریاکاری و بیاعتمادی بر فضای کلی این داستانها بال گسترده است.
ششمین مجلد از مجموعة «داستانهای محبوب من» پس از نگاهی به وضعیت داستان کوتاه در دهة چهل، تعدادی از داستانهای این دهه، از نویسندگان مختلف را به همراه نقدی بر داستانها از علی اشرف درویشیان و رضا خندان (مهابادی) دربر میگیرد.
برخی از داستانها عبارتاند از: «جشن فرخنده/ جلال آل احمد»، «زیر باران/ احمد محمود»، «پناهگاه/ ناصر تقوایی»، «مرثیه/ اکبر رادی»، «مهرة مار/ م. ا. بهآذین» و «قصه چهارم/ غلامحسین ساعدی».
مثل خون در رگهای من: نامههای احمد شاملو به آیدا
احمد شاملو
در بخشی از کتاب مثل خون در رگهای من میخوانیم: نمیدانم. نمیدانم این «بدترین شبها» را شروع کردهام یا دارم شروع میکنم. اما، به هر تقدیر، این ساعات تاریک و بیامید، این روزهایی که دست کم، اگر هیچ موفقیت دیگری درش نبود، اینش بود که به امید دیدار تو شروع میشد و حتی اگر هم در آخرین ساعات شب با نومیدی کامل، مثل دفتری بر هم نهاده میشد، باز این امید که فردا بتوانم ببینمت زنده نگهم میداشت، میدانی؟ از فردا صبح، دیگر این امید را هم از دست خواهم داد. امید بزرگی بود که اقلاً روزی یک بار تو را ببینم. اقلاً این امید به من نیروی آن را میداد که صورتم را بتراشم و از قبر خودم خارج بشوم برای آن که آفتاب وجود تو به جسم رطوبت کشیدهی من بتابد. میدانستم که آیدای من امید و حرارت و آفتاب زندگی من با لبخندش در انتظار من است. میدانستم که آیدای من با چشمهایی که پر محبتترین نگاهش را به من بخشیده نگاهم خواهد کرد. میدانستم که آیدای من از من شکایت خواهد کرد که چرا ریشم را نتراشیدهام، و این، نیرویی بود برای آن که ریشم را بتراشم. میدانستم که آیدای مهربان من از من گله میکند که چرا با وجود آن که در کنارش هستم افسرده و کسلم، چرا با او حرف نمیزنم و چرا او را نمیخندانم؛ و این، انگیزهیی بود که شاد و سرمست باشم، همهی غمها و ناراحتیهایم را فراموش کنم و دمی را که در کنار او هستم شاد و خندان باشم. اما از فردا این امید را ندارم. این امید را از خودم قیچی کردهام و به دنبال آنچه کلید زندگی فردای ما باشد این شهر را ترک میکنم. آخرین باری که دیدمت، سهشنبهی هفتهی پیش بود. چند دقیقهیی با تو بودم و بعد ترکت کردم که خودم را به دکتربرسانم. بدبختانه آن شب دکتر نیامد. تا نزدیکیهای نیمهشب، تنها و بدبخت، در کوچهها و پسکوچهها پرسه زدم.حماسه و نافرمانی؛ بررسی شاهنامه فردوسی
این کتاب پش از هرچیز کوششی است برای تعدیل باوری عمومی درباره اینکه حماسه بزرگ فارسی، شاهنامهی فردوسی، از چه سخن میگوید. همچنین کتابی است در نقد متن و فرامتن شاهنامهی فردوسی و پاسخی است به کسانی مانند ادوارد براون، وان گرونبام و احمد شاملوی خودمان که شاهنامه را صرفاً نظم میدانند. شاهنامه در زبان فارسی بلافاصله به محبوبیت بالایی دست پیدا کرد و در عصر شکوفاییِ ناگهانی شعر رواییِ دوره فارسی میانه به سرعت جایگاه ممتازی به دست آورد.
کتاب به خواننده میگوید که هرجا که منابع دست فردوسی را باز گذاشتهاند میتوان نبوغ روایتسرایی و شاعرانگی وی را به حد اعجابآوری دید بویژه در قسمتهای اسطورهای مانند داستان سیاوش و اسفندیار.
نویسنده این کتاب در پس کلمات و روایتهای شاهنامه نکتههایی کشف کرده که برای اندیشمندان قابل احترام شاهنامهپژوه تا به امروز رخ ننموده بود.
کتاب با زبانی ساده و صریح که مشخصه مکتب نقدنویسی انگلیسی است به فرم و محتوای شاهنامه نگاه کرده و عناصر زیبایی شناختی هنر فردوسی را پیش روی خواننده نهاده است و البته هرجا که به گمانش رسیده عیبی دارد، آن را نیز گفته است.
نقدی بر این کتاب
هنر پانتومیم
این کتاب برای دانشجویان رشته هنر گرایش ادبیات نمایش در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «نمایش ایمایی (1)» به ارزش 2 واحد ترجمه شده است.
فهرست:
مقدمه
مفاهیم کلی
تمرینهایی برای انعطافپذیری
تحلیل جزء به جزء اعضا و حرکات بدن
تحلیل مفصل عضلات صورت
تحلیل جزء به جزء حرکات دستها
نمایش کامل حالت
حالتهای تمامی اجزای سر
حالتهای منفعل
فصل اول: پانتومیم در تئاتر
فصل دوم: چگونگی نمایش مقولات دستوری
فصل سوم: مشکلات نمایش بیکلام
فصل چهارم: انتخاب موضوع
فصل پنجم: نوشتن پانتومیم
فصل ششم: بازگرداندن متن
فصل هفتم: استفاده از صحنهافزار تئاتری
فصل هشتم: روی صحنه بردن پانتومیم
فصل نهم: همراهی موسیقی
فصل دهم: باله
واژهنامه
کالت
کالت داستان یک استاد حقالتدریسی دانشگاه و نحوه کشف فیلمی گمشده از تاریخ سینمای ایران توسط اوست.
این رمان با دو روایت روبهروست که به شکل خیالی ـ واقعی، زندگی خود را روایت
میکنند.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
فریادی توی سرم جملهام را برید. این چه حرفی بود که میخواستم بزنم؟ این چه حرفی بود که او نشنیده فهمید؟ این مرد تمام زندگیاش را، دستِکم از آن ایامی که من یادم بود، پای این گذاشته بود که من آنطور که خودم میخواهم زندگی کنم. هرکتابی، هر فیلمی، هر روشی برای زندگی که من انتخاب میکردم از نظر او قابل قبول بود. حالا سزای آزادیِ کمیابی که به من بخشیده بود این بود که مرگ را بهش یادآوری کنم؟ که ازش خرده بگیرم چرا آنطور که خودش میخواهد به عزای مادر نشسته و نه به آن شیوه که من انتظار دارم؟
بابک تبرایی کتابهای مختلف از جمله: ادبیات داستانی (ترجمه و تألیف)، کتابهای نظری سینما و تئاتر و همچنین فیلمنامه و نمایشنامه را در کارنامه خود دارد.
چهلسالگی
معرفی کتاب چهل سالگی اثر ناهید طباطبایی
این کتاب درباره موضوعاتی مانند عشق، جوانی، خانواده و موسیقی است و داستانی جذاب راجع به حسرتها و تراژدیهای زندگی یک زن چهل ساله روایت میکند.
داستان در مورد زنی به نام آلاله است که در آستانه چهل سالگی قرار دارد و تحت تأثیر تغییرات زندگی قرار میگیرد. او با همسری منطقی و دختری خوشبخت زندگی میکند و شغل مورد علاقهاش را دارد.
آلاله در تالاری بزرگ به عنوان یک کنسرتگذار فعالیت میکند و در یکی از کنسرتها با عشق دوران جوانی خود مواجه میشود.
او دچار شک و تردید میشود و خاطرات عاشقانه گذشته به ذهنش بازمیگردد. او در مورد نحوه برخورد با این عشق قدیمی خود در حالت بزرگسالی گیج میشود. همچنین، آلاله دیگر جوان نیست و نزدیک شدن به سن پیری او را نگران میکند.
"چهل سالگی" یک رمان زیبا و شاعرانه است که به خواننده عاشقانهها و حسرتهای زنی چهل ساله را معرفی میکند و در مورد تحولات تلخ زندگی متأهل گفتگو میکند. داستان زنده شدن خاطراتی دلپسند را که در مواجهه با واقعیت حال به کابوسهای زندگی تبدیل میشوند، روایت میکند.
مشکلات اجتماعی آلاله در زمان حاضر با داستان عشق گذشتهاش تداخل دارد. ناهید طباطبایی با زبانی زیبا و باهوشانه ترسها، سرخوردگیها و روند طبیعی زندگی زنی در امروز را به تصویر کشیده است.
توصیفات زیبا از وضعیت شخصیت اصلی داستان، شخصیتپردازی عمیق افراد مختلف داستان و اشارهها به شرایط اجتماعی دهه ی هفتاد نکات قوت این اثر هستند.
دو امدادی تک نفره
معرفی کتاب دو امدادی تک نفره اثر شمس لنگرودی
این پرسش که شاعر چگونه شاعر شد و شعر چگونه شعر، در لابهلای تاریخ و تجربهی زیستهی انسانی نهفته که ادبیات به زندگی او بدل شده و برای شعری که زندگیست، سبکی تحملناپذیر هستی را به دوش میکشد.
کودکی، نوجوانی و عنفوان جوانی اگر نسبتی با زیست شاعرانه و شعرآفرین داشته باشند، حتی اگر شعر به معنای آنچه باید نوشته شود هم در آن لحظهها برجا نماند، بستری را مهیا میکنند که از لحظهای شعر در آن ممکن شده و تا همیشه برای شاعر، ممکن باقی میماند.
از همین روی خواندن حدیث روزگار سپریشدهی شاعر، ما را در مسیر آفرینش شعر و امکان شاعری قرار داده و راه آمده و رفته را روشن میکند؛ هرآنچه از میان سطرهای شعرهای شاعر شاید نتوان فهم کرد به درستی.
کتاب «دو امدادی تکنفره: خاطرات 1329 - 1357» روایت محمد شمس لنگرودی از سالهاییست که او درحال فهم و کشف جهان بوده و عشق، سیاست، هنر و ادبیات زندگیاش را آرام آرام در خود فرو برده و شمس شاعر را ساخته است.
شمس لنگرودی در دو امدادی تکنفره با همان ایجاز و سادهگویی و درعینحال عمقی که از او سراغ داریم، هرآنچه تا انقلاب 57 بر زندگیاش گذشته را در فصلهایی کوتاه و درعینحال گیرا روایت کرده که عجیب خواندنیست.