آتش سوزان
مجموعهداستان آتش سوزان در سال ٢٠١٠ چاپ شد و در میان آثار ران راش از جایگاه ویژهای برخوردار است. داستانهای این مجموعه در منطقه آپالاچیا میگذرد و از نظر زمانی طیف گستردهای را در بر میگیرد، از جنگ داخلی آمریکا تا دوران رکود اقتصادی و همینطور زمان حال.
ران راش که یکی از مطرحترین نویسندههای آمریکا محسوب میشود، با نوشتن این مجموعهداستان جایزه بینالمللی فرانک اوکانر، گرانقیمتترین جایزه مخصوص داستانهای کوتاه، را نصیب خود کرد. او با انتشار هر کتاب جایگاه خود را در تاریخ ادبیات مستحکمتر میکند؛ فرقی هم ندارد شعر بسراید یا داستان کوتاه و رمان بنویسد.
این کتاب اولین اثری است که از ران راش به فارسی ترجمه شده است.
در ابتدای فصل اول این کتاب میخوانیم:
جیکوب در دهانه طویله ایستاد و اِدنا را تماشا کرد که داشت از مرغدانی بیرون میآمد. ادنا لبهایش را محکم به هم فشرده بود و این به آن معنا بود که باز هم تخممرغها را دزدیدهاند. جیکوب به نوک تپهماهورها نگاه کرد و حدس زد ساعت هشت شب است. ...
یوزپلنگ
یوزپلنگ که پرخوانندهترین کتاب دوره پس از جنگ جهانی ایتالیاست به شرح وقایع زندگی یک شاهزاده سیسیلی «فابریتزیو سالینا» در زمان لشکرکشی گاریبالدی و سالهای پس از آن میپردازد. زیبایی رمان در آمیختن واقعیات تاریخ با احساسات و شرح حال شخص نویسنده میباشد زیرا سرگذشت شاهزاده داستان تماماً با احساسات مؤلف درآمیخته است. حس فناپذیری و مرگ معنا و محتوای اصلی داستان را تشکیل میدهد.
یوزپلنگ به سرعت در ایتالیا و سایر کشورها انعکاسی گسترده یافت و در سال ١٩٥٩ برنده جایزه ادبی سترگا شد. این اثر پرفروشترین کتاب دوره پس از جنگ جهانی ایتالیا محسوب میشود به طوری که به فاصله دو سال برای شصت و چهارمین بار به چاپ رسید. ویسکونتی کارگردان نامی ایتالیا این اثر را به روی پرده سینما برد که برنده «نخل زرین» در فستیوال کان ١٩٦٣ شد.
نقد ادبی از یوزپلنگ به عنوان یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر ایتالیا یاد کرده و جورجو باسانی یوزپلنگ را یک اثر استثنایی، یکی از آثاری که برای تمام عمر به روی آن کار و مقدمات آن فراهم میشوند، خوانده است.
گیسیا
گیسیا زنی است که دل در گرو فرهنگ و ادبیات سرزمین مادریاش دارد. بین او و ریشههایش سالها فاصله افتاده است. او درگیرودار زندگی روزمره و در آخرین شب تابستان با تغییری غیرمنتظره در زندگیاش روبهرو میشود.
گیسیا در تکاپوی سروسامان دادن به اوضاع و در تلاش برای برگردان زندگیاش به وضعیت قبل، سفری میکند به درون خودش و خاطراتش را با سه مرد مهم زندگیاش، میکاود.
سپس...
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
گیسیا موها را خیس کرد. شانه را نوازشگرانه بر رشتهای از موهای ابریشمگون ارکیده کشید و با قیچی آن را برید. تارهای مو بر زمین ریخت. شانه بار دیگر رشتهای مو را نوازش کرد. تارهای مو از شانه گریختند.
گیسیا، این موها هوس جدایی از سر ارکیده ندارند. تو داری آنها را به زور میبری. دستکم آنها را بنواز گیسیا. تو سلاخی گیسیا! پس به قربانیات آب بده نوازشش کن و آنگاه سلاخیاش کن. گیسیا رشتهای دیگر از موها را نوازش کرد و برید. به نوک موها نگاه کرد و گلوله داغ در سینهاش چرخید؛ از نوک موهای ارکیده خون میچکید.
حواستون به پیرزنهایی که از تنهایی پوسیدهن باشه
احتمالاً با شنیدن نام ماتئی ویسنییک به یاد نمایشهای خرسهای پاندا... و یا تماشاچی محکوم به اعدام میافتید.
اگر آثار قبلی ویسنییک مورد پسندتان بوده، با خواندن این کتاب میتوانید از آخرین اثر ترجمه شده این نویسنده لذت ببرید؛ مجموعهای از نمایشنامههای کوتاه و بلند، گاهی با طعم طنز و گاهی با چاشنی اعتراض.
حواستون به پیرزنهایی که از تنهایی پوسیدهن باشه کتابی است روان و مدرن برای همه مخاطبین کتاب و کتابخوانی و بالاخص برای فعالان هنرهای نمایشی.پس از خواندن این اثر، چهره کاملتری از ماتئی ویسنییک خواهید شناخت.
ماتئی ویسنییک شاعری بود که به نوشتن نمایشنامه و سپس رمان روی آورد. نمایشهای معناگرا و انتقادی او ثمره تجربه سیویک سال نخست زندگیاش در اختناق رژیم کمونیستی و همچنین پر و بال گرفتن در فرانسه است؛ همانطور که خود او میگوید: «ریشه من در رمانی و بالهایم در فرانسه است.»
منتقدان نوشتههای او را «عجیب» و «متفاوت با تمام ژانرهای موجود» توصیف کردهاند.
نیم طبقه
نیمطبقه داستان کارمندی را روایت میکند که در وقت ناهار و خصوصاً هنگام بالا رفتن از یک پلهبرقی، در جریان سیال ذهنش غوطهور میشود و در همان زمان کم، به گوشه و کنار زندگی خود و همعصرانش سرک میکشد و قصه انسانها، اشیا و مفاهیمی را روایت میکند که شاید تا به حال هیچ نویسندهای همچون او اینچنین موی جذابیت را از ماست روزمرگیشان بیرون نکشیده باشد.
نیمطبقه اولین رمان نیکُلسن بِیکر است که در سال ١٩٨٨ در آمریکا به چاپ رسید و
پس از آن بارها در ایالت متحده و بریتانیا تجدید چاپ و به زبانهای فرانسوی،
آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی و دانمارکی ترجمه شد. منتقدان ادبی نیمطبقه را یکی
از مهمترین آثار ادبیات پستمدرن آمریکا میدانند و نثر منحصربهفرد و روایت
جزئینگر بِیکر را میستایند. سبک خاص بیکر در استفاده از کلمات و، مهمتر از آن،
توجه افراطیاش به جزئیات باعث تمایزش از دیگر نویسندگان دهههای اخیر
است.
کتاب حاضر اولین ترجمه از آثار بِیکر به زبان فارسی و قدمی برای معرفی یکی از شاخصترین نویسندگان پستمدرن آمریکا در قرن بیستم است.
بوستان سعدی (سلفون)
نیستی آرام
میان انسان و اندوه چه رابطهای است؟ چه اتفاقی انسان را به سمت نیستی و پاک کردن خود از ذهن و حافظۀ اطرافیانش سوق میدهد؟ چرا و چگونه انسان در بستر زیستی خود تن به نیستی تدریجی میدهد؟
نیستیِ آرام رمانی است دربارۀ حزن، چیزی که با عشق میآید و چشمانداز را مهآلود میکند و با عشق میرود است. جستجویی طولانی است برای یافتن آرام که مدتی است به طرزی مرموز گم شده. چرا رابطۀ او با پدر سیاستمدارش اینقدر پیچیده بود؟ چرا پدرش میخواست او را وجهالمصالحۀ یک رابطۀ سیاسی قرار دهد؟ آنچه آرام در یکی از دیدارهای پدرش و از داخل اتاقکی به زبان روسی شنید چه بود که او را به سمت انتحار شخصیتش سوق داد؟
نیستیِ آرام داستانی است دربارۀ این که چگونه میشود انسانی را، که همۀ عکسهایش را، پیش از گم شدنش، از بین برده پیدا کرد؟ شاید باید شک کرد که همچو انسانی اصلاً وجود داشته. این رمان ماجرایی است غریب، پر از حدس و گمان، پر از آسیب و صدمه و پر از دیدارهای شبانه.
عزیز و نگار
و امّا راویان اخبار و ناقلان آثار و محدثان داستانگردان و خوشهچینان خرمنِ سخن چنین روایت کردهاند که ... سیصد چهار صد سال پیش یک داستانی به دنیا آمد به نام عزیز و نگار. خودش پا در آورد، از این دهان به آن دهان و از این روستا به آن روستا سفر کرد. با این حال هیچوقتِ خدا کسی نفهمید که پدرش کی بوده، مادرش کی بوده، و عزیز و نگار اینطوری بزرگ شدند و بزرگ شدند تا پس از ماجراهای زیبا در دل کوههای طالقان و رودبار الموت (رودبار محمد زمان خانی) و البرز به یکدیگر رسیدند. این را داشته باشید تا در کتاب بگوییم از محمدعلی گرکانی، کمالی دزفولی، سیدمحمدتقی میرابوالقاسمی و محمدعلی اکبریان (عاطف) که طی سالهای گذشته نگذاشتهاند غبار زمان چهره عزیز و نگار را بپوشاند.