ماهیت ذهن و ارتباط آن با بدن (مغز)، یکی از ژرفترین مسائل فلسفهی جدید و معاصر است. درآمدی کوتاه بر فلسفهی ذهن با زبانی ساده و با ذکر مثالهای گویا، شما را با مهمترین نظریههای فلسفی در این باره آشنا میکند. نویسنده در این کتاب با اشاره به ابعاد سهگانهی مسئلهی ذهنـبدن، یعنی ابعاد هستیشناختی، معرفتشناختی و معناشناختی، توجه خود را عمدتاً به مسئلهی هستیشناختی معطوف میکند. فصل نخست به بررسی نقادانهی دوگانهگرایی اختصاص دارد، اما در بیشتر فصلهای بعدی روایتهای مختلف از فیزیکالیسم بررسی و نقد میشوند. هدف این کتاب رسیدن به نتیجهای له یا علیه نظریهای خاص در باب ذهن نیست، بلکه تلاش بر این است که نقاط قوت و ضعف هریک از دیدگاهها بیان شوند.
سمیح مدام از رؤیای خود میگفت؛ نوشتن کتابی که نه اول داشته باشد و نه آخر. میگفت حماسه. میگفت: «حماسهی مردم فلسطین» و از این میگفت که کتاب را با جزئیات اخراج بزرگِ ۱۹۴۸ شروع خواهد کرد. گفت: «ما تاریخمان را نمیشناسیم. باید داستانهای هر روستا را جمع کنیم تا روستاها در حافظهمان زنده بمانند.»
معرفی کتاب بازار داراییها در دههی ۹۰ شمسی (دفتر اول: بازار اوراق بهادار)
بازار داراییها در ایرانِ دههی ۹۰ شمسی پرتلاطم بوده است. غیر از تحریم، قیمت نفت و کرونا که متغیرهای تأثیرگذار بر این بازار بودهاند، حضور گستردهی مردم در این بازار هم تغییرات اساسی در ساختار آن بهوجود آورده است. این کتاب متن نوشتاری ۱۶ سخنرانی در مورد بازار سهام، شبکهی کارگزاری، بازار اوراق با درآمد ثابت، ارزشیابی سهام، اعتبارسنجی ناشران و ادغام و تملک در بازار سرمایهی ایران در این دهه است. سخنرانان این نشستها که استادان، مدیران و فعالان بازار سرمایهاند، در ارائههای خود کوشیدهاند به تحولات و چالشهای این بازار اشاره کنند، دلیل اصلی تغییر ساختار را توضیح دهند، و راهحلهایی برای برونرفت از مشکلات آن بیابند.
مقالههای این کتاب (دفتر اول) بخشی از مطالب ارائهشده در کلاس آموزش مالی ویراستار است. البته، در آن کلاس غیر از بررسی بازار اوراق بهادار، بازار سایر داراییها نیز مطالعه و تحلیل شده است: سخنرانان مختلف در مورد بازارهای پول، ارز، رمزارزها، املاک و مستغلات و نیز وضعیت نهادهایی چون بانکها، صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی، بیمههای عمر و در مورد موقعیت چند بخش صنعتی بحث و اظهارنظر کردهاند. متن نوشتاری آن ارائهها نیز در دفترهای دیگر از این مجموعه تقدیم علاقهمندان خواهد شد.
بازار داراییها در دههی ۹۰ شمسی (دفتر اول: بازار اوراق بهادار) - انتشارات نی
معرفی کتاب تفکر نامتناهی (حقیقت و بازگشت به فلسفه)
تفکر نامتناهی مجموعهای از جستارهای آلن بدیو را گرد هم آورده است. ویراستارانِ مجموعه این جستارها را به گونهای انتخاب و مرتب کردهاند که طیف علایق بدیو را بازنمایند. دو مقالهی اول کتاب این دعوی بدیو را به خواننده عرضه میکنند که زمانهی ما نیازمند نوسازی فلسفه و نیازمند مقولهی حقیقت است. فصلهای بعدی نمایانگر مداخلههای او در چهار حوزهی روانکاوی، سیاست، هنر و سینما است. عنوان فرعی کتاب یادآور ژست بنیادی تفکر بدیو است ــ این «بازگشت به فلسفه» در تقابل با جریانهای مسلط در فلسفهی معاصر مطرح میشود که در کار بدیو در قالب سه گرایش اصلی تحلیل شدهاند: فلسفهی هرمنوتیکیِ هایدگر و گادامر؛ مکتب تحلیلیِ ویتگنشتاین و کارنَپ؛ و پستمدرنیسمِ دریدا و لیوتار. جاستین کلمنس و الیور فلتهَم، ویراستارانِ مجموعه، جستار پرمغزی را به عنوان مقدمه بر مجموعه افزودهاند که درآمدی است بسیار دستیاب برای آشنایی با مقدمات تفکر بدیو، آنگونه که در شاهکار او، وجود و رخداد، مطرح شدهاند.
تفکر نامتناهی (حقیقت و بازگشت به فلسفه) - انتشارات نی
معرفی کتاب نظام اخلاق عرفی (نقدی بر آموزهی حق طبیعی فیشته)
کتاب نظام اخلاقعرفی اولین دستنوشتهی کامل و برجایمانده از هگل است که آن را در فاصلهی میان سالهای ۱۸۰۲ تا ۱۸۰۳ تحریر کرده است. درونمایهی این کتاب دستمایهی فلسفهورزی هگل تا پایان عمر بود، به نحوی که آن را در دورههای درسی مختلف تدریس و در چاپهای متفاوت ارائه کرد، تا جایی که حتی آخرین اثرش، عناصر فلسفهی حق، نیز به همین موضوع اختصاص دارد. هگل در این اثر از محوریترین ایدهی نظام فلسفی خویش، یعنی تحقق ایده، پرده برداشت. او از پایینترین مراتب آغاز میکند و نشان میدهد که ظهور ایده و دیالکتیک مفهوم و شهود در هر مرتبه چگونه موجب گذار از حیات طبیعی به حیات اجتماعی میشود و راه به سوی ایدهی اخلاقعرفی میبرد که تجسم تام و کامل آن در دولت است.
نظام اخلاق عرفی (نقدی بر آموزهی حق طبیعی فیشته) - انتشارات نی
این کتاب دربارهی این است که ما در رویارویی با خودمان و با دیگران چه کسی هستیم. نولیبرالیسم نقش بسیاری در ساختن کسی که امروز هستیم داشته است. نمیتوان نولیبرالیسم را صرفاً یک آموزهی اقتصادی یا حتی مشتی روّیهی اقتصادی دانست. زیستن در محدودهی نولیبرالیسم، نولیبرالیسمی که دستکم برای سی چهل سال ما را آموخته کرده، یعنی غرقهشدن در مجموعهای از شرایط، که محال است بر نحوهی تفکر و احساس ما اثر نگذاشته باشد. اگر میخواهیم سویهی مهمی را از کسی که هستیم بفهمیم و از دشواری و چهبسا حتی سیاهروزی آنچه از ما میخواهند باشیم سردرآوریم، آنگاه باید با نولیبرالیسم دستوپنجه نرم کنیم. میخواهیم بدانیم نولیبرالیسم چه فیگورهایی میآفریند، و ترغیبمان میکند چهطور زندگی کنیم.
بسیاری از پژوهشگران تاریخ فرانسه بر این باورند که بازگشت نظام سلطنت به کشور، در پی سقوط ناپلئون، حاصلی جز ناکامی نداشته است، اما نویسندهی کتاب، پملا پیلبیم، استاد تاریخ فرانسه در دانشگاه لندن و رئیس انجمن مطالعات تاریخ فرانسه، بر این گمان است که بهرغم ایام پرالتهاب سالهای ۱۸۴۸-۱۸۱۴، فرانسه از ثبات و انسجام قابل توجهی بهرهمند بود. در این دوران، سه پادشاه بر سر کار آمدند، اما ساختار نهادینی که ماحصل سالهای انقلاب (۱۸۱۴-۱۷۸۹) بود، پابرجا باقی ماند و رجال گذشته به سلطهی خود بر مقدرات کشور ادامه دادند. این دوره همچنین شاهد سربرآوردن جریانهای سوسیالیستی و فمینیستی، انجمنهای سیاسی متنوع و همچنین نشریات پرخوانندهای بود که فضای حاکم بر جامعهی فرانسه را، فارغ از مناسبات حکومتی، با تعاریف تازهای آشنا کرد.
مجموعهی «کارگاه تاریخ» بهپشتوانهی تحلیلهای دقیق و اسناد معتبر، پرتوی تازه بر رویدادهای مهم و مناقشهبرانگیز جهان، از اوایل عصر مدرن تا امروز، میاندازد. این کتابها بیش از پنج دهه منبع اساسی دانشجویان و پژوهندگان تاریخ بوده است که اینک بهتدریج در اختیار خوانندگان فارسیزبان قرار میگیرد.
این کتاب حاصل اشتیاق و تلاشی است برای شناختن و شناساندن فیلسوفی که میخواهد فارغ از بنیاد نهادن نظامی اخلاقی، «معنا»ی اخلاق و «شرط امکان» آن را دریابد و در این راه به چهرهٔ دیگری میرسد. امانوئل لویناس، فیلسوف فرانسوی لیتوانیاییتبار، که در این کتاب با او در کشف دیگری و جوانب مواجهه با دیگری همقدم میشویم، متفکری است که از بسیاری جهات در حلقهٔ فلاسفهٔ غرب سیمایی غریب دارد. گویی غیریت یا دیگربودگی نهتنها مضمون غالب اندیشههای اوست بلکه در سیمای خود این اندیشهها نیز پدیدار شده است. آیا میتوان از زبان او شنید که آدمی در برابر دیگری مسئولیت نامتناهی دارد و حتی مسئول خطاهای اوست، و از غرابت این اندیشه دچار اعجاب نشد؟ آیا میتوان در آثار او خواند که «اخلاق فلسفهٔ اولی است» و بداعت و غرابت را از این کلام استشمام نکرد؟